فردایکرمان ـ گروه جامعه: گنجعلیخان اهل کرمان نبود و کُرد بود اما او که در زمان سلطنت شاهعباس صفوی، به حکومت کرمان منصوب شده بود، با درایت و دوراندیشی و دلسوزیهایش، کاری با ایالت افسرده و ویرانشدهی کرمانِ آن زمان کرد که چهارصد سال پس از مرگش، هنوز ستایش و تحسین میشود. مجموعهی سرفراز گنجعلیخان در دل شهر کرمان، از یادگاران زمان اوست.
فریبا کرمانی، پژوهشگر و عضو هیات علمی پژوهشکده ابنیه و بافتهای تاریخی در یک برنامهی زندهی اینستاگرامی به معرفی گنجعلیخان و این مجموعهی ارزشمند پرداخت و با وصف برخی از ارزشهای کرمان، تخریب و نابودی این شهر را که دهههاست شروع شده و همچنان با همان سرعت پیشین ادامه دارد را یادآور و تصریح کرد: «این شهر، انگار شخمزده شده است و بناهای با ارزش آن، طوری پاک شده که اگر دشمنی بمباران میکرد، شاید چیزهای باارزش بیشتری از آن میماند و نمیدانم جبران آن چگونه ممکن است».
متن کامل توضیحات او را در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرنگار فردایکرمان، کرمانی در یک برنامهی زندهی اینستاگرامی با اجرای علیرضا قلینژاد، عضو هیات اجرایی کمیته ملی موزههای ایران با بیان اینکه کرمان در طول تاریخ بسیار مورد بیمهری قرار گرفته و به قول زندهیاد استاد باستانیپاریزی، بعد از تبریز، کرمان شهری بوده که بیشترین منجنیق بلا بر سرش نازل شده است، گفت: «پادشاهان و حکمرانان مختلف خیلی قتلعام و کشتار نسبت به مردم کرمان داشتند و بناها را بسیار تخریب کردند. کرمان فرصتهای خیلی اندکی داشته تا ساخته شود و در این بین، فرصتی مثل دوران حکمرانی گنجعلیخان واقعا بینظیر و تکرار نشدنی بوده است».
وی ادامه داد: «کرمان از اوایل دورهی صفویه یعنی شاه اسماعیل، بسیار وضعیت آشفتهای داشت. خرابیهایی که ازبکان ایجاد کرده بودند هنوز بازسازی نشده بود. اساسا در آن زمان، کل جنوب ایران محل تاختوتاز دو طایفهی سُلغَد و افشار بود که با هم جدال داشتند. وقتی شاهعباس به سلطنت برگزیده شد به اهمیت جنوب ایران پی برده بود و در نظر داشت راه ابریشم را از عثمانی به جنوب هدایت کند و از مسیر دریا استفاده کند، همچنین، به دنبال این بود این مناطق را امن کند. آن زمان، بکتاشخان افشار حاکم کرمان بود و برای اینکه با او مقابله کند خود شاهعباس شخصا به کرمان لشکر کشید و وقتی بکتاش خان کشته شد، باز هم ناامنی در بلوچستان و کرمان و ... ادامه داشت تا اینکه گنجعلیخان را برای حکومت ایالت کرمان برگزید و میخواست تا امنیت را در این منطقه برقرار کند».
وی توضیح داد: «گنجعلیخان زیک یکی از نزدیکان شاهعباس بود و از زمانی که ایشان شاهزاده بود، همدم شاهعباس و از مقربانش بود و حتی او را بابا خطاب میکرد و چند بار هم جان او را نجات داد. شاهعباس واقعا به او اعتماد داشت و گنجعلیخان هم وقتی حاکم کرمان شد، نشان داد که چهقدر لایق این اعتماد بوده است. زمانی که گنجعلیخان کرمان را تحویل گرفت شهری خراب با مردمی افسرده و نومید بود ولی وقتی او فوت کرد کل ایالت کرمان متحول شده بود».
