گروه فرهنگوهنر- انجمن مردمنهاد «نغمه ماندگار» در ادامهی سلسله برنامههای خود با عنوان «شبهای ساز»، شب پنجشنبه، 29 فروردینماه را با نام «شب استاد اردشیر کامکار» به منظور دیدار و گفتوگو با این استاد صاحبسبکِ کمانچهنوازی و بزرگداشتِ وی تدارک دید. این مراسم در محل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و با حضور عدهای از اهالی موسیقی و علاقهمندان به این هنر برگزار شد. در این مراسم، استاد کامکار به پرسشهای حضار درمورد موسیقی پاسخ گفت و سپس با همراهی شهروز شعاعی، نوازندهی تنبک به اجرای کمانچه پرداخت و در انتهای مراسم مورد تقدیر و تجلیل قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار فردایکرمان، در این مراسم، چند تن از بزرگان موسیقی کشورمان در قالب پیامی تصویری، جایگاه این استاد نوازندگی کمانچه در موسیقی ایرانی را یادآوری کردند. از جملهی این افراد یکی هم استاد بهداد بابایی بود که در بارهی جایگاه اردشیر کامکار اظهار کرد:«بیشک اردشیر کامکار، این استاد ارزنده و ارجمند موسیقی سرزمینمان را میتوان نقطهی عطف تکنیک در عرصهی کمانچهنوازی دانست و ناگفته پیداست که در ابداع و ایجاد تکنیکهای کمانچهنوازی معاصر فضل تقدم با او است».
وی افزود:«برخورداری از ریتم ذاتی بسیار قوی، هوشی دقیق در کوک و گرفتن فواصل موسیقی دستگاهی و نیز سوناریتهی درخشان و درک درست از ردیف موسیقی سرزمینمان و همچنین تجربهی فعالیت و کار مستمر در حوزهی بازهی زمانی حدود نیمقرن جایگاه رفیعی برایش رقم زده که بیاغراق میتوان از او به عنوان قامت رعنای کمانچهنوازی این سرزمین یاد کرد».
او خاطرنشان کرد:«لازم میدانم به نقش پررنگ ایشان در امر آموزش و تربیت هنرمندانی اشاره کنم که بسیاری از آنان از فعالان و نامداران کمانچهنوازی این روزگار میباشند».
تکنیک را در خدمتِ حس خود بگیرید!
در بخش دیگری از این مراسم، استاد کامکار به پرسشهای حضار پاسخ گفت که فرازهایی از پاسخهای استاد را در ادامه میخوانید.
موسیقی دستگاهی یا موسیقی سنتی
کامکار:«اینکه ما چه واژههایی برای موسیقی قدیممان استفاده میکنیم، خیلی امری مهم و قابل پافشاری نیست. به هرحال این نوع موسیقی که ما به صورت ردیف میدانیم شاید 100 سال از تاریخش گذشته باشد یعنی از زمان میرزا عبدالله. اما از گذشته، این موسیقی در کل کشور ایران به صورت مقامات بوده و بعدها جمعآوری شدهاند و هرکدام از مقامها در آن قالب موسیقی و گامی که بوده است استفاده شده و نام ردیف بر آنان نهاده شده است. اما آن چیزی که مسلم است، الفبای یادگیری و موسیقیِ ما است. هرکس که بخواهد در موسیقی و ساز ایرانی به اجرا بپردازد، باید حتما با ردیفهای موسیقی ایران آشنا باشد و فواصل آن را یاد بگیرد چراکه ردیف، پایهی بداههنوازی و احساسی است که میتوانیم نوع موسیقیمان را با آن مشخص کنیم. کسی که میخواهد آهنگسازی بکند یا قطعهای را با ساز اجرا کند، آزاد است و میتواند هرچیزی اجرا کند ولی اگر میخواهد که اجرای او اصالت داشته باشد و هرکس در هرکجای دنیا بفهمد که این ساز متعلق به سرزمین ایران است، باید قواعد ردیف را در آن به کار برده باشد. ردیف، الفبای موسیقی ایران است.
جایگاه آموزشی مدرسین موسیقی
کامکار:«مدرسین اول باید خودشان را خیلی غنی کنند. یعنی معلومات خود را بالا ببرند و از لحاظ تکنیکی خودشان به جایگاهی رسیده باشند. باید قدرت نوازندگی را به دست آورده باشند و بعد بتوانند آن را انتقال دهند. چراکه ممکن است بعضی نوازندهی خیلی خوبی باشند، ولی انتقالدهندهی خوبی نباشند. این انتقال جایگاهی دارد که میتوانند روی آن کار کنند چراکه اکنون سطح بچههایی هم که به طرف موسیقی میآیند، از نظر سنی پایینتر هم آمده است. قدیمترها که ما ساز یاد میگرفتیم، کسی همسن و سال ما نبود. من آن زمان 17 ساله بودم و کسی در 17 سالگی نمیآمد ساز یاد بگیرد. آن هم به خصوص در موسیقی سنتی و مخصوصا ساز کمانچه. ولی اکنون بچههای شش، هفت ساله میآیند که ساز یاد بگیرند. پس نحوهی تدریس باید به گونهای باشد که علاوه بر تکنیک، شعور موسیقایی و فلسفهی موسیقی را بیآنکه برایشان سنگین باشد منتقل کنیم. نمیگویم هنرجو باید برود فلسفه و جامعهشناسی بخواند ولی مقداری باید این ارتباط را داشته باشد و کاریزمایی که بین مدرس و شاگرد هست بتواند ایجاد شود.
