فردایکرمان - سیدمحمدعلی گلابزاده: سرانجام آقای بایدن، توصیۀ حضرت حافظ را پذیرفت و از «میکده بیرون شد»؛ میکدهای که مستی جام و بادهاش چنان حال و هوایی ایجاد میکند که کمتر کسی را سراغ داریم به این سادگی سر از این خمار مستی برگیرد و دل از پست و مقام برکند. حالا به هر دلیل، او رفت و جای خود را به بانویی که ظاهراً با انرژی تام و تمام به میدان آمده است داد.
هرچند که برای ما بهعنوان ملت بزرگ ایران، همۀ اینها «سر و ته یک کرباسند»، و دلی برایمان نمیسوزند، اما اگر بین بد و بدتر انتخابی وجود داشته باشد، از ترس جانوری چون ترامپ که هیچ منطقی در زندگیش وجود ندارد، به «مار غاشیه» پناه میبریم.
بهراستی چه کسی است که نداند «ترامپ» یک «سایکوپات» و عصیانگر اجتماعی و سیاسی است که بی هرگونه تأمل و اندیشه، در یک چشم به هم زدن تصمیمی عجولانه میگیرد و به آن جامۀ عمل میپوشاند، بیآنکه بداند عاقبت کار او چیست. نمونهاش خروج از برجام، ترور شهید حاج قاسم و دیگر آشوبهایی که در زمان خود سامان داد و چهرۀ آمریکا را بیش از پیش سیاه کرد.
آگاهان عرصۀ روانشناسی میدانند او دیوانۀ افسار گسیختهای است که به درمانی همهجانبه نیاز دارد، به شرط آنکه در او تأثیر بگذارد، البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که نیش او «نه از پی کین است» زیرا اقتضای طبیعتش این است.
او که از مالی باد آورده ناشی از فرار مالیاتی و دیگر تخلفات قانونی اشباع شده، چیزی جز «حرصِ» مقام، راضیاش نمیکند. آنچه میماند اینکه معلوم نیست خداوند چه صلاح دید که دست ضارب تیراندازی که به سوی او شلیک کرد را لرزاند و تیرش را به پشت گوش او زد، شاید ضارب در آن لحظه تفنگش را با عصبانیت بر زمین زد و گفت «نرود تیر آهنین بر سنگ»! و شاید هم خداوند خواست به او بگوید گلوله را به پشت گوش تو زدم تا بیش از این، کر نمانی و گوش خود را به روی حقایق باز کنی و بدانی که: «حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد / زمانه را قلم و دفتری و دیوانی است».
امّا آرزوی دیگری که این مجنون دنیای سیاست، چارهای جز به گور بردن آن ندارد، این وصیت است که: مردم آمریکا اگر ایرانیها مرا کشتند، ایران را براندازید و محو کنید. باید به او گفت که بهفرض، ایرانیها دست از سر تو بردارند «بادست انتقام الهی چه میکنی؟» ثانیاً، آقای ترامپِ تاریخ ناشناس، از جهل جنابعالی همین بس که نمیدانی آن روز که هنوز قارهای به نام آمریکا وجود نداشت، پرچم افتخار و سربلندی ایران و ایرانی برفراز عالم برافراشته بود. کما آنکه که براساس کاوشها و پژوهشهای دانشمندانِ خودِ شما یعنی «پروفسور اشتاین و پروفسور کالدول»، تنها در گوشۀ گمنامی از خاک ایران، یعنی (تل ابلیس بردسیر کرمان) در پنج هزار سال پیش از این مردمان فهیمی میزیستند که برای اولین بار در تاریخ جهان به «صنعت ذوب مس» دست یافتند، و باز براساس پژوهشهای دیگر دانشمند شما یعنی لمبرگ کارلوفسکی استاد دانشگاه هاروارد، در منطقۀ «تپه یحیی واقع در صوغان بافت کرمان» نیاکان ما برای نخستین بار در تاریخ جهان، به خط دست یافتند و این زمان 350 سال قبل از ادعای سومریان است.
اینک از ترامپ باید پرسید که آمریکای شما بنا دارد با چنین ملک و ملّتی درآویزد؟ و آیا این همان خواب پنبهدانۀ شتری نیست که «گهی لپلپ خورد، گه دانه دانه؟!»
امّا به نظر میرسد بانوی به میدان آمدۀ آمریکاییها، از عقلانیت بیشتری برخوردار است، زیرا بهرغم اینکه میدانست حمایت از مردم غزّه، تبعاتی از پی دارد، با اینهمه نه در مراسم ورّاجیهای نتانیاهو شرکت کرد، نه در دیدار با او، چندان روی خوشی نشان داد و نه صدای وجدان بیدار جهان را مسکوت گذاشت و به صراحت گفت ما نمیتوانیم از خون شهیدان غزه بگذریم، شاید به همین دلیل است که در آخرین نظرسنجی انجام شده، در همین فاصلۀ یک هفتهای که از حضور او در عرصۀ مبارزه میگذرد، مقبولیت او در بین آمریکاییها، با ترامپ همطراز شده است.
بیآنکه داوری عجولانهای داشته باشیم و قلم به اثبات برتری «هریس» بکشانیم، از ترامپ «حریص» بد اختر و دیوانه، بری میجوییم و یقین داریم که هرچه زود، شاهد انتقام خداوندی در حق او خواهیم بود، کسی چه میداند، شاید خداوند تاوان جنایات او را بیش از این میدانست که تنها با یک گلوله جان بسپارد و روانۀ دوزخ شود، زیرا او باید تاوان همۀ آنچه را که در زندگی ننگین خویش مرتکب شده، جزء به جزء بپردازد.
«ای زورمند، روز ضعیفان سیه مکن / خونابه میچکد همی از دست انتقام»
نظر خود را بنویسید