فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: شهر کرمان با وجود شایستگیها و ظرفیتهای فراوانی که دارد، از بسیاری چیزهای خوب محروم است که معماری خوب هم یکی از آنهاست. وضعیت در حدی است که برخی از خودِ معماران هم از آن ابراز نارضایتی میکنند. این شرایط دلایل متعددی دارد و عوامل گوناگون در آن دخیل هستند.
اینکه چرا طی سالهای اخیر ساختوسازهایی با معماری اعلا در کرمان نداشتیم یا اگر بوده تعدادشان اندک بوده را از مهندس محمود ابراهیمی پرسیدم. او فارغالتحصیل رشتۀ معماری در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد کرمان است و از سال 1392 فعالیت معماری را به صورت حرفهای آغاز کرده است.
او که به همراه یکی دیگر از معماران کرمان (علی بهمنیار) دفتر معماری «ما» را تاسیس کردهاند بهتازگی بابت طراحی ساختمانی به اسم «صحرا» در حوالی میدان خواجوی شهر کرمان توانستهاند رتبۀ اول در گروه مسکونیآپارتمانی جایزۀ «معمار» را از آن خود کنند.
برای اینکه نظرات ابراهیمی را دربارۀ برخی مسائل حوزۀ معماری کرمان بدانیم با او گفتوگویی انجام شد که در ادامه میخوانید.
او دربارۀ برخی ویژگیهای ساختمان صحرا نیز توضیحاتی داد.
*شما بهتازگی بابت طراحی خوب ساختمان صحرا جایزۀ معمار را دریافت کردهاید. به همین بهانه میخواهم از شما بپرسم نظرتان دربارۀ ساختمان تجاری صالحالمهدی که از ابتدای ساخت تاکنون که نمای سوختۀ آن به یک معضل شهری تبدیل شده مورد انتقاد متخصصان بوده چیست؟
اولین چیزی که راجع به این ساختمان به نظر میآید این است که برای شهر ارزش افزودهای نداشته است. این بنا زمینی را اشغال کرده، برای احداث آن هزینه و زمان صرف شده و مقدار زیادی سرمایه را متوجۀ خود کرده ولی بازدهی که لازم بوده بعد از ساخت داشته باشد در این ساختمان یا ساختمانهای مشابه مشاهده نمیشود.
*چرا چنین اتفاقاتی در شهری مثل کرمان میافتد؟ این ساختمان با آنکه نمای آن در آتشسوزی سوخته همچنان اصلاحنشده باقی مانده است.
من فکر میکنم وقتی یک ساختمان طراحی خیلی خوبی داشته باشد و در ذهن شهروندان یا اشخاصی که ساکن یا دخیل و دستاندرکار آن هستند جای خود را باز کند و احساس تعلق به آن وجود داشته باشد حتی اگر آتش بگیرد یا مثل ارگ بم در زلزله فرو بریزد مجدد آن را ترمیم و بازسازی و تلاش میکنند تا سالهای سال حفظ شود ولی این ساختمان به دلیل مدل فکری و طراحی و ساختی که داشته نتوانسته احساس تعلقخاطر ایجاد کند. شاید کسانی که در این ساختمان سرمایهای دارند یا دخیل هستند دیگر میلی نداشته باشند تا روند سابق را ادامه بدهند.
