فردای کرمان - رضا ریاحیان*: «بازی گوی چوگان که از قدیمیترین ورزشهای ایران و جهان محسوب میشود، در سالهای اخیر در فهرست آثار معنوی یونسکو به ثبت رسیده است.
این بازی علاوه اینکه در بین صاحبنظران مورد توجه بوده، مقام معظم رهبری نیز توجۀ خاصی به این ورزش بومی داشتهاند به طوری که چندین بار در خصوص احیاء و ترویج آن بیاناتی ابراز فرمودهاند.
برپایه منابع مکتوب و شواهد باستانشناسی، مناطقی از ایران جایگاه مهمی در توسعه و ترویج این بازی داشتهاند که از آن جمله میتوان به اصفهان اشاره کرد. با شناسایی دیوارهنگاره با مضمون چوگان به همراه تعدادی گوی منتسب به این بازی در کاروانسرای گنجعلیخان کرمان دریچۀ تازهای در خصوص پیشینه و شواهد این ورزش در منطقه جنوبشرق و از جمله کرمان باز شد.
با انجام پژوهش، چاپ مقالات و همچنین سخرانی و مناظره با اساتید تهیه پروندۀ ثبت جهانی چوگان توسط نگارنده و آقای علی جمیلکرمانی، جایگاه منطقۀ کرمان در پیشینه و توسعۀ این بازی اثبات شد. در ادامه نیز، کتاب چوگان در کرمان تدوین شد و در حال انتشار است. با انجام این اقدامات هنوز محققین، مدیران دستگاههای اجرایی مرتبط با چوگان و عموم مردم از جایگاه کرمان در پیشینه و ترویج بازی چوگان اطلاع روشنی ندارند. بیست و نهم خرداد ماه سال جاری، خبری مبنی بر انتخاب قزوین بهعنوان پایتخت ورزش چوگان به استناد سندی مربوط به دوران صفویه معرفی شد. این خبر با واکنشهایی از طرف اهالی رسانه و محققین و دوستداران همراه شد که از جمله آن میتوان به یاداشت جناب آقای لطیفکار تحت عنوان «فراموشی سابقۀ تاریخی چوگان در کرمان» اشاره کرد.
در ادامه، به پیشینه و زوایای جایگاه کرمان در چوگان به طور مختصر میپردازم تا به فهمی روشن از این موضوع برسیم و همچنین به اقدامات مهم و تاثیر گذاری که باید در این خصوص در حال و آینده انجام شود اشاره میشود.
منابع مکتوب چوگان در کرمان:
آنچه از منابع مکتوب استنتاج میشود، در دورۀ قراختائیان (قرن هشتم) سلطان قطبالدین بعد از آزادی اسیران، جشنی به پا میکند و در این جشن چوگان انجام میشود. ((به استناد متن ذیل: قطبالدین اسیران را مقید کرده به کرمان آورد و عفو فرمود و خلعت وصلت داده، باز شیراز فرستاد. اتابک ابوبکر ازین حال بغایت شرمنده شد و دل شکسته گشت و رسولان با عتذار به کرمان فرستاد، سلطان روز ورود رسولان فرمود تا جشنی بزرگ ساختند و بر صحرا، بر ظاهر شهر بارگاهی بزرگ و میدانی از کرباس منقش بزدند و نشاط گوی و چوگان فرمود به آئینی و ابهتی تمام برتخت نشست و او خود صورتی بهغایت مهیب داشت)). همچنین در دوران صفویه، سالهای بعد از حکومت گنجعلیخان در زمان حکومت( در متن اصلی نام مشخص نیست) به دستور وی میدان مشق و چوگان در کرمان ساخته شد. ((به استناد متن ذیل: تعیین فرموده در بیرون دروازه باغ مزبور چون زمین وسیعی به نظر درآوردند، لهذا معمارباشی را طلبیده مقرر داشتند که میدان بسیار وسیعی که تخمینا ربع فرسخ طول آن باشد به جهت ملاحظه سان و مشق نیزهبازی و چوگانبازی و جولانداری سپاه نصرت دستگاه و ملاحظۀ شان ایشان سرانجام شود و معمارباشی به نهج فرموده، سنگتراش و بنا و نجار برده، در دو طرف میدان مزبور چهار عدد میل سنگ تراشیده و نصب نموده)).
