محمد لطیفکار - امروز جمعه سوم آبان ماه برای تماشای پاییز در باغ فتحآباد، سری به این باغ تاریخی زدم. اگرچه هنوز از سرمای گزندهی پاییز در اینجا هم خبری نبود، اما همانطور که پیشبینی میکردم و در عکسها هم میبینید، چهرهی هزار رنگ پاییز اینجا، خود را کم و بیش نشان داده است.
بدون اغراق، تماشای باغ و قدم زدن در آن حال و هوا حالم را دگرگون کرد. اما هربار که این باغ را میبینم ازاینکه احساس میکنم اینجا آیندهای ندارد، دلم میگیرد.
به گمان من، باغ فتحآباد میتواند یک برند مهم گردشگری برای کرمان باشد؛ که نیست! چون در این باره تا بهحال چندین بار مطلب نوشتهام، این بار قصد ندارم دوباره سر درد دل را باز کنم. تنها اجازه میخواهم به این جمله اکتفا کنم که مثل ما به آن کشاورزی میماند که فصل درو و میوهچینی خود را به خواب میزند.
برای اینکه این باغ به اینجا برسد بهقولی حدود شش میلیارد تومان هزینه شده است. البته این درست است که باغ با این هزینهکرد، از مرگ حتمی نجات یافت؛ اما فراموش کردیم برای مراقبت و نگهداری آن، یک سازمان و برنامه و اعتبار مستمر، دستکم برای سالهای اولیهی آن، در نظر بگیریم. /پ
14257
یادداشت محمد لطیفکار
نظر خود را بنویسید