* به اذعان بسیاری از متخصصان در دهههای اخیر در کرمان ساختمانهایی با معماری ممتاز یا نداشتیم یا اندک بوده است. چرا؟ اصلیترین عواملی که موجب میشود ما اثرات علم و هنری بهنام معماری را چندان در شهر نبینیم چیست؟
این مسئلهای چندوجهی است و عوامل گوناگونی در آن نقش دارد. یکی نیروهای میدانی که وجود دارند و باعث میشوند فرصتی برای بروز و ظهور فکر هنری و ارزشمند و معماریِ طراح فراهم نشود. مسائل کلانی هم هستند که نه فقط مربوط به شهر کرمان بلکه در کل شهرها تاثیرگذارند. شهرسازی و طراحی شهری اولین چیزی است که بستر را فراهم میکند تا با خیال آسوده در زمینی، محلهای یا شهری طراحی را انجام دهید. در کرمان اما هیچ برنامهریزی و طراحی برای روند پیشرفت شهر وجود ندارد و همین است که میبینیم ساختمان ویلایی کنار آپارتمان ساخته میشود یا کوچهها بدون طی فرایندی مشخص پیش رفته است. از دیگر عوامل تاثیرگذار میتوان به قوانینی که شهرداری اجرا میکند اشاره کرد که اغلب دستوپا گیر هستند و دست طراح را میبندند و خلاقیت او را میگیرند؛ قوانینی که الگوهایی مشخص را تحمیل میکنند انگار که با پلان تیپ داریم ساختمانها را قالب میزنیم و بالا میبریم و روی آن پوستۀ نازکی به نام نما میچسبانیم. علاوه بر این، قانونی برای نماهای ساختمانها به خصوص نماهای جانبی نداریم. وقتی در خیابان حرکت میکنید نمای روبهروی ساختمان کمتر اما جدارهها بیشتر دیده میشود اما به نمای جدارهها توجهی نمیشود. دربارۀ ارتفاع ساختمانهایی که کنار هم قرار میگیرند هم استاندارد مشخصی رعایت نمیشود. مسئلۀ بعدی که خیلی هم مهم است این که اگرچه یک ساختمان نشاندهندۀ فکر طراح است ولی کارفرما هم بسیار در آن دخیل است. در معماری دهههای اخیر کشور با چالشی مواجهیم که یک هویت در ساختمانها وجود ندارد و با پدیدۀ نوکیسگی (در ساختوسازها) روبهرو شدهایم. در این پدیده کارفرمایانی را مشاهده میکنید که داخل خانه را خیلی ساده و اولیه میسازند ولی نهایت توان را میخواهند روی نما بگذارند تا به دیگران بگویند در این خانه خیلی خبرها هست؛ بیشتر از آنچه که در خود خانه و حتی شهر هست! یعنی چیزی که واقعیت ندارد را در نما به نمایش میگذارند که نشان دهند انگار مثلا در یک قصر رومی زندگی میکنید و همین موجب شده که نمای رومی گسترش زیادی پیدا کند. این پدیده باعث میشود کارفرما ذهنیت آمادهای نداشته باشد تا طراح بتواند اثری خوب را به وجود بیاورد، بلکه میخواهد اغراق کند بنابراین، ساختمان از هویتی که باید داشته باشد فاصله میگیرد. مورد بعدی به خود ما معماران برمیگردد. خیلی از ما معماران تخصص کافی نداریم. معماران خوبِ زیادی داریم ولی تخصص معماری در این زمانه کمیاب شده و شاید آنطور که باید درگیر «معماری کردن» نمیشویم و بیشتر درگیر «بازار معماری» میشویم؛ به این معنا که پروژهها را میگیریم و یکی پس از دیگری طراحی میکنیم صرفا برای اینکه شغلی به اسم معماری داریم. برای طراحی یک اثری هنرمندانه با توجه به بستر خود و آن افرادی که قرار است از آن استفاده کنند و شرایط اقتصادی که در پروژه وجود دارد زمان کافی نمیگذاریم و مطالعه نمیکنیم و تخصص کافی نداریم. مقداری هم به نیروهای بیرونی برمیگردد که به طراح فشار میآورند ولی ضعف جدی این است که تخصص بسیار کمیاب شده است. در همین شهر کرمان معماران بسیار خوبی داریم ولی بازار دست این متخصصان نیست. مورد بعد اینکه اقتصاد حاکم بر زندگی همۀ ما این است که ساختمانها طراحی میشوند تا فروخته و تبدیل به پول بشوند نه محلی برای زندگی و زیستن. در این رویکرد ساختمانها صرفا کالاهایی هستند که دست به دست میشوند. در حالی که خانهای که من باید برای خودم داشته باشم با خانهای که شما باید داشته باشید از لحاظ تئوری متفاوتند. خانۀ ما باید خیلی از لحاظ پلانی و ظاهری و عملکردی متفاوت باشند چون زندگی من با شما تفاوت دارد اما این مسائل دیده نمیشود و کیفیات عمیق معماری اصلا وارد پروژهها نشده و صرفا باید ساخته و فروخته شوند.