امروزه دو میدان از دورۀ صفویه (گنجعلیخان) و قاجاریه ـ پهلوی (ارگ) در شهر کرمان واقع هستند.
در بعضی منابع از میدان گنجعلیخان بهعنوان میدان جشنگاه نیز یاد کردهاند که در آن مراسم ویژهای برگزار میشده که میتوان به بازی قبق اندازی و چوگان اشاره کرد.
درخصوص میدان ارگ که وسعت بیشتری نسبت به میدان گنجعلیخان دارد، احتمال بازی چوگان در دوران قاجاریه و پهلوی وجود دارد.
به هر حال میدانهای دیگر که در منابع از آنها یاد شده از جمله در بیرون محله گلوفجر بیرون باغ شاهرخآباد، میتوان احتمال داد در این زمین تمرین بازی چوگان صورت میگرفته است.
همچنین، سرپرکسی سایکس، جهانگرد معروف، در خصوص رواج و توسعۀ این بازی در دورۀ قاجار در کرمان و تهران در کتاب خود مطلبی آورده است. پس از انقراض سلسلۀ صفویه، کشور ایران در معرض تاخت و تاز بیگانگان و بعد محل کشمکشهای داخلی واقع شده و مردم از آن پس به چوگانبازی نپرداختند.
سِر جان ملکم میگوید که چوگان بازی در قرن هجدهم اسکاتلند متداول و شایع شد. در1897چوگان بازی بهوسیلۀ من (سرپرسی سایکس) در طهران رواج گرفت و سر مور تیمر دوراند نیز فوقالعاده با این بازی ابراز علاقه میکرد و اینک کوه باعظمت دماوند از نو ناظر بازیکنانی است که در دامنه آن چوگان بازی میکنند.
در کرمان که در منطقۀ رابر و بافت تحت عنوان گو چفتا و در شیراز هم چوگان بازی به تشویق نگارنده (سرپرسی سایکس) کاملاً معمول گردید و جمعیت زیادی به آن علاقمند شدهاند. همچنین در دورۀ پهلوی دوم نیز بر اساس مستندات این بازی در کرمان انجام میشده است.
چوگان در شعر شعرای کرمانی:
*خواجوی کرمانی (قرن هفتم هجری قمری)
چون نی سرگشته چوگان چوگوی روبه ترک گوی سرگردان بگوی
گوی چون باز خم چوگانش سریست بوک چوگان سرفرودآردبگوی
همچو گوی ارزان که سرگردان چوگان گشته نی
سربنه چون درسرچوگان هوای زخم گوست
تابودگوی کواکبدرخم چوگان چرخ
گوی دلها درخم زلف چو چوگان توباد
*شاه نعمتالله (قرن هشتم هجری قمری)
ما به عشق او به میدان آمدیم گوی عالم در خم چوگان ماست
چون گوی گردین به سردر کوی دوست گرزدست پادشه انعام چوگان بایدست
در عرصه ملاحت میدان حسن دوست دلها چو گوی در خم چوگان کشیده اند
شواهد باستانشناسی چوگان کاروانسرای گنجعلیخان:
شمالغرب کاروانسرای گنجعلیخان در یکی از اتاقهای طبقه فوقانی، یک نقاشی با مضمون چوگان وجود دارد. این نقاشی پس از عملیات مرمت توسط آقای مهندس مهدوی نمایان شده و هنوز با وضوح کمتری دیده میشود؛ به طوری که تمامی موتیفها به صورت سیاه و دوده زده مشخص است. ابعاد آن 84×94 سانتیمتر است.
مضمون نقاشی چهار سوارکار در دو قسمت بالا و پائین را نشان میدهد که همۀ آنها چوب چوگان در دست و به طرف گوی حملهور شدهاند. در قسمت فوقانی و تحتانی چهار عدد میل دروازۀ چوگان نیز وجود دارد. در قسمت میانی نقاشی نیز یک نفر پیاده مشاهده میشود که احتمالا در نقش چوگاندار است.
علاوه بر نقاشی شناسایی شده تعداد 9 توپ پارچهای نیز در سردر کاروانسرا هنگام مرمت مقرنسها نمایان شد که شباهت زیادی به گوی بازی چوگان دارند.
