فردایکرمان - دکتر زهره وکیلی*: کسی که رشتهی دامپزشکی را انتخاب میکند در همان ترمهای اول در مواجهه با درسهای سنگین از جمله درس آناتومی و انجام لایهلایهی تشریح بدن زوجسم و تکسم و گوشتخوار و یا انجام عمل رکتال در درس مامایی برای تشخیص سن حاملگی در گاو ماده، نیمی از تصوراتش را از رشتهی دامپزشکی بهعنوان یک رشته با ویترین تمیز از بین رفته میبیند و تنها در صورتی از این رشته انصراف نمیدهد که عاشق حیوانات باشد و دامپزشکی علاقهی اول و آخر او باشد.
خاطرهای که در ادامه میآورم، مربوط به سال 83 و گذراندن درس بهداشت و بازرسی گوشت میشود. در ابتدای این درس دکتر سامی، هدف از این درس را حفظ بهداشت و سلامت مواد غذایی مصرفی مردم بهمنظور تولید مواد پروتئینی و پیشگیری از بیماریهای قابل سرایت از گوشت به انسان اعلام کرد که شامل اصول معاینهی دام، قبل از کشتار و بازرسی لاشهی حیوان بعد از کشتار میشود.
دکتر سامی بعد از برگزاری چندین جلسه تئوری اعلام کرد که اولین جلسهی عملی همراه با آزمون را در کشتارگاه دام خواهیم داشت. ساعت سه و نیم شب در تاریکی شب، روپوش بر تن و ماسک بر صورت با چکمهی مخصوص، سوار اتوبوسهای قدیمی شدیم و بعد از یک ساعت پیمودن مسافت خارج از شهر، به کشتارگاه دام رسیدیم. بوی محیط آزاردهنده است و تصور این که هر شب، آن هم نیمههای شب مجبور باشی این بو را تحمل کنی سخت است اما سختتر وقتی میشود که دامها را به صف کردهاند و تو باید بازرسی قبل از کشتار دامها را انجام دهی، بعد از آن استاد، چندین چاقوی قصابی به دستت میدهد و میگوید حالا نوبت شماست تا در آزمون شرکت کنید.
دامها را بعد از سر بریدن به نقالهی مخصوص آویزان میکنند و قصابها لایهلایه پوست را جدا کرده و امحا و احشا را بیرون میآورند. دیدن صحنهی خونهایی که روی زمین ریخته شده و دامهایی که جان میدهند با روحیهات چهها که نمیکند اما دیدن زحمات و تلاشهای افرادی که کمتر سختیها و دشواریهای کار آنها دیده و یا شنیده شده، افرادی که تا نیمههای شب در این کشتارگاهها تلاش میکنند تا غذای سالم سر سفرهی مردم بیاید، افرادی که خادمان و ناجیان سلامت غذایی مردم هستند، بهحق احتیاج به نگاهی دقیق دارد. نوبت به من میشود با چاقوی قصابی با تمام نیرو شکافی به عضلهی سه سر بازوی گاو 200 کیلویی مرده میدهم تا جواب پرسش آزمون را برای تشخیص نوع انگل به استاد اعلام کنم؛ همهمهی کشتارگاه نیاز به صدایی بلند در حد جیغ دارد تا بتوانی صحبت کنی، با خوشحالی به سمت استاد رفتم تا پاسخ آزمون را اعلام کنم، یک قدم بهجلو آمدم که ناگهان چشمهایم سیاهی رفت و محکم به زمین خوردم در آن لحظه تمامی انگلهای جواب آزمون جلوی چشمهایم رژه رفتند!
با حالت هیجان گفتم: «سیستی سرکوس،سیستی سرکوس». متوجه شدم به سبب خونهایی که روی زمین جاری شده، پایم لیز خورده و به زمین خوردهام، در آن زمان فقط یک درد خفیف داشتم اما بعد از گذشت حدود پانزده دقیقه، کمکم درد زانویم را حس کردم. این درد به حدی ناگهانی شروع شد که دیگر تحمل نداشتم و دچار افت فشار شده و از شدت درد بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم لنگلنگان با پای آسیبدیده به کمک همکلاسیهایم به سمت اتوبوس رفته و از کشتارگاه دام خارج شدم. از آن زمان به بعد تا الان که نزدیک به 17 سال میگذرد، با شنیدن نام کشتارگاه، مزهی سختی کاردامپزشکی را با تمام وجود میچشم و البته این تنها گوشهای از به نمایش کشیدن روتین روزمرهای است که برای سربازان گمنام عرصهی بهداشت رخ میدهد.
اکنون که حدود 13 سال مشغول به کار دامپزشکی هستم حس کردهام که ناظران و بازرسان بهداشتی شاغل در کشتارگاهها، مراکز بستهبندی و فرآوری فراوردههای خام دامی علاوه بر تحمل فشار روانی کارفرمایان، صاحبان دامهای کشتاری، قصابان و سلاخها در معرض مخاطرات بالقوهی بیولوژیکی ناشی از انتقال عوامل بیماریزای مشترک بین حیوان و انسان نیز قرار دارند، اما باز هم این تمام ماجرا نیست.
به شخصه در برههای از سالهای خدمتم مجبور شدم در روز فقط بیش از 450 کیلومتر جابهجایی داشته باشم تا بتوانم خدمت خود را ارائه دهم و گرمای تابستان و سرمای شديد زمستان مانع فعاليت و انجام وظيفهام نشود که البته اینها همه خاطره است.
گروهی از همکاران ما که در شبانهروز مراجعات متعددی به دامداریها، مرغداریها، مراکز پرورش ماهی، زنبورداریها و... دارند و طی معاینات، درمانها و جراحیهای حیوانات مختلف، دچار آسیبهای فیزیکی و یا بیماریهای خطرناک مشترک بین دام و انسان ازجمله تب مالت، سل گاوی، مشمشه، جنون گاوی، آنفلوآنزای فوقحاد پرندگان، تب کریمه کنگو و شاربن میشوند، سختی کار دامپزشکی را بر همگان آشکار میسازند.
امیدوارم بازگو کردن این خاطره از زمانهای دور، در به نمایش کشیدن گوشهای از سختی کار دامپزشکی برای آگاهی جامعه موثر باشد و در آیندهای نزدیک، شغل دامپزشکی به عنوان مشاغل سخت قلمداد و از امتیازات مشاغل سخت بهرهمند شود. / پ
*دامپزشک
نظر خود را بنویسید