فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: شهر کرمان در آستانهی اتفاقی سرنوشتساز است؛ شورا قرار است بهزودی شهردار آینده را برگزیند.
راهی که تاکنون این شورا طی کرده اما مورد انتقاد است. دکتر نیما جهانبین، از شورا میخواهد که در انتخاب شهردار شتابزده عمل نکند و میگوید: دربارهی روندی که در این زمینه طی شده، اعضای شورای شهر کرمان را به بازاندیشی جدی دعوت میکنم.
او همچنین، ویژگیهایی که یک شهردار برای شهری چون کرمان باید داشته باشد را برمیشمرد و یادآور میشود که رابطهی شهردار با مردم نباید از جنس ارباب ـ رعیتی باشد.
گفتوگو با دکتر جهانبین، معمار، شهرساز و عضو هیات علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد کرمان را در ادامه میخوانید.
آقای دکتر، شورا قصد دارد بهزودی شهردار جدید کرمان را معرفی کند. فرایندی را تعریف کردند که از فراخوان عمومی و معرفی 126 نفر، به 10 گزینهی نهایی ختم شده است. ارزیابیتان از این اقدام شورا چیست و بهطور کلی، از دید یک متخصص بفرمایید شهردار کرمان چه ویژگی و معیارهایی باید داشته باشد؟
ابتدا بگویم که به نظر بنده، دوران فعلی برای شهر کرمان، بسیار بسیار حساس است و شرایط و مقتضیات که بنا به دلایلی در هر زمانی ویژگیهایی دارد، در این دوران بسیار متفاوت و ویژه شده است. در این وضعیت، همهی هدف بنده از اظهارنظر، فقط و فقط کمک کردن و توفیق کسانی است که این مسئولیت را دارند و در نهایت، نفع شهر است. بنابراین، از منظر همدلی و همراهی، مختصر بضاعتی که دارم را در میان میگذارم. بنده زمانی که نتایج انتخابات شورا مشخص شد، دربارهی منتخبین محترم بررسیهایی انجام داده و دریافتم اکثریت، سوابق مدیریتی و تجربهی برخورد با مسائل شهری را ندارند و تخصص مرتبط با مسائل شهری نیز، در رزومهی اغلب اعضا نیست ولی اعتماد رایدهندگان بهعنوان بزرگترین ودیعه را دارند. در این شرایط، باید با تمام وجود به سمت تخصص برای ایفای مسئولیت بروند و از تمامی مشاورههای تخصصی بهره بگیرند. اگر این کار را انجام ندهند، به وظیفهی خود در برابر رای مردم عمل نکردهاند. شنیدهها حاکی از آن است که همهی این افراد، احساس تعهد به رای مردم را دارند بنابراین، بدون نیت خاصی جز منافع و مصالح شهر، اعلام میکنم شورای ششم، نیازمند مشاورههای تخصصی است. اما دربارهی سوالی که پرسیدید، اجازه دهید ابتدا دربارهی شاخصههای شهردار آیندهی کرمان نظرم را بیان کنم. تعریف بنده از شهردار کسی است که مردم یک شهر، مسئولیت ادارهی اموال و داراییهای شخصی خود را به او میسپارند؛ به این معنا که شهر متعلق به مردم است و تمامی فضاهای شهری و اجزاء آن ملک مردم است که برای ادارهی بهتر آن، فردی را طبق شرایطی قانونی، برمیگزینند و مسئولیت دارایی خود را به او میسپارند اما متاسفانه در کشور ما، اجازه داده نشده مردم چنین نگاهی به شهردار داشته باشند.
