فردای کرمان – گروه فرهنگ‌وهنر: شاید یدالله آقاعباسی اولین کسی باشد که از فاجعه‌ی زلزله‌ی بم و در عین‌حال ایستادگی این سرزمین و فرهنگ، با سروده‌ی زیبایش خبر داده است.
روز گذشته استاد آقاعباسی کارگران و بازیگر تئاتر، مترجم و شاعر دو شعر بسیار زیبا برای «فردای کرمان» ارسال کرد و گفت: «این دو شعر را در همان روزهای اول فاجعه‌ی بم سروده است».
او شعر بم را همان روز سیاه، و شعر در سوگ بسطامی را دو روز پس از این اتفاق سروده است. یاد همه‌ی جان‌باختگان زلزله‌ی بم گرامی باد.
بَم
ستبر، بر سینه تاریخ ایستاده بود
به استواری مردمانش
در مركز هزاره‌های گم شده
و عاشق بود،
چنان كه جهان را به خود می‌خواند، بَم.
از آراتا تا افسانه
از شهر دقیانوس تا لوت
از سرزمین‌های سوخته تا دریابارهای دور
تا چین، تا هند، ...
خویشاوند همه‌ی جهان بود، بَم.
در هیچ تلاطمی سر خم نكرد بَم
و مرگ با ارگ بیگانه بود.
شیرین بود بَم
به حلاوت نخلستان‌هایش
شكوهمند بود بَم
به شكوه بیابان‌هایش
و خوش می‌خواند بَم
به خوش‌خوانی مرغان سحرخوانش.
عظمت آشكار رستم دستان بود بَم.
خرد پیرانه سر زال
عشق بی‌ریای رودابه بود، بَم.
پاك بود بَم.
به پاكی خونی كه در آوارها گم شد
و ایستاده بود بَم،
به ایستادگی اراده‌ای كه به كوه‌ها پیوست.
نه، بَم نمی‌میرد
گرچه دریغا خواهرانم مردند
و برادرانم را آوار برد.
بَم نمی‌میرد.
تا مرغانش در نخلستان‌ها می‌خوانند
و شكوفه‌های نارنجش به نسیم می‌آمیزند
و عشق در چشم بازماندگانش سوسو می‌زند
بَم نمی‌میرد.
5/10/82
در سوگ بسطامی
قدحی دارم در دست
”در شب بهت ویرانی من“
زهره!
یا سحرگاه تنوره كشِ زمستانی سرد
”در حریری زمهتاب“
”رختخواب مرا مستانه بنداز!“
زهره!
هنوز از دیار خاموشان صدا می‌آید
و بانوی سرخپوشی
در حوالی میدان به انتظار می‌نشیند
”كیستی تو ...؟ چیستی تو ...؟“
به مدرسه عشق معلم می‌گفت:
ـ بخوان ایرج، بخوان!
از زمانه‌ای كه در آن عشق كیمیاست
و وفا را تنها بلبلانِ عاشق
از حنجره فریاد می‌زنند:
”حیف و صد حیف كه دور از تو ندانی به چه روزم“
”همه دردم، همه داغم، همه عشقم، همه سوزم“
هنوز می‌خواند
در انعكاس صدا در قامتِ تناور نخلستان
از گلوی هِزارانی كه با او رفتند
و هَزارانی كه تا سال‌ها می‌خوانند
آواز وفادرای‌اش را
ترانة بی‌قراری‌اش را
و شور بی‌محابای جانِ سوخته‌اش را.
دریغا ”زنخدان دلاویزش“
قدحی كه به دریا پیوست
”هله تا صبح قیامت“
”نه بنوشم، نه بریزم.“
7/10/82
* نقل قول‌ها از حنجره بسطامی و رفیعی است.
نظر خود را بنویسید