ابوالفضل کارآمد * ـ تابستان 1356 که بهدلیل ادامه تحصیل در دانشکده پیراپزشکی وارد کرمان شدم، اولین بار با لهجهی شیرین کرمانی آشنا شدم. یک بار که برای خرید به مغازهی میوهفروشی رفتم با دو واژهی جدید مواجه شدم که موجب سردرگمیام شد، وقتی از روی بساط میوهفروشی در حال جداکردن میوه بودم، صاحب مغازه بلند بلند میگفت: آقا میوهها « اَپَستا» هستند که من در آن لحظه متوجه حرفهایش نمیشدم؛ او منظورش این بود که میوهها در هم هستند. «خیار کرمانی» واژهی دیگری بود که مرا حیران کرد و البته مقصود همان خربزه بود، که بعدها با پرسوجو از دوستان کرمانیام متوجهی آنها شدم. برای آشنایی با فرهنگ و ضرب المثلهای کرمانی باید با کرمانیهای اصیل سالها زندگی کرد و سخن گفت. اگرچه علیرغم حدود چهل سال زندگی با کرمانیها من استعداد زیادی برای مکالمه به لهجهی کرمانی از خودم بروز ندادهام. اما خوشبختانه با تعداد زیادی از واژگان و ضربالمثلهای کرمانی آشنایی پیدا کرده و آنها را میفهمم و برای فهم بیشتر نیازمند زمان بیشتر نیز هستم.
کرمان استان بزرگ و پهناوری است که همین لهجهها و گویشها در مناطق مختلف آن دارای ابعاد خاص خود است، مثلا گویش و ضربالمثلها در شرق و غرب و شمال و جنوب استان در شهرهایی مثل سیرجان، بافت، بم، جیرفت، کهنوج، زرند و ... تفاوتهای قابل اعتنایی دارند که نمیتوان به سادگی از آنها عبور کرد.
اولین کتابی که در باب ضربالمثلهای کرمانی کموبیش مطالعه کردهام و هر از گاهی به آن نگاهی میاندازم، کتابی است تحت عنوان «فرهنگ اصطلاحات کرمان» که گردآورندهی آن محمدتقی واعظ تقوی است. این کتاب در سال 1357 گردآوری شده و طبق روال کتابهایی که با کرمان نسبتی دارند با مقدمه باستانیپاریزی در چاپخانه علوی به چاپ رسیده است. در همین زمینه تاکنون دهها کتاب توسط مرکز کرمانشناسی و سایرین به چاپ رسیده و در اختیار جامعهی فرهنگی کشور قرار گرفته است. چاپ اینگونه آثار یقینا به ماندگاری بیشتر فرهنگ و گویش و لغات استان کمک میکند که در روزآمد شدن جامعه، ممکن است نسلهای نو، آنها را به فراموشی بسپارند.
لهجهها در طول صدها سال، شکلهای خاص و ویژهی خود را پیدا کردهاند که بعضا برای نسلهای امروزی گاهی دستمایهی تمسخر و احیانا خنده را فراهم میآورند، اما همین واژهها، یادگارهای ارزشمندی از شیوهی بیان آن مردم است. واژهها و ضربالمثلهای به ارث رسیده، نیازمند پاسداشت و نگهداشت اهل فکر و فرهنگ است. نجات این فرهنگ، بازمانده از وظایف سترگی است که توسط وظیفهمندان پیجویی میشود.
در همین راستا، اخیرا دو جلد کتاب قصهی ضربالمثلهای کرمانی به روایت همکارمان جناب آقای یحیی فتحنجات به دستم رسیده که توسط مرکز کرمانشناسی به چاپ رسیده است. مطالعهی کتاب نشان میدهد که ایشان زحمات فراوانی برای تالیف آن متحمل شدهاند. مولف با دقت و وسواس قابل توجهی مثلها را از نظر تاریخی، اجتماعی و... توضیح داده است.
کتاب قصهی ضربالمثلهای کرمانی، بر اساس فهرست الفبایی تدوین شده است و این روش توانسته است دسترسی به ضربالمثلهای گوناگون را تسهیل کند. آوا نوشت فارسی/لاتین به رفع مشکلات خوانش ضربالمثلها پرداخته است که در جای خود کاری قابل ستایش است. انجام این کار و به پایان رساندن آن کاری بسیار سنگین و طاقت فرساتر است و به نظر میرسد تداوم این کار در آینده، مستلزم انجام آن به صورت گروهی باشد تا بار کار را سبکتر کند و در آنصورت است که دایرهالمعارفی وزین و پربار را تقدیم جامعه فرهنگی کشور خواهد کرد که دستمایهی پژوهشهای ارزشمندی را فراهم میکند.
به هر صورت ضمن خسته نباشید و تبریک به همکار محترم جناب آقای یحیی فتح نجات امیدواریم به زودی شاهد تداوم این کارمفید باشیم.
*مدیرمسئول روزنامه نسلآفتاب
3739
نظر خود را بنویسید