فردای کرمان – محمد لطیفکار: این روزها پسته بهعنوان یک محصول مهم و استراتژیک کشور با مسائل زیادی روبهرو است، اما دو چالش قیمت و صادرات آن، شاید بیشترین توجه تولیدکنندگان و بازرگانان را به خود جلب کرده است. چالش قیمت، کشاورزان را سخت نگران و دو دل کرده که محصول خود را با قیمت فعلی بفروشند یا در انبار نگهداری کنند.
در حالیکه آمریکا که در سالهای اخیر به تولید بالایی در این محصول دست یافته، به راحتی میتواند قیمت بازار را تعیین کند. تولید پسته در ایران به نسبت سطح زیر کشت آن بالا نیست، در نتیجه قیمت تمامشدۀ پسته بالاست اما زمانی که همین پسته صادر میشود تحت تاثیر بازارهای جهانی و نوسانات دلار و نرخ آن هم قرار میگیرد.
از سوی دیگر، همراه با افزایش تولید پسته در جهان، هر روز بازارهای جدیدی بر روی این کالا گشوده میشود و به تبع آن، رقابت برای تسلط بر این بازارها نیز افزایش یافته است.
در گفتوگویی که با محسن جلالپور بازرگان، تولیدکنندۀ پسته و کارشناس اقتصادی با سوابق ریاست اتاق کرمان و ایران داشتم، او ضمن تبیین شرایط فعلی و آیندۀ صنعت پسته در ایران و کرمان تاکید کرد که با شرایط موجود، آیندۀ روشنی برای پسته متصور نیست و با توجه به شرایط اقلیمی استان کرمان، باید به سمت سرمایهگذاری در حوزۀ گلخانهها حرکت کرد.
وی همچنین با اشاره به شرایط کنونی بازار جهانی پسته، به کشاورزان توصیه کرد تا محصول خود را طی سه مرحله در آغاز فصل برداشت، پیش از نوروز و بعد از نوروز به بازار عرضه کنند تا متضرر نشوند.
در این نشست همچنین به مشکلات صادرات پسته و باقیماندۀ سموم نیز پرداختیم که توصیه میکنم گفتوگو را در ادامه بخوانید.
به گزارش فردایکرمان، جلالپور با بیان اینکه پسته هم صادرات فرهنگ ماست، هم صادرات نام و شهرت ما و هم صادرات اقتصادی کشور ماست، گفت: «طی سالهای گذشته به کشورهای زیادی سفر کردهام و هر بار با افتخار گفتهام ایرانیام، طرف مقابل چند چیز را یادآوری میکرد که یکی از آنها پسته بود».
ایران تعیینکنندۀ بازار نیست
وی با اشاره به شرایط قیمتگذاری پسته، بیان کرد: «تا اوایل دهۀ 90، ایران هم در تولید و هم صادرات سرآمد بود و میتوانستیم برای بازار خط و نشان بکشیم و بازار را کم و زیاد کنیم، اما از اوایل دهۀ 90، رتبۀ اول تولید پستۀ دنیا را بعد از چند دهه از دست دادیم و به رتبۀ دوم نزول کردیم و آمریکاییها رتبۀ اول را کسب کردند».
جلالپور افزود: «در اواخر دهۀ 90، متاسفانه در صادرات هم رتبۀ خود را از دست دادیم و آمریکاییها در این زمینه هم از ما جلو زدند. بنابراین امروز ایران سرآمد و تعیینکنندۀ بازار پسته نیست».
وی خاطرنشان کرد: «در سالجاری قرار است حدود یکمیلیون و 200 هزار تن پسته در بازار عرضه شود، این میزان شامل 600 هزار تن محصول سالجاری آمریکا، 200 هزار تن پستۀ تولید سالجاری ایران، 200 هزار تن باقیماندۀ پسته سال قبل است که عمدتا هم دست آمریکاییهاست و آنها مدیریتش میکنند و 200 هزار تن نیز محصولی است که عمدتا تولید ترکیه، اسپانیا، یونان، استرالیا و کشورهای دیگر است».
