فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: مردادماه سال گذشته بود که علیرضا نادری با 10 رای بهعنوان رئیس شورای شهر کرمان انتخاب شد. یک سال بعد اما، برخی اعضا که انتقاداتی به عملکرد او داشتند، خواهان تغییر در ریاست شورا بودند. نتیجه اگرچه باز هم به نفع نادری و رایدهندگان به او بود اما کاهش آراء رئیس شورا از 10 رای در سال اول به شش رای در سال دوم حکایت از مناسبات جدید در شورایی داشت که هر 11 عضو آن از جناح اصولگرا و 9 نفرشان از یک لیست انتخاباتی به اسم میثاق هستند.
پس از انتخابات هیات رئیسه اما دیگر، لااقل در محافل و مجالس عمومی شورای شهر انتقادی نسبت به نادری از سوی دیگر اعضای شورا مطرح نشد جز در نشست عمومی هفتۀ گذشته که برخی اعضا، از جایگاه از دست رفتۀ شورا و بیتوجهی به این نهاد گفتند؛ البته بیآنکه نحوۀ مدیریت نادری را عامل آن بدانند.
نادری در گفتوگویی که در ادامه میخوانید، در پاسخ به پرسشهایم منکر جایگاه از دست رفتۀ شورا میشود و تصریح میکند که اصلا این ادعای اعضا را قبول ندارد. او همچنین، از روابط خوب خود با همۀ دستگاههای مرتبط با شورا و شهرداری میگوید و از کارنامۀ یک سالۀ سعیدشعربافتبریزی شهردار کرمان که خود او نیز جزو حامیانش در شورا بوده است، دفاع میکند.
آنچه در ادامه میخوانید، بخش اول این گفتوگوست. در بخش دوم، نادری از دشواریهایی که به عنوان رئیس شورا پیشرویش است میگوید و برخی مسائل دیگر که در روزهای آینده در فردایکرمان منتشر خواهد شد.
*آقای دکتر، اجازه دهید از اتفاقات جلسۀ شورای عمومی در هفتۀ گذشته شروع کنیم که برخی اعضا گلایه داشتند نهادهای بیرونی، به نظرات شورا بیتوجهی میکنند. ماجرا چیست و چرا شورا به چنین وضعیتی دچار شده است؟
مسئلۀ خاصی نیست که بخواهیم بگویم چرا شورا به این وضعیت دچار شده است؟ ساختار شورا با یک اداره متفاوت است. در اداره، کارکنان همه مطیع رئیس هستند و حرف آخر را رئیس میزند و هرچه به مصلحت عامۀ مردم باشد را رئیس اداره بیان میکند اما در همۀ شوراها افراد تکتک رای خود و نظر خاص خود را دارند و ممکن است نظر یک عضو با نظر سایر اعضا متفاوت باشد یا همخوانی داشته باشد. دوستان ممکن است نظر خاصی داشته باشند و آن را بیان کنند و وقتی بیان میکنند، شاید سایر اعضا مسائلی را بگویند که آن عضو از نظر اولیۀ خود برگردد. در جلسۀ اخیر شورا همین اتفاق افتاد و یکی از دوستان مسائلی را مطرح کرد و گفت که چرا به نظر شورا بیتوجهی میشود؛ این، نظر شخص ایشان است و نظر کل شورا نیست. برخی اعضا هم معتقدند اینطور نیست و نظرات شورا مورد توجه قرار میگیرد. در برخی از موارد ممکن است دستگاههای بیرونی حرفهایی را بزنند که در حیطۀ اختیارات خودشان است و در حیطۀ اختیارات شورا نیست. گاهی این مسائل پیش میآید و حلشدنی است و چیزی نیست که به شکل اشکال آن را ببینیم.
*البته حدود چهار نفر از اعضا اعتقاد داشتند این بیتوجهی وجود دارد و حتی دکتر تقوی گفت که این بیتوجهی بسیار دردناک است و آقای کمساری هم نظری داد که انگار طعنهای هم در آن نهفته بود؛ ایشان گفت که ریشۀ بیتوجهی به شورا به جای دیگری برمیگردد. میخواهم بدانم آیا اعضا احیانا انتقادی به شما و عملکردتان به عنوان رئیس شورا ندارند؟
اگر انتقادی داشته باشند، از خودشان بپرسید تا آن را بگویند.
