فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: نامۀ سرگشادهای که انجمن معماران استان در خصوص بیتناسبی در ساختوسازهای شهر کرمان و زشتی نماها و تعیینتکلیف نمای سوختۀ ساختمان صالحالمهدی برای شهردار کرمان نوشته بود از سوی شعربافتبریزی و شهرداری پاسخ و واکنشی بهدنبال نداشته است.
این نامه و دغدغهای که معماران در این خصوص دارند بهانهای شد تا با دکتر نیما جهانبین ـ رئیس هیات مدیره انجمن و عضو هیات علمی دانشگاه گفتوگو کنم.
او با اشاره به اینکه تاکنون پاسخی به این نامه داده نشده است، گفت که چون نامه سرگشاده و طرح درخواستها در ملاءعام بوده، نیاز به پیگیری آن نه فقط از سوی انجمن بلکه همۀ مطالبهگران شهری وجود دارد.
دامنۀ این گفتوگو به مسائل فراتر از آنچه که در نامه به آن پرداخته شده بود کشیده شد و از این معمار و استاد دانشگاه خواستم تا نظرش را دربارۀ نماهای رومی و یونانی که چند سالی است کرمانیها به آن روی آوردهاند بگوید. جهانبین توضیح داد که معماری یونانی و رومی یک معماری قاعدهمند و دارای قواعد ظریف در هریک از اجزاء است آنچنان که برخی آن را یک زیبایی ازلی و ابدی شناختهاند و عناوین رومی و یونانی یک نام جعلی برای این سبک نماسازی است. او دربارۀ چرایی رواج این نوع نماها نیز نظراتش را داد.
از جهانبین این سوال را هم پرسیدم که مگر بخشی از ساختوسازهای شهر کرمان در دست معماران عضو انجمن نیست؟ چرا حالا در مقام منتقد نمای ساختمانها ظاهر شدهاند؟ جهانبین در پاسخ به ایرادی اشاره کرد که در جریان تایید نقشههای ساختمانها در کرمان وجود دارد و باعث شده نماها از کنترل و نظارت خارج شوند.
گفتوگو با او را در ادامه میخوانید.
*آقای دکتر، حدود یک ماه قبل بود که انجمن معماران استان در نامهای سرگشاده خطاب به شهردار کرمان از بیتناسبی در ساختوسازهای شهر کرمان انتقاده کرده و از «گرایش به ساخت صورتی بدقواره در شهر کرمان» گفته بودید. بهعنوان پرسش اول لطفا بفرمایید شهردار و شهرداری چه پاسخی به این نامه دادند؟
متاسفانه تا امروز هیچ پاسخ رسمی در جواب این نامه دریافت نکردیم؛ با وجود اینکه شهردار محترم در جلسۀ دانشگاه آزاد (اشاره به نشست بررسی چالشهای سرمایهگذاری در بافت تاریخی است که 18 مردادماه امسال برگزار شد) استقبال زیادی از دریافت نامه نشان دادند ولی تاکنون هیچ پاسخی به آن ندادند.
*پیگیری مجدد هم انجام دادید تا مشخص شود سرنوشت این نامه چه شد؟ شهردار آن را بایگانی کرده یا اتفاق دیگری افتاده است؟
اینکه مجدد و بهصورت رسمی پیرو بزنیم و متقاضی پاسخ شویم خیر. نامه سرگشاده نوشته شده و رسانهها هم از آن باخبر شدند بنابراین از قالب نامهنگاری انجمن به شهرداری خارج بوده و در واقع، درخواستی بوده که در ملاءعام از شهردار محترم شده و پاسخگویی شهردار محترم به آن نه فقط از سوی ما بلکه به پیگیری همۀ مطالبهگران شهری نیاز دارد. در آن نامه علاوه بر درج مواردی که اشاره کردید خواستار رفع زشتی نمای سوختۀ ساختمان صالحالمهدی در خیابان شریعتی هم بودیم. ضمن اینکه انجمن برای اینکه سازوکاری برای کنترل بیشتر ساختوسازهای شهری تدوین شود نیز اعلام آمادگی کرد ولی متاسفانه هیچ پاسخی به این درخواستها نشد. قرار بود هفتۀ گذشته جلسۀ دیگری درخصوص طرح جامع شهر کرمان داشته باشیم و میخواستیم در آن جلسه مطالبات پیشین انجمن از جمله همین موارد و موضوع سرمایهگذاری در بافت تاریخی را نیز از ایشان بخواهیم اما آن جلسه به تاریخ دیگری موکول شد و این اتفاق هم نیفتاد.