وی توضیح داد: «وقتی در یک محصولِ یکمیلیون و 200 هزار تنی، ما 200 هزار تن، یعنی یکششم و 15 درصد سهم تولید را داریم و آمریکا با 600 هزار تن موجودی امسال و 200 هزار تن موجودی سال گذشته، حدود 65 تا 70 درصد بازار را مدیریت میکند، مشخص است که ما چندان تعیینکننده در بازار نیستیم. کما اینکه اخیرا هم آمریکاییها با کاهش قیمت، یک شوک جدی به ما وارد کردند. بنابراین ما در حال حاضر پیرو تعیین قیمت و قیمتگذاری با حضور آمریکاییها در بازار هستیم».
جلالپور یادآور شد: «با این نگاه که واقعبینانه است ما خیلی نمیتوانیم امیدوار باشیم که با عرضه یا عدم عرضۀ پسته، تاثیری در بازار بگذاریم، یعنی از یک طرف، ما نمیتوانیم با عرضه یا عدم عرضه تعیین قیمت کنیم و از طرف دیگر نگرانی ما این است که اگر عرضه نکنیم همین شرایط فعلی (حضور در بازار) را هم از دست بدهیم».
این فعال اقتصادی افزود: «بازار پسته همیشه به این شکل بوده که از ابتدای برداشت محصول، دو بخش از آن تقریبا قطعی فروش رفته؛ یک بخش آنکه قرارداد درازمدت میبسته و یک بخش هم مربوط به قبل از عید چینیها و ژانویه است که خریداران اصلی پسته، این مراسم را جشن میگیرند و پسته مصرف میکنند».
وی خاطرنشان کرد: «در گذشته، در سالهای پرمحصول و کممحصول بهطور متوسط از نیمۀ شهریور که پسته از نقاط گرمتر به بازار میآمد تا اواخر مهرماه که کل محصول جمعآوری میشد، حدود 10 تا 15 درصد از محصول در بازار عرضه میشد، که بخشی از این محصول بهصورت قرارداد و بخشی بهصورت مصرف در بازار عرضه میشد».
وی گفت: «امسال شاید جزو معدود سالهایی است که ما نتوانستیم این امر را در مهرماه محقق کنیم، یعنی آمار صادرات و قراردادهای ما جزو کمترین سالهاست و این هم به این دلیل است که انتظار ما از بازار تا واقعیت بازار متفاوت است».
باید تابع بازار باشیم
جلالپور بیان کرد: «انتظار از بازار بنا به تورم، نرخ ارز و شرایط هزینهای است که ما داریم. یک کشاورز سال گذشته برای هر کیلو پسته تصورم این است که به قیمت امروز، خصوصا اگر سرمایهگذاری آن را هم محاسبه کنیم حدود 280 هزار تا 300 هزار تومان هزینه کرده است، به هر حال سرمایهگذاری سنگینی انجام میشود و اگر کشاورز این سرمایهگذاری را در هر صنعت دیگری مانند خرید ملک یا ساختمان و یا بورس و ارز انجام داده بود و یا در بانک سپرده کرده بود، بازدهی بالایی داشت. حال آنکه این سرمایه در حال مستهلک شدن است و در سالهای آتی بهدلیل مشکل آب و خاک، ما بهمرور این سرمایه را از دست میدهیم، بنابراین باید روی هزینهها، هزینۀ استهلاک را هم حساب کنیم».
وی ادامه داد: «اگر اینها را حساب کنیم، متوجه میشویم هر کیلو پسته با متوسط برداشت ما در هر هکتار خاک، برای ما گران درمیآید».
وی یادآور شد: «هزینههای کشاورز نسبت به سالهای گذشته چند برابر شده که این هزینه با قیمت امروز پسته همخوانی ندارد، پس توقع دارد که قیمت جای خود را پیدا کند. اما غافل از این است که نهایتا ما تاثیرگذار و تصمیمگیر در قیمت نیستیم و باید از جریانی تبعیت کنیم که عمدۀ بازار را در دست دارد».