*به خود شما چیزی در این خصوص نگفتهاند و انتقاد نکردهاند و نخواستهاند که تعاملات شورا با بیرون را گسترش دهید؟
ببینید، از نظر تجربۀ اجرایی، من باتجربهترین فرد در شورا هستم. منظورم تعریف از خود نیست اما سابقۀ مدیریتی خیلی طولانی دارم. از اردیبهشتماه سال 59 سابقۀ مدیریت دارم. افرادی که سرد و گرم روزگار را بیشتر چشیدهاند، شاید بهتر بتوانند تشخیص بدهند که اگر کسی از بیرون کاری میکند و ارتباطی با شورا دارد از روی غرض است یا وظیفۀ خودش را دارد انجام میدهد. گاهی برخی دستگاهها وظیفۀ عادی خودشان را دارند انجام میدهند اما ممکن است با سلیقۀ من سازگار باشد یا نباشد؛ نمیتوانم دیگران را متقاعد یا مجبور کنم که الزاما طبق سلیقۀ من رفتار کنند. در این خصوص، اگر دوستان انتقادی به خود بنده داشته باشند اشکالی ندارد. من مبرا از خطا نیستم. با وجود تجربهای که دارم و میدانم که چگونه باید با سایر نهادها در تعامل باشم، ممکن است دوستان نظر دیگری داشته باشند و یا به من نقد داشته باشند. میتوانید از خود این دوستان در اینباره بپرسید.
*برای این میگویم که شاید انتقاد نسبت به شما وجود داشته باشد که در جریان انتخابات هیات رئیسه سال دوم، اعضایی که گزینۀ دیگری جز شما را برای ریاست انتخاب کرده بودند، در جریان اظهاراتی که داشتند به همین موضوع اشاره کردند و میگفتند آنطور که انتظار میرود انسجام درونی شورا اتفاق نیفتاده و تعامل شورا چه با شهرداری و چه با سایر نهادها، خوب نبوده است. براین اساس، این احتمال وجود دارد که شاید این انتقادات نسبت به خود شما همچنان وجود داشته باشد.
اینکه چرا فرد دیگری برای ریاست شورا در مقابل بنده کاندیدا شد را از خود ایشان بپرسید و کسانی که رای دادند و انتقاداتی دارند؛ که ممکن است بهجا باشد یا نباشد. مطلبی دربارۀ انتقاد به انسجام درونی شورا عرض کنم. در جلسۀ شورا هم گفتهام که اگر من رئیس اداره باشم مانند زمانی که مدیرکل اقتصادی و فرماندار و رئیس دانشکده بودم، در این مسئولیتها، مجموعه باید از تصمیمات رئیس اطاعت کند. سابقۀ اینکه آیا من میتوانم انسجام درونی سازمان را ایجاد کنم یا نه؟ را باید در این دورانها جستوجو کرد که آیا موفق بودم یا نبودم؟ در شورای شهر، از روز اول که به عنوان رئیس انتخاب شدم، عرض کردم در درون شورا 11 تکرای وجود دارد و رئیس شورا نهایتا یک هماهنگکننده است و فرمانده نیست. از این رو، وظیفه و جایگاه خودم را میدانم و از این حد تخطی نمیکنم. من نباید نظر خود را به دیگران القا یا وادارشان کنم نظر مرا بپذیرند. 11 نفر در شورا هستند و هریک، نظر و رای خود را دارند که در نهایت تصمیم میگیرند. اگر قرار باشد 10 نفر دنبالهرو رئیس باشند، نمیشود 11 فکر و رای. تعمد دارم که در شورا فرمانده نباشم.