*دربارۀ ساختمان صالحالمهدی آیا انجمن پیشنهاد مشخصی به شهرداری دارد؟
در آن نامه در وهلۀ اول انتقاد کردیم که چطور ممکن است مدیریت شهری گذشته از اینکه اجازه داده نمایی تا این حد بیتناسب با معماری و تاریخ و هویت این شهر و با شکلدادن به یک کاریکاتور زشت و بیتناسب از بنایی که در جای دیگری از دنیا ساخته شده در شهر کرمان شکل بگیرد و چگونه شهرداری در برابر این اتفاقات سکوت میکند و هیچ کنترلی بر این مسائل ندارد و حالا که این نما سوخته و بیش از یک سال است در قلب تپندۀ شهر و در این خیابان پرتردد پیش روی مردم است، حتی برای برچیدن این زشتی از چهرۀ شهر فکری و اقدامی نمیکند. مسئلۀ نخست ما پرسشگری دربارۀ این حد از بیتفاوتی نسبت به ظاهر شهر بود. گام بعدی این است که ما چگونه میتوانیم جلوی تکرار چنین اتفاقاتی را بگیریم؟ که این، مطلب دیگری است. یک نکتۀ مهم را باید مدنظر داشت و آن اینکه در قانون کشور ما مالکیت جایگاه مهمی دارد و این ساختمان بنایی با مالکیت عمومی نیست بلکه مالک خصوصی دارد. بنابراین تصمیمگیری دربارۀ اینکه شکل ظاهری آیندۀ آن چه باشد با مالکان ساختمان است و نمیتوان گفت که ما بهعنوان انجمن طرحی را ارائه میکنیم و باید ساخته شود. روندی دارد که مالکان باید آن را طی کنند.
*از این بابت پرسیدم که یک دیدگاه افراطی وجود دارد که طرفداران آن میگویند این ساختمان که تنها مشکل آن نما نیست و ایرادات دیگری از جمله فرمی نامتناسب هم دارد باید بهطور کلی برچیده شود. انجمن چنین دیدگاهی ندارد؟
این ساختمان از نظر ظاهری یک مکعبمستطیل است که این نما مثل نقاب روی آن چسبیده است و یک حجم ویژه نیست که بگوییم کلا باید جمع شود بلکه ساختمانی مثل سایر ساختمانهای مکعبمستطیل دیگر است که متاسفانه براساس ضوابط طرحهای بالادستی در شهرهای ما شکل گرفته و میگیرند. بنابراین، موضوع فعلی فقط نماست و اینکه بهجای این نمای زشت که الان هم سوخته چه نمایی قرار گیرد و الزاما نیاز نیست ساختمان کاملا برچیده شود. متاسفانه مالک همین مجموعه، ساختمان مشابه دیگری در ابتدای خیابان بهشتی نزدیک به میدان آزادی ساخته که آن هم مکعبمستطیلی است که نما روی چهرۀ آن چسبیده است. از نظر باطنی حجم این ساختمانها مکعبمستطیل است ولی ظاهر کار در نماسازی جور دیگری جلوه داده شده است. اگر حجم ساختمان سازندۀ آن نما بود آن وقت باید دربارۀ کل بنا صحبت میکردیم.
*آقای دکتر، بهطور کلی وضع بد نمای بیشتر ساختمانها یکی از چالشهای جدی شهر کرمان است. اگر تا پیش از این بیشتر از اجرای نمای شیشه و آلومینیوم انتقاد میشد، چند سالی است که نمای موسوم به رومی و یونانی است که در کرمان بسیار رواج یافته است. نظر شما دربارۀ این نماها چیست؟
اجازه دهید ابتدا یک رفع ابهام اساسی از این شکل نماسازی که در واقع یک نوع نماسازی مجعول است و نامش هم جعلی است داشته باشم. آنچه که بهعنوان معماری یونانی و رومی و در تاریخ معماری بهعنوان معماری کلاسیک میشناسیم یک معماری قاعدهمند و دارای قواعد ظریف در هریک از اجزاء است. در واقع، اجزای این معماری، نسبت آن به یکدیگر و همه چیز آن تعیینتکلیف شده و چنان است که در تاریخ معماری برخی آن را یک زیبایی ازلی و ابدی شناختهاند و هیچ تغییری را در اصول و