همین جا لازم میدانم که به فضای شهری بپردازیم؛ از منظر تخصصی فضای شهری، فضایی باز با مالکیت عمومی درون شهر است که مردم برای ورود به آن، به هیچ مجوزی نیاز ندارند و در نتیجه، فضای شهر صحنهی رخداد زندگی است و تمامی اقدامات آگاهانهی شهروندان برای رفع نیازها، با مصادیق گونهگون رفتاری باید در فضای شهری دیده شود حالا وقتی برخی از فعالیتها یا برخی مصادیق رفتاری مجوز دیده شدن در شهر نمییابد، دلایلی دارد که به آن نمیپردازم. اما سوال این است: چرا شهروندان بدون هیچ مجوزی میتوانند در فضای شهری حاضر شوند و هر فعالیتی که نیاز است را انجام دهند؟ چون شهر ملک و مال آنهاست و فضای شهر به شهروندان تعلق دارد. این، مسئلهای بسیار مهم است که متاسفانه بهدلایل مختلفی، چنین نگاهی در تاریخ مدیریت مدنی شهرهای ما شکل نگرفته و مردم نهتنها شهردار را مستخدم خود برای ادارهی امور نمیبینند بلکه او را مدیری بالادست میدانند که ایبسا، رابطهی ارباب ـ رعیتی نیز با آنها دارد. این هم، دلایل و ریشههایی دارد که بخشی از آن، ناشی از عدم انتخاب شهردار توسط خود مردم است. دوران بسیار طولانیای نیست که مردم، اعضای شورا را انتخاب میکنند و شهردار، توسط نمایندگان آنها معرفی میشود. بهطور کلی، نگاه مردم به شهردار آنچه که باید باشد، نیست و اصلاح این نگاه، بهویژه با آموزشهای شهروندی ممکن میشود که این نیز، متاسفانه از ارکان غایب در شهرهاست. در نتیجهی چنین نگاه نادرستی که مردم به مدیریت شهری دارند؛ روابط اربابرعیتی بین مدیران شهری و مردم برقرار میشود. دلیل دیگر برای استمرار چنین نگاهی به جایگاه شهردار، مربوط به نبود عدالت شهری است که بحثی گسترده دارد. اما زمانی که افرادی بهعنوان نمایندگان مردم در شورا میخواهند شهردار انتخاب کنند باید نگاه درستی به شهردار داشته باشند که یک خادم برای شهروندان برمیگزینند و مسئولیت بسیار بسیار سخت و گستردهای هم برای اعضای شورا و هم شهردار است چرا که از طرفی، باید اعتماد همهجانبهی مردم به چنین فردی باشد که دارند اختیار ادارهی اموال و دارایی خود را به او میسپارند و از طرف دیگر، باید این توان مدیریت کردن در فرد منتخب وجود داشته باشد.
فردی که دارای توان مدیریتی برای ادارهی شهر است، از نظرتان چه ویژگیهایی دارد؟
شاید لفظ تخصصی موضوع این باشد که مدیریت یکپارچهی شهری در کشور ما پیادهسازی نشده است تا شهردار رئیس تمامی ادارات و دستگاههایی باشد که با سرنوشت شهر سروکار دارند؛ یعنی بهجای اینکه استاندار رئیس تمام نهادها در استان باشد، در هر شهر، شهردار باید این سیاست را میداشت و دستگاههایی مثل پلیس، آب، برق، گاز، مخابرات و ... باید تحت فرمان شهردار میبود تا مدیریت یکپارچهی شهری اتفاق بیفتد. حالا که چنین شرایطی وجود ندارد و شهردار از لحاظ قانونی واجد منصبی که باید باشد نیست؛ نیاز است وزن اجتماعی بسیار سنگینی داشته باشد و از پایگاه اجتماعی و سرمایهی اجتماعی قوی ناشی از وزانت شخصیت اجتماعی خود برخوردار باشد تا بتواند دستگاههای مختلف را تحت تاثیر کاریزمای خود قرار دهد تا بتواند امورات را در زمانی کوتاهتر و به شکل ثمربخشی دنبال کند. نکتهی بعد اینکه شهردار باید با همهی گوشت و پوست و استخوان، پروردهی این آب و خاک باشد و از این هوا تنفس کرده و در این خاک ریشه داشته باشد و بهواسطهی این دستپروردگی، نسبت به لایههای مختلف اجتماعی، تاریخی و کالبدی شناخت ویژهای داشته باشد. شهردار کرمان برای حل بسیاری از مسائل، نیاز به این دستپروردگی دارد. البته این نکته را یادآور میشوم که وقتی دربارهی کرمان صحبت میکنیم، شرایط، با شهرداران تهران و اصفهان و دیگر شهرها متفاوت است. کرمان دارای مقیاس، تاریخ و ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی خاص خود است بنابراین، بهطور مطلق، دارم ویژگیهای شهردار کرمان را برمیشمارم. همچنین، تمامی گروههای اجتماعی باید شهردار کرمان را آغوش باز بپذیرند و او را از خود بدانند تا در مسائل مختلف شهری با او همکاری کنند. درست است روابط کاری و اداری ما نسبت به گذشته، در حال مدرن شدن است و شهرداری مثل ادوار دورتر که برای بسیاری از امورات نیاز به حمایت مردمی داشت، این نیاز را به شکل اداری پیچیدهتری دنبال کند ولی کماکان این احتیاج به مشارکت و همراهی مردم وجود دارد و شهردار کرمان باید بتواند با درک مناسبی از اجتماع، به کارها و امور به خوبی سروسامان بدهد.
