اسما پورزنگیآبادی ـ از همان موقع که کرونا آمده، نگرانیهای جدیای نسبت به وضع معیشت و بهداشت کسانی که دسترسی به امکانات مناسب زندگی ندارند مطرح بوده است. یک گروه از این افراد، کسانی هستند که در حاشیهی شهرها زندگی میکنند و یکی از شهرهای دارای حاشیهنشین، کرمان است و یکی از مناطق حاشیهنشین کرمان هم جایی است که با عنوان منطقهی صیادشیرازی آن را میشناسیم. این منطقه کجاست؟ در بزرگراه شمالی شهر کرمان، از سهراهی شرفآباد به طرف زنگیآباد، یک بلوار هست به نام «قائم». از کوچهی شماره یک تا پنج این بلوار، در محدودهی رسمی شهر کرمان و تحت پوشش شهرداری منطقه دو است. کوچههای پنج، هفت، 9، 11، 13، 15 و 17 را منطقهی غیررسمی صیادشیرازی تشکیل میدهد که یکی از مناطق حاشیهنشین شهر کرمان است. از کوچهی 17 به بعد، روستای شرفآباد قرار دارد تا برسد به زنگیآباد.
محدودهی صیادشیرازی به همراه روستای شرفآباد را تحت عنوان «کمبرخوردار و حاشیهنشین» در نظر گرفتهاند. این دو منطقه روی هم، حدود 14 هزار نفر جمعیت دارند که حدود سه هزار نفر آنها در سکونتگاههای غیررسمی صیاد شیرازی هستند. البته، تعدادی از افراد محدودهی صیادشیرازی، کارمندان دولت و صاحبان شغلهایی درست و حسابی هستند. تعداد بیشتر ساکنان این محدوده اما مستمند و از همه جا رانده و از همه جا مانده هستند و برخی از آنها، چنان در مضیقهی مالی قرار دارند که در محدودهی انتهایی این محله «چادرنشین» شدهاند. از ابتدای شیوع کرونا در کرمان تا حالا 16 نفر از ساکنان کل محدودهی شرفآباد و صیادشیرازی مبتلا شدهاند و دو، سه خانه را در آنجا، بهطور دربست قرنطینه کردهاند تا مگر جلوی شیوع بیشتر گرفته شود. البته طیبه عباسلو، مدیر «دفتر تسهیلگری شرفآباد و صیادشیرازی» پیشبینی میکند تعداد مبتلایان در این منطقه بیش از این باشد و به مرور، آمارها افزون خواهد شد. ساکنان این مناطق از جمله کسانی هستند که اگر دولت بخواهد کاری بکند باید آنها را بهطور ویژه دریابد. کسانی که به گفتهی عباسلو، تعداد زیادی از آنها بیکار و آنها که شغلی داشتهاند، بیشترشان کارگر بودهاند. کارگران روزمزدی که کرونا آنها را به بیکاری کشاند. این افراد حدود دو ماه است به هیچ منبع درآمدی دسترسی ندارند. عباسلو میگوید که آنها حتی در خرید موادغذایی و مایحتاج روزانهشان هم ماندهاند چه رسد به ژل ضدعفونیکننده و ماسک و دستکش. دولت تصمیم گرفته به این گروه از افراد وام بدهد و قسطهای وامِ ناچیزِ یک میلیون، دو میلیونی را از یارانهی آنها کم کند. گفته بروند در سامانهای ثبتنام کنند و نگفته کسی که به نان شب محتاج است و سقف درست و حسابی هم بالای سرش ندارد دسترسیاش به اینترنت کجا بوده؟ برود کافینت ثبتنام کند؟ تا امروز که کافینتها تعطیل بوده و عباسلو میگوید که باز هم باشند، این افراد معمولا اهل طی کردن چنین فرآیندهایی نیستند؛ بماند که این مبلغ هم زخمی از زندگی این افراد را نمیپوشاند بس که زخمها عمیق است.
