فردای کرمان ـ سید محمدعلی گلابزاده: سرانجام صدای فرو ریختن بانک آینده را شنیدیم، تا کی بانگ آینده، یعنی صدای قضاوت و داوری تاریخ را بشنویم؟
همانگونه که از سوی رسانههای گروهی اعلام شد، سرانجام طومار بانک آینده با 550 هزار میلیارد تومان بدهی و زیان و ضرر، درهم پیچیده و مسئولیتهای آن به بانک ملی واگذار شد. در چند روزی که از این رویداد اقتصادی میگذرد، ریاست محترم بانک مرکزی و برخی مسئولین دیگر مملکتی به میدان آرامش بخشی جامعه آمدند و با صدای رسا به همه مشتریان و صاحبان حساب این بانک اعلام کردند که: مبادا کمترین دغدغه خاطری داشته باشید، آب از آب تکان نخواهد خورد، مسئولیت مطالبات شما را بانک ملی ـ به عنوان سمبل صداقت بانکی کشورـ تعهد میکند و دیناری از آن سوخت نخواهد شد. برای اطمینان بیشتر میتوانید همین امروز به بانک ملی مراجعه و اطمینان لازم حاصل کنید. این هم عناوین صفحه اول روزنامه اطلاعات 3/8/1404 «رئیس بانک مرکزی ایران: تمام خدماتی که قبلاً تسهیلات گیرندگان و سپردهگذاران از بانک آینده میگرفتند، از این پس، از بانک ملی دریافت کنند ـ تعیین تکلیف قراردادهای جدید این بانک به عهده بانک ملی است، این بانک بیش از 500 هزار میلیارد تومان از منابع بانک مرکزی برداشت کرد و ... »
بیگمان با این همه تأکیدی که از سوی مقامات به عمل آمد، دلهای همه صاحبان حساب بانک آیندهِ دیروز و ملّیِ امروز آرام گرفت که آسیبی به آنها نخواهد رسید، اما هیچ کس این موضوع مهم را مطرح نکرد که زیان و ضرر یاد شده از کجا و از جیب چه کسی تأمین خواهد شد؟ مگر نه این است که این مبلغ، از محل بیتالمال برداشت میشود و همه مردم ما در آن سهیم خواهند بود؟ مگر نه اینست که اگر واردکنندگان این زیان، محل پرداخت آن را تأمین میکردند و پول بر باد رفته را برمیگرداندند، اصلاً چنین وضعیتی پیش نمی آمد؟
اساساً پس از آن همه تجربه پیشین، چرا این اتفاق را شاهد هستیم؟ مگر در زمان دولت روحانی تعدادی صندوقهای قرضالحسنه، همین بلا را سر مردم درنیاوردند و آنها را به خیابان نکشاندند؟ مگر دولت برای جلوگیری از اعتراضهای بیشتر، زیان آنها را از طریق بانک مرکزی تأمین نکرد؟ پس چرا باز هم شاهد رویدادهایی از این دست هستیم؟ چگونه ممکن است زیان و ضررِ سودجوئیها یا سوء مدیریتها را از جیب مردم جبران کنیم؟ آیا این زیان کلان 550 هزار میلیاردی، وامهایی است که از ما بهتران گرفتهاند و آنها را پس ندادهاند؟ یا نه سوء مدیریت، این فاجعه اقتصادی را برای کشور رقم زده است؟ اگر این رقم از سوی فاجران تاجرنما اخذ شده، چرا سکوت کردهایم و از آن سخنی به میان نمیآوریم؟ اصلاً چرا تا زمانی که رقم زیان و ضررها ده میلیارد و صد میلیارد و پانصد میلیارد بود، به فکر نیفتادیم و آنقدر اهمال کردیم که به رقم نجومی 550 هزار میلیارد رسید؟
اگر دردم یکی بودی چه بودی؟ همین دیروز یکی از نمایندگان مجلس از ریاست محترم سوال فرمودند که: 95 میلیارد دلار ارز صادراتی فروش نفت برنگشته! این پول کجاست؟ اصلاً طرح این موضوع در جلسه رسمی مجلس یعنی چه؟ آیا جز اینست که هرچه مسئولین به فروخوردگانِ این مبلغ مختصر! تذکر دادهاند نتیجهای حاصل نشده و حالا کار به مجلس کشیده و بعید نیست که چندی دیگر پایان مذاکرات در این مورد اعلام شود و «توخود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل»
این نگارنده، که عمری است سر در کهنه کتابها فرو برده و با داوریهای بیترحم تاریخ آشنایی دارم، پیش از آنکه به فکر بانک آینده باشم، در اندیشه بانگ آیندهام، من به روزی میاندیشم که پیر حسابگر تاریخ، مو را از ماست میکشد و زمانی که در برابر سوالهای خود پاسخی منطقی نیافت، آن وقت مهر باطل میزند. از یاد نبریم که ما پاسدار ارزشهای تاریخی ملتی کهن هستیم که همواره پرچم عزت و افتخارشان بر بلندای روزگار برافراشته بوده، همانها که «کاشتند و خوردیم» آیا ما هم «کاشتیم تا بخورند؟»
رویدادهایی از این دست را ناچیز نشماریم، باز هم از خبرهای عنوان شده در صفحه نخست روزنامه وزین و شناخته شده اطلاعات (5/8/1404) نمونه بیاورم که «هفتهای یک استاد، دانشگاه شریف را ترک می کنند ـ هشدار معاون وزیر کشور درباره افزایش خودکشی درگروههای سنّی پایین و ... » آیا تصور میفرمایید اشتباهاتی از این دست نیست که جامعه ما را به سوی یک فاجعه انسانی سوق داده است؟ وقتی دانشجوی نخبه و استاد دانشگاهِ نخبههایِ کشور میبینند صدایشان به جائی نمیرسد، آن وقت ترک وطن میکنند و سر به ناکجاآباد میگذارند و آنها که این امکان را ندارند از خیر زندگی میگذرند. حسن ختام، کلام عارف واقف حضرت مولانا که فرمود:
عاقلی جز پیشبینی بیش نیست وای آنکو عاقبت اندیش نیست
فاعتبروا یا اولی الابصار
نظر خود را بنویسید