ضوابط و اندازهها و اجزای این معماری نپذیرفتهاند. البته برخی هم در قالب جریان نئوکلاسیک که هر از گاهی در تاریخ معماری ظهور کرده به فراخور مسائل روز، تغییراتی در شاخصههای این نوع معماری البته با لطافت و حساسیت پذیرفتهاند. در آپارتمانسازی امروز ما از این معماری دارد سوءاستفاده میشود و یک تقلید بسیار سطحی از موتیفها و عناصر این معماری و هرگونه ترکیب کردن آنها به دلخواه و هرگونه ابعاد و اندازهگذاری روی آن بهدلخواه در حال انجام است تا بالاخره نمایی را با این شکلهای تقلیدی پوشش بدهند. بنابراین، نام نمای رومی یا یونانی که روی این کار گذاشته شده هیچ نسبتی حتی با مستند تاریخی خود ندارد اما به هر حال با این اسم و رسم در شهرهای ما بهکار میرود. آنچه جای نگرانی خیلی زیادی دارد این است که اگر ما بهدنبال بهرهگیری از شکلها و عناصر و شیوهها و موتیفهای معماری گذشته هستیم چرا باید به دنبال معماری باستانی یونان و روم بگردیم؟ در تاریخ خودمان معماری باستانی داریم که میتوان از آن الهام گرفت. البته برداشت از معماری باستانی ایران، سابقهای هم در کشور به ویژه در دورۀ پهلوی اول دارد و نسبت به آن نقدهای خیلی زیادی وجود دارد. بسیاری از اندیشمندان میگویند معماری باستانگرایی که در دوران پهلوی اول باب شد از نظر ابعاد و اندازهها و تناسبات، همان معماری کلاسیک اروپایی است و تنها از اشکال و جزئیات معماری باستانی تقلید سطحی صورت گرفته است. در همین حال، نمونههای موفق الهامگیری از معماری باستانی ایرانی داریم که از جملۀ آن میتوان به برج شهیاد که امروز بهعنوان معماری میدان آزادی تهران میشناسیم یا ساختمان موزه ایران باستان که برداشتی از معماری طاقکسری است اشاره کرد.
*چه چیزی باعث شده این سبک از نمای موسوم به رومی و یونانی رواج پیدا کند؟
یکی از مهمترین دلایل که باعث رواج این سبک شده سوداگری پول است و اصل سود دارد تعیینتکلیف میکند. یک عده از بسازبفروشهایی که هماکنون در ساختوسازهای ما فعال هستند با صرف هزینۀ واجدتوجیه و استفاده از مصالح سنگ، نمایی را اجرا میکنند که جلوهگری ظاهری دارد برای کسانی که با معماری آشنایی ندارند. یعنی هم توجیه اقتصادی ساختوساز و هم چشمگیر بودن و پاسخگویی به سلیقۀ عامیانۀ حاکم بر بازار برایشان اهمیت دارد. بنده بارها با سازندگان این بناها صحبت کردهام. گفتند اگر جایگزینی با همین هزینهکرد و جزئیات مشخص ساختوساز و چشمگیری و پاسخ به سلیقهای که در بازار به طرف این نوع خریدها وجود دارد معرفی کنید از آن استقبال میکنیم. بنابراین، یک عامل رواج این نماها به سوءاستفاده از نازل بودن سطح سلیقهها و پاسخگو بودن به سود سرمایه اتفاق میافتد. عامل دیگر را مربوط به وارد نشدن جامعۀ تخصصی ما به این موضوع است تا هم سازوکاری برای کنترل این ساختوسازها و مجوز نگرفتن آن تعریف شود و هم ارائۀ پیشنهادی که پاسخگوی نیاز سازندگان باشد. تا وقتی این پاسخ مناسب نباشد، طبیعتا سراغ پاسخهای در دسترس میروند. من سوءاستفادهها را مسئلۀ اصلی نمیدانم و معتقدم جامعۀ تخصصی باید به میدان بیاید و راهکار ارائه کند. در جریان آن نامۀ سرگشاده قصد داشتیم ورود انجمن معماران به این موضوع اعلام کنیم و از شهرداری بخواهیم از این همکاری بهره بگیرد.