اقتصاد خانوارها فلج شد
عباسلو تصریح میکند که کرونا اقتصاد ساکنان این مناطق بهویژه صیادشیرازی را فلج کرده است و توضیح میدهد: «به طور کلی، اینجا منطقهای کارگری است و اکثریت افراد در کارگاههای چوب و امدیاف و ضایعات و ... مشغول بودند که این کارگاهها بهدلیل کرونا تعطیل شد. این تعطیلی 80 درصد مردان این منطقه را خانهنشین کرد. در برخی از خانوادهها، زنان هم در موسسات خدماتی کار میکردند که بیکار شدند. کرونا رنج مضاعفی بر دوش این افراد شده است».
او میگوید که تاکنون 16 نفر از ساکنان این محلات کرونا گرفتهاند: «روزهای اول شیوع کرونا این موضوع چندان از سوی این افراد جدی گرفته نمیشد. مدتی بعد اما اطلاعرسانی خوبی صورت گرفت و با بلندگو نسبت به این بیماری هشدار داده و آموزشهایی ارائه شد. با این حال، تاکنون تست کرونای 16 نفر از ساکنان این منطقه مثبت شده است و به نظر میرسد آمار مبتلایان بیش از این باشد که طی روزهای آینده معلوم خواهد شد».
دولت واقعیات را ببیند
او که از نزدیک با این خانوادههای آسیبدیده در ارتباط است نسبت به وضعیت اقتصادی مردمان این محله هشدار میدهد. میگوید که دولت باید کار خیلی جدی و اساسی برایشان انجام دهد: «مردمانی که برخی از آنها، بستههای غذایی برایشان شاید از بستههای بهداشتی ضروریتر باشد». دولت قصد کرده وام به آنها بدهد عباسلو اما معتقد است وام یک میلیون تومانی و دو میلیون تومانی راه حمایت از این اقشار نیست. دولت باید واقعیات را دربارهی این افراد ببیند و به درستی بررسی کند که کرونا چه بر سر آنها آورده و براساس حجم خسارتی که دیدهاند برایشان تصمیم بگیرد.
او البته از توزیع بستههای غذایی و بهداشتی در بین ساکنان نیازمند این محله که توسط سازمانهای مردمنهاد و با کمک نیکوکاران تهیه شده خبر میدهد و میگوید که انجمن یاس هم امروز خواسته لیستی از نیازمندان به آنها بدهند که بستههایی بینشان توزیع کند. دفتر تسهیلگری در حال تهیهی این لیست است اما عباسلو میگوید که یک سامانهی جامع و واحد نیاز است تا کمکهای این چنینی هدفمند، منظم و عادلانه بین نیازمندان واقعی توزیع شود. الان چنین وضعیتی حاکم نیست و ممکن است یک خانواده سه بار بستهی حمایتی دریافت کند و خانوادهی دیگر هیچی.
زبالههای رها شده در روزهای کرونایی
به این مشکلات، اضافه کنید که زبالههای محدودهی صیادشیرازی هم چون سکونتگاه غیررسمی است از سوی شهرداری جمع نمیشود. در شرایط کرونایی، رها شدن زبالههای جمعیتی حدود سه هزار نفر میتواند یک هشدار جدی باشد برای آنها که اراده دارند جلوی شیوع بیشتر آلودگی را بگیرند؛ تلمبار شدن زباله آن هم در محدودهای که آنجا «کارگاههای ضایعاتی» زیادی نیز فعال است! کارگاههایی که حتی در تعطیلات نوروز هم فعال بودند. کارگاههای ضایعاتی یعنی همانجا که دسترنج زبالهگردها هم آنجا جمع میشود. در این کارگاهها کودکان کار هم هستند و عباسلو نگران این کودکان در این روزهای کرونایی نیز هست.