تشریح موقعیت مکانی مجموعۀ گنجعلیخان
وی سپس با بیان اینکه اینکه حاکم چه نقشی در شرایط هر منطقه دارد را در طول تاریخ تجربه کردهایم، افزود: «گنجعلیخان در سال 1005 هجری قمری حاکم کرمان شد. آن زمان اصفهان هنوز پایتخت نشده بود. او در ابتدا شروع به یارگیری کرد. استاد سلطان معمار محمد یزدی را همدست خود کرد. تاکنون مدارکی پیدا نکردهایم که نشان دهد این معمار چه سوابقی داشته که گنجعلیخان به او اعتماد و انتخابش کرده است و با اینکه موطن اصلی این معمار یزد بود، ولی در یزد جایی که اسم و نشان ایشان باشد پیدا نشده است؛ اما حتما کارهایی داشته که گنجعلیخان انتخابش کرده است».
وی افزود: «تصمیم گنجعلیخان از همان سال 1005 که حاکم کرمان شد بر ایجاد این مجموعه بود و مرحلهی اول، میدان گنجعلیخان بود که همان سال ساخته شد. مطمئنا با شاهعباس برای ساخت میدان تبادلنظر شده بود ولی اینکه کجا و به چه صورت و در چه شرایطی و با چه مصالحی ساخته شود، خاص خود گنجعلیخان و معمار او بوده است».
کرمانی با بیان اینکه از اولین سال حکومت گنجعلیخان، ساخت این مجموعه شروع شد، اظهار کرد: «قبل از آن هم میدان بزرگ در شهرهای ایران ساخته شده بود ولی اینطور نبود که فضای بسته باشند که جدارهی آن به هم پیوسته باشد بلکه فضای بازی بود که میشد داخل آن ساختوساز کرد و جشنها و مراسماتی مثل سان دیدن در آن میدانها انجام میشد اما فضای آن میادین باز بود و امکان دخل و تصرفی در آن وجود میداشت».
وی سپس توضیح داد: «محل ساخت مجموعهی گنجعلیخان را تقاطع بازارهای قدیم و جدید شمالیجنوبی و غربیشرقی انتخاب کردند که پرترددترین محل در کرمانِ آن زمان بود. میدانیم که میدان نقشجهان در خارج از شهر کهن ساخته شد و هیچ تصرفی در محدودهی شهر تاریخی اصفهان نشد ولی در کرمان بهدلیل شرایط اقلیمی و جغرافیایی و طبیعی چنین امکانی وجود نداشت. در کرمان، محدودیت آب داریم و ساخت بنا زمان میبرد و همهی توسعههای این شهر در دورههای تاریخی درون همان شهر بوده است. بر همین اساس، گنجعلیخان نیز، محل تقاطع بازارها را انتخاب کرد و خانهها و دکانها و کاروانسراهای آنجا را خرید. اسامی تمام مالکانی که از آنها بنایی را خریدهاند، در وقفنامهی گنجعلیخان موجود است. این تملکات را انجام دادند و ساخت میدان آغاز شد».
نحوۀ تامین آب در اولویت سازندگان
این پژوهشگر سپس گفت: «برای ساخت این میدان اما، آب، یک عنصر حیاتی و خیلی خیلی مهم بود که برای تامین آن قنات شهرآباد احیا شد. آب آن از جنوب شهر وارد میشد و مسیر طوری طراحی شده بود که از عرض میدان کنونی عبور کند. در مسیر، جایی برای ذخیرهی حجمی از این آب نیز در نظر گرفته شد و میدانستند که اینجا قرار است حمام گنجعلیخان ساخته شود. مردم طبق وقفنامه، هر مقدار که میخواستند بهصورت رایگان از این آب میتوانستند استفاده کنند و بعد که به سمت شمال شهر میرفت، گفته شد باید به کار زراعت پرداخته شود».
وی افزود: «بعد از تامین آب، میدان ساخته و دیگر عناصر این مجموعه نیز اضافه شد».
گنجعلیخان آبادگر و جنگاور بود
کرمانی دربارهی شخصیت حاکم کرمان توضیح داد: «گنجعلیخان کسی بود که وقتی یارگیری کرد و افراد مورد اعتماد خود از جمله همین معمار را برگزید، از آنجا که جنگجوی دلاوری نیز بود، در کرمان لشکری قوی تشکیل داد و در تمام جنگها با شاهعباس همراهی میکرد. او از سال 1006 تا 1024 هجریقمری در جنگها با شاهعباس شرکت داشت و تمام مدتی که به جنگ میرفت مجموعه در حال ساخت و تمام امورات ایالت مرتب بود».