نتیجه:
آنچه از شرح مختصری که در خصوص پیشینه چوگان در کرمان استنتاج میشود اینکه کرمان از گذشته، مانند دیگر مناطق ایران از جمله اصفهان، شیراز، لرستان و قزوین در زمینۀ توسعه و ترویج این ورزش نقش مهمی داشته است. همچنین بر پایۀ منابع مکتوب و شواهد باستانشناسی دارای قدمت بیشتری (قرن هشتم) نسبت به دیگر مناطق است.
همچنین، تنها منطقهای که در آن به صورت مستمر و مداوم نشانههایی از انجام آن حتی پس از حمله محمود افغان (حدود 200 سال این ورزش منسوخ شده بود) وجود دارد استان کرمان است. به عبارتی دیگر، تنها در کرمان این بازی به طور کلی منسوخ نشده است. در حال حاضر استانهای دیگر با ایجاد ساز و کارهایی مناسب و هدفمند در راستای توسعه و ترویج این بازی باستانی اقدامات مهم و اساسی انجام دادهاند که میتوان به احیای زمین چوگان در میدان امام اصفهان و برگزاری چوگان در ایام خاصی از سال از جمله نوروز اشاره کرد.
همچنین، با ایجاد زیر ساختهای مورد نیاز و همگرایی بین دستگاههای اجرایی، فرهنگی و ورزشی قزوین، این شهر به عنوان پایتخت ملی چوگان معرفی شده است که بیشترین نقش را در این خصوص، هیات چوگان استان قزوین ایفا کرده است. اما آنچه از شواهد میدانی و اقدامات در استان کرمان مشاهده میشود این است که چوگان به خوبی توسط نهادهای تاثیرگذار و مرتبط از قبیل هیات چوگان استان معرفی و اطلاعرسانی نشده است. همچنین نتوانسته با یک برنامه هدفمند و منظم برای توسعه و ترویج آن اقداماتی انجام دهد که میتوان به عدم چاپ و انتشار حتی یک بروشور ساده در خصوص پیشینه و چایگاه چوگان کرمان، عدم برگزاری نشستهای تخصصی با دانشگاه در زمینۀ معرفی و شناخت این ورزش، عدم چاپ کتاب گردآوری شده توسط محققین، عدم اطلاعرسانی این بازی برای توسعه و ترویج آن به دیگر باشگاههای سوارکاری واقع در استان اشاره کرد؛ در کرمان تعداد زیادی باشگاه سوارکاری وجود دارد که به دلیل هزینهبر بودن تشکیل یک تیم چوگان توسط یک باشگاه اسب میبایست هر باشگاه تعداد چند نفر سوار کار و اسب را آموزش دهد تا تیمی تحت عنوان چوگان استان تشکیل شود. به عبارتی، یک دست صدا ندارد ولی تاکنون هیات چوگان استان هیچ اقدامی انجام نداده است.
این موارد، تنها نمونهای از فعالیتهایی است که باید در استان کرمان توسط دستگاههای اجرایی مرتبط انجام شود تا در زمینۀ توسعه و ترویج این ورزش پیشرفتی حاصل شود و متعاقب آن، جایگاه استان کرمان به دلیل پیشینه بیشتر نسبت به دیگر مناطق در این ورزش باستانی اثبات شود.
در پایان، باید تاکید کنم که بر پایۀ شواهد باستانشناسی و منابع مکتوب کرمان در پیشینه و توسعه ورزش چوگان نقش ویژهای داشته است که در حال حاضر باید تمامی نهادهای مرتبط برای ترویج، توسعه و احیای آن اقداماتی از قبیل معرفی، آموزش، برگزاری جلسات هماندیشی و فعالیتهای اجرایی تاثیرگذار و مرتبط انجام دهند تا به شناخت و فهمی روشن از ظرفیتهای این بازی برسیم و در آینده، دوباره از فعالیتهای دیگر استانها متعجب و ناراحت نشویم و بتوانیم از ظرفیت و پتانسیلهای موجود چوگان در راستای منافع استان خود استفاده کنیم. / الف
*دکترای باستانشناس
نظر خود را بنویسید