پسته باید عرضه شود
جلالپور در ادامه خاطرنشان کرد: «با توجه به اینکه قیمتهای جهانی نهتنها افزایش پیدا نکرده که در یکی دو هفتۀ گذشته دو مرتبه آمریکا قیمت پسته را پایین آورده، تنها چیزی که میتواند قیمت را در شرایط فعلی تغییر دهد قیمت ارز است که در این زمینه نیز به نظر میآید دولت عزم محکمی دارد که هم قیمت ارز را در ماههای آتی در بازار آزاد مدیریت کند و هم جریان پیمان ارزی را محکم ادامه بدهد، بنابراین چندان امیدی به این هم نیست».
وی گفت: «با این نگاه کلی، تصورم این است که باید شروع کنیم به عرضۀ پسته و صادرکنندگان هم به دنبال پیدا کردن بازار با قیمتهای موجود باشند. باید واقعیت را بپذیریم، نگه داشتن پسته و از بازار خارج شدن سبب میشود همین میزان بازاری را که داریم و همین میزان مصرفی را که در ماههای قبل از عید اروپاییها و چینیها وجود دارد از دست میدهیم و با انبوهی از محصولی مواجه شویم که در کنار آن انبوه بزرگتری از محصول آمریکاییها وجود دارد، و اگر سال آینده از نظر هوا و جوی شرایط پسته خوب باشد با یک محصول بزرگتری از آمریکا که روی درخت است و محصولی که از کشورهای دیگر دوباره به این میزان اضافه میشود، مواجه خواهیم شد و چشمانداز آیندۀ ما افزایش عرضه است».
وی ادامه داد: «کشاورز باید واقعیت امروز را بپذیرد که پستۀ ما از قیمت پستۀ آمریکا تبعیت میکند. از طرفی فعلا دولت مصمم است نرخ ارز را با وجود بحرانی بودن شرایط، جنگ غزه و اعمال تحریمهای جدید ثابت نگه دارد، پس با توجه به قیمت ارز و نرخ جهانی پسته باید نسبت به عرضۀ خُردخُرد پسته به بازار اقدام کنیم».
جلالپور تاکید کرد: «من نمیگویم کشاورز همۀ پستههایش را یکجا به بازار بیاورد ولی یکسوم یا نصف آن را به بازار عرضه کند. به خاطر دارم که در گذشته پسته را طی سه مرحله وارد بازار میکردند. یک قسمت را اول فصل، یک قسمت را نزدیک نوروز و یک قسمت را هم بعد از عید نوروز به بازار عرضه میکردند تا اگر قیمت در بازار بالا یا پایین رفت، متوسط آن به نفع کشاورز باشد».
وی افزود: «همچنین در گذشته مثالی داشتند که میگفتند یک قسمت از پسته را در انبار نگهدارید زیرا اگر بعد از عید باران ببارد به باغت میبارد و خدا بخواهد باغت خوب محصول میدهد و اگر نبارید و خشکسالی شد، حداقل انبارت قیمت پیدا میکند».
وی گفت: «الان قسمت اول محصول باید وارد بازار شود، اما مشکلی که وجود دارد این است که نه عرضهکننده به آن شکل علاقهای به عرضه دارد و نه صادرکننده میتواند با قیمتهایی که تولیدکننده محصول خود را میدهد، در بازارهای جهانی بماند. به همین دلیل ما داریم بازار و فصل را از دست میدهیم. پسته محصولی نیست که اگر امروز در قفسه نباشد، خریدار دنبال آن بگردد و یا فردا بیاید جبران امروز را بردارد. آن روز که گذشت، مصرف آن روز تمام شده است. بنابراین باید هر روز و هر عید را دریافت، وقتی عید ژاپنیها، چینیها و اروپاییها گذشت کسی برنمیگردد بگوید ما پسته مصرف نکردیم».
وی تاکید کرد: «به چند دلیل توصیه میکنم که پسته چند مرحلهای به بازار عرضه شود. یکی اینکه کشور ما غیرقابل پیشبینی است و هر آن ممکن است قیمت ارز افزایش پیدا کند و در نتیجه قیمت پسته نیز ممکن است افزایش داشته باشد. به همین دلیل تقسیم محصول و وارد کردن آن طی سه مرحله به بازار سبب میشود کشاورز متضرر نشود».