*9 نفر از اعضای این دورۀ شورای شهر، از لیست انتخاباتی میثاق هستید. بعد از ورود به شورا، به خصوص در جریان انتخاب شهردار، این لیست از هم گسست. شاید اعضا انتظار دارند شما این لیست را منسجم نگه میداشتید. این طور نیست؟
نه. در این صورت باز هم دنبالهروی اتفاق میافتاد که من به شدت از آن پرهیز میکنم. ما با آن دو عضو شورا هم که در این لیست نبودند، از نظر فکری هیچ در تعارض نیستیم و کاملا با هم دوست هستیم و مشکلی با هم نداریم که بگوییم دو نفر متفاوت هستند ولی هرکسی رای خود را دارد. کسانی که رای مثبت به شهردار دادند ملاحظاتی برای خود داشتند و دیگران هم دلایل خود را داشتند.
*اما از همان زمان انتخاب شهردار، آرای 6 ـ 5 در شورای شهر ادامه یافته و در انتخاب رئیس در سال دوم شورا هم خود را بروز داد.
اگر این مسئله قرار باشد ناشی از پیروی از یک نفر باشد خطاست.
*یعنی مثلا انتخاب شهردار با 11 رای را پیروی از یک نفر میدانید؟
خیر. میگویم اگر یک نفر بخواهد طوری رفتار کند که رای دیگران را با خود همرای کند پیروی کردن و خطاست. من به این 5 به 6 هم نقد دارم. اگر قرار باشد در هر تصمیمگیری این وضعیت باشد، خوب نیست.
*حالا که اینطور شده است.
نه. در همۀ تصمیمگیریها این شرایط نبوده است. مواردی بوده که رای 5 به 6 اتفاق افتاده ولی اعضای این دو دسته، ثابت نبوده است.
*اما در دو رایگیری مهم، یعنی انتخاب شهردار و رئیس شورا در سال دوم این وضعیت وجود داشت.
رئیس شورا در سال اول 10 رای آورد. من خودم اصلا به خودم رای ندادم. خیلی تمایلی برای رئیس شدن نداشتم و میگفتم دیگران بیایند ولی جز این دو مورد، وقتی (در سال اول شورا) 10 نفر متحد به یک نفر بدون اینکه فرد کاندیدا شود رای میدهند و بعد به دو دستۀ 5 به 6 تبدیل میشوند و مثل انتخاب شهردار عمل میکنند؛ جای سوال است. یا آن شش نفر دارند اشتباه میکنند یا آن پنج نفر خدای نکرده شاید دارند اشتباه میکنند و شاید موضوع پیروی کردن مطرح باشد. اما به هر حال، افراد مختارند طبق سلیقۀ خودشان عمل کنند. این نکته را یادآوری کنم که در دیگر مصوبات شورا رای 5 به 6 نداریم. که مهم هم، همین است تا در ادارۀ شهر هرکسی رای خود را داشته باشد. در سوالتان از تعامل شورا با دیگران هم گفتید که شاید اعضا به این موضوع نقد داشته باشند. باید بگویم که از لحاظ تعامل با دیگران، رابطۀ من با تمام دستگاهها بسیار خوب است. در استان کرمان حداقل از سال 60 کار کردهام و از سال 77 که به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه به کرمان آمدم و بعد مدیرکل اقتصادی استانداری بودم با بسیاری از مدیران استان رابطۀ دوستانهای داشتم و دارم. لازم نیست هر روز مدیران من را ببینند و با آنها چانه بزنم تا بگویند رابطۀ خوبی وجود دارد. از روز اول که به شورا آمدم رابطۀ خوبی با همۀ مدیران استان داشتهام.
*رابطۀ شخصیتان؟
رابطۀ شخصی که نداریم. رابطۀ کاری منظورم است. ممکن است دوست هم باشیم ولی از لحاظ کاری رابطۀ خوبی با همه دارم.
*پس شما نمیپذیرید که به شورا دارد بیتوجهی میشود.
نه. اصلا چنین تصوری ندارم که به شورا بیتوجهی میشود. ما با استانداری، فرمانداری، امام جمعه و سپاه و برخی دستگاههای دیگر ارتباط خوبی داریم. عمدۀ ارتباطات ما به واسطۀ هیات انطباق با فرمانداری است و ارتباط خیلی خوبی بین ما وجود دارد. گاهی هیات انطباق به مصوبات شورا ایراد میگیرد، برخی ایرادات بهجاست و برخی اوقات با توضیحات ما حل میشود و گاهی هم کار به هیات حل اختلاف میرسد که در استانداری تشکیل میشود. عمدۀ اختلافات دربارۀ مصوبات در این هیات حل میشود و گاهی ما میپذیریم که اشتباه کردهایم. تصورم این نیست کسی دارد عمدا در کار شورا کارشکنی میکند ولی دوستان ممکن است نظر دیگری داشته باشند.
