اسما پورزنگیآبادی ـ شهرداری کرمان در این دوره، تمرکز بیشتری بر فرهنگ در شهر دارد و در اینباره تاکنون برنامههایی را نیز اجرا و یا حمایت کرده است. از جملهی آن جشنواره تابستانی 20 تا 20 است که از سوی مردم کرمان مورد استقبال نیز واقع شد. محمدرضا هاشمینژاد، گرافیست، مدرس هنر و رئیس سابق انجمن هنرهای تجسمی استان و عضو هیاتمدیره این انجمن اما در تماس با «فردایکرمان» اعلام کرد که نسبت به برخی از عملکردهای شهرداری کرمان انتقاداتی دارد. برای طرح دیدگاههای او، با هاشمینژاد گفتوگویی انجام دادم که در ادامه میخوانید:
آقای هاشمینژاد! ارزیابی شما از عملکرد شهرداری کرمان در حوزهی فرهنگی در این دو سالی که آقای عالمزاده شهردار هستند و بسیار بر توجه به مسائل فرهنگی تاکید دارند چیست؟
بحث من دربارهی عملکرد آقای عالمزاده یا دیگر شهرداران نیست و بحث شهرداری را با شهردار متفاوت میدانم. من معتقدم در شهرداری کرمان، یک راهبرد برای برگزاری رویدادها و فعالیتهای فرهنگی تعریف و تببین نشده و بدون راهبرد، کارها انجام میشود؛ این اما در حالی است که در راهبرد، اولین چیزی که مدنظر قرار میگیرد هدف است و بعد از آن، امکاناتی که برای رسیدن به هدف نیاز است. در نبود راهبرد، نه این هدف معلوم است و نه چگونگی رسیدن به مقصد. و این موجب میشود در فعالیتهای صورت گرفته، نیروهای فرهنگی و کسانی که در برگزاری آن شرکت کردهاند خسته شوند چون میبینند شهرداری وقتی کاری را انجام داد و به پایان رساند، توجهاش نسبت به این گروهها کم شده و تعهدات خود در قبال آنها را بهاندازهی کافی مدنظر قرار نمیدهد و بعد، فعالیت دیگری را شروع میکند. این مهم است که بدانیم هدف شهرداری از برگزاری این رویدادهای شهری چیست؟ و آیا این رویدادها، تعاملپذیر هستند یا خیر؟ آیا کمک میکنند مردم شهر در فعالیتها مشارکت موثر کنند یا اینکه گروههایی مشخص آن را انجام میدهند و مردم فقط ناظر و تماشاچی باقی میمانند؟ این خیلی مهم است که مردم احساس مسئولیت کنند و شریک باشند نه که فقط منتقد یا تماشاچی باشند یا فقط گروهی از آنها نفعی از یک رویداد ببرند. با این شیوهی عمل، نتیجه آن میشود که فعالیتهای شهرداری تداوم نمییابد و ریشه نمیگیرد و در نهایت، وقتی آن رویداد به پایان میرسد، مردم منتظر رویداد بعدی هم نمیمانند چون خودشان مشارکت نداشتند. در اینگونه مواقع، وقتی هم دربارهی رویدادی حرف زده میشود، اغلب از طرف قشر خاصی است که خود آنها در برگزاری آن رویداد ذینفع بودهاند و در نتیجه، برگزاری مجدد آن فعالیت را، تقاضا و مطالبه هم میکنند. ولی مردمی که در گوشه و کنار شهر زندگی میکنند مطالبهگری نمیکنند چون اساسا نیازهای خود را چیز دیگری میدانند. این وضعیت در نبود راهبرد مشارکتی شکل گرفته و قابل نقد است.