جلالپور گفت: «همچنین پسته محصول خدادادی است و ممکن است محصول سال بعد به دلیل شرایط جوی از بین برود که در این صورت محصول دو ساله میشود و افزایش قیمت پیدا میکند».
وی افزود: «از سوی دیگر وقتی کشاورز خُردخُرد پسته را میفروشد، به مرور پسته را خرج باغ و کشاورزی میکند و همیشه پول دارد، اما وقتی اول فصل محصول را میفروشد، پول یکجا خرج میشود و تا پایان سال مستاصل میشود».
بازار کشش افزایش قیمت را ندارد
خبرنگار فردایکرمان سوال کرد: «با توجه به بالا بودن هزینهها و پایین بودن قیمت، آیا تولیدکننده با چالش جدی مواجه نمیشود؟»؛ جلالپور گفت: «قطعا اگر ما امیدوار به این باشیم که ممکن است بازار در آینده افزایشی پیدا کند، اینکه ما بتوانیم به قیمت بهتری پسته را بفروشیم و در سرمایهگذاریهای جدید و توسعهای از این قیمت بهتر بهره ببریم مطلوب است، اما توصیفی که من کردم نشان از این است که با توجه به شرایط موجود، امیدی به بهبود نیست».
این فعال اقتصادی تاکید کرد: «بازار کشش افزایش قیمت را بهدلیل نرخ جهانی پسته و نرخ ارز در جلوی خود نمیبیند».
با شرایط موجود آیندۀ پسته روشن نیست
خبرنگار فردایکرمان گفت: «آیا این شرایط تحمیلی و ناگزیر که بیان کردید، نهایتا کشاورزان را به سمت یک ورشکستگی تدریجی سوق نمیدهد؟»؛ جلالپور پاسخ داد: «در هر صورت دو دهه است کسانی که صنعت پسته را دنبال میکنند، یا در این صنعت دستی دارند یا ما که در انجمن و اتاق بودیم، این فریاد را برآوردیم که پسته در ایران دارد بهتدریج به دلیل خُردهمالکی، مشکل آب، غیرعلمی و غیرصنعتی بودن این محصول، تولید سنتی، تحریمها و مشکلات ناشی از سیاستهای غلط حاکمیت، از تولید و قیمت رقابتی و شرایط بهینه خارج میشود».
وی با بیان اینکه این موارد هر کدام به تنهایی میتواند یک محصول را زمینگیر کند، یادآور شد: «اگر در یک محصول کشاورزی آب نداشته باشید پروندۀ آن محصول بسته است. همچنین اگر در یک محصول کشاورزی خردهمالکی زیاد باشد و به دلیل قانون ارث و مشکلات، مردم هر روز بخشی از زمینهای خود را بفروشند و روزبهروز خردهمالکی بیشتر شود نهایتا شرایط به سمتی میرود که متوسط مالکیت ما به کمتر از یک هکتار برسد و این موضوع میتواند صدمۀ جدی بزند».
این فعال اقتصادی خاطرنشان کرد: «قیمت تمامشده و میزان برداشت ما در هکتار و یا در میزان مترمکعب آب، تحریمها، شرایط سخت انتقال پول صادرات، سیاستگذاریهای غلط در جریان پیمان ارزی و شرایط بسیار بیمنطقی که پشت این موضوع وجود دارد و عدم رعایت انصاف و رقابت در بازار برای صادرکنندهها، هر کدام میتواند بر صنعت پسته اثرگذار باشد».
وی تاکید کرد: «در آینده هم با توجه به شرایط موجود، در زمینۀ پسته وضعیت روشنی را نمیبینم حتی اگر مسالۀ سیاستگذاری و تحریمها را حل کنیم، مسالۀ پیمان ارزی هم درست شود و بازارها هم تا اندازهای برای ما بازتر شود، ما در تولید پسته با وجود مشکل جدی آب، خاک و خردهمالکی، قیمت تمامشدۀ بالا و عدم امکان رقابت با پستۀ آمریکا، چندان امیدی به آینده نمیتوانیم داشته باشیم».