وی با بیان اینکه گنجعلیخان خیال خود و شاه را از وضعیت کرمان و امنیت آن راحت کرده بود، ادامه داد: «او راهها را امن کرده و کاروانسراهای مختلف و حمام و مدرسه و ... در نقاط مختلف در حال ساخت بود».
گنجعلیخان به رفاه مردم اهمیت میداد
وی گفت: «اما کار مهم دیگر گنجعلیخان که خاص خودش است و ارتباط نزدیکش با شاه را نشان میدهد، این است که او تمام این مجموعه را وقف آستان امام رضا (ع) کرد. نمیتوان گفت شاه به حکام دستور این کار را داده بود چرا که میبینیم دیگران، مثلا اللهوردیخان که همان زمان در فارس حکومت میکرد با اینکه ثروتمندتر از کرمان بود، چنین نکرد ولی در کرمان این اتفاق افتاد. با اینکه انجام کارهای رفاهی جزو وظایف حکام آن زمان نبود ولی گنجعلیخان تمام کارهای عمرانی را در جهت رفاه مردم بهکار برد».
وی با اشاره به اینکه گنجعلیخان مجموعه را وقف کرد، توضیح داد: «این مجموعه، دو وقفنامه دارد که یکی مربوط به سال 1008 هجری است و در آن آمده درآمدی که از این مجموعه بهدست میآید بعد از اینکه هزینهی نگهداری بناها و مرمت و حفاظت قنوات از آن کم شد، خرج چه اموراتی شود از جمله اینکه بخشی از آن برای روشنایی حرم امام رضا (ع) استفاده شود و دقیقا در وقفنامه ذکر شده که هرسال مقدار مشخصی موم خریده و تحت نظر قاضیان و کلانتر شهر به مشهد ارسال شود یا سالی سه تومان سجادهی کرکی در کرمان خریداری و ارسال شود یا فلان مبلغ صرف خرید فرش برای حرم شود. اینطور نبود که سالانه این میزان پول برای مشهد ارسال شود بلکه با این وقفنامه، هم از حیف و میل پول جلوگیری و هم تعدادی شغل برای هنرمندان و کارگران ایجاد میشد».
وی بیان کرد: «در وقفنامهی دوم، در سال 1024 هجری، که بهجز آبانبار کل مجموعه ساخته شده بود، دقیقا بناهایی که داخل و بیرون شهر ساخته همه را ذکر کرده است و در قسمتی آمده که آبی که از شهرآباد است تاکید کرده درختکاری و خیابانها کشیده شده برای همین تعدادی خانه و دکان خریداری شده است و نشان میدهد چهقدر به شهرسازی اهمیت میداده است. در شمال کرمان هم زراعت شود. همزمان به تمام این امورات دقتنظر داشته خودش اهل کرمان نبود ولی وقتی نام او میآید با کرمان همراه است».
شخصیت حاکم در معماری مجموعه نمود دارد
وی توضیح داد: «مجموعهی گنجعلیخان طوری ساخته شده که نشان میدهد معمار یزدی شناخت زیادی نسبت به حاکم داشته و هویت شخصیت گنجعلیخان در آن مجموعه نهفته است. یعنی میدان گنجعلیخان طوری است که برخلاف میدان نقشجهان که درباری و تمام بناها سلطنتی است و خود را به رخ میکشند، این میدان، بسیار بسیار فروتن و افتاده و مردموار است و تنها بنایی که داخل میدان نما دارد، کاروانسراست که کاربری مدرسه هم داشته است».
کرمانی ادامه داد: «معمار، از طراحی کلیت تا جزییات بنا، نکات ظریف و دقیق بسیاری را رعایت کرده است. با وجود اینکه حجم زیادی از بنا را قبول کرده بود تا در زمانی کوتاه بسازد و تعهد داشته زود آن را تحویل دهد ولی این، مانع کارهای درست او نشده و بهترین اقداماتی که در زمان طولانی میشد انجام دهد را، در همان زمان کم انجام داده است. ایشان مهندس و معمار و عارف بوده که با قرآن و احادیث آشنایی داشته است و تمام مفاهیم عرفانی را بهصورت نمادین در مجموعه به کار برده، علاوه بر آن، با هنرهای تزیینی زمان خود و ظرایف هنر ایرانباستان و حتی هنر چینی آشنا بوده است».