مصداقی صحبت میکنید؟ بهویژه در این دو سال چه رویدادی مدنظرتان است؟
مثلا همین امسال، جشنواره تابستانی (20 تا 20) در شهر کرمان برگزار شد. من پیش از جشنواره، در جلسهای که حضور داشتم خواهش کردم بهجای اینکه شهرداری این جشنواره را به پیمانکاران و موسسات بسپارد، آن را به کل مردم بسپارد و فرصتها را برای بخشها و صنوف مختلف شهر فراهم کند تا به شکلی مردممحور فعالیتها را برنامهریزی و انجام داده، از منافع آن بهرهمند شوند، در تولید محتوا نقش ایفا کنند و فقط تماشاچی نباشند و در این شیوهی کار، شهرداری و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادهای ذیربط نیز مدیریت و تسهیل امور را عهدهدار باشند. در فستیوالهای سالانهای که در دبی برگزار میشود چنین تجربههایی وجود دارد و اینگونه نیست که نهادهایی به صورت پیمانکار دولت یا شهرداری این رویدادها را برگزار کنند بلکه نهادهای مدنی در چارچوب یک برنامهی مشخص ملی یا منطقهای که در چارچوب برنامهای راهبردی، هم در زمینهی امکانات و هم اهداف تدوین شده است؛ پیشنهادات را میدهند و در اجرای آن نقش و مسئولیت خود را تا آخر دنبال میکنند. به شکلی که جشنواره تابستانی کرمان برگزار شد، اشخاص حقیقی و حقوقیای که اسپانسر بودند و همچنین بخشی از پیمانکاران در نبود آییننامههای راهبردی و ناظر و مشاور، نتوانستند به تعهدات خود عمل کنند و از طرفی، همین الان پیمانکارانی هم هستند که از شهرداری طلبکارند! به نظر بنده، در فصلی که قرار است جشنواره برگزار شود باید ببینیم چهطور میتوانیم حداکثر مشارکت مردمی را در نهادهای مختلف صنفی وا قتصادی با هدف به جریان انداختن اقتصاد هنر داشته باشیم. مثلا یکی از مشکلات کافیشاپهای کرمان این است که اجازه ندارند موسیقی زنده اجرا کنند. شهرداری میتواند در فصلی که قصد برگزاری جشنواره دارد، این مجوز را برای کافیشاپها بگیرد تا موسیقی اجرا کنند یا به پاساژها و بازارچهها، مجوز انجام فعالیتهای فرهنگی و موسیقی و تئاتر و ... را بدهند و برای آن، شیوهی کار را هم تعریف کنند. این، یک تمرین است که همهی اقشار اجتماعی درگیر فعالیتهای فرهنگی میشوند و برای آن هزینه میکنند و ضمن اینکه خودشان در تولید محتوای فرهنگی مشارکت میکنند از سویی دیگر بهعنوان مخاطب هم از آن محتوا بهره میبرند و در نتیجهی چنین وضعیتی، یک جنبش فرهنگی و هنری شهری شکل میگیرد که بخش بزرگی از شهروندان در آن حضور دارند. اما در شکل فعلی مردم به محاق رفته و مدیران شهری، جز مخاطب و تماشاچی بودن، نقشی برایشان قائل نیستند. در عین حال تولیدات فرهنگی سفارش مردم نیستند و براساس نیازشان هم تعریف نمیشود. این شیوه بهتر است که تغییر کند و همهی مردم مشارکت داشته باشند، به این شکل کار هم تداوم مییابد؛ چون مردم منافع حاصل از مشارکت خود را دیده و مسئولیت مراقبت از آن را هم میپذیرند ودر واقع دارند تمرین میکنند در شهر و جامعه مسئول باشند؛ همان چیزی که به آن مسئولیت مدنی میگوییم. در شکل فعلی، گاهی نقدهایی که به عملکرد شهرداری میشود نیز، مسئولانه نیست؛ چون خود مردم درگیر نشدهاند که مشکلات سر راه را بدانند. میتوان با مشارکت دادن مردم مسئولیتپذیری را هم به آنها آموزش داد. از طرف دیگر، در حوزهی فرهنگی، وقتی چیزهایی را با ذائقهی مسئولین شهر به خورد مردم میدهیم این فرصت را از مخاطب میگیریم که مسئولانه محتوایی را تولید یا انتخاب کرده و از این فرصت استفاده کند. در حوزههای دیگر هم نیاز است چنین رویکردی دنبال شود. در مباحث دیگر شهری از جمله ترافیک نیز همینگونه با عدم گفتوگو روبرو هستیم؛ مثلا شورای ترافیک، بدون اینکه با مردم و ذینفعان طرحهای خود وارد گفتوگو شود، تصمیمات خود را با سیمان و جدول و رفوژ و ... به مردم دیکته میکند. من معتقدم این شیوه باید کنار گذاشته شود.
اتفاقا دربارهی همین جشنواره که آن را مثال زدید شهرداری میگوید مشارکت و استقبال مردم خوب بوده است. این ارزیابی شهرداری را درست نمیدانید؟
منظورم این نیست بلکه میگویم یکسری پیمانکار با شهرداری همکاری کردهاند ولی شهرداری بهعنوان سفارشدهنده، نهادهای مدنی و صنوف اجتماعی و اقتصادی را بهعنوان سرمایهگذار، مجری و بهرهبردار وارد فعالیتها نکرده است. شهرداری از طریق پولی که از مردم میگیرد در شهر سرمایهگذاری میکند اما براساس سلیقهی مدیران شهرداری! در صورتیکه مردم میتوانند سرمایهگذاری و در تولید و انتخاب محتوا شرکت کنند و شهرداری و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هم، قوانین و ضوابط را بررسی و امور را تسهیل کنند تا اقشار مختلف بتوانند ایفای نقش کنند. موسسات خصوصی دارند کار فرهنگی انجام میدهند ولی مردم باید آن را سفارش بدهند. همین جشنواره تابستانی که آن را مثال زدم، در دو، سه سایت برگزار میشد در صورتی که باید در کل شهر پخش میشد و هرجای شهر را که میدیدید باید شور جشنواره برپا میبود. مردم خود باید برگزارکنندگان جشنواره باشند. معتقدم شهرداری میتواند این روند را بهبود بخشد.