سم استاندارد نداریم
جلالپور در ادامۀ این گفتوگو درخصوص مشکل باقیماندۀ سموم برای صادرات پسته توضیح داد: «ما به نوعی عادت کردیم که بیشتر صورتمساله را پاک کنیم یا آن را نادیده بگیریم و یا به صورتمساله ایراد بگیریم. دنیا هر روز به این سمت میرود که محصول سالمتر و باکیفیتتری را تولید و عرضه کند. سالهاست موضوع باقیماندۀ سموم مطرح است و هر سال هم سختگیریها بیشتر میشود. سال گذشته داشت به سمتی میرفت که پروتکلی را تنظیم کنند تا محصولاتی که از ایران یا سایر کشورها وارد میشود و باقیماندۀ سموم آنها از یک حدی بالاتر است را معدوم کنند، ما از طریق انجمن و اتاق خیلی پیگیری کردیم و نامههای متعددی ارسال شد و از طریق مجموعههای ذیربط در اتحادیۀ اروپا، کمیسیون مواد غذایی، کدکس و فائو نیز پیگیری شد که اینها همه اثر کرد و تا اندازهای مانع این شدیم که این مصوبه به اجرا دربیاید، هرچند که آنها معتقدند این کار باید انجام شود».
وی با بیان اینکه باقیماندۀ سموم واقعیتی است که وجود دارد و در آزمایشگاههای خودمان این را میبینیم، افزود: «علت باقیماندۀ سموم در محصول این است که در ایران سموم استانداردی نداریم، نوع سمپاشی و میزان سمی که مصرف میکنیم هم استاندارد نیست و بارها در این خصوص تذکر داده شده است».
وی ادامه داد: «فکر نمیکنم جایی در دنیا به اندازۀ ما در مصرف و استفاده از سموم اینقدر آزادی عمل وجود داشته باشد. بعضی از کشاورزان با افتخار اعلام میکنند که امسال مدام از سم استفاده کردند و فکر میکنند کار خیلی خوبی کردند که با سم جلوی آفت را بگیرند. آنها نمیدانند شاید از شیوع آفت جلوگیری کرده باشند، اما باعث مشکل بزرگتری به نام باقیماندۀ سموم در پسته شدند که هیچ راهی برای از بین بردن آن وجود ندارد».
وی گفت: «ما هم در میزان و هم نحوۀ استفاده از سم مشکل داریم. گاهی سم را با آبی مخلوط میکنیم که نهتنها اثر سم را معکوس میکند که گرفتاری جدی هم برای ما ایجاد میکند و در نوع سمی هم که استفاده میکنیم زیادهروی میکنیم و هیچ کنترلی وجود ندارد. هیچگاه سازمان جهاد کشاورزی اعلام نمیکند اگر کسی میخواهد سمپاشی کند نیاز به مجوز دارد، یا کار ترویجی را انجام دهد؛ هر کس هر سمی را که دوست داشت با هر میزان که بخواهد مصرف میکند که چنین چیزی در هیچکجای دنیا معمول نیست و باید برای این مشکل راه چاره پیدا کنیم».
جلالپور اظهار کرد: «البته خوشبختانه امسال سختگیری کمتر است و میتوانیم این سال را هم پشت سر بگذاریم و فعلا مشکل چندانی در این خصوص نداریم، ولی نهایتا این مشکل روزی گریبان ما را خواهد گرفت و باید راجع به آن جدیتر باشیم و استفاده از سم را محدود کنیم».
سیاستهای ارزی برگرفته از نگاه کوتاهمدت
وی درخصوص سیاستهای ارزی و تاثیر آن بر بازار و صادرات پسته نیز گفت: «سیاستهای ارزی چیزی نیست که سیاستگذار نداند، اما برای سیاستگذار موضوع میزان صادرات مطرح نیست. من چندین جلسه با روسایکل بانک مرکزی در ادوار مختلف داشتم و همین اخیرا هم جلسه داشتم. حرف بانک مرکزی این است که ما نمیتوانیم، واردات کشور و قیمت مصرفکننده را قربانی کنیم که صادرکننده شرایط خاص خودش را میخواهد. مثلا اگر ما 60 میلیارد دلار واردات داریم باید آن را به میزان ارزی که داریم وصل کنیم و بنابراین باید ارز را با قیمتی که میخواهیم بتوانیم در اختیار واردکننده قرار دهیم تا واردکننده بتواند قیمت را کنترل کند».
