فردایکرمان ـ محمد لطیفکار: «حرف زدن دربارهی حقوق کودکان یا تاسیس یک نهاد خیریه که به این قشر بیپناه یاری برساند، اگرچه امروزه امر معمولی بهنظر میرسد، اما صد سال پیش چنین اقدامی، یک کار عجیب و نادر بوده است.
حاجاکبر صنعتی حدود صد و پنجسال پیش، با چنین ایدهای دست به چنین حرکت اجتماعی در کرمان میزند که آثار آن همچنان باقی مانده است. او زندگی عجیب و درسآموزی داشت و پرورشگاهی که تاسیس کرد بسیار فراتر از یک یتیمخانه بود؛ بهطوریکه بزرگانی در آنجا پرورش یافتند که یک نمونهی بارز آن، سیدعلیاکبر صنعتی نقاش و مجسمهساز معروف بود.
نگاه او به این فعالیت اجتماعی برمبنای یک اندیشهی انسان دوستانه و روشنفکرانه بود. استاد باستانی پاریزی مینویسد: «همان روز اول که شروع به کار دیوارکشی پرورشگاه کرد از طرف فرمانده لشکر آمدند و مانع کار او شدند. گفتند میخواهیم اینجا را زندان بسازیم و نقشهی آن را هم به تهران فرستادهایم. حاجاکبر در جواب میگوید: من میخواهم کاری کنم که زندان لازم نداشته باشیم، بیشتر این کسانی که سر و کارشان به زندان میافتد، همان بچههای یتیم بدون پدر و مادری هستند که بیمربی بوده و سرانجام کارشان به زندان میکشد».
در مورد حاجاکبر صنعتی شوربختانه هنوز یک تالیف و پژوهش پر و پیمان که معرف او و کارهایش باشد انجام نشده است. این کوتاهی بخشودنی نیست، چون او علاوه بر اینکه یک شخص بود که رفتارش میتواند الگوی سایرین هم باشد، بهخاطر تاثیرگذاری زندگی و اندیشههایش، بخشی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی کرمان نیز هست.
+ چند روز پیش که به موزه صنعتی یعنی محل سابق این پرورشگاه سر زدم؛ در میان آثار سید علیاکبر صنعتی نقاش و مجسمهساز سه اثر دیدم که به نوعی ادای دین این هنرمند به پدر معنوی خود و موسس پرورشگاه است. یاد و نام هر دو بزرگوار همواره زنده و گرامی باد». /الف
نظر خود را بنویسید