اینکه شهردار باید تخصص مرتبط با شهر داشته باشد هم از نظر شما، برای شهردار کرمان هم باید بهعنوان یک ویژگی جدی مدنظر قرار گیرد؟
بنده از آن دسته کسانی هستند که مطلقا باور ندارم شهردار خود باید متخصص باشد؛ صد البته اگر به ویژگیهایی که اشاره شد، تخصص را اضافه کنیم فوایدی ممکن است ایجاد کند اما حتما ایراداتی نیز خواهد داشت از جمله اینکه وقتی فرد خود را متخصص بداند، ممکن است کمتر به آراء متخصصان مراجعه داشته باشد. بنابراین، تخصص داشتن برای شهردار کرمان فرع بر دیگر ویژگیهاست چرا که یک شهردارِ مدیر و دارای پایگاه اجتماعی و مدیون به آب و خاک کرمان، مشاوران تخصصی خود را در لایههای مختلف برمیگزیند و از آن بهره میگیرد. این، بایدی دیگر برای شهردار کرمان است که حتما مشاوران تخصصی را همواره در کنار خود داشته باشد. آنچه که بسیار بسیار اهمیت دارد تا برای انتخاب شهردار مدنظر قرار دهیم، این است که بدانیم شهردار چه باید بکند؟ در افق میانمدت شهردار کرمان باید شهر را در چه جهتی مدیریت کند؟ این، نیازمند تدوین برنامهی راهبردی برای شهر کرمان است.
مگر شهر کرمان، برنامهی راهبردی ندارد؟ اوایل مردادماه خبر آمد که سند راهبردی شهرداری تدوین شده است. این، نمیتواند پاسخگوی نیاز فعلی باشد؟
ببینید، برنامهی راهبردی که بنده اشاره کردم، چند ویژگیِ جدی دارد. از جمله اینکه برنامهای است که افق بلندمدت آن تعریف شده اما خود آن، برنامهای کوتاهمدت است و در همین مدت، قابلیتهای بازبینی مداوم نیز دارد. بازخوردهای آن، مرتبا میتواند در دورههای کوتاه دریافت شود و خودِ این بازخوردها، بهعنوان دادهی جدید، وارد برنامه شود. در واقع، این برنامه سیر چرخهای دارد نه سیر خطی که شامل برنامهریزی و اجراست؛ بلکه برنامهریزی، اجرا، دریافت دادهها و مجدد دادهها را وارد سیر برنامهریزی کردن است. در ضمن، برنامهی راهبردی که ناشی از تحلیل دادههاست؛ بعد از تحلیل دادهها، برای وضع موجود، ابتدا استراتژی یا راهبرد دارد و سپس، درمورد راهبردها، در بخشهای بسیار کوچک، دارای سیاستها و برنامههای اجرایی است که میگوید راهبردهایی که تدوین شده، در قالب چه برنامههای اجرایی کوتاهمدتی دنبال شود. برنامهی راهبردی انعطافپذیر است و مدام مورد اصلاح و بازبینی قرار میگیرد. نکتهی بسیار مهم این است که برنامههای راهبردی مبتنی بر تفکر سیستمی هستند نه تفکر جامع. در توضیح این نکته یادآور میشوم که در برنامههای جامع برای همهی مسائل ریز و درشت باید در قالب طرحهای تفصیلی، برنامه داشته باشیم؛ اما تفکر سیستمی میگوید سطوح اصلی و در سطوح اصلی، مولفههای اصلی را فقط بشناس و دستکاری کن، چون سیستم است و همهی اجزای آن به هم مربوط است، خود سیستم تغییر میکند و نیاز نیست مثل برنامهی جامع، آنقدر وقت صرف پرداختن به مسائل ریز و درشت بشود که وقتی آماده شد، اطلاعات اولیه بیات شده باشد. متاسفانه آنچه که سال 1385 بهعنوان برنامهی راهبردی کرمان برنامهریزی شد و افق آن سال 1400 بود، بسیار کلیشهای بود و افقی که تعریف شد، در واقع حرفهای قشنگی بود که برای هر شهری میتوان آن را بهکار برد از جمله اینکه کرمان در سال 1400 ایمن باشد و از نظر زیبایی و اقتصادی و ... چه شرایطی داشته باشد؛ در حالی که برنامهی راهبردی، کاملا به کرمان و شرایط کرمان تعلق دارد. بنابراین، تدوین برنامهای درست برای شهر کرمان که در افق برنامه و میانمدت و کوتاهمدت مسائل را دیده باشد، شاخصهای مهم است که براساس آن میتوانیم معلوم کنیم شهردار چه باید بکند؟ و شهردار هم برهمان اساس بگوید چهطور عمل میکند که به این اهداف برسد. متاسفانه شنیدهام این برنامه مجدد از سوی شهرداری کرمان در حال تدوین است ولی دربارهی آن، شفافیتی وجود ندارد و از متخصصان مختلف، نظرخواهی نمیشود و نمیدانیم به چه صورت در حال تدوین است؟ نتایج آن چه خواهد بود؟ و بسیاری سوالات دیگر وجود دارد که پاسخ آن، برای ما در پردهای از ابهام است.