عادت گوش دادن درست به موسیقی
کامکار:«در درجهی اول موسیقی گوش دادنِ درست و بعد مطالعه کردن در مورد زندگی هنرمندان. همچنین مطالعه در مورد آواها و ریتمهایی که در مناطق مختلف کشور هست. مثلا من کرد هستم ولی موسیقی خراسانی را میشناسم و به آن موسیقی گوش میدهم. موسیقی گوش دادن یک عادت است. بخش زیادی از جوانان ما تحت تاثیر فرهنگ غرب موسیقیای را گوش میدهند که با جامعهشان تطبیق ندارد و وقتی که به فضای کشور خودشان برمیگردند میبینند که با آنان همخوانی ندارد. درنتیجه، منحرف میشوند و رو به مصرف چیزهایی میآورند که پیامد گوش کردن به موسیقیای است که برخی از آن به عنوان «موسیقی اسیدی» یاد میکنند. ما باید جوانها را سمت موسیقی درست بیاوریم. متاسفانه تاریخ سرزمین ما پر از غم و غصه بوده و بخش بزرگی از موسیقی ما غمانگیز است. ولی باید موسیقی کودک را پرورش بدهیم که بچهها به این سمت کشیده شوند. آقای حمید متبسم نیز این کار را شروع کرده است.
تکنیک بیان احساسات در موسیقی
کامکار:«تکنیک مثل تمام پدیدههای زندگی برای راحت زندگی کردن است و ابزاری است که در خدمت انسان قرار میگیرد برای بیان احساساتِ او. اگر تکنیک باعث بشود که تو نتوانی حسات را برسانی، پس غلط است. تکنیک باید در خدمت حس باشد. اکنون متاسفانه تکنیک وسیلهای شده برای شوآف و جلوهی قدرت نوازندگی! اما برای کسی که صاحب تکنیک میشود گاهی خیلی خیلی سخت میشود که بتواند از آن صرفنظر کند. البته نباید فکر کنیم کسیکه با سرعت ساز میزند، صاحب تکنیک است. نوازنده باید اصلِ جاذبه را خوب درک کند و با هماهنگی تمام اجزای صوتی ساز را به کار بگیرد. سرعت، فقط بخشی از تکنیک است نه همهی آن. ولی در کل، نوازنده باید به دنبال تکنیک برود تا بتواند تمام امکانات صوتی ساز را به کار بگیرد ولی در مجموع تکنیک حتما باید در خدمت حس باشد.
راز تداوم در فعالیتهای گروهی
ما همیشه عادت داریم یک جملهی کلیشهای بگوییم: همدلی، همآوازی و خودباوری. ولی واقعا باید این سه کلمه باشند وگرنه یک گروه نمیماند. از خودباوری گفتم؛ اگر شما در همین شهری که دارید زندگی میکنید، به خودتان باور نداشته باشید، چگونه انتظار دارید دیگران شما را باور کنند؟ در گروه، باور کردنِ هر فرد و جایگاه او مهم است. مهم است که هرکسی جایگاه خودش را بداند. گروه یک سرپرست دارد، آهنگساز دارد، نوازنده و ... دارد. کسی که نوازنده است، نباید ادعایش بالاتر از آن چیزی که هست باشد. قدیم، در رادیو فرهنگ و هنر که گروههای موسیقی بیشتر آنجا فعالیت داشتند، اعضای گروه را درجهبندی میکردند مثلا میگفتند اردشیر کامکار نوازندهی درجه سه! و این درجه بر اساس رای شورای عالی بود و تو باید بر همین مبنا حرکت میکردی. ولی اکنون، ما درجه را خودمان به خودمان میدهیم! درجه را باید یک شورای عالی بدهد و بعد مردم تاییدت کنند. به نظرمن، گروهها باید جایگاه و حق و حقوق خود را بدانند. چیزی هم که در گروه کامکارها وجود داشت این بود که ما خواهر و برادر هستیم؛ حتی اگر از هم برنجیم هم از یکدیگر میگذریم. گذشت خیلی مهم است. با یک «بالای چشمت ابروست» قهر نکنید! همچنین سعی کردیم که حق و حقوق مساوی داشته باشیم. حتی اگر یکی از اعضای گروه به دلیل بیماری نمیتوانست در اجرا حضور داشته باشد، اما حق و حقوق او محفوظ است.
