فردایکرمان - سیدمحمدعلی گلابزاده: تاریخ گواهی میدهد که در برابر هر اختراع و نوآوری، دو گروه صفآرایی کردهاند، یکسو کسانی که آن را پنجرهای گشوده به دنیای پیشرفت و ترقی و رفاه دانستهاند و در طرف دیگر، افرادی که بدون آگاهی از کم و کیف عملکرد آن، تنها از روی تعصّب و بهدلیل عدم انطباق با سلیقۀ آنان، علم مخالفت برافراشته و فریاد وا انسانا و وامسلمانا سر دادهاند؛ به عنوان نمونه:
✔️وقتی دوچرخه به بازار آمد، عدهای آن را ارّابۀ جن نامیدند و استفاده از آن را ناصواب دانستند.
✔️زمانیکه شناسنامه به چرخۀ حیات اجتماعی راه یافت تا هویت انسانها پنهان نماند، جمعی به مخالفت برخاستند و فریاد برآوردند که هدف از اجباری کردن شناسنامه این است که اسم زن و دخترهای مردم برملا شود و حرمتهای خانوادگی بشکند.
✔️با تعطیل شدن خزینۀ حمامهای عمومی ـ که بسیاری از بیماریها را گسترش میداد ـ مخالفین، دلیل خود را اینگونه یادآور شدند که حکومت میخواهد مردم نجس بمانند و نمازشان پذیرفته نشود.
این اقدام، در زمان پهلوی اول و هنگامی صورت گرفت که آیتالله حاج میرزا محمدرضا احمدی، امامجمعه کرمان بود. مخالفین با ادعائی که عرض شد خدمت ایشان رسیدند و دادخواهی کردند. آیتالله که مردی دلآگاه و دانا بود، آنها را از مخالفت برحذر داشت و ضرورت استحمام با دوش و فراموش کردن خزینه را برایشان یادآور شد. جالب است، عدهای متعصّب که حرف خود را فصلالخطاب میدانستند و کاتولیکتر از پاپ بودند، در عین پذیرش دست و پا شکستۀ نظر و فتوای آیتالله مسلم زمان، از ایشان خواستند به دولت دستور دهد که تا بعد از ماه رمضان آن سال، تعطیلی خزینهها را به عقب بیاندازد. آیتالله این درخواست را پذیرفتند و با صدور دستور ایشان، این تعطیلی یک ماه به تعویق افتاد.
✔️وقتی برق آمد، عدهای با آن به ستیز پرداختند و معتقد بودند که دشمن، برق را برای ما فرستاده تا مردم شبها بیدار بمانند و نماز صبحشان قضا شود. این مسئله چنان با جدّیت همراه شد که در سال (1911 م) مردم مشهد کارخانۀ برق این شهر را به آتش کشیدند. حتی پیش از انقلاب با عقب کشیدن ساعت، باز هم این زمزمه از سوی عدهای بلند شد که اقدام اخیر برای به قضا کشیدن نمازها و اخلال در ساعات شرعی است.
✔️شاید حرام دانستن استفاده از تلفن، شنیدنیتر باشد، موضوع از این قرار بود که وقتی اولین خط تلفن در سال 1265 هـ.ق (1886م) زمان ناصرالدینشاه بین تهران و شاه عبدالعظیم کشیده شد، عدهای از اصحاب تعصّب، استفادهکنندگان از این پدیده را به چالش کشیدند که فعل حرام انجام میدهند و تلفن وسیلهای شیطانی است، زیرا شیطانکهایی روی سیمها جا خوش کرده و صدای افراد را از تهران به شاه عبدالعظیم انتقال میدهند. با این نظر، کار تشکیلات تلفن کساد شد و کسی حاضر نبود به ادارۀ تلفن مراجعه و با خویشان و دوستانش در شهر ری صحبت کند. موضوع را به ناصرالدینشاه اطلاع دادند، او که از روانشناسی اجتماعی آگاهی داشت، دستور داد از فردای آن روز، استفاده از تلفن مجانی شود. از آنجا که در اینگونه موارد، بهره بردن مجّانی، بازار حرمتها را کساد میکند و برای برخی، حرامها نادیده گرفته میشود، لذا علاقمندان، دوباره راهی تلفنخانه شدند و صفها تشکیل گردید.