چنین تجربهای که مدنظرتان است تا گروههای مختلف مردم برگزارکنندۀ جشنوارههای شهری باشند را در هیچیک از شهرهای کشور داریم؟
بله. جشنوارههای فصلی مناطق آزاد را نه شهرداری برگزار میکند و نه سازمان منطقه آزاد بلکه این نهادها فقط بر روند اجرای آن نظارت میکنند. بخش اقتصادی خصوصی در مناطق آزاد اقتصادی کار را انجام میدهند.
در شهر کرمان در هیچ دورهای بوده که چنین تجربهای را در برگزاری رویدادهای فرهنگی داشته باشیم؟
اتفاقا چند سال قبل، خود ما بههمراه برخی دیگر از شرکتهای خصوصی، جشنوارهی «شب، ستاره، کویر» را 40 شبانهروز برگزار کردیم و هیچ کمک مالی هم از شهرداری و نهادهای دولتی نگرفتیم بلکه شهرداری بهازای فعالیت ما خدماتی از جمله بهداشت و تنظیف سایتی که جشنواره در آن برگزار میشد را ارائه میکرد. در جریان آن جشنواره، ما به هیچجا هم بدهکار نشدیم، برنامه های آن رویداد، با توجه به شرایط، از جشنواره تابستانی امسال متنوعتر بود. البته آن جشنواره هم در یک نقطه متمرکز بود ولی کل شهر در جریان آن مشارکت داشت و بخش خصوصی فقط مارکتینگ آن را انجام داد.
چرا پس این شکل از برگزاری رویدادها تداوم پیدا نکرد؟ هیچوقت این موضوع را آسیبشناسی کردهاید؟
بله. این هم به سرنوشت همهی کارهای دیگری مبتلا شد که در این شهر انجام شده و ابتر مانده است چرا که همه میخواهند بهصورت مستقل خودشان اقدام کرده و از تجربههای موجود هیج بهرهای نبرند. ضمن اینکه بهنظر میآید شهرداری از جشنوارههایی شبیه جشنواره تابستانی، بهعنوان سایت تبلیغاتی میکند در صورتی که نباید اینطور باشد. رویدادهای فرهنگی باید بهعنوان یکی از ملزومات حوزهی شهر و شهرنشینی برای فعال شدن و پویا شدن جامعه بهرسمیت شناخته شود نه بهعنوان ابزار تبلیغاتی. شهرداری باید احساس کند شهر نیاز است که پویا شود و مردم باید در رویدادها مشارکت کنند.
این شکل برگزاری جشنواره که میگویید، از لحاظ اقتصادی هم برای شهرداری مقرون بهصرفه است؟
بله. من زمانی که در کمیسیونهای مختلف زیباسازی شهرداری کرمان عضو بودم یکی از ایراداتی به شهرداری میگرفتم این بود که مثلا چرا اگر دیوار خانهای زشت و بدمنظر است و یا وضعیت مناسبی ندارد، شما آن را رنگآمیزی میکنید؟ این، جزو وظایف شهروندی است. شهرداری وظایف شهروندان را انجام میدهد ولی وظایف خودش بر زمین میماند. چه لزومی دارد شهرداری اینچنین عمل کند؟ برایتان مثالی میزنم؛ در راستهی خیابان هزارویکشب باغ بزرگی وجود دارد که دیوار آن خراب است؛ شهرداری کرمان هر سال هزینه میکند و این دیوار را مرمت میکند. چرا شهرداری این کار را وظیفهی خود میداند؟ باید اگر قوانینی در این خصوص موجود است براساس آن، صاحب باغ را مکلف کند که دیوار را درست کند یا اگر قانونی وجود ندارد، ضوابط و آییننامههای لازم را تدوین وطی مراحل قانونی تبدیل به قانون و اعمال کند تا چنین مشکلاتی بهصورت ریشهای در شهر حل شود. مردم باید شهر را درست کنند و شهرداری آن را مدیریت کند. اما ما در شهرداری آنقدر درگیر کارهای اجرایی شدهایم که از آییننامههای مدیریتی غافل شدهایم. یک مثال دیگر: روبهروی موزه صنعتی، سمت چپ، یک باغ قدیمی بوده که آن را تخریب و تفکیک و در آن، چیزی درست کردهاند که به نظر من، از لحاظ معماری و شهرسازی ایراد دارد. در شهری که سابقهی تاریخی و فرهنگی دارد چنین اتفاقاتی دارد رخ میدهد و کسی ککش هم نمیگزد.
