اسما پورزنگیآبادی ـ خستگی یک روز و نیم اصفهانگردی و تماشای میدان نقشجهان و گشت زدن در مسجد جامع عباسی و مسجد شیخ لطفالله و عمارت عالیقاپو و کاخهای زیبای چهلستون و هشتبهشت و مسجد عتیق و منارجنبان، حتما یک مسافرِ اصفهان را آنقدر خسته میکند که نخواهد به موزه موسیقی اصفهان هم سر بزند. دوستتر داشتم رمق باقیمانده را برای کلیسای وانک و سیوسه پل و پلخواجو بگذارم و در تردید میان ماندن و رفتن به موزه بودم که رفتم. چند روز است از اصفهان برگشتهام و اگر بگویم به اندازهی تماشای دوبارهی گچبریهای محراب اولجایتو و کاشیکاریها و شکوه مسجد جامع و دیوارنگارههای چهلستون و زلالی زایندهرود، دلتنگ و مشتاق دیدارِ دوبارهی موزه موسیقی اصفهان هستم، اغراق نکردهام.
موزهای که بیش از سه سال است دایر شده ولی در همین مدت کوتاه فعالیت، توانسته از ایکوم (شورای بینالمللی موزهها) جایزه بگیرد و در کتابهای راهنمای گردشگران خارجی نام خود را ثبت کند و چنان جای خود را در تورهای اصفهانگردی باز کند که میگویند اغلب گردشگران خارجی بیتماشای این موزه، اصفهان را ترک نمیکنند.
این موزه، در ساختمانی که به نظر میرسد پیش از این مسکونی بوده، در خیابان «مهرداد» راهاندازی شده و تقریبا در همسایگی کلیسای وانک قرار دارد. موزه از دو بخش، شامل سازهای ملی و محلی تشکیل شده و 300 ساز را درون ویترینهایی منظم طوری به نمایش گذاشتهاند که امکان دست زدن به سازها هم وجود دارد. دو راهنمای مسلط به انواع سازهای موزه، ابتدا خوشامدگویی کرده و بعد، بازدیدکنندگان را در این گشت شیرین و دلانگیز همراهی میکنند و دربارهی پیشینهی هر ساز توضیح میدهند و هر اطلاعات دیگری که دربارهی سازها نیاز باشد را به مخاطبان خود ارائه میکنند. هر از گاهی، از گوشهای از موزه صدای سازی نیز بلند میشود. راهنمایان برخی از سازها را مینوازند تا بازدیدکنندگان را بیش از آنچه که پیش از این بوده، به وجد بیاورند. به ساز قانون که رسیدیم، راهنما نگاه ما را به سمت مانیتوری هدایت کرد که روی دیوار نصب شده بود و گفت که بهتر است قانوننوازی را هم ببینید. و دیدیم و شنیدیم. بهجز این، مانیتورهای دیگری هم در موزه بود که لابد نواختن برخی دیگر از سازها را از طریق آن به بازدیدکنندگان نشان میدادند.
دور تا دور این بخش از موزه، سازهای ایرانی قرار گرفته و در ویترینی که میانهی سالن جانمایی شده، سازهای جورواجوری به نمایش گذاشته شده که راهنمای موزه میگوید این سازها را گردشگران خارجی، بعد از آنکه از موزه بازدید کرده و به کشورهای خودشان برگشتهاند برای موزه ارسال کردهاند. سازهایی از آرژانتین، سودان، کوبا، مکزیک، پرتغال، فرانسه، زیمباوه، گرجستان، چین، قزاقستان، ارمنستان و ... در کنار هر ساز نیز بخشی از مشخصات آن نوشته شده است.
در این بخش از موزه، دور تا دور سالن، پرترههایی از بزرگان موسیقی ایران نصب شده و این یعنی، هیچچیز برای جذابتر شدن و جامع بودن موزه از قلم نیفتاده است. بخش بعدی موزه، مربوط به سازهای محلی است. اینجا نیز، در ویترینهایی دور تا دور سالن، سازهای محلی مناطق مختلف ایران از جمله کرمان به نمایش گذاشته شده و راهنما، برخی از این سازها را نیز برای بازدیدکنندگان مینوازد. در ویترین کرمان، «دهل جره، نقاره، سرنا نرولاس، چوغرو، تمبک و یهروتی» نمایش داده میشود و راهنما میگوید که گردشگران خارجی از طرفداران این سازها بهویژه یهروتی هستند. در میانهی این سالن هم، ویترینهایی قرار دارد.
دهل بزرگ شیخ فرج و شاخ غزال آفریقایی بیش از بقیه توجه را جلب میکند. در این موزه، حتی انواع زنگوله و درکوبها هم به نمایش گذاشته شده است. صاحبان این موزه خصوصی اما به همین میزان وجد و سروری که تماشای موزه به بازدیدکنندگان تقدیم میکند بسنده نکردهاند. بازدید را که به پایان رساندیم، دعوت شد تا به طبقهی بالای موزه برویم. سالنی جمعوجور با طراحی زیبا و هوایی مطبوع و یک سِن که در جلوی آن قرار دارد. حالا بازدیدکنندگان به تماشای یک کنسرت نشستهاند. تمبک، نی، دف، سنتور و خوانندهای جوان: «به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی/ به زندهرودش سلامی ز چشم ما رسانی...». حدود 30 دقیقه همنوازی و تکنوازی انجام شد و قبل از آن هم، به دو زبان فارسی و انگلیسی دربارهی اجراها توضیح داده شد. ورودی این موزه برای هر ایرانی 15 هزار تومان و برای خارجیها 50 هزار تومان است. و نکتهی مهم اینکه موزه موسیقی اصفهان را نه دولت، که دو تن از هنرمندان موسیقی اصفهان، مهرداد جیحونی و شهریار شکرانی راهاندازی کردهاند. این تجربهی شیرین از موزهگردی را نوشتم تا یادآوری کنم موزه ساز کرمان و آنچه بر آن رفته و میرود را. /الف
نظر خود را بنویسید