فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: قطعی مکرر و چند ساعتۀ برق، شهروندان کرمان را به ستوه آورده و کسی هم پاسخگوی این وضعیت نیست. چند ماه است که به بهانۀ اینکه برق خانهها قطع نشود کارخانجات بزرگ را خاموشی دادند و بیچارهشان کردند، چاه آب کشاورزان را در گرمای شدید خاموش کردند و زحماتشان را بر باد دادند و مدتی است که زندگی گروههای متعدد شهروندان و بهخصوص کسانی که آسیبپذیرتر هستند از جمله نوزادان و کودکان و سالمندان و معلولان و همچنین کسبوکارهای خرد و اصناف را با قطع گاه و بیگاه برق مختل کردهاند.
اگر تا یک هفته پیش، شهروندان کرمانی در گرمای بالای 35 درجه مجبور بودند بدون کولر، قطعی چند ساعتۀ برق را آن هم چندبار در هفته تحمل کنند، حالا و در شهریورماهی که کرمان در ششمین روز آن از سوی هواشناسی بهعنوان سومین شهر خنک کشور معرفی میشود هم باید قطعی چند ساعتۀ برق را تاب بیاورند. اکنون مردم کرمان یک سوال مشخص دارند: تا کِی باید این وضعیت آزاردهنده را تحمل کرد؟ آنچه که شرایط فعلی را آزاردهندهتر کرده سکوت مقامات و بیاعتنایی آنها به زحمتی است که قطعی مکرر برق بر دوش مردم نهاده است.
چند روز پیش در نشست خبری از استاندار دربارۀ اینکه مردم چطور باید این وضع را تحمل کنند پرسیدیم؛ گفت که هم با خاموشی چاههای کشاورزی مخالف است و هم به شرکت برق تذکر داده تا قبل از خاموشی، مردم را باخبر کند. یک هفته از این موضعگیری گذشته و روال سابق برقرار است: برق ناگهان قطع میشود بدون اینکه از قبل اطلاع داده باشند. پس از خاموشی، ارتباط با سامانۀ 121 شرکت برق یا برقرار نمیشود یا به سختی میتوان صدای اپراتور را که فهرست بلندبالایی از خاموشی را قرائت میکند شنید. اغلب اوقات، مردم حتی از اینکه بدانند تا چند ساعت بعد برق وصل میشود هم محروم میمانند. حالا وقتی حرف استاندار خریداری ندارد، مردم این شهر باید به کجا پناه ببرند؟
چه کسی به فکر آن مردی است که شامگاه سهشنبه در یکی از خیابانهای شهرک الغدیر با نور چراغقوۀ خانوادهاش در تقلا بود تا درِ برقی پارکینگ خانه را پایین بکشد؟ گرفتاری پشت درهای برقی بسته یا باز مانده به جزئی از زندگی روزمرۀ بسیاری از شهروندان و کسبۀ کرمانی تبدیل شده است.
استیصال مدیر آن باشگاه ورزشی که بهخاطر قطعی ناگهانی برق مجبور است مکرر سانسهای سالن را تعطیل کند را کسی از مسئولان درک میکند؟ کسبوکار بسیاری از باشگاههای ورزشی، فروشگاههای عرضۀ موادغذایی، شیر و ماست و بستنیفروشیها، شیرینیفروشیها، نانواییها، سالنهای آرایشگاه، کافینتها و .... با این خاموشیهای مکرر دارد جلوی چشم صاحبانشان آب میشود و فریادرسی نیست.
درماندگی دندانپزشک و بیماری که وسط کار ترمیم، با قطعی برق مواجه میشوند، هراس و اضطراب رانندگانی که در تاریکی معابر و خاموشی چراغهای راهنما گرفتار هرج و مرج در عبور و مرور میشوند، زبانآموزانی که وسط کلاس درس، آموزشگاهشان خاموش میشود و زیر نور چراغقوۀ موبایل مجبورند درس را ادامه بدهند، خیاطانی که با هر تکه لباسی که روزانه میدوزند باید نان خانواده و اجارۀ خانه و مغازه را دربیاورند و با قطعی برق مدام کارشان تعطیل میشود و نمیتوانند سفارشات مشتریان را به موقع تحویل بدهند، دستفروشانی که در تاریکی معابر بساطشان برچیده و جیبشان خالیتر از قبل میشود را کسی از مسئولان درک میکند؟
دامنۀ خسارات بیمدیریتی برق بسیار گستردهتر از چیزی است که فکرش را بکنیم.
مسئول یک گاوداری در نزدیکی شهر کرمان میگفت که خیلی اوقات هنگام دوشیدن شیر، برق قطع میشود. اگر شیر گاو بهموقع دوشیده نشود، حیوان بیمار میشود. او تعریف میکرد که برای دوشیدن بهموقع شیر و نجات دامهایش بسیاری از روزها مجبور است موتوربرق اجاره کند آن هم ساعتی 300 هزار تومان!
مدتی است که میبینیم برخی کسبه در شهر کرمان با موتوربرق مغازهشان را روشن نگه داشتهاند اما مگر چند نفر از این مردم، در این شرایط سخت اقتصادی توان خرید موتوربرقهای چند ده میلیونی را دارند؟ باید برای پایان دادن به این خاموشیهای خسارتبار چارهای اندیشیده شود. اگر هم مدیران از برداشتن این بار از دوش مردم عاجزند و نمیتوانند مشکل را حل کنند، لااقل شهامت داشته باشند و همین را بگویند و بابت اینکه چند ماه زندگی را به کام مردم تلخ کردهاند عذرخواهی کنند. رها کردن مردم در این تاریکی و سرگردانی، از انصاف بهدور است. / الف
نظر خود را بنویسید