انواع هنرهای متداول روز استفاده شده است
وی توضیح داد: «هنر چینی از زمان تیموریان و ایلخانیان در ایران رواج داشته است ولی بهخصوص در دوران صفویه، ظروف و کاسهها و گلدانهای چینی خیلی مورد توجه حاکمان و ثروتمندان بوده است. امروزه در مجموعهی شیخصفی چینیخانه را میبینیم. ترکیبات خاک کرمان طوری است که برای ساخت ظروف چینی خیلی مناسب است و ظروفی که با آن ساخته میشد، خیلی به ظروفی که از چین وارد میشد شباهت زیاد داشت و کرمانیها آنقدر در ساخت این ظروف به تبحر رسیده بودند که یکی از سرگرمیهای ثروتمندان آن زمان این بوده که دور هم مینشستند و ظرف کرمانی و چینی را برای اینکه بدانند کدام اصل است مقایسه میکردند. آنچه خیلی جالب است اینکه استادکاران چینی هرکدام علامتی پشت ظرف میگذاشتند و در کرمان هم آن را تقلید و اجرا میکردند و ظاهر کارشان، کاملا شبیه ظروف چینی اصل میشده است ولی به هر حال نقوش اژدهای آن ظروف چینی و دیگر نقوش همچنین، طرحهای مربوط به ایران باستان در حیاط کاروانسرای گنجعلیخان وجود دارد».
وی سپس گفت: «در مجموعهی نقشجهان وقتی مسجد شاه ساخته میشده؛ شاه شخصا بر آن نظارت داشته و تاکید میکرده که در زمان حیات او باید ساخته شود. سازندگان، برای اینکه سریع کارها را انجام دهند، از خیلی از اقداماتی که ایدهآل بوده صرفنظر میکردند و میبینیم که بیشتر از کاشیهای هفترنگ استفاده شده و جز کاشی، دیگر تزیینات در آن وجود ندارد ولی در مجموعهی گنجعلیخان در کرمان، آجرکاری و حجاری و پشتهبری و نقاشی و انواع هنرهای متداول، چه در مسجد و چه کاروانسرا و حمام بهکار رفته است».
وی با بیان اینکه نقشهایی در این مجموعه وجود دارد که بینظیر است، اظهار کرد: «سرپرسی سایکس که اواخر قاجار اینجا را دیده گفته که مجموعهی گنجعلیخان، موزهای کامل از انواع هنرهای دوران صفویه است».
گاوبازی و شعبدهبازی و چوگان در میدان
وی ادامه داد: «از آنجا که پیش از آن، اصلا میدانی این چنینی در کرمان نبوده است، به محلی برای تفریح و تجمع و قرائت اعلانات حکومتی، شعبدهبازی و حتی به نقل از زندهیاد باستانیپاریزی گاوبازی هم رواج داشته است و حتی حدود سه سال قبل، در جریان مرمت سردر کاروانسرای گنجعلیخان گوی چوگان دیده شد و نقوشی از چوگان هم روی دیوار در طبقهی بالای کاروانسرا وجود دارد که بنا به این شواهد میتوان گفت احتمالا در آن میدان، در مقیاسی کوچک، چوگانبازی هم میشده است».
کرمانی با بیان اینکه وقتی مراسمات خاصی در کرمان بوده، میدان گنجعلیخان چراغانی میشده است، توضیح داد: «در آن زمان، مردم هم از لحاظ اقتصادی وضعیت بهتری پیدا کرده و امنیتشان هم بیشتر شده بود و میتوان گفت که دورانی ایدهآل برای مردم کرمان بوده که پیش از آن تجربه نشده و پس از آن نیز تکرار نشده است».
شاهعباس شخصا بر کار گنجعلیخان نظارت میکرد
وی اضافه کرد: «میبینیم شاهعباس کسانی از جمله اللهوریخان یا همین گنجعلیخان را با خود آورده بود که همگی، آدمهای بزرگی بودند و خوش درخشیدند. گنجعلیخان هم تیمی تشکیل داد همه ورزیده و خوب بودند ضمن اینکه هیچ ابایی نداشت که اسم آنها همه جا مطرح شود. در مجموعهی گنجعلیخان، نام استاد معمار محمد یزدی بارها و بارها تکرار شده است حتی از فردی بهنام شمسالدین یاد شده که احتمالا کارپرداز بوده و منابع مالی را تامین میکرده است یا نام هنرمندانی که آنجا کار میکردند نیز آمده است. مجموعهی این عوامل دست به دست هم داده و آن دورهی کرمان را دورهی خاصی کرده است».