حالا آقای دکتر، لطفا بگویید که ارزیابی شما از فرایندی که شورای شهر طی کرده تا شهردار را برگزیند چیست؟
با ویژگیهایی که برشمردم باید بگویم بهشدت نسبت به اینکه اعلام کردند به 126 کاندیدا رسیدیم و از بین این تعداد، 10 نفر را برگزیدیم، دچار شک و شبهه میشوم که در شهری با حدود 700 هزار نفر جمعیت، آیا 126 نفر واجد این شرایط که اشاره کردم بودهاند؟ و حالا 10 نفر، اکثریت شاخصهای شهردار را دارند؟ من نسبت به این موضوع مردد هستم و نظرم این است که نه در سنجش اولیه و نه ثانویه، به تعداد افرادی بیش از انگشتان یک دست نمیرسیم. به آنچه که برشمردم این ویژگی هم باید مدنظر قرار گیرد که شهردار در شهری مثل کرمان که حساسیتهای سیاسی در آن بسیار بالاست، بایستی توان تعامل با طیفهای مختلف سیاسی را داشته باشد، هم از هر لحاظ فردی بیحاشیه باشد و هم، در رزومهی کاری خود از شناخت خاصی نسبت به مسائل سیاسی برخوردار باشد تا بتواند تعامل با طیفهای سیاسی که در کرمان، هرکدام وزن خاص خود را دارند داشته باشد. بنده در نهایت تواضع و همدلی، اعضای شورای شهر کرمان را به بازاندیشی جدی دعوت میکنم تا بتوانند در انتخاب شهردار برای شهری که در خاصترین دوران خود است، به نتیجهای درست برسند.
آقای دکتر، آیا شما هم در ارزیابیتان به این نتیجه رسیدهاید که شورا دارد در انتخاب شهردار شتابزده عمل میکند؟ درست است که دوران سرپرستی، برای شهرداری دوران خوبی نیست و انتخاب شهردار، بسیاری از امورات را تعیینتکلیف میکند اما به نظر میرسد شورا دارد بیش از حد لازم عجله میکند و این، باعث شده که بسیاری از متخصصان، نقشی در این خصوص نداشته باشند. اینطور نیست؟
موافقم. بنده اصلا دلیلی نمیبینم شورا بخواهد شتاب کند، هیچ مسابقهای وجود ندارد و نشانی هم به شورایی که زودتر شهردار انتخاب کند نمیدهند و معتقدم هرقدر مطالعه و بررسی برای انتخاب شهردار دقیقتر باشد و شورا حساستر با این موضوع برخورد کند، بیشتر باید مورد تشویق و تحسین قرار گیرد. در خبرها خواندم که از شهردار سابق خواسته بودند که سرپرستی را بپذیرد، ایشان قبول نکردند. بعد از این،
سرپرستی از بدنهی شهرداری انتخاب کردند و کار در حال انجام است؛ بنابراین فرصت بسیار خوبی است که با طمانینه و استفاده از تمامی آرا و اندیشهها این کار را انجام دهند. وقتی قانون شهرداری را تورق میکنیم، شهرداری در برخی جنبهها بهصراحت بهعنوان «متولی» انتخاب شده است. از بهداشت گرفته تا فرهنگ؛ وظایف معمول شهرداری هم که جای خود دارد و این نشان میدهد که تا چه حد انتخاب شهردار موضوع حائز اهمیتی است. باید این موضوع را بهصراحت اعلام کنم: اگر از من بپرسند بزرگترین مسئلهی کرمان و بسیاری شهرهای دیگر چیست؟ میگویم قهر شهرنشینان با شهر و فضاهای شهری. شهر به محلی برای عبور از مبدا تا مقصد تبدیل شده است؛ چون در شهر رخدادی وجود ندارند. در واقع، شهروندان رهگذر هستند و این، شکست بزرگی است. وقتی چنین شرایطی برقرار باشد، شهروندان از شهر مطالبهای ندارند و در نتیجه، شهر رشد نمیکند. حداکثر مطالبات در حد قلمرو زندگیشان و آن هم در حد نیازهای اولیه است از جمله آسفالت کردن معابر و ... این موارد را ذکر کردم که یادآور شوم شهردار در شهر، نقش ویژهای دارد و باید موشکافانه انتخاب شود. در این شرایط، بنده هم تاکید دارم اعضای شورا باید آرامش بیشتری به خرج دهند و از متخصصان در حوزههای مختلف اعم از جامعهشناسان و حقوقدانان و مردمشناسان و اقتصاددانان و روانشناسان که امروزه روانشناسی محیطی به موضوع بسیار مهمی تبدیل شده و همچنین از گیاهشناسان و تخصصهای مهندسی از جمله معماری و شهرسازی و برنامهریزی شهری و... مشورت بگیرد تا انتخاب بهتری رقم بخورد. /الف
نظر خود را بنویسید