*همین معماری خوبی که در قرنهای گوناگون و ادوار مختلف در شهر ایجاد شده را هم که با سرعت بالایی داریم از دست میدهیم؛ چه محدودهای که از آن بهعنوان بافت تاریخی یاد میشود و چه معماری معاصر. دلیل این را چه میدانید؟
من فکر میکنم این تخریبها بهدلیل عدم آگاهی میافتد و اگر عموم مردم شهر و دستاندرکاران بدانند بافتها و بناهای تاریخی چقدر از لحاظ هویتی و فرهنگی و اقتصادی و ... ارزشمند هستند، حتما تغییر رفتار میدهند. حتی خانهای خشتوگلی که مثلا در کنار بازار تاریخی قرار گرفته اما ارزش معماری خاصی ندارد بهدلیل بافتی که با سایر بناها تشکیل میدهد دارای ارزش است که اگر مردم و دستاندرکاران این ارزشها را بشناسند از آن نگهداری میکنند. ولی شرایطی وجود ندارد که آگاهی ایجاد شود و کسانی که دستاندرکار هستند هم به دنبال این نیستند تا افرادی با عنوان مشاور به آنها آگاهی بدهند.
*یکی از اتفاقات مهم چند ماه اخیر در حوزۀ معماری استان کرمان فعالیت رسمی انجمن صنفی معماران است. عملکرد این انجمن را تاکنون چطور ارزیابی میکنید؟ چقدر توانسته تاثیرگذار باشد؟ و آیا با آیندۀ آن و نقشی که میتواند داشته باشد امیدوار هستید؟
یکی از اقدامات مفیدی که انجمن صنفی تاکنون انجام داده برگزاری گردهمایی معماران استان بود و همزمان با آن نمایشگاهی هم برگزار شد. این گردهمایی بسیار برنامۀ در شان و خوبی بود و توانست معماران را دور هم جمع کند و خود من خیلی امیدوار شدم. ایجاد ارتباطات بین معماران و برگزاری رویدادها بر روی انگیزه و کار معماران تاثیر دارد. تا جایی که اطلاع دارم انجمن اقدامات دیگری از جمله هماهنگی با ارگانهای مختلف و پیشنهاداتی برای حل مسائل اداری دفاتر معماری را نیز دنبال میکند که هنوز انجام نشده ولی به موثر بودن این فعالیتها امیدواریم. انجمن صنفی باید جایی باشد که معماران بتوانند به آن مراجعه و لااقل برای حل دغدغههای اداری که داریم عمل کند. امیدواریم جایی باشد که به معماری کمک کند نه که صرفا تریبونی برای اشخاص مختلف باشد و یکسری صحبتها مطرح و بعد همه چیز فراموش شود. من امید دارم.
*ابتدای صحبتتان از نبود احساس تعلقخاطر در ساختمان صالحالمهدی گفتید. خودتان ساختمانی با عنوان صحرا در حوالی میدان خواجو شهر کرمان طراحی کردید که خیلی مورد توجه قرار گرفته است. احساس تعلقخاطر را چطور در جریان این طراحی دیدید؟ لطفا از ویژگیهای برجستۀ این بنا به خصوص نمای آن که به شکل نیهای حصیری است هم بگویید.
