فردای کرمان – گروه جامعه: تعزیهخوانها برای خودشان عالمی دارند. کسانی که هنر تعزیهخوانی را از کودکی فرا میگیرند و به آن میپردازند در سنین مختلف نقشهای مختلف تعزیه را بازی میکنند و به اصطلاح خودشان یک تعزیهخوان در طول عمرش از «عبداللهخوانی» به «حبیبخوانی» میرسد. اما در این بین اشقیاخوانان که نقش دشمنان آلالله را در تعزیه بازی میکنند، حال و هوای دیگری دارند. کنترل احساسات حین بازی، اینکه در نظر کودکان اولین تصویر از دشمنان امام حسین (ع) باشی و… از سختیهای اشقیاخوانی تعزیه است.
ثارالله انکوتی، یکی از تعزیهخوانان باسابقۀ استان کرمان که سالهاست نقش شمر را بازی میکند، وقتی از شمرخوانی در تعزیه حرف میزند، دستی به محاسنش که در آستانۀ دهۀ چهارم عمرش تماماً سفید شده میکشد و میگوید: «شمرخوانی آدم را پیر میکند.»!
ثارالله انکوتی تعزیهخوانی را از پنج سالگی در هیئت تعزیهخوانی حضرت ابوالفضل(ع) روستای دهزیار آغاز کرده است و حالا اشقیاخوانی میکند. او میگوید هنر تعزیه را از عمویش فراگرفته و در کنار پدر شبیهخوانی کرده است و امروز پسرش هم مقابلش بچهخوانی تعزیه میکند. این تعزیهخوان که حالا در سفر اربعین به سر میبرد میگوید: «بارها توفیق حضور در پیادهروی اربعین را پیدا کردم، مغناطیسی است که انسانها را از سراسر عالم فرامیخواند، مسلمان و غیرمسلمان ندارد. به عینه دیدم که انگار از زمین انسان میجوشد و خودشان را به حسین (ع) میرسانند، قیامت است».
به گزارش فردای کرمان به نقل از مهر، وی ادامه داد: «بهترین دعا این است که از خدا بخواهیم ما را در مغناطیس امام حسین (ع) قرار بدهد چراکه این مغناطیس حسین است که اگر در آن واقع شویم ما را به سمت خودش بالا میبرد و به راستی حسین (ع) سفینهالنجات است».
انکوتی بیان کرد: «در واقعۀ کربلا هم خیلیها توفیق ورود به این مغناطیس را پیدا نکردند در حالی که بیشتر از هر کسی آنها میبایست در کنار امام حسین (ع) بودند و حتی ادعایشان هم میشد! اما درست در لحظۀ حرکت امام از مکه از این قافلۀ عشق بازماندند. خیلیها هم که کسی باور نمیکرد، وارد مغناطیس امام حسین (ع) شدند و در رکاب امام شهید شدند و برای همیشه در تاریخ ماندگار شدند».
وی افزود: «باید تعزیهخوان باشی که از عمق وجودت ماجراها را درک کنی، حر بن یزید ریاحی یکی از این افراد بود که در لحظات آخر عمرش توفیق حضور در مغناطیس امام حسین (ع) را پیدا کرد. ماجرای پشیمانی حر را خیلی شنیدهاید اما تماشای تعزیۀ حر چیز دیگری است».
این تعزیهخوان کرمانی ادامه داد: «تعزیه وقتی را که حر با خودش و وجدانش درگیر است را نشان میدهد. در این تعزیه شبیهخوان حر اگر حرفهای اجرا کند، لمس میکنید که چگونه بین حق و باطل قرار گرفته است. چگونه وسوسۀ شیطان و هاتفی که او را به حق دعوت میکند ذهنش را درگیر کرده است».
وی با بیان اینکه تعزیهخوانی را دوست دارم و به آن عشق میورزم نه برای اینکه خودم اجراکننده هستم، توضیح داد: «به آن عشق میورزم چراکه تعزیه اثرگذار است. واقعیت را در عمل نشان میدهد. به قول امروزیها عملگرا است. خیلی فرق است حرفش را بزنی تا واقعیت را در اجرای تعزیه ببینید. شبیهخوان تعزیه باید بسوزد تا واقعه را نشان بدهد و اگر مخالفخوان تعزیه باشد خیلی کارش سختتر است».
انکوتی اظهار کرد: «بارها توفیق حضور در پیادهروی اربعین را پیدا کردم، مغناطیسی است که انسانها را از سراسر عالم فرامیخواند، مسلمان و غیرمسلمان ندارد. به عینه دیدم که انگار از زمین انسان میجوشد و خودشان را به حسین (ع) میرسانند، قیامت است».
وی ادامه داد: «برای هر بار رفتنم خاطراتی دارم که به بیانشان افتخار میکنم، اعتقاد دارم خوبیهای امام حسین را باید گفت تا همه بدانند حسین(ع) کشتی نجات است. همه بدانند هر چه داریم و نداریم از حسین(ع) است. همه بدانند حسین(ع) دردانۀ خدا است و خدا حسینیان را تنها نمیگذارد».
انکوتی گفت: «امسال اما شرایطم فرق داشت. از مشکلات اقتصادی و کاری خودم تا برنامههای هیئت تعزیهخوانی. سومین شب اجراهای تعزیه که به مناسبت ایام ماه صفر گذاشته بودیم مجلس تعزیه شهادت حبیب(ره) اجرا شد. همان مغناطیسی که اول حرفهایم گفتم. کسی باور نمیکرد پیرمردی مانند حبیب در آن قرق و حکومت نظامی کوفه، خود را به کربلا برساند آن هم از میان شط فرات. حبیب دلش و وجودش را به دریا زد. دعای حبیب چه بود؟ خدایا من را در مغناطیس حسین (ع) قرار بده!».
وی بیان کرد: «تماشای تعزیۀ حبیب عاشق بودنش را نشان میدهد. این تعزیۀ کودکی حبیب را به نمایش میگذارد. وقتی حبیب را به مکتبخانه میبرند. وقتی به عاشق حسین بودنش انگ دیوانگی میزنند. این تعزیه نشان میدهد چگونه حبیب به شوق دیدن امامش بلندی پشت بام را حس نکرد. حبیب دو بار جانش را فدای امام حسین (ع) کرد یک بار دوران کودکیاش و یکبار هم زمان پیریاش».
این تعزیهخوان افزود: «شب تعزیۀ حبیب به خودم گفتم تو چطور حسین را دوست داری؟ اربعین فراخوان است. اگر مشکل نداشته باشی و بروی که ارزشی ندارد. حبیب با تمام سختیهایی که داشت رفت. به خودم گفتم خجالت نمیکشی؟! سال گذشته که به دلیل کرونا راه بسته بود ارباب تو را طلبید و با چه شکوهی بر بام گنبد آسمانی حرمش از تو میزبانی کرد و حالا امسال که راه باز است چطوری میتوانی به فراخوانش پاسخ ندهی؟! راستش پارسال وقتی راه کربلا را به بهانۀ کرونا بسته بودند چند روز به اربعین به برنامهای دعوت شدم که محل ضبطش در جوار گنبد حرم امام حسین(ع) بود. خلاصه بگویم امسال هم تماشای تعزیۀ شهادت حبیب عزمم را برای پیادهروی اربعین جزم کرد». /پ
نظر خود را بنویسید