*آقای دکتر، مگر بخشی از طراحی و ساختوسازهای شهر را معماران و اعضای انجمن معماران انجام نمیدهند؟ چطور است که حالا مطالبهگر و منتقد شدهاند؟
ببینید؛ ما یک اشکال اساسی در سیستم پذیرش نقشه از طرف دو دستگاه شهرداری و نظام مهندسی ساختمان داریم. متولی اصلی، شهرداری است و با تفاهمی که شهرداری با نظام مهندسی دارد کنترل نقشههای معماری در این سازمان انجام میشود. متاسفانه باید بگویم امروز نقشههای معماری که از طرف دفاتر طراحی، شرکتها و مشاوران کشیده میشود و به شهرداری و سپس به نظام مهندسی میرود، در زمینۀ نما یک مسئلۀ جدی دارند و آن این است که متاسفانه طراحی نمای ساختمان از طراحان خواسته نمیشود و آنها صرفا با بُعد دادن ارتفاعی به پلانی که شکل دادهاند، آنچه که اقتضائات پلان است را میکشند و بهعنوان نما تحویل میدهند و شهرداری و نظام مهندسی همین را قبول میکند. نمای نهایی ساختمانها پس از تایید نقشهها در شهرداری و نظاممهندسی توسط کارفرمایان تعیینتکلیف میشود؛ البته بخشی از آن ممکن است با سفارش کارفرما توسط معماران رتسیم شود و بخشی هم در سطحی نازلتر از مهندسی، به وسیلۀ کسانی که تسلط به نرمافزارهای ترسیمی دارند خواستههای کارفرما را طراحی میکنند. ما به دنبال این هستیم که سازوکاری تعریف شود تا در شهر کرمان نمای ساختمانها جزو آیتمهای کنترل نقشه قرار بگیرد و ضوابط مشخصی هم داشته باشد. انجمن اعلام آمادگی کرده تا با شهرداری و نظام مهندسی در این خصوص وارد صحبت شود و این اتفاق بیفتد.
*کنترل نقشههای نما در دیگر شهرها انجام میشود؟
بله. کنترل نمای ساختمانها در شهرهای گوناگون در مراحل مختلف کار صورت میگیرد. مثلا شهرهایی داریم که نما جزو آیتمهای نظارتی است و نقشۀ نما باید به ناظر ابلاغ شود تا کنترل لازم را داشته باشد. برخی شهرها در سازوکار تایید نقشهها این موضوع را مدنظر دارند. اطلاع واثق دارم که در شهر اصفهان نقشۀ نهایی نمای ساختمان را میخواهند و یکی از آیتمهای تایید نشدن نما همین است که این سبک از نما (رومی و یونانی) مدنظر باشد.
*چرا در کرمان نمای ساختمانها بهعنوان یک آیتم در تایید نقشهها مورد توجه قرار نمیگیرد؟ دارند سلیقهای عمل میکنند یا معیار و ضوابط مصوبی وجود ندارد که بخواهند براساس آن تایید یا رد نقشۀ نما را انجام دهند یا اساسا باوری به اینکه نمای ساختمانها باید از الگوی مشخصی تبعیت کند وجود ندارد؟
بهطور مشخص میتوانم بگویم الان هیچ سازوکاری برای کنترل نما وجود ندارد ولی اینکه بگوییم منع قانونی برای کنترل نما از سوی دستگاههای متولی وجود دارد حرف نادرستی است. ما در زمینۀ کنترل نمای شهری باید ضوابط مشخصی داشته باشیم و در کنترل نقشه، نما هم یکی از آیتمهایی باشد که به آن پرداخته میشود. همین جا مطلب دیگری را یادآوری میکنم و آن اینکه متاسفانه یکی از بزرگترین آسیبهایی که شهر ما بابت شکلگیری نماهای گونهگون و گاها کاملا مردود میبیند به دلیل نبود اسناد طراحیشهری جدارههای شهری است. در فاصلۀ میان اسناد برنامهریزی شهری و اسناد معماری باید اسناد طراحی شهری را داشته باشیم و نداریم و این معضل بزرگی است که اکثر شهرهای ما از ناحیۀ آن آسیب دیده و میبیند. یکی از نمونههای اسناد طراحیشهری اسناد طراحی جدارههای شهری است. جدارۀ شهری مرز جداکنندۀ فضای شهری است. یعنی اگر خیابان را بهعنوان فضای شهری در نظر بگیریم، لبۀ خیابان که آن را از فضای پشتی جدا میکند جدارۀ خیابان است. هر جداره چندین نمای ساختمانی را در خود جای میدهد. اگر سندی داشته باشیم که آیتمهای مربوط به این جداره را داشته باشد، در این صورت، یک معمار هر چهقدر هم خلاقیت دربارۀ طراحی یک نما به خرج بدهد، از آنجا که همان ضوابطی را رعایت میکند که ساختمان کناری و سایر ساختمانهای آن جداره رعایت کردهاند در نهایت، نماهایی را خواهیم داشت که در عین اینکه متنوع هستند با یکدیگر نسبتی هم دارند.