ما برای طراحی این ساختمان زمینی را در اختیار داشتیم که از لحاظ شرایط جغرافیایی و محلهای که در آن واقع شده حسایست زیادی دارد. اول این که در مناطق بهاصطلاح بالاشهر نبود، ضمن اینکه زمین خاکی بزرگی هم در جلوی آن قرار دارد که آسفالت نشده است. اشخاصی که در آن حوالی بیشتر تردد دارند بیشتر از قشر متوسط جامعه هستند. در محوطۀ خاکی جلوی ساختمان، افرادی در برخی دورهها در گودالهایی زندگی میکنند و آنجا چادر میزنند. در همین حال، بلوار پیروزی و بلوار ابراهیم خلیل در دو سمت این سایت قرار دارند که نسبتا توسعه پیدا کرده و ساختمانهای جدید و خوبی در آن ساخته شده است. از طرفی، این ساختمان در بافت قدیمی شهر قرار دارد و ساختمانهایی کاهگلی کنار این سایت هستند. میتوانم بگویم در طراحی این ساختمان با تناقضات زیادی مواجه بودیم و باید چیزی را طراحی میکردیم که بتواند با تمام این مسائل ارتباط خوبی داشته باشد و نه خیلی پرجنب و جوش و پر اتفاق باشد که با پیرامون خود و طبقۀ اجتماعی متفاوتی که آنجا هستند در تناقض قرار بگیرد و نه اینکه ساختمان خیلی معمولی باشد. کاری کردیم این بود که هر اتفاق زائدی را از نما حذف و فقط عملکردهایی که درون ساختمان نیاز بود را تامین کردیم. کارفرمای ما ساختمان اندرونی ـ بیرونی میخواستند، بنابراین، در ضلع جنوبی ساختمان تراسهایی طراحی کردیم و با همین حصیرهایی که به آن اشاره کردید آن را پوشش دادیم تا هر زمان خواستند آن را باز کنند و ببندند. تعلقخاطر چیزی است که هم از طرف بیرون و هم از درون ساختمان باید ایجاد شود. سعی کردیم با مسائل ظاهری و نما و متریالهایی که انتخاب میشود از درون عملکردهایی که مدنظر بود را تامین کنیم و هویت را چه در بیرون و چه در درون حفظ کنیم. خود به خود ساختمانی که این مسائل و تکنیکهای معماری را رعایت کند فکر میکنم از سوی کاربران مورد پذیرش قرار میگیرد. بسیاری مسائل دیگر هم در طراحی پروژه دخیل بوده که ساعتها میتوان دربارۀ آن صحبت کرد. دربارۀ متریال نی در نمای ساختمان پرسیدید. دلیل انتخاب این بود که ما یک متریال میخواستیم که از نظر ظاهری با آجر بتواند ترکیب خوبی داشته باشد و صلب و سنگین بودن آجر را با پوستهای ظریف و شفاف و نازک ترکیب کند و مقداری از سنگینی آجر نما بکاهد و ظرافت بیشتری به ساختمان اضافه کند. در سالهای اخیر، استفاده از چوب ترمو رایج شده است؛ چوبی که طی فرایندی ضدآب میشود و در نمای ساختمان بهکار میرود و معمولا رنگهایی تیره دارد ولی اصالت و هویتی که مدنظر داشتیم را به ساختمان ما نمیداد. بنابراین این چوبها و نیها را انتخاب کردیم که از لحاظ دوام با چوب ترمو فرقی ندارد و نور فیلترشده و هوای آرام را از خود عبور میدهد و به کسی که در تراسها مینشیند حس خوبی خواهد داشت. چوب ترمو اما این عملکرد را نداشت.
*این نیهایی که در نمای ساختمان میبینیم دقیقا چیست؟
اینها نی خیزران است که در شمال کشور کاشته میشود. از خانوادۀ نی و حصیر است اما ضخامت خیلی بالایی دارد و اگر بخواهید با دست آن را بشکنید ممکن نیست. در فواصل حدود 30 سانتی روی این چوب بندهایی وجود دارد که فوقالعاده مقاومت آن را بالا میبرد. چیزی نیست که قبلا در کرمان استفاده شده باشد. برای اولینبار است که ما از آن استفاده کردیم. / الف
نظر خود را بنویسید