هیچگاه دربارهی این شیوهی برگزاری رویدادهای فرهنگی در شهر با مسئولان شهرداری صحبت کردهاید تا بدانیم احیانا موانعی بر سر راه آن میشناسند؟
دقیقا در آستانهی همین جشنواره تابستانی، این مسائل را گفتم اما در پاسخ، به خود من پیشنهاد دادند که بیا افتتاحیه جشنواره را شما برگزار کن یا بیا بخشی از جشنواره را اجرا کن؛ البته این لطف دوستان بود! گمان میکردند من درگیر این نوع مسائل هستم ولی گفتم در کاری که به آن باور ندارم مشارکت نمیکنم. چیزی که بد است برای همه و خود من هم بد است! من دنبال منفعت شخصی نیستم که انتقاد میکنم بلکه فکر میکنم وقت آن رسیده که برنامهریزی کرد تا مردم کمکم با یکدیگر و با مدیریت شهری تعامل کنند و جریانی بهوجود آید که قابل توقف نباشد. وقتی مردم همیشه در یک جریان مونولوگ تنها تماشاچی و یا شنونده باشند، انگیزه ها برای افزایش سطح مشارکت کم میشود.
بهجز جشنوارهها که به شیوهی برگزاری آن انتقاد داشتید؛ ممکن است بفرمایید بهطور کلی عملکرد فرهنگی شهرداری کرمان در این دو سال را چهطور ارزیابی میکنید؟
تمایل برای اینکه اتقاقات خوبی در شهر رخ دهد وجود دارد ولی معتقدم شهرداری باید به راهبردها فکر کند و در حوزههای مختلف راهبردهایی را تعریف و به مردم ارائه کند تا مردم بهصورت گروهی در شهر و اتفافات آن مشارکت کنند. شهرداری باید بپذیرد که مردم فقط شرکتها و موسسات نیستند بلکه تکتک افراد جامعه هستند. این، چیزی است که دیده نمیشود و فرصت فراهم نمیشود که مردم در فعالیتهای فرهنگی سهمی را بگیرند. راهبردهای پایدار برای توسعهی پایدار فرهنگی شهر کرمان یک ضرورت است.
رابطهی شهرداری با هنرمندان را در این دو سال چهطور میبینید؟ چهقدر به هنرمندان در تصمیمسازی و نقشآفرینی میدان داده میشود؟
من فکر میکنم شهرداری در این زمینه خیلی گزینشی دارد عمل میکند. علیالظاهر تعدادی از هنرمندان در همکاری با شهرداری هستند و برخی هنرمندان هم هستند که انگار قرار نیست به نظر آنها توجهی شود! من البته در این موضوع ایرادی نمیبینم. به هر حال سلیقهی مدیران شهری این است ولی بهطور کلی، این شکل تعامل با هنرمندان به نظر من صحیح نیست. از رفتار متوسط نتایج متوسط و از رفتار بد نتایج بد میگیریم. این که کاملا طبیعی است و هرچه اتفاقاتی که رخ میدهد را بهبود بخشیم و ارتقا دهیم، نتایج بهتر خواهد شد.
پیشنهادتان برای اینکه ارتباط بهتری بین شهرداری و هنرمندان برقرار شود چیست؟
شهرداری اولا خودش باید این موضوع را روشن کند که چه میخواهد و نیازهای فرهنگی شهر چیست؟ بعد، مشاورانی را انتخاب کند تا روشهایی را برای تامین این نیازها با این رویکرد که شهروندان مشارکت داده شوند پیدا کنند. شهرداری همچنین گزینشی عمل نکند و حرف همهی دلسوزان اعم از منتقدان را هم بشنود. اگر شهرداری اجازه دهد گردش آزاد، ایدهها، افکار و اطلاعات شکل بگیرد نتایج حتما بهتر خواهد بود.
شهرداری امسال رویداد حافظهی چوب را هم برگزار کرده است. نظرتان در اینباره چیست؟
من بخشی از آثار این رویداد را در کتابخانه ملی دیدم و برداشتم این است که چون شهرداری نتوانسته بود آنچه که میخواهد را از همان ابتدا بهروشنی برای خودش تعریف کند نتیجهی خوبی از این رویداد نگرفت. برخی از این آثار مثل کاردستی و هجو هنری هستند. کسی هم مقصر نیست؛ وقی با شتابزدگی بخواهیم کاری را انجام دهیم نتیجه همین میشود. در صورتی که میشد از قبل، شهرداری اهداف خود را مشخص کند، ایدههای هنرمندان را بگیرد و توسط مشاوران بررسی کند و حتی، قبل از اجرا، آثار را در ابعاد کوچک هم ببیند. اینکه یک زنجیر با چوب درست کنی نتیجهی خوبی برای یک جشنواره نیست. / الف
نظر خود را بنویسید