در همینحال، جمع نکردن زبالههای ساکنان محدودهی صیادشیرازی که اکثریتشان، هم در تامین نان شب و هم در تهیهی ماسک و ژل و موادضدعفونیکننده ماندهاند؛ به قول معروف، قوز بالا قوز شده است. به گفتهی عباسلو، در تمام طول سال زبالههای اینجا جمع نمیشود چون جزو مناطق رسمی شهر نیست. در این روزهای کرونایی که سرنوشت محدودههای رسمی و غیررسمی کاملا به هم گره خورده است اما به نظر نمیرسد دیگر حساب و کتاب کردن بابت اینکه کجا رسمی است و کجا غیررسمی معنا داشته باشد. عباسلو میگوید که پیگیری زیادی برای این کار کردهاند تا زبالهها جمع بشود. روستای شرفآباد که دهیاری دارد و دهیاری کار جمعآوری زبالهی محدودهی روستا را انجام میدهد. میماند محدودهی صیادشیرازیِ غیررسمی که به منطقهی دو شهر کرمان نزدیک است. عباسلو میگوید که با شهرداری منطقه دو برای جمعآوری زبالهی آنها صحبت کردهاند ولی شهرداری گفته که چون جزو محدودهی رسمی شهر نیست نمیتواند چنین خدمتی ارائه کند. بعد از «نه» شهرداری، عباسلو میگوید که پیگیریهایی از سوی استانداری نیز انجام دادهاند. قرار شده خود استانداری ورود کند و پیمانکارانی برای این منظور انتخاب کند که هنوز خبری نشده است.
در این اوضاع و احوال، عباسلو میگوید که دست به دامان دهیاری شرفآباد شدهاند. دهیاری این روستا اکنون یک روز درمیان، زبالههای محدودهی صیادشیرازی را جمع میکند اما نه کل منطقه را. فقط سه تا از کوچههای اصلی که آسفالت دارند. عباسلو این را در بهترین حالت، 30 درصد از کل زبالههای تولیدی این منطقه میداند که البته مردم هم پولی بابت آن پرداخت کردهاند. کار دیگری که عباسلو میگوید انجام دادهاند گذاشتن یک سطل زبالهی بزرگ در میانهی منطقهی صیادشیرازی بوده که آن هم با جمع شدن زبالهها و شیرابهها و پشهها و مگسها، اعتراض ساکنان آن محدوده را به دنبال داشته و احتمالا بهزودی این سطل را جمع کنند. عباسلو از مسئولان تقاضا دارد فکری برای جمعآوری زبالههای این محدوده بکنند و نسبت به این وضعیت هشدار میدهد و وجود و فعالیت کارگاههای متعدد ضایعاتی در این محدوده و حضور کودکان کار در آنها را هم نگرانکننده میداند.
به گفتهی عباسلو، روستای شرفآباد «کمبرخوردار» اما صیادشیرازی «حاشیهنشین و غیررسمی» است. در شرفآباد حدود 11 هزار نفر زندگی میکنند و در صیاد شیرازی حدود سه هزار نفر. در این مناطق با سه گروه مواجهیم: روستای شرفآباد بافت نسبتا یکدستی دارد و ساکنان آن، جزو قشر متوسط و یا متوسط رو به پایین هستند اما در محلهی صیادشیرازی، برخی ساکنان، کارمندان دولت هستند و یا کسانی که کسبوکارهای خوبی در شهر دارند ولی در این محله ساکن شدهاند تا صاحبخانه شوند. این افراد وضعیت بدی ندارند ولی گروه دیگری از ساکنان محدودهی صیادشیرازی، قشر خیلی ضعیفی هستند: «از همهجا رانده و از همهجا مانده. تا جایی که در انتهای صیاد، تعدادی از خانوادهها چادرنشین یا در ساختمانهای نیمهکاره زندگی میکنند».
به گفتهی عباسلو، با سکونت پنج هزار و 200 مهاجر افغانستانی در این محدوده، حالا این محدوده، یکی از چند منطقهی مهم شهر کرمان است که ساکنان افغانستانی زیادی دارد.
کرونا که برنامهاش را مشخص کرده؛ نه قصد دارد به این زودی برود و نه بین فقیر و غنی تفاوتی میگذارد. دولت برای این مردمان چه برنامهای دارد؟/ الف
نظر خود را بنویسید