فردای کرمان ـ دکتر ابوذر خواجویینسب: در سالهای گذشته، در میان سیرجانیها باوری ریشه دوانده که گویا نام کهن این شهر «سمنگان» بوده است. از همینرو سالهاست که در کوچه و بازار و حتی بر سردرِ برخی اماکن سیرجان نشانی از آن دیده میشود. باوری که از دل شباهت چند حرف و شاید از اشتیاق برای پیوند دادن هویت تاريخي یک شهر با افسانههای شاهنامه سر برآورده است و جای بسی تاسف است که یکی از شهرکهای مهم سیرجان نیز «سمنگان» نام دارد.
اما چنانکه دکتر محسن پورمختار با دقت زبانشناسانه و پژوهش تاریخی روشن کردهاند، این پندار پایهای استوار ندارد. سمنگان نه در کرمان و نه حتی در جنوب ایران، بلکه در سرزمینهای دورترِ شمال افغانستان امروزی جای دارد. ناحیهای در قلمرو توران، آنجا که روایت رستم و تهمینه و سهراب جان میگیرد. این نام، بار جغرافیایی و اسطورهای خود را در فضای دیگری از شاهنامه دارد و ربطی به سیرجان ندارد.
شاید آنچه سبب این اشتباه شده، همان شباهت ساده دو واژه باشد: «سیرگان» و «سمنگان». چهار حرف مشترک و شور پیوند خوردن با حماسهی فردوسی، کافی بوده تا برخی گمان کنند که تاریخ این دو نام یکی است.
اما حقیقت، از خلال پژوهش، خود را آشکار میکند: نام اصیل سیرجان، در ریشه کهن خود «شیرگان / shiragaan» بوده؛ واژهای که در گذر زمان به سیرگان، سپس در متون عربی به شیرجان و نهایتاً به سیرجان دگرگون شده است. آنچه دکتر پورمختار یادآور شده؛ تنها یک نکته زبانی یا یک تصحیح تاریخی نیست، بلکه تلنگری است به ما که مراقب باشیم صیقلِ خیال، جایگزین حقیقت نشود.
سیرجان، با همان نام اصیلِ «شیرگان»، خود به تنهایی نگینی درخشان بر دامنهی تاریخ ایران است. این شهر برای اثباتِ هویت تاریخی خود، نیازی ندارد که خود را به نامی دیگر و سرزمینی دیگر منتسب کند. زیباییِ تاریخ در «واقعیت» آن است، نه در افسانهسازیهای عاریتی.
بیاییم سیرجان را با همان ریشهی استوارش بشناسیم و باور کنیم که اصالت این خاک، بینیاز از هر پیرایهی دیگری است.
نظر خود را بنویسید