محمد لطیفکار - هفتم فروردین روز جهانی هنرهای نمایشی هر سال فرصتی است تا کنشگران این حوزه ضمن گفتوگو دربارهی مسائل این هنرها، دستکم به خودشان و دیگران نیز روحیه بدهند. اما امسال این روز با فضای کرونایی کشور و جهان مقارن شد و تعطیلی تالارهای نمایش، وضعیت تراژیک و غمبار صحنههای نمایش را تشدید کرده است. هرچند خدا میداند درهای سالنهای نمایش کی بازگشایی میشود، و تا آن روز راه نفس کشیدن این هنر بسته است اما شوربختانه چالشهای هنر نمایش در ایران محدود به همین شرایط کرونایی نیست.
خاطرم هست ده پانزده سال قبل، آقای بهزاد فراهانی هنرمند پیشکسوت در گفتوگو با یکی از رسانهها گفته بود کسانی که به هزار امید به دانشگاه میآیند و در کلاسهای درس ما شرکت میکنند، وقتی مدرک خود را میگیرند جایی برای کار ندارند!
در همین باب، روز گذشته که مشغول مطالعهی ماهنامهی «فرهنگ امروز» بودم به گفتوگویی با ایرج راد، از دیگر پیشکسوتان تئاتر کشور برخوردم که از شرایط کار، تحصیل، سالنها، هزینههای اجرا و عدم حمایت از این هنر گلایه و شکایت کرده است.
آقای راد در بخشی از این مصاحبه میگوید: تعداد زیادی از جوانان را راهی دانشکدههای تئاتری میکنیم که اکثرا درون شهرهای خود نیستند. چهارسال خارج از محیط خانواده و دور از شهر و دیار خود آموزش میبیند... بعضا هم خیلی بااستعداد هستند و زحمت کشیدهاند؛ اما کار نداریم به او بدهیم. برای چه این فرد را چهار سال اسیر و علاف کردیم، هزینه کردیم که برگردد و کاری نداشته باشد؟ چند روز پیش شنیدم یکی از دانشگاهها هشتصد دانشجو برای رشته هنرهای نمایشی گرفته است... ما در مقابل نیروی جوان خود مسئولیت داریم، نیرویی که برای این مملکت تربیت میشود باید امکان و فضای کار و زندگی داشته باشد.
در این مجال کوتاه قصد ندارم به مسائل این حوزه بپردازم، فقط یک نمونه از دهها چالش بزرگ این هنر مردمی را از زبان دو تن از پیشکسوتان برشمردم تا یادآوری کنم که این هنرمندان عزیز، در شرایط کرونایی قطعا روزهای سختتری را تجربه میکنند، و تا بهحال چگونه صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتهاند. ادامهی بحث مسائل تئاتر البته بماند برای وضعیت پساکرونایی، که انشاالله درهای کلاسها و تالارها دوباره گشوده شود.
کلام آخر اینکه، اگر بگویم هنرمندان تئاترهنوز هم عاشقترینها هستند سخنی به گزاف نگفتهام. برای اینکه طعم این نگاه عاشقانه را بچشید شما را به خواندن چند جمله از پیام هنرمند گرانمایه اکبر زنجانپور که امسال از بستر بیماری برای این روز جهانی پیام ارسال کرده است دعوت میکنم: « اگر یک بار دیگر و دوباره فرصت زندگی را به من بدهند باز هم همین سرنوشت و همین عشق و علاقه به تئاتر را دنبال خواهم کرد. با همهی سختی و رنجی که در این راه داشتهام. من با یاران پرتلاش و استادان و جوانان مشتاق زیادی در صحنهی تئاتر نفس کشیدهام. با تئاتر آموختهام که میتوانم وظیفهی انسانی خود را با دنیای نمایش بهتر بشناسم». /پ
*عکس تزئینی است. مربوط به نمایش پنجونیم صبح که آذر ماه سال گذشته در کرمان اجرا شد.
نظر خود را بنویسید