اسما پورزنگیآبادی ـ استاد علی احمدی، تنها بازماندهی حرفهی آهنگری سنتی در کرمان که این روزها و در سن 80 سالگی همچنان پای کورهی کمرمق حجرهی خود در راستهی مهجور «میدانقلعه» میایستد و چکش بر سندان و بر تکههای آهن گداخته میزند، میگوید که روانشاد همایون صنعتی وقتی که در قید حیات بود، خیلی اوقات به حجرهاش سر میزد، پیش او مینشست، برایش سفارش کار میآورد، تیغ و داسهایی که برای گلستانهای گلمحمدی لالهزار لازم بود. و میگوید که همایون میگفت دلم میخواهد چراغ این آهنگری همیشه روشن بماند.
اوستا علی آهنگر را اولینبار حدود شش سال پیش و در حالیکه با همکارش روانشاد نصرا... گلزاری در سیاهیِ حجرهشان پای کوره ایستاده بودند دیدم. پس از آن و برای دومینبار، حدود سه هفته پیش بود که در گذر از بازار میدانقلعه، او را تنها پای همان کوره دیدم. رفتم برای سلام و احوالپرسی که متوجه شدم استاد گلزاری حدود چهار ماه پیش، از دنیا رفته. اوستا علی، آخرین بازماندهی این حرفه، دچار بیماری ریوی شده. خاکستر ذغالهای سیاه این کوره، کار خودشان را کردهاند! 70 سال میشود که اوستا علی با این دود و ذغالها زندگی کرده. او در حالی با چنین بیماری و شرایطی روبهروست که تحت پوشش هیچ بیمهای نیست و از بیمهی فرزندش برای درمان استفاده میکند.
پس از آنکه گزارش این دیدار با تیتر «صدای چکش خستۀ اوستا علی آهنگر» در «استقامت» منتشر شد، محمد لطیفکار، مدیرمسئول و سردبیر «فردایکرمان» در یادداشتی به صنایع فولادی استان یادآور شد که اوستا علی، پیر فولاد کرمان، یکی از سرمایههای ارزشمند این صنعت است و برای تجلیل و حمایت از او وظیفه دارند. چند روز بعد، سردار علیاکبر پوریانی، مدیرعامل شرکت گهرزمین در حمایت از این سرمایهی استان کرمان پیشقدم شد و در تماس با فردایکرمان خبر داد که این آهنگر قدیمی را حمایت خواهند کرد. او گفت: «استاد احمدی عضوی از خانوادهی گهر زمین است، بهزودی با ایشان ملاقات و سعی خواهیم کرد که با حمایت از او، حرفهی آهنگری سنتی در کرمان را زنده نگه داریم».
او اظهار کرد: «گهر زمین اقدامات لازم برای درمان این آهنگر قدیمی را انجام خواهد داد». اعزام استاد احمدی و همسر ایشان به زیارت مشهد مقدس نیز از دیگر اقداماتی است که سردار پوریانی گفت که برای تجلیل از این آهنگر قدیمی که تجلیل از بخشی از فرهنگ گذشتهی استان کرمان است انجام خواهد داد. پوریانی تاکید کرد که این اقدام گهر زمین در راستای مسئولیتهای اجتماعی این شرکت انجام میشود.
چند روز بعد از این خبر، برای احوالپرسی مجدد از اوستا علی آهنگر، به حجرهی او رفتم. اول صبح بود و تازه داشت کوره را روشن میکرد. برایم از خاطرات دیروز گفت و یاد استاد قهاری، از استادکاران آهنگری کرمان، که او نیز شاگردش بوده را زنده کرد. اینکه چهقدر زندهیاد قهاری آرزو داشته چراغ حجرهاش روشن بماند و همیشه هم این را بر زبان میآورده. تا اینجا که اوستا علی این آرزو را برآورده نگه داشته است.
این آهنگر قدیمی کرمان، در بین صحبتهایش، به یاد آورد زندهیاد همایون صنعتی را که به حجرهی آهنگریاش سر میزده و او نیز میگفته آرزو دارد چراغ این حجره روشن بماند. از استاد احمدی پرسیدم که آیا اگر کسی بخواهد این حرفه را از شما بیاموزد، حاضرید آموزش بدهید؟ با لبخندی از سر شوق گفت که با کمال میل این کار را انجام خواهم داد و در ادامه، توضیح داد که همایون صنعتی برای اینکه آهنگری قدیمی کرمان زنده بماند، چندینبار، پسرانی از پرورشگاه صنعتی را نزد اوستا علی برده است. «اما هرکدام از بچهها، یک هفته که میماندند، میرفتند و برنمیگشتند. میگفتند کار سختی است و ما نمیتوانیم. هربار که اینطور میشد، آقای صنعتی مجدد کس دیگری از بچهها را میفرستاد. چند بار این اتفاق افتاد که دیگر دیدیم فایدهای ندارد و کسی از بچهها حاضر نیست این کار را یاد بگیرد چون برایشان سخت بود ایستادن در این سیاهی و کنار کورهی داغ».
آن روز که با اوستا علی دیدار کردیم، دو نفر از پیران شهر که مشتریان او بودند هم در حجرهی آهنگری نشسته بودند. وقتی صحبتهایمان تمام شد، خواستیم خداحافظی کنیم که یکی از آنها هم گفت: در روزنامهتان بنویسید برای استاد احمدی کاری بکنند و از او حمایت کنند تا چراغ حجرهاش روشن بماند. و این، خواستهای است که در این مدت، مکرر از سوی افراد مختلف به زبان آمده است. /الف
عکس: محمد لطیفکار
*برای مطالعهی گزارش و یادداشت معرفی استاد احمدی روی این دو لینک کلیک کنید:
(صدای چکش خستۀ «اوستا علی» آهنگر)
(صدای نفسهای پیر فولاد را بشنویم)
نظر خود را بنویسید