* اشاره داشتید که با استانداری رابطۀ خوبی دارید. در دوران استانداری آقای زینیوند برخی اعضای شورا علنا مخالفت خود را با ایشان اعلام میکردند. بعد که دکتر فداکار آمد تصور میرفت رابطۀ تنگاتنگی بین استانداری و شورا و شهرداری برقرار شود. اما چیزی که میبینیم حداقلی است و میتوان گفت لااقل تعارضی وجود ندارد. رابطهتان با استاندار چطور است؟
زمانی که دکتر زینیوند استاندار بودند، نمایندۀ عالی دولت بودند، صرفنظر از سلیقۀ شخصی من و افراد دیگر، ما وظیفه داریم با نمایندۀ عالی دولت رفتار مناسبی داشته باشیم. در همان زمان، بنده به هیچ عنوان رفتار نامناسبی نداشتم. الگوی ما ولیامر است، میبینیم گاهی رئیسجمهوری انتخاب شده که ممکن است بسیاری از کارهای او با سلیقۀ ولیامر همخوانی نداشته باشد، اما تا زمانی که بر سرکار باشد، ایشان حمایت میکنند تا بتواند کار مردم را انجام دهد. مهم کار مردم است. با دکتر فداکار از وقتی آمدند، رابطۀ خیلی خوبی داشتیم. هر زمان مشکلی وجود داشته، وقتی خدمت ایشان رسیدیم حمایت کردند و هیچ جا ندیدم ساز دیگری بزنند یا علیه ما کاری بکنند و یا با ما همراه نباشند. هرجا صحبت منطقی بوده، پذیرفتند و کمک هم کردهاند.
*استاندار هیچ توصیهای تاکنون دربارۀ پروژه یا پروژههایی در شهر به شورا و شهرداری داشته است؟
نه. ایشان دخالتی در کار نمیکنند. اصل هم بر عدم تداخل است.
*در حد توصیه هم نبوده است؟ برخی استانداران از این کارها میکنند.
نه. حتی توصیه هم تاکنون از طرف ایشان نبوده است. بارها بوده که دربارۀ برخی مسائل برای ایشان توضیح دادهایم و گفتهاند هر تصمیمی خودتان بگیرید، برای ما محترم است.
*مثلا دربارۀ چه موضوعی؟
اگر اسم نیاورم و حساسیت ایجاد نکنم بهتر است. آخرین موردی که خدمت ایشان رسیدم، دربارۀ یکی از پروژههای مهم شهر بود، مسائلی را مطرح کردیم که گفتند خودتان تصمیم بگیرید.
*موضوع بامکرمان بوده است؟
نمیخواهم اسم بیاورم که کدام پروژه بود و چه ملاحظاتی وجود داشت. اما ایشان دخالتی نکردند.
*مردم که نامحرم نیستند آقای دکتر، چه پروژهای بوده که آن را نزد استاندار بردهاید؟
مردم نامحرم نیستند اما مسائلی هست که نمیخواهم حساسیتی ایجاد کند. مردم نظرشان را دادهاند و ما هم نظرشان را میدانیم و سعی میکنیم همیشه با نظر مردم همراه باشیم. اگر زمانی لازم باشد موضوع را با مردم در میان بگذاریم این کار را انجام میدهیم.
*گفتید رابطۀ خوبی با فرمانداری دارید. به نظرم طبیعی است؛ چون به هر حال، دو تا از برادران فرماندار جزو مدیران رده بالای شهرداری هستند.
