فردای کرمان - سیدمحمدعلی گلابزاده: ارسال تصاویری از پشتبامِ رو به زوالِ مشتاقیه، برای مدیرکل محترم میراث فرهنگی و پاسخ صمیمانه و صادقانهی ایشان، دائر بر عدم همکاری برخی افراد و نهادها، مرا بر آن داشت تا این دلنوشته را تقدیم کنم، باشد تا صدورِ دستورِ اکید جنابعالی، گرهگشای دشواریهای عدیدهای گردد که با کمال تأسف بر پهنهی میراث فرهنگی، چنگ انداختهاند.
پیش از این یادآور میشوم که کثرت آثار تاریخی و قلّت اعتبار اختصاصی و عدم آگاهی برخی میراث ناشناسان، کلاف سردرگمی به وجود آورده که نه تنها «فعالی» مدیرکل فعّال کنونی، بلکه هیچ مدیر توانای دیگری به تنهایی از عهدهی گشودن آن بر نمیآید.
در گذشته و در طول پنجاه سال تجربهی اینجانب در پهنهی آثار تاریخی و مواریث فرهنگی نیز، همواره ـ و با کمی شدت و ضعف ـ وضع بدینگونه بوده است، امّا راههایی برای برونرفت از این مخمصه در نظر گرفته میشد که بعضاً بسیار مؤثر و کارساز بود. به عنوان نمونه، در دههی شصت که آشفتگیهای زیادی در مجموعههای: آستانهی ماهان، مقبرهی ملابمانعلی، مسجد ملک، مقبرهی سیّد علویه و ... دوستدارانِ آثارِ تاریخی را پریشانحال کرده بود، به دستور استاندار وقت، شورای میراث فرهنگی، با تمام قدرت و قوّت، وارد صحنه شد و با یاری جستن از شخصیتهای مقبول، دلسوز و آگاهی چون شادروانها «آیتالله حقیقی» و «حاج سیدجواد نیشابوری» و نیز دلآگاهانی چون «مهندس اسلامپناه» و شادروان «حاج غلامحسین محرابی» و تشکیل ماهانهی شورای میراث فرهنگی در مسجد جامع، دهها گره از کارهای بسته گشود. اینجانب نیز افتخار «دبیری» این شورا را داشتم.
در جریان برگزاری همین جلسات بود که:
ـ با واگذاری زمین معوّض، مشکل مقبرهی ملابمانعلی راجی حل شد و بازسازی آن انجام گردید .
ـ بازسازی قسمتهایی از مسجد ملک انجام و کتیبهی ارزشمند سردر صفهی غربی، بازنمایی شد.
ـ موزه هرندی راهاندازی و اجناس عتیقهی شادروان «گلسرخی» خریداری و به موزه اهدا شد.
ـ مقبرهی سید علویّه و ناظمالاسلام کرمانی بازسازی و از ویرانی حتمی نجات یافت.
ـ با همکاری آستان قدسرضوی و مساعدت تاجر صاحبدل «دستوری»، کاروانسرای گلشن احیا و به صورت آبرومندی درآمد.
ـ خانهی محل سکونت لطفعلیخان زند، به نام خانهی لطفعلیخان یا لطفی به مبلغ 50 میلیون تومان از مرحوم ماشاءالله لطفی خریداری گردید.
ـ و ... حتی بیاد دارم، به دستور استاندار محترم، اینجانب مأمور تهیهی منابع مالی برای بازسازی گلدستههای فرریختهی آستانهی ماهان شدم که در آن زمان، ضمن تماس با شادروان «دکتر نوربخش» در انگلیس، مبلغ 10 میلیون تومان به حوالهی شادروان «محمد دهش» در اختیارمان قرار گرفت و گلدستهها بازسازی گردیدند.
و چنین است که مجدداً یادآور میشوم، نشستن و تن به دشواریهای عدیدهی کنونی سپردن، گرهی نمیگشاید، بلکه روزبهروز بر وسعت ویرانی و تراکم دشواریها افزوده شده و ما را با ندامت همیشگی روبهرو خواهد ساخت.
از یاد نبریم که آثار تاریخی و مواریث فرهنگی، بناهای چند ده و چند صد سالهای هستند که در رهگذر این عمر بلند، جانشان فرسوده شده و چراغ عمرشان به اندک نسیمی بند است. از سوی دیگر، دلسوزانی که بتوانند ما را در این راه یاری دهند، کم نیستند. همین مورد اخیر که یکی از شهروندان، با اشک و اندوه، عکسهایی از پشتبام آشفتهحال مشتاقیه را برایمان میفرستد و طلب کمک میکند، یکی از این نمونههاست.
بهجز این، هر روز چندین نفر با حضور در مرکز کرمانشناسی و به تصور اینکه ما را دستی در بدن است و توان اجرایی داریم، درخواست کمک میکنند. دیروز، خانمی به نام اوحدی با حضور در مرکز، از وضعیت بسیار اسفبار کاروانسرای «جر» یا «صالح ناظر» در بازار کفاشها میگفت، و دلسوزی او تا آنجا بود که میپرسید: چگونه ممکن است مالک یا مالکین این بنا را پیدا کنم و راه حلی برای آن بیابم؟ مراجعهکنندهی دیگری از خرابیهای «کاروانسرای حاج مهدی» در چهارسوق شکایت داشت و التماس میکرد که بیایید مالکان را پیدا کنیم و با کارسازی مبلغی به عنوان وام، از مرگ این اثر خاطرهساز و تاریخی، جلوگیری نماییم.
بر این اساس، آیا جفا نیست که از این همه پتانسیل و امکانات و دلسوزیهای کنونی بهره نبریم؟ حسنختام اینکه، تقاضا دارم دستور فرمایید هرچه سریعتر، شورای میراث فرهنگی که اعضای آن مشخص و کارنامهاش موجود است و با کمال تأسف، سالهاست بلاتشکیل مانده و شاید به همین، دشواریها در این عرصه، روی هم تلمبار گردیده، دوباره راهاندازی و هر ماه یک جلسه برگزار، با مروری بر دشواریها راهحل بایسته جستوجو شود. زیرا باز هم یادآور میشوم که یکدست صدا ندارد و میراث فرهنگی به تنهایی قادر به پرداختن همهی موضوعات ریز و درشت این مقولهی گرانبها نیست.
مبادا تا چشم میگشاییم و تلی از ویرانیها را روبهروی خود میبینیم، اندرز حضرت مولانا ما را بیازارد که فرمود: «عاقلی جز پیشبینی بیش نیست / وای آنکو عاقبتاندیش نیست».
نظر خود را بنویسید