این فعال اقتصادی ادامه داد: «ضمن اینکه آنها میگویند همان بخش صادراتی نیز بخشی از کالاهایی که دارد برای تولید کالای صادراتی مصرف میکند، وارداتی است، بنابراین اگر ما قیمت را آزاد بگذاریم نهایتا روی آن هم تاثیر میگذارد».
وی گفت: «در مقابل ما میگوییم این دورۀ گذار را باید بگذرانیم. هیچ شکی نیست که اگر در مقطعی صادرات و واردات را به هم وصل کنید و قیمتها را تابع بازار کنید، در یک دورهای ما این افزایش قیمت را خواهیم داشت، اما اگر زمینه برای صادرات فراهم شود و روزبهروز صادرات افزایش یابد ارز بیشتری برمیگردد و زمانی که ارز بیشتری برگردد خواهناخواه قیمت افت میکند و نهایتا عرضه و تقاضا قیمت را مشخص میکند اما این دورۀ گذار، دورۀ سختی است و متاسفانه سیاستگذار ما توان تحمل این دورۀ گذار را ندارد و بنابراین سختگیری را افزایش میدهند».
وی ادامه داد: «آنچه که در کشور اتفاق افتاده از جهل و بیاطلاعی نیست، بلکه از یک نگاه کوتاهمدت است زیرا اگر بر اساس نگاه درازمدت بود تشخیص میدادند اگر همهچیز روی روال طبیعی پیش برود و صادرات اوج بگیرد، ارز بیشتری برمیگردد و قیمت کاهش پیدا میکند. ولی این دوره تا اتفاق بیفتد زمان میبرد و این را نمیتوانند بپذیرند».
جلالپور افزود: «نمیتوان سیاستگذاران را در این مورد متقاعد کرد و از سوی دیگر صادرات نیز متاسفانه در یک شرایط خاصی قرار دارد و به نظر نمیآید در چند ماه آینده تغییری در این سیاست ارزی ایجاد شود».
با شرایط موجود راهی برای نجات پسته نیست
خبرنگار فردایکرمان سوال کرد: «با توجه به اشارهای که به عرضه و تعیین قیمت توسط آمریکا داشتید. آیا فکر نمیکنید ایران یا باید از آمریکا تبعیت کند و موضع انفعالی داشته باشد یا اینکه استراتژی جدیدی را برای خودش با توجه به شرایط امروز انتخاب کند و آیا وقت آن نرسیده برای آیندۀ پسته چارهای اندیشیده شود؟»؛ جلالپور پاسخ داد: «در صنعت پسته هیچ راهی نداریم. باید واقعیت را بپذیریم. 20 سال پیش، اوایل دهۀ 80 یعنی اواخر دولت آقای خاتمی، - میتوانید به آرشیو اتاق بازرگانی یا استانداری مراجعه کنید - ما این پیشبینی را میکردیم که دهۀ 90 آخرین دههای است که بتوانیم در بازار پسته رقابت را حفظ کنیم و میگفتیم تنها راه این است که یک تغییر در سیاستها، باغریزیها و انتقال محل باغهای پسته داشته باشم».
وی ادامه داد: «ما همیشه میگفتیم بزرگترین سرمایۀ ما در صنعت پسته، بازار ماست. یک سال در انجمن پسته بررسی کردیم که 6 میلیارد دلار تا آن زمان در صنعت پسته سرمایهگذاری شده بود و من آن زمان عرض کردم که این مهم نیست، زیرا این سرمایهگذاری میتواند در صنایع دیگر هم اتفاق بیفتد، مهم این است که این سرمایهگذاری یکونیم میلیارد دلار ارز برای کشور میآورد و این بازار باارزشی است و باید آن را حفظ کنیم».