نه، رابطۀ خوب ما با فرمانداری به این دلیل نیست. اتفاقا زمانی رابطۀ من با فرماندار بسیار دوستانه و خوب است که دو برادر ایشان که الان در شهرداری مسئولیت دارند، هیچکدام در این مسئولیتها نبودند و مدیریت سازمان آتشنشانی و سازمان عمران با افراد دیگری بود. حتی مهندس بابایی که مسئولیت سازمان عمران را دارد، اصلا در شهرداری کرمان هم نبودهاند. البته این را بگویم که انتصاب این دو مدیر با اتکا به مدیریت و توانمندی خود آنها بوده و مسئولیت این دو فرد، به هیچ عنوان، هیچ ارتباطی با مسئولیت آقای بابایی فرماندار کرمان ندارد. توانمندی خودشان بوده است.
*پس شما موافق این دو انتصاب نبودید.
ما در این مسائل دخالت نمیکنیم. اتفاقا هر دو فرد بسیار توانمند هستند و در همین مدت کوتاه، میبینیم که در سازمان عمران تحول ایجاد شده است. این بزرگواران با لیاقت و شایستگی خودشان سرکار آمدهاند و انتصابات خوبی بوده است.
*اینکه جایگاه شورا از دست رفته، شاید به عملکرد شهردار ربط داشته باشد که تعاملات خوبی با بیرون ندارد. مثلا استاندار برای بازدید از پروژههای شهری میرود ولی شهردار در برنامه حضور ندارد یا اینکه مثلا میگویند آقای شعرباف شهرداری هستند که بیشتر در اتاقشان مینشینند و در را به روی خود میبندند. اینها نمیتواند عاملی برای بیتوجهی به شورا باشد؟ از این بابت، نقدی به عملکرد شهردار ندارید؟
عرض کردم که بیتوجهی به شورای شهر از طرف دیگران را اصلا قبول ندارم. دربارۀ رابطۀ آقای شهردار با مدیران و دیگر دستگاهها از خودشان بپرسید تا دقیقا توضیح دهند ولی گاهی بوده من در جلسهای حضور داشتم و ایشان نبودند. دو مرتبه این اتفاق افتاد و من خودم هم ناراحت بودم که چرا شهردار در آن جلسه حضور ندارد. دلیل غیبت ایشان هم ماموریتشان به تهران بود. دو مورد که اطلاع دارم اینطور بوده است. اینکه بگوییم آیا رفتار شهردار خوب است؟ باید بگویم که رفتار هیچیک از ما خوب نیست. همه ظرفیت زیادی برای رشد داریم تا رفتار خود را بهبود دهیم. شهردار هم قطعا همین است و تصور نمیکنم خودشان چنین ذهنیتی داشته باشند که رفتارشان بسیار عالی است. ما هم چنین تصوری نداریم که رفتار عالی دارند. کمااینکه خود ما نیز همینطور هستیم. همه برای رشد کردن جا داریم. از این منظر، حرف شما درست است ولی اینکه عمدی داشته باشد تا در جلسهای شرکت نکند و یا اهمیتی برای جایگاه مسئولان استان قائل نباشد اصلا تصورم این نیست. بهتازگی استاندار از برخی مناطق تاریخی شهر بازدید داشتند. از کمیسیون گردشگری شورای شهر دعوت کردند اما به بنده نگفته بودند تا بروم.
*اتفاقا یکی از نقدها به شما همین است که بهعنوان رئیس شورا حضور فعالی در برنامهها ندارید. استاندار از شهر بازدید میکند، نیستید، وزیر میراثفرهنگی از شهر بازدید میکند، نیستید.
در جریان بازدید استاندار از کسانی دعوت شده بود، همه حضور داشتند اما به بنده اصلا نگفته بودند.
*شهردار هم دعوت نشده بود که حضور نداشت؟
نمیدانم البته تصورم این است شهردار آن روز برای شرکت در جلسهای به اصفهان رفته بود و در کرمان حضور نداشت. من خودم اما آن روز کرمان بودم. ولی ایشان نخواسته بودند تا در آن بازدید باشم. هر زمان جلسهای برگزار شود حتی خیلی هم مرتبط نباشد، عمد دارم حضور داشته باشم. اگر دعوت کنند، حتما میروم.
*صحبتی که زیاد مطرح میشود این است که احتمالا برخی اعضای شورا از جمله آقایان امینیزاده و بابایی و کمساری استعفا دهند. صحت دارد؟
از خودشان بپرسید. با من تاکنون چیزی را در میان نگذاشتند.
