دکتر افشین صالحی * – بیشک نقش و تاثیر استاد دکتر محمدابراهیم باستانیپاریزی در تاریخنگاری محلی، طی دورهی معاصر، بر هیچ محقق و علاقهمند به تاریخ، خصوصا تاریخ کرمان پوشیده نیست.
وی که متولد روستای پاریز سیرجان در سال 1304 شمسی است، پس از تحصیلات مقدماتی و تحصیلات دانشگاهی، وارد کسوت معلمی شد و با نگارش مطالب و مقالات متعدد در کتب، نشریات و روزنامهها، توانست خود را به جامعهی علمی کشور و جهان، معرفی و آوازهی خویش و تاریخ سرزمین کرمان را تا دوردستها و به نقل خویش «از پاریز تا پاریس» ببرد.
وی از همان آغاز تحصیل و معلمی، در سطوح مختلف، علاقهای وافر و تعلق خاطری ستودنی به تاریخ، جغرافیا، حوادث محلی و شناساندن مناطق رجل و حتی زندگی عادی و عمومی مردم داشت. این در حالی بود که وی از سایر نقاط سرزمین ایران نیز غافل نمیشد.
این توجه و تکیه بر هویت محلی و بومی به همراه اتکای بر خویشتن، باعث پیشرفت روزافزون وی شد و از ایشان فردی خستگیناپذیر که از ویژگیهای مردمان کویرنشین است را ساخت.
حاصل عمر استاد، علاوه بر تربیت فرزند و شاگردانی در عرصههای علمی، نگارش بیش از 50 جلد کتاب و چندین مقاله و مطلب است که مشهورترین دسته از آثار وی، کتابهای هفتی است که در سال 1363 با اثر «هشت و الهفت» به رشتهی تحریر درآمد و یکی از معروفترین آثار، به نام «خاتون هفت قلعه» را درون خود جای داد.
آنچه مسلم و قابل توجه است، نگارش دریایی از مطالب، هیچگاه وی را از رسالت معلمی خویش، دور نساخت و همواره با این روش، مبین آن بودند که آموزش توام با پژوهش، میتواند از افراد، چهرهای ماندگار برجای گذارد.
وی معلم و محقق بودن را در کنار یکدیگر با دقت و هوشیاری و کنجکاوی توام با سکوت، در برخورد با گذر زمان و حوادث تاریخی، در کنار انس با وطن و کرمان و همدلی، با کل و جزء تاریخ آنچنان پیوند داد که متون و حوادث تلخ، سرد و سخت را با طبعی شوخ و شیرین و ساده به میان مردم برده و تاریخ ملالآور را حتی برای مردم عادی، شیرین و خواندنی کرد.
طی سالهای اخیر و حتی در زمان حیات استاد باستانی پاریزی، همواره از سبک و روش تاریخنگاری وی، سخنانی به میان آمده که اهل علم و محققین را جهت بررسی و شناساندن این مهم، ترغیب و تهییج کرده است.
قدر مسلم استاد، از هر روش و سبکی بهره بردند و توانستند در معرفی آثار، حوادث، آداب و رسوم، رجل و شخصیتهای ادوار تاریخی سرزمین خود موفق باشند و دغدغهی تاریخ مردم را در کنار خود قرار دهند.
وی در نگارش، تحشیه و تصحیح متون تاریخی، اصولا از مقدمه و پاورقیهای طولانی و مفصلی بهره جسته و آنچنان از حکایات، ضربالمثل، اشعار و اصطلاحات تاریخی و ادبی بهره بردهاند که خود، نیازمند مطالعهای گسترده و زنجیروار در متون دیگر است. در واقع موارد ذکر شده به مثابه پلی به آمیزش سبکهای سنتی و نوین تاریخنویسی، به همراه نوآوریهای نگارشی انجامید و باعث شد خواننده پس از مطالعهی آثار وی، احساس وقار و سنگینی اطلاعاتی بکند که از لابهلای دستنوشتههای ساده و روان استاد، بهره جسته است.
وی آنچنان از تاریخ سرزمین کرمان سخن به میان میآورد که گویی خود در تمام ادوار تاریخی، در میان حوادث و مردم حضور داشته و واقعه را از نزدیک، درک کرده که خود شاید از افق دید و سعهی صدری باشد که از بلندای کوه پاریز دریافته و حوادث را آنگونه از افق و بالا مناظره میکند که کمتر حادثهای از چشم وی پنهان میماند.
تفاوت قلم استاد در کتاب، روزنامهها، پاورقیها و مقدمهی نگارشیافته که امروزه در دست علاقهمندان و محققین قرار دارد و چندین مرتبه نیز به چاپ رسیده، همچنان نیازمند بررسی و توجه بیشتر بوده و میطلبد که در مراکز تخصصی توسط محققین و اهل فن به این مهم پرداخته شود. یادش گرامی. /پ
*عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی
*برای مطالعهی دیگر یادداشتهای این ویژهنامهی مجازی میتوانید بر روی لینکهای زیر کلیک کنید:
http://از بیهقی تا باستانیپاریزی
نظر خود را بنویسید