*برگردیم به پرسش اول و نامۀ بیپاسخ انجمن به شهرداری، بعد از نامۀ مربوط به نما، نامۀ مربوط به طرح کاروانسرای طلا و جواهر را هم به شهرداری نوشتید که ندیدیم شهرداری واکنش عمومی به آن داشته باشد. نشست بررسی طرح جامع هم که چند ساعت پیش از شروع لغو شد. طی هفتههای اخیر شاهد هجمههایی به سمت انجمن هم بودهایم. با همۀ این احوالات، چقدر امیدوار به تاثیرگذاری انجمن بر شهر و اتفاقات شهر هستید؟
بسیار امیدوار هستیم. من فکر میکنم نیت درست دربارۀ یک مسئله و نداشتن تفکر سوءاستفاده و رفتن به سوی مطالبهگری نهادینه تاثیرگذاری به دنبال دارد. شما را شاهد میگیرم که طی سالهای گذشته امثال بنده اشخاصی به نفع مردم و شهر مطالبهگر بودهاند ولی صدایشان به جایی نمیرسید. این نخستین بار در تاریخ شهری کرمان است که یک تشکل با اهداف تخصصی در حال مطالبهگری در زمینۀ مسائل مربوط به خودش است. چون اولین تجربه است طبیعتا موانع بیشمارند و نبود آمادگی در برابر این نظارت از سوی یک تشکل تخصصی مردمنهاد فراوان است در این شرایط ما باید بسیار صبور باشیم و سینهای گشاده در برابر همۀ این عدمآمادگیها داشته باشیم ولی مطمئن باشید چون با نیت درستی میخواهیم کاری برای مردم و شهر انجام بگیرد این حرکت پشتیبانانی دارد که یکی از آنها خود مردم و خواست و ارادۀ مردم است. من فکر میکنم باید امیدوار به تاثیرگذاری باشیم. به هجمههایی که شده اشاره کردید. بهعنوان مثال به یکی از آنها که دربارۀ بنده بود اشاره میکنم و دربارۀ آن توضیح میدهم؛ واقعیت این است زمانی که دربارۀ طرح زمین مجاور مسجد ملک مطالبهگری کردیم، یکی از صحبتهایی که به طور جدی دربارۀ من مطرح شد این بود که در جریان تعیین مشاور رزومه فرستادهام و چون انتخاب نشدهام مخالفت میکنم. برای اینکه بگویم حسن نیت از طرف ما همهجوره وجود دارد توضیحاتی را میدهم. آغاز موضعگیری بنده در این خصوص و هشدار نسبت به اینکه طرحی که دنبال میشود حرکتی اشتباه است که در قالب یادداشتی در فردایکرمان منتشر شده بود، قبل از درخواست رزومه از سوی سرمایهگذار پروژه صورت گرفته بود. در پاسخ به درخواستی که از بنده شده بود، نامۀ مفصلی به مدیرعامل محترم مجموعۀ نیروصنعت سرچشمه فرستادم و گفتم به دلایلی که در این مقاله نوشتم این کار اشتباه است و ضمن اینکه به شما برای سرمایهگذاری در شهر خوشامد میگویم اما معتقدم این سرمایهگذاری بنا به دلایلی که در مقاله آمده درست نیست. در این مرحله نه رزومه فرستادم و نه اعلام آمادگی برای همکاری داشتم. پس از آن مجدد دوست گرامی دیگری بهنام آقای شفیعی از آن مجموعه با بنده تماس گرفتند و گفتند که هنوز رزومه را نفرستادید. تکرار کردم روندی که طی میشود را درست نمیدانم و خواهش کردم مطلب روزنامه را بخوانند. گفتند به تفصیل مورد مطالعۀ خودشان و کارشناسان قرار گرفته اما مایل هستند که رزومهای از شرکت ما داشته باشند. خوشبختانه وقتی رزومۀ شرکت را میفرستادم ابتدای ایمیل نوشتم پیرو نامۀ پیشین و مکالمۀ تلفنی آقای شفیعی این رزومه را میفرستم و این رزومه درخواست شرکت در روند طراحی نیست و برای آشنایی با شرکت که از من خواسته شده ارسال شده است. هیچ نامهای در خصوص موافقت برای حضور در این روند را نفرستادم. کسانی که این هجمهها را علیه ما داشتند بدانند پیش از این درخواست از سوی سرمایهگذار بود که بنده در قالب مقالۀ منتشرشده در فردایکرمان از این طرح انتقاد کرده بودم. اسناد همۀ این جریانات هم وجود دارد و همه را میتوانم تقدیم کنم تا منتشر کنید. تاکید میکنم که به جز ارسال رزومه هیچ ارتباطی با شرکت نداشتم و هیچ مشارکتی هم در طراحی ندارم. / الف
نظر خود را بنویسید