*یعنی شما نشنیدید که ممکن است این افراد استعفا بدهند؟
دکتر امینیزاده و دکتر بابایی و دکتر کمساری در دورهای از انتخابات مجلس، کاندیدا بودند. شاید به این دلیل است که چنین مسائلی دربارۀ آنها مطرح میشود اما تاکنون از هیچکدام از این افراد نشنیدم که بخواهند کنارهگیری کنند و به مجلس بروند. من نشنیدم. اینکه پشت سرشان چنین حرفهایی زده شود، دربارۀ یکی، دو نفر دیگر از اعضا هم شاید چنین حرفهایی گفته شود و من هم شنیدهام اما خودشان چیزی به من نگفتهاند.
*موضوع استعفای شهردار چهقدر جدی است؟
در حد شما اطلاع دارم. شاید کمتر.
*مدام از این حرف زده میشود که آقای شعرباف بهزودی از کرمان میرود.
گاهی اتفاق میافتد که شهردار به مسافرت رفته ولی میگویند: حالا چه کسی قرار است جانشین او بشود؟ این مسائل را از بیرون میشنویم ولی چنین چیزی وجود ندارد.
*یعنی تا حالا، شهردار دربارۀ اینکه قصد استعفا دارد با شما صحبتی نداشته است؟
اصلا. نه ما چنین صحبتی با ایشان داشتهایم و نه ایشان با ما.
*گاهی آنقدر احتمال استعفا را بالا میدانند که میگویند آقای شعرباف تا عید نوروزِ پیشرو بیشتر شهردار کرمان نیست.
من تاریخهایی زودتر از این را شنیدهام. گاهی میشنوم که ایشان رفتهاند و دیگر شهردار نیستند.
*و شما هیچیک از این حرفها را تایید نمیکنید و میگویید اصلا موضوع استعفا مطرح نیست.
اصلا مطرح نیست.
*با توجه به عملکرد ایشان و فضایی که در شورای شهر وجود دارد، چقدر این احتمال وجود دارد که کار به استیضاح آقای شعرباف بکشد؟ چون به هر حال، انتقادات جدی نسبت به عملکرد ایشان هم در بیرون از شورا و هم از سوی برخی اعضا وجود دارد.
نقد به معنای استیضاح نیست. هر زمانی که اشکال در کار شهرداری و آقای شهردار ببینیم، بدون هیچ ملاحظهای آن را با ایشان در میان گذاشته و میگذاریم. درست است که ما به آقای شعرباف رای دادیم ولی به این معنا نیست که با کسی عقد اخوت بسته باشیم و هر کار درست و اشتباه را تایید کنیم؛ اصلا اینطور نیست. قطعا اگر اشتباهی رخ بدهد تذکر میدهیم و راه درست را نشان میدهیم.
*پس نه موضوع استیضاح و نه استعفا هیچکدام جدی نیست و تا حالا دربارهاش صحبتی در شورا نشده است.
به هیچ عنوان صحبتی نشده است.
*اما آقای دکتر، نه استیضاح و نه استعفا لزوما اتفاقات بدی نیستند و معنای شکست نمیدهند. شما هیچوقت در خلوت خودتان یا در محافل دوستانتان به این فکر کردید و دربارهاش صحبت کردید که اگر فرد دیگری جای آقای شعرباف باشد، اوضاع بهتر خواهد بود؟
شخصا از خودم شروع میکنم تا به دیگران برسم. زمانی که دکتر رئوفینژاد بنده را به عنوان مدیرکل اقتصادی استانداری مطرح کردند و هنوز حکمم را نداده بودند، استعفایم را نوشتم و متن آن این بود: برای اینکه دست شما باز باشد فردی صالحتر جایگزین کنید استعفایم را تقدیم میکنم. روزی که به من حکم دادند استعفایم را به ایشان دادم. زمانی که رئیس دانشکده فنی شدم هم استعفایم را به دکتر گرامی رئیس وقت دانشگاه شهید باهنر دادم. وقتی دکتر فدائی آمدند هم، استعفایم را دستشان دادم. هر دو نفر از دوستان قدیمی من هستند ولی گفتم دوستیها بهجای خود، هر زمان فرد شایستهتری سراغ داشتید جایگزین کنید. وقتی دربارۀ خودم اینطور عمل میکنم مطمئن باشید که دربارۀ دیگران هم، نظرم همین است. اگر همین الان یعنی تا یک ثانیۀ دیگر فرد دیگری سراغ داشته باشم که از شهردار فعلی توانمندتر باشد و میتواند بهتر عمل کند؛ از شعرباف خواهم خواست تا استعفا کند، قبل از اینکه به استیضاح برسد.