کرمانی سپس، در پاسخ به این پرسش که آیا شواهدی وجود دارد که نشان دهد در موقعیتی، گنجعلیخان دستور مستقیم داده یا اظهارنظری کرده باشد؟ گفت: «خیر. این موارد را در مطالعاتم ندیدم وی در مسجد گنجعلیخان، بالای محراب عبارتی داریم که نوشته: چاکر شاهعباس، گنجعلی. یک جاهایی ارادت خود را به شاه رسانده است».
وی افزود: «مطلبی خیلی جالب است اینکه با وجود اعتماد کامل شاه به گنجعلیخان، اینطور نبوده که بسنده کند و حاکم کرمان به کار خودش باشد بلکه زمانی که گنجعلیخان داشت با قدرت، مجموعه را میساخت، نزد شاه بدگوییهایی شده بود که به زور دارد خانههای مردم را میگیرد و به مردم ظلم میکند. شاهعباس تنها از اصفهان پنج شبانهروز طول کشیده و به کرمان رسیده و در کاروانسرایی سه شبانهروز اقامت کرد و از مردم دربارهی حاکم پرسوجو کرد و دنبال حاکم بهطور ناشناس میرفت و وقتی سه شبانهروز تحقیق کامل کرد و خیالش راحت شد که مردم راضی هستند و مجموه به نفع مردم است برگشت. چون هوا برف و بارانی شده بود، در قریه باغین در خانهی فردی به اسم شیخ حسینجان اقامت کرد و با اینکه شاه را نمیشناخت، به خوبی از او پذیرایی کرد و صبح که میخواست آنجا را ترک کند به صاحبخانه گفت که نامهای نوشتهام و زیر فرش گذاشتهام، آن را به فلانی برسان و خانه را ترک کرد. شیخ حسینجان نامه را به گنجعلیخان رساند و حاکم از او پرسید: چه زمانی میهمانت حرکت کرده؟ دنبال رد او رفت، بعد از دو روز نزدیک یزد شاه را دیده بود که در سایهی اسب خوابیده و در حال استراحت بود. نزد شاه رفت و از شاه خواهش کرد که به کرمان برگرد تا پذیرایی شایستهای از شما داشته باشیم. شاهعباس اما گفت که اگر من برگردم، منظورم دیدار خان است که شما الان اینجا هستید ولی اگر میخواهی چیزی خرج من بکنی، اینجا برای مردم بنایی بساز تا مجبور نباشند مثل من در سایهی اسبشان استراحت کنند. همان نقطهای که شاه استراحت میکرد را به مزرعه تبدیل کرد و نام آن را کرمانِ شاه گذاشت. کاروانسرایی هم آنجا ساخت».
بناهای ارزشمند کرمان بهشدت از بین رفت
کرمانی سپس در پاسخ به این پرسش که از آنجایی که دربارهی تیپولوژی معماری و شیوههای شکلگیری ساختار شهر در اصفهان و شیراز اقداماتی شده است اما آیا دربارهی کرمان کاری صورت گرفته است؟ شهرها بنا به موقعیت و ویژگیهای فرهنگی و سوابق تاریخی، چهرهای خاص دارند. آیا در اینرابطه کاری شده که بتوانیم بگوییم معماری کرمانی چگونه است؟ گفت: «کارهای مطالعاتی زیادی از سوی استادان دانشگاه و مشاوران بهنام بر روی کرمان انجام شده است ولی تهاجمی قدرتمندتر در کرمان بوده و باعث شده که نتایج مطالعات به ثمر نرسد».
وی اذعان کرد: «بناهای باارزش در این شهر، به شدت از بین رفته است. شهر انگار شخمزده شده و بناها طوری پاک شده که اگر دشمنی بمباران میکرد شاید چیزهای باارزش بیشتری از آن میماند و نمیدانم جبران آن چگونه ممکن است».
وی اضافه کرد: «گنجعلیخان، فرد با تدبیر و دوراندیشی بود و با اینکه کرمانی نبود و کرد بود، بسیار با دلسوزی رفتار کرد. امیدوارم تصمیمگیران ما که بر سرنوشت مردم تاثیر میگذارند، از این تدبیر درس بگیرند و آن به کارببرند و در کرمانِ آینده، شاهد روزهای خیلی بهتری باشیم». / الف
نظر خود را بنویسید