فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: در حال خبرخوانی بودم که به یک اتفاق در اصفهان رسیدم. خبرنگار ایرنا اصفهان در تاریخ 17 خردادماه امسال گزارشی مینویسد و اعلام میکند که حدود 12 خانۀ تاریخی اطراف مسجد جامع اصفهان در محلۀ ابواسحاقیه در حال تخریب است. درست یک روز پس از انتشار این گزارش، مهدی جمالینژاد استاندار اصفهان راهی این محله میشود و شرایط آن را بررسی کرده و برخی دستورات در خصوص ساماندهی محله را در همان بازدید صادر میکند و اعلام میکند که رسیدگی به این محلهها جزو اولویتهای مدیریت استان است. همان روز، مهدی طغیانی ـ نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی نیز در صحن علنی مجلس این موضوع را مطرح کرده و به وزیر میراثفرهنگی بابت بیتوجهی به این محله و خانهها تذکر میدهد و خواهان تسریع در ثبت ملی این بناها و رسیدگی به آن میشود.
این رفتار مدیریتی در اصفهان که مشابه آن در بسیاری دیگر از شهرهای کشور هم وجود دارد و با آن کمابیش مواجه شدهایم را با کرمان که مقایسه میکنم همچون هزاران هزار موقعیت دیگر آه حسرت میکشم و دلم برای کرمان میسوزد که چگونه در چنبرۀ بیاعتناییها و یا وعدههای دروغین احیا و مرمت بناهای تاریخیاش گرفتار شده است.
در حدود 10 سال اخیر این فهرست از بناهای تاریخی مشمول وعدههای دروغین مرمت و احیا از سوی مدیران از استاندار تا شهردار و مدیران میراثفرهنگی و شورای شهر کرمان بودهاند: خانهشهر، خانه لطفی، بازار میدانقلعه، بازار قلعهمحمود، کاروانسرای حاجمهدی، کاروانسرای هندوها، آبانبار ابراهیمخان، کاروانسرا و آبانبار حاجآقاعلی، آبانبار گنجعلیخان، حمام تاریخی ته باغلله، قبهسبز، بنای تاریخی شرکت فرش، باغ سالار کلانتر، سینما نور و سینما تابان و ... تازه این فهرست فقط دربارۀ شهر کرمان است وگرنه در استان که دهها برابر این بناها هست که باید مرمت و رسیدگی شود و نمیشود.
دربارۀ این بناهایی که نامشان رفت، بارها در فردایکرمان و استقامت نوشته و گفتهایم و مدیران یا بیمحلی کردهاند یا وعده داده و عمل نکردهاند. دردآور آنکه هربار که مجالی برای سخنرانی برایشان پیش میآید با کرمانستایی سرسامآور افراطی، اینجا را دل عالم و قلب آسمان و بینظیر و برتر و سرزمین شگفتیها و بسیار خفن! معرفی میکنند و از اینکه معرفی نشده و دیگران آن را نمیشناسند طلبکار این و آن هستند. من نام این حرفها را گذاشتهام لالایی و برداشتم این است که مدیران لالایی میخوانند برای اینکه خودشان و ما مردم کرمان (لااقل آن گروه از کسانی که خریدار این حرفها هستند) سنگینتر به خواب غفلت فرو برویم در حالی که یک برگ از تاریخ این سرزمین به نام کرمان را داریم از هستی ساقط میکنیم! و ککمان هم نمیگزد!
اصفهان نه این یک بار که در طول دورههای متمادی، اینطور دور بناها و آثار معماریاش را گرفته که امروز نگین شهرهای تاریخی ایران و یک مقصد جدی برای گردشگری و یک شهر نسبتا مطلوب برای زندگی است. کرمان اما گرفتار وعدههاست و دلسوز جدیای ندارد. با این رویۀ بیپایان مدیریتی که انگار در کرمان درونی شده، ما رسانهها را هم دچار کرختی و فرسایش کردهاند و این شد که کرمان این شد! / الف
نظر خود را بنویسید