*و تا حالا به این گزینه نرسیدید.
خیر. ما 125 گزینه را ارزیابی کردیم تا به آقای شعرباف رسیدیم. برخی از افراد خودشان انصراف دادند، برخی توانمندی نداشتند یا امکان حضور در کرمان نداشتند. به دلایل مختلف نشد و ایشان انتخاب شدند.
*از نظر شما عملکرد آقای شعرباف قابل دفاع است؟
با امکانات موجود قابل دفاع است. اما شهر خیلی نیاز به کار دارد. هرچه کار کنیم، مثل سوزن در انبار کاه است و دیده نمیشود. درآمد زیادی میخواهد تا همۀ اجزای شهر را درست کنیم. خیابانها و فضای سبز و جدولگذاری و نمای شهر و معابر شهر همه مسائل و مشکلات اساسی دارد که رفع آن، هزینههایی کلان، شاید صدها برابر درآمدهای شهرداری در یک سال نیاز داشته باشد. بنابراین، با سرعت نمیشود کاری کرد که زود به چشم بیاید اما در همین مدت، کارهای خوبی انجام شده است.
*مثال میزنید؟
یک بار در کوچهای پیاده میرفتم، آنقدر چاله داشت که در خط مستقیم نمیتوانستم حرکت کنم و باید لابهلای چالهها میرفتم. بسیاری از این چالهها در کوچهها و خیابانهای شهر پر شد، بسیاری خیابانها آسفالت شده و آسفالت خوبی در مناطق کمبرخوردار انجام شده است.
*آسفالت کردن خیابانهای شهر نیاز به تخصص و توانمندی خاصی ندارد و نمیتواند گویای قابلیتهای ویژۀ یک شهردار باشد.
اینطور که شما میگویید نیست.
*ما در گذشته حتی نهضت آسفالت داشتیم ولی همچنان مشکل در شهر پابرجاست.
نهضت آسفالت داشتیم ولی عملا اتفاقی نیفتاد و کوچهها و خیابانهای خاکی فراوانی در حاشیۀ شهر وجود داشت ولی الان در همین یک سال بسیاری از معابر آسفالت شده است. وقتی ماهانه 35 هزار مترمربع آسفالت میشد ولی در عرض یک ماه به 50 مترمربع رسیده؛ این آیا جهش نیست؟ انجام این اقدامات هم به پول نیاز دارد و باید هم درآمد ایجاد شود و هم در بعضی موارد صرفهجویی انجام گیرد و همۀ اینها مدیریت میخواهد. اینکه جلوی هزینههای اضافی را بخواهی بگیری پوستت کنده میشود و به راحتی قابل حذف نیست ولی در شهرداری کرمان این اتفاقات افتاده است. درآمدهایی هم ایجاد شده ممکن است اندک باشد ولی تغییر به وجود آمده است. اینکه درآمدها را در محل مناسب هزینه کنیم هم خیلی مهم است. گاهی کارهایی میشود که توی چشم میآید، ولی همۀ مردم از آن بهره نمیبرند. چند سال شهر درگیر کارهایی شده که هزینههای کلان داشته ولی همۀ مردم از آن منتفع نشدهاند ولی برخی کارهایی که خیلی به چشم نمیآید همه از آن بهره میبرند. با اولویت خرج کردن هم مهم است. نمیخواهم بگویم کارنشدنی انجام دادهایم. اگر هم قبلا کسی نهضت آسفالت راه انداخته، خوب بوده است. / الف
نظر خود را بنویسید