این فعال اقتصادی یادآور شد: «راهکار ما در آن سالها این بود که حدود 19 استان را بررسی کردیم و مشخص شد چند استان استعداد جایگزینی این صنعت را در آینده دارند. حرف ما این بود که مهم نیست کرمان پسته را تولید کند یا خراسان یا کاشمر و یا هر جای دیگری، مهم این است که بازار حفظ شود و برای حفظ این بازار بهترین کار این است که شروع کنیم به انتقال باغها. پیشنهاد ما این بود که به ازای هر 10 هکتار باغ و میزان آبی که در کرمان است، بر اساس متد روز، باغات و زمینهایی را در نقاطی که امکان توسعۀ کشت پسته وجود دارد به این کار اختصاص بدهیم و با یک تهاتر ظرف 10 سال، حدود 100 هزار هکتار در دهۀ 80، باغهای پستۀ بهروز، مدرن و با میزان بهرهوری بالا را در جای دیگری آماده کنیم و باغریزی کنیم و بهمرور این باغها را از آب بیندازیم».
وی ادامه داد: «اگر در آن 100 هزار هکتار میتوانستیم مانند باغهای آمریکا بهطور متوسط دو نیم تا سه تن در هکتار پسته برداشت کنیم، میشد، با مصرف خاک و آب کمتر، به بهرهوری عالی برسیم و قیمت تمامشدۀ ما هم کمتر باشد».
جلالپور افزود: «به این ترتیب میتوانستیم طی 10 سال با تهاتر کشاورزان را تشویق کنیم که در این مدت زمینهای جدید را تحویل گرفته و آباد کنند و در عوض چاه و زمین خود در کرمان را تحویل بدهند».
وی خاطرنشان کرد: «حتی اگر مردم را نمیتوانستیم از این استان به استان دیگری ببریم، میتوانستیم پسته را ببریم که این کار را انجام ندادیم و امروز دیگر حتی برای این کار هم دیر است؛ زیرا همان استانها هم آنقدر بد مصرف کردند و آنقدر توسعۀ کشاورزی در بخشهای دیگر داشتند که مشکلات جدی پیدا کردهاند».
گلخانه میتواند جایگزین پسته شود
وی اضافه کرد: «شاید دیگر دنبال صنعت پسته نباشیم اما جایگزین داریم زیرا از دهۀ 90 به این نتیجه رسیدیم که آن کار شدنی نیست و در نتیجه مسیر را به سمت گلخانه بردیم. حساب کردیم اگر 5 هزار هکتار گلخانه را بتوانیم در استان کرمان سامان بدهیم و بهطور متوسط هر هکتار 300 تن برداشت محصول داشته باشد – متوسط جهانی برداشت خوب 600 تن است – یکونیم میلیون تن تولید محصولات گلخانهای و جالیزی خواهیم داشت و اگر بهطور متوسط یک دلار فروش برود که گاهی 1.60 تا 1.70 دلار نیز به فروش میرسد و محصولاتی مانند بادمجان، فلفل و گوجه تا نزدیک دو دلار هم فروش رفته است، یکونیم میلیارد دلار محصول با 5 هزار هکتار در مقابل 300 هزار هکتار باغ پستهای تولید میشود، آن هم با حدود چند درصد آبی که در پسته مصرف میکنیم».
جلالپور افزود: «همه جای استان هم استعداد ایجاد گلخانه را دارد خصوصا جنوب استان که هند ایران است و شرایط گلخانهای در این منطقه از نظر هوا، اقلیم و آب عالی است و میزان آب موجود هم کفاف این را میدهد، حتی آب تجدیدپذیر».
وی ادامه داد: «بهعنوان یک پایهگذار این حرکت، که آن را در مناطق جنوب آغاز کردیم، و امروز هم بسیاری از پستهکارهای کرمانی، رفسنجانی و زرندی در حال توسعۀ این کار هستند، جایگزینی این اشتغال را در بخش کشاورزی امکانپذیر دیدیم».
نظر خود را بنویسید