مدتی این وضعیت ادامه یافت و تلفن جای خود را بین مردم باز کرد. اینجا بود که ناصرالدینشاه دستور داد تا این جمله را روی مقوائی نوشته و در ورودیِ تلفنخانه نصب کنند که «زمان حرف مفت تمام شد»؛ یعنی از امروز دوباره باید پول بپردازید. اصطلاح «حرف مفت» از آن زمان در فرهنگ ما راه یافت.
✔️همین هواپیمایی که امروز برای تهیۀ بلیت و سوار شدن آن به پول فراوان و سفارش عالیجنابان نیاز داریم، روزگاری به عنوان «کشکول عزرائیل» موجی از وحشت در دل مردم انداخته بود، تا آنجا که با غرّش آن در آسمان کرمان، چندین نفر از ترس غش کردند و یکی از مسافران آن روزگار نقل میکند که وقتی از طیّاره پایین میآمدیم، دوست سرد و گرم چشیدهای جلو آمد و «با تأسف و شفقت به من عتاب کرد که: ای جوان چرا جان خود را به خطر انداختهای و بر این کشکول عزرائیل سوار شدهای، مگر از عمر خود سیر شدی؟!»
✔️در روزهایی که تازه بلندگو آمده بود، برخی روحانیون، استفاده از آن را برنمیتافتند و میگفتند، این وسیله «بوق شیطان» است، ما سخنان خود را شیطانی نمیکنیم.
✔️نمونههای بسیار دیگری از ایندست موجود است که نشان میدهد، مخالفت و مبارزه با دانش روز و تکنولوژی جدید هرگز جوابگو نبوده و همۀ تلاشها را بیثمر گذاشته است. از یاد نبردهایم که در همین چند دهه پیش «ویدئو» یک تابو و داشتن آن با جرائم سنگین همراه بود، اما به تدریج دریافتیم که این مخالفت، نه ضروری است ونه میتوان برای همیشه با آن مبارزه کرد. حتی ماهواره، با همۀ تبعات سیاسی ـ اجتماعی، پس از یک دوره اِعمال ضوابط و مقررات تند و سنگین و مبارزۀ گسترده، شامل همین موضوع شد و از دستورالعمل برخورد قانونی خارج گردید. البته اینکه آیا قوانین برخورد با استفادهکنندگان ویدئو و ماهواره هم باطل شده یا برجاست، اطلاعی ندارم، ولی شاهد پرهیز از سختگیریهایی از ایندست هستیم.
همۀ این نکتهها، برای رسیدن به این موضوع تر و تازۀ چند روز اخیر، یعنی برداشتن فیلترینگ از برخی شبکههای ارتباطی مانند واتساپ بود که جای سپاسگزاری دارد، بیگمان از اینکه دولت خدمتگزار و مردمی، به یکی از وعدههای خود عمل کرده و بخشی از آن را به مرحلۀ اجرا گذاشته، جای شکر بسیار دارد و نشان میدهد که مقامات دولتی، از این حقیقت آگاهند که: بهتر است بهجای مبارزه با تکنولوژی و رهآوردهای علمی جدید، به فکر بهره بردن از آن، در جهت اهداف سیاسی و اجتماعی و ملی باشیم. آنها که اقدام اخیر را برنمیتابند، فراموش نکنند که اصلاً اتفاق خاصی نیفتاده، چون بر اساس آمار رسمی 85 درصد مردم از فیلترشکن استفاده کرده و تنها بهرۀ آن به جیب گروهی روانه میشود، والاّ اتفاق دیگری در میان نیست. همچنین آنها که به برخی زیان و ضررهای اقدام اخیر اشاره دارند توجه خواهند داشت که هیچ مقولهای از این قبیل را نمیتوان نام برد که به تمامی، دارای فایده باشد، حتی داروهایی که در بسیاری موارد، بیمار را از مرگ حتمی نجات میدهد، به برخی سلولهای حیاتی نیز آسیب میرساند، اما بهخاطر زیان اخیر، استفاده از آن را نادیده نمیگیریم.
برای دولت خدمتگزار، در راستای پایبندی و انجام همۀ تعهدات، آرزوی توفیق دارم، زیرا زمینهساز قوت قلب و اطمینان جامعه را، فراهم میسازد. امید است مخالفین اینگونه اقدامات نیز از یاد نبرند که «آزموده را آزمودن خطاست»؛ اگر مخالفین تلفن و بلندگو و هواپیما و دوش حمام و ... ره به جایی بردند و توفیقی به دست آوردند، در این مورد نیز میتوان آرزوی موفقیت داشت.
«هرکه نامخت از گذشت روزگار / مینیاموزد ز هیچ آموزگار».
نظر خود را بنویسید