فردایکرمان ـ پروین میرزاحسینی: ۱۶ سال است که مینویسم، میشنوم، میبینم و روایت میکنم.
۱۶ سال است که خبرنگاری نه فقط شغل من، بلکه شیوۀ زندگی من بوده است. حرفهای که با شوق و ذوق واردش شدم و هنوز هم با تمام سختیهایش، برای هر خبر، گزارش و یا مصاحبه، همان شور و هیجان روزهای اول را در دلم احساس میکنم.
خبرنگاری، یعنی همیشه در صحنه بودن، یعنی قبل از دیگران دانستن، اما بعد از همه گفتن. یعنی همیشه بهروز بودن، خستگیناپذیر بودن، شنیدن بیوقفه و گاه، سوختن در سکوت.
در این سالها، شیرینیهای زیادی را تجربه کردهام. از لبخند یک شهروند هنگام انتشار یک گزارش امیدبخش گرفته تا تغییراتی که با یک خبر، در زندگی افراد یا در نگاه مسئولان اتفاق افتاده است. اما تلخیها هم کم نبودهاند.
سختترین روزهای حرفهای من، روزهای تاریک کرونا بود. روزهایی که جامعه در ترس و ابهام فرو رفته بود، هر خبر، بوی مرگ میداد و هر گزارش، رنگ درد داشت. صبحها با آمار مبتلایان و جانباختگان آغاز میشد و شبها با گزارشهایی از رنجِ بیکاری، بحران اقتصادی، و داغ عزیزان مردم به پایان میرسید. در آن روزها، حتی خبر بارانی شدن آسمان برایم آنقدر باارزش و پر از زندگی بود که اشک از چشمانم جاری میشد.
اما در کنار همۀ این احساسات انسانی و حرفهای، چیزی هست که همیشه تلخ بوده و هنوز هم هست؛ بیتوجهی. بیتوجهی به نقش خبرنگار. بیتوجهی به اهمیت رسانه مستقل. بیتوجهی به نیاز جامعه برای دسترسی به اطلاعات دقیق و درست. و البته، بیتوجهی به معیشت و امنیت شغلی خبرنگار.
خبرنگاری، حرفهای کمدرآمد اما پرمسئولیت است. با وجود همۀ عشق و تعهد، دستمزدی که حتی هزینههای اولیۀ زندگی را هم پوشش نمیدهد، انگیزه را میکاهد. خبرنگارانی که برای حفظ شان و اخلاق حرفهای میکوشند، اغلب بدون بیمه، بدون پشتوانه و بدون تکیهگاه، فقط با امید به تاثیرگذاری و تغییر، به راه خود ادامه میدهند.
سؤال من اینجاست که اگر رسانه را «چشم بیدار جامعه» میدانیم، پس چرا چشمهای بیدار را خسته و نادیده میگیریم؟ چرا از خبرنگار میخواهیم مستقل باشد، بیطرف باشد، دقیق باشد، اما او را در امنیت و معیشت تنها میگذاریم؟
خبرنگار عاشق کارش است، اما دلخسته از نادیده گرفته شدنها. خبرنگار روایتگر دردهای مردم است، اما گاهی، خودش بیصدا در میان همان دردها گم میشود.
این یادداشت، نه برای گله، که برای یادآوری است. یادآوریِ ارزش کاری که شاید کمتر دیده میشود، اما ستونِ اصلی آگاهی و شفافیت جامعه است.
خبرنگاران با همه سختیها، باز هم ادامه میدهند چون باور دارند، حقیقت همیشه ارزش گفتن دارد.
نظر خود را بنویسید