فردایکرمان ـ گروه جامعه: کاندیداهای انتخابات شورا در حال ارائهی برنامه و دیدگاه خود دربارهی مسائل شهر هستند و انبوهی از وعدهها و آرزوهاست که بر در و دیوار شهر و در صفحات مجازی آنان نقش بسته است.
دکتر محمدعلی سیستانی، معمار و عضو هیات علمی دانشکده هنر، معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی کرمان اما معتقد است در کرمان بیش از هرچیز نیاز است تا به موضوعاتی از جمله «مبانی توسعهی پایدار با تمرکز ویژه بر موضوع آب و توسعه درونزای شهری و حل بحران حاشیهنشینی» بپردازد.
یادداشتی که او در پاسخ به پرسش فردایکرمان مبنی بر اینکه اولویتهای شهر کرمان کدامند؟ نوشته را در ادامه میخوانید.
«مستحضرید که شهر یک نهاد پیچیده با موجوديت چندبعدی است که بیتردید مسائل آن در چند آیتم نمیگنجد، اما به اقتضای محدودیتهای یک گزارش رسانهای برخی از این موارد انتخاب شدهاند که در پنج بند به عرض میرساند.
۱. مبانی توسعه پایدار با تمرکز ویژه بر موضوع آب:
توجه به موضوعاتی همچون محیط زیست، انرژی، اقلیم، تغییرات اقلیمی و در راس همه آنها «آب» (و البته سایر مبانی توسعه پایدار نظیر پایداری فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ...)
۲. جمود طرحهای بالادستی در مقابل ماهیت سیال شهر:
به روزرسانی و بازنگری طرح جامع و طرح تفصیلی شهر با توجه به چالشها و فرصتهایِ روز نظیر: آب، کرونا، امنیت، اقتصاد، سطح درآمد، معیشتِ شهروندان، ...
شهر همچون یک ارگانیسم زنده در حال تغییر و تطور مداوم است. یک شهر زنده نمیتواند ایستا و ساکن بماند. این موجود زنده باید بهطور دائم و در یک تعادل پویا، متناسب با شرایطِ دائما متغیرِ زمان، خود را سازگار کند.
۳. تفکر محلهمحور بهجای پروژههای کلان:
شهر ابتدا جایی برای مردم است و بعد از آن گردشگر، پروژههای کلان بیشتر متمرکز بر گردشگر است تا شهروندان (مدیریت شهر کرمان مانند کسی است که تمام فرشها و ظروف نفیس را به مهمانخانه برده برای شاید سالی ماهی یک میهمان و اتاقهایی که تمام ایام خانواده در آن میگذرد، خالی و زشت و بیاثاثیه ماندهاند).
توزیع متوازن و عادلانهی خدمات و امکانات در تمام مناطق و محلههای شهر، حذف سفرهای درون شهریِ غیر ضروری و در نتیجه کاهش ترافیک و آلودگی (من به عنوان یک شهروند باید با چند قدم پیادهروی به پارک و فضاهای شهری دسترسی داشته باشم، نه اینکه چندین کیلومتر معابر شهر را طی کنم، ترافیک ایجاد کنم، هوا را آلوده کنم، وقت زیادی هدر دهم، ... تا به فلان پارک برسم). انطباق تفکر محلهمحور با مبانی شهر انسان محور، ایجاد پویایی و سرزندگی، ایجاد حس هویت و مکانمندی در ساکنان محلات که میتواند مفاهیمی همچون «حس تعلق، نگهداری، مراقبت و دفاع» را در ساکنان احیا و تقویت کند.
(البته میدانم که پروژههای کوچک مقیاس هر چند مفیدتر و پر کاربردتر هستند، پر طمطراق و چشمگیر نیستند).
۴. شهر برای مردم ولی توسط متخصصان:
متاسفانه دو اشتباهی که در این زمینه صورت میگیرد این است که گاهی با بدفهمی موضوع شهرِ مردممدار، نوعی وادادگی در قبال خواست عامه بهوجود میآيد که تخصص و تصميمِ کارشناسی قربانی عوامگرایی میشود و گاه بالعکس رویکرد تخصصگرایانه، با نگاه از بالا به پایین، روشنفکر مآبانه و قیممآبانه، خواست تودهها و عامه مردم را نادیده میگیرد. در نتیجهی هر دو تفکر، شهر به مثابه ظرفی نامتناسب با مظروف، خواهد بود.
۵. توسعه درونزای شهری و حل بحران حاشیهنشینی
تعیین محدودهی مشخص شهر و تسهیل و تشویق به ساخت در زمینهای خالی و بافتهای فرسوده درونِ شهر به منظور جلوگیری از گسترش افقی شهر.
در حالی که درونِ محدوده شهر زمینهای خالی بسیاری وجود دارد، مرزهای شهر دائما در حال پیشروی است و این مسئله مدیریت شهر را سخت و پرهزینه کرده و سیمای شهر، امنیت و رفاه شهروندان را تحتالشعاع قرار داده است. متاسفانه در حال حاضر شهر کرمان همچون یک کارگاه عظیم ساختمانی بزرگ است تا یک شهر معمور. بهنظر میرسد با این روند تا سالها یا حتی قرنها، این وضعیت ادامه خواهد داشت». /الف
نظر خود را بنویسید