سالها برای کمانچه زحمت کشیدم
من در موسیقی بسیاری از سازها را دوست دارم از سنتی گرفته تا کلاسیک و از همهشان لذت میبرم. من عود، گیتار، تار و ویولن را خیلی دوست دارم. اما در مورد کمانچه باید بگویم، من سالها برای این ساز زحمت کشیدم. از محدودیتهای خود ساز گرفته تا صحبتهای دیگران دربارهی خودم. اماعشق من همین است خواستید بپذیرید مخلصتان هستم، نپذیرید هم مخلصتان هستم. تعصبی در این مورد ندارم.
پیشنهاد برای جشنواره موسیقی نواحی
این جشنوارهها خیلی خوب هستند. جشنواره هرچه بیشتر باشد بچهها به خصوص شهرستانهای دورتر انگیزه پیدا میکنند خودی نشان دهند و خود را در معرض آزمایش قرار دهند؛ ولی نتیجهی کار چیست؟ بسیاری از شما ممکن است در جشنوارهها مقام اول را به دست آورده باشید، اما این مقام اول چه میکند؟ چه کسی از او حمایت میکند؟ بسیاری از موزیسینهای جوان ایرانی آرزو دارند که حداقل یک اسمی در «گرمی» داشته باشند و بغل آن اسم باشند، اما آخر خود جایزه گرمی چیست که تو میخواهی بغلش باشی؟ مثلا دختر 14 سالهای که یک ملودی ساده اجرا میکند و 15 تا جایزه گرمی گرفته چه ارزشی دارد؟ من میگویم، وقتی یک نفر در یک جشنواره اول میشود جشنواره موظف است او را در تمام دنیا معرفی کند. به عنوان مثال اگر فردی از کرمان اول میشود، اصلا اگر خود شهر کرمان پشت چنین فردی باشد مطمئن باشید که تمام دنیا میخواهند او را بشناسند و میگویند که او کیست که یک شهر پشت اوست؟ اما در جشنوارهها، یک جوان میآید، مقام میگیرد و بعد ولش میکنند به امان خدا. اگر جشنوارهای میخواهد تکیهای داشته باشد، باید از کسانی که در آن رشته اول میشوند برای ادامه کار حمایت کند.
هنرمند اصوات جهانی را کشف میکند
هدف هنرمند باید طوری باشد که احساس خود را در مورد آنچه که به آن عشق دارد و به آن نیاز دارد، خالصانه و راحت به زبان بیاورد. باید راحت بگوید: دوستت دارم، عاشقتم. باید راحت عشقش را به مردم و سرزمینش بیان کند. وظیفهی هنرمند این است که اصوات جهانی را کشف کند، بگیرد و به گوش مردم برساند. اگر بتواند این کار را بکند موفق میشود.
نگاهی به زندگی هنری اردشیر کامکار
به گزارش فردایکرمان، در ابتدای این مراسم کریم نظامزاده، دبیر انجمن نغمه ماندگار معرفینامهای در مورد این استاد کمانچهنوازی ارائه کرد که آن را در ادامه میخوانید:
«اردشیر کامکار متولد 1341 سنندج میباشد. وی از کودکی نواختن ویولن را نزد پدرش، حسن کامکار فرا گرفت. زندگی در خانوادهای که همگی آنها اهل موسیقی بودند و در کنار راهنماییهای پدر و برادران بزرگتر سبب شد تا ایشان همچون دیگر برادران موسیقی را فرا بگیرند. وی از نوجوانی به عنوان نوازندهی ویولن و کمانچه به عضویت ارکستر فرهنگ و هنر سنندج درآمد. ایشان از استعداد موسیقی خوبی بهرهمند بود و قطعات دشوار ویولن استاد ابوالحسن صبا را با کمانچه اجرا میکرد. وی در حدود سال 1360 به تهران آمد و با گروههای شیدا و عارف شروع به همکاری کرد. در همان زمان مطالب تکمیلی را نزد استاد محمدرضا لطفی و استاد پشنگ کامکار آموخت و در محضر آنها با تکنیکهای نوازندگی بیشتر آشنا شد. از آلبومهای مستقل او میتوان به ناشکیبا با خوانندگی همایون شجریان، راز نگاه، و آلبوم بیغبار عادت با همنوازی شروین مهاجر اشاره کرد. ایشان در نوازندگی کمانچه صاحبسبک است است و سهمی جدی در ارتقاء تکنیکهای این ساز و آموزش آن به نسل بعد از خود ایفا کرده است».
گفتنی است، این انجمن در بیانیهی خود در سال ۸۷، فعالیت خود را با محوریت «هنر و ادبیات: موسیقی» و سپس با محوریت «هنری – ادبی» آغاز کرد و اهداف خود را ارتقاء سطح کیفی و کمی هنرمندان با تاکید بر جامعه جوان، شناسایی، هدایت و حمایت استعدادهای درخشان هنری و اشاعه هنر اصیل و علمی تعیین کرده است. /م
نظر خود را بنویسید