گروه فرهنگوهنرـ یک بانوی اهل شهرستان برازجان که هفت سال پیش فرزند نوجوان خود را در یک سانحهی تصادف از دست داد، در اقدامی خیرخواهانه با هدف ترویج فرهنگ کتابخوانی، یک کتابخانه را در مدرسهی محل تحصیل فرزندش برپا کرده و خود عهدهدار کتابداری در آن شده است.
به گزارش فردایکرمان به نقل از ایبنا، درست ۱۳ آذرماه ۹۱ بود که خبر تصادف مرگبار عبدالرحیم، شیرازه وجود مادر را در هم ریخت و او یک سال با دنیا و هر آنچه نامش زندگی بود، قهر کرد و تمام لذتهای دنیا را پشتِ در اتاقی تاریک گذاشت؛ اما عبدالرحیم در عالم خواب او همچنان حضور داشت و دائم از مادر گلهمند بود که چرا پروندهاش را از مدرسه گرفته و مانع از مدرسه رفتن او شده است.
شاید پیش از این بارها و بارها با کارهای نوعدوستانه و انسانی ایرانیان در سوگ عزیزانشان روبهرو شده باشیم؛ اما کمتر با کاری نظیر آنچه خانم «پولادی» برای زنده نگهداشتن نام و یاد نوجوان از دست رفتهاش انجام داده، برخورد کرده باشیم؛ او کتاب را برای تسکینِ نبودِ «عبدالرحیم» انتخاب کرد تا به سهم مادرانه خود زمینه را برای داناییافزایی «عبدالرحیمها»ی دیگر برای مسئولیتپذیری و نقشآفرینی در جامعه فراهم کند؛ اقدامی که نه تنها تحسینبرانگیز است، بلکه میتواند الگویی برای دیگران باشد.
«فرحناز پولادی» (مادر زندهیاد عبدالرحیم زاهدیزاده) با حمایت دلگرمکننده همسرش و همراهی مدیر و معلمان دبیرستان شهید بهشتی برازجان و برخی از دستگاههای دولتی، کتابخانهای به نام پسر جوانمرگش در سال 93 در این دبیرستان راهاندازی کرد. وی با هزینه شخصی 800 جلد کتاب درسی و غیردرسی با موضوعات علمی، تاریخی، روانشناسی، ادبیات، دینی و مذهبی برای تجهیز این کتابخانه تهیه کرد و خود بهعنوان کتابدار در این کتابخانه مشغول به فعالیت شد.
این کتابدار افتخاری و مادر داغدیده در خصوص انگیزه خود از راهاندازی این کتابخانه گفت: «پسرم به کتاب علاقه داشت و در کنار کتابهای درسی زیاد مطالعه میکرد. از این رو، تصمیم گرفتم با راهاندازی این کتابخانه کوچک راهش را ادامه دهم و از وقتی که این کتابخانه را راهاندازی کردم، روحم واقعا آرام شده و در میان کتابها و شادی بچهها، غمهایم را تا حدی فراموش میکنم».
پولادی ادامه داد: «امروز استقبال نوجوانان از کتاب و میزان مطالعه مفید آنها بسیار کم شده است. بنابراین بهدلیل ضعفهایی که در حوزه کتابخوانی وجود داشت و تاثیر مهم کتاب در زندگی انسانها، دوست داشتم برای فرزندان نوجوانم کاری در حوزه کتابخوانی انجام دهم. هرچند من پسرم را در نوجوانی از دست دادم؛ اما همه دوستان و همسن و سالهای او، فرزندان من هستند و اگر بتوانم کار مثبت و حرکت خوبی برایشان انجام دهم، بدون تردید قلب پسرم شاد خواهد شد و آرامش خواهد داشت».
وی درباره هدف خود از راهاندازی این کتابخانه و انجام فعالیتهای کتابداری در آن توضیح داد: «این کتابخانه با هدف کمک به دانشآموزان و دانشجویان نیازمند در تهیه کتابهای درسی، کمکدرسی و افزایش سرانه مطالعه در جامعه دانشآموزی و ارتقای سطح فرهنگی شهر تاسیس شد. پس از راهاندازی این کتابخانه بر این عقیده بودم که با خدمترسانی به دانشآموزان در حوزه کتاب و امانت آن میتوانم مفید واقع شوم. از همین رو، در سه سال اول بهصورت مستمر (به استثنای آذرماه که برایم تداعیکننده خاطرات تلخ نبودن عبدالرحیم است) بهعنوان کتابدار در کتابخانه حضور داشتم؛ اما از سال گذشته تاکنون پس از انتخاب 10 کتابدار از میان دانشآموزان تنها دو روز در هفته (دوشنبه و چهارشنبه) در کتابخانه حاضر میشوم و به فرزندانم کتاب امانت میدهم و در روزهای دیگر هم بهصورت شیفتی هر روز دو دانشآموز به کتابداری در زنگ تفریح میپردازند».
این مادر دوستدار کتاب در پایان یادآور شد: «با توجه به شرایط کنونی و آمارهای مایوسکننده در حوزه کتاب باید کاری کرد تا مردم و بهخصوص کودکان، نوجوانان و دانشآموزان با کتاب آشتی کنند. اقداماتی مثل هدیه دادن کتاب، گنجاندن زنگ مطالعه در میان ساعات مدرسه، تبلیغات و نشر و معرفی کتابهای خوب. من امروز در لبخند همه دانشآموزان و بچهها لبخند و شادی پسرم را میبینم. واقعا موفقیت و درس خواندنشان برایم لذتبخش است. امیدوارم روزی برسد که کتاب در سبد خرید روزانه هر ایرانی سهم قابل قبولی داشته باشد».
فرحناز پولادی یکی از مادران ایرانی است که تلاش کرد برای زنده نگهداشتن نام و یاد نوجوان از دست دادهاش کتابخانهای را به نام فرزندش در مدرسه محل تحصیل او در برازجان راهاندازی کند و با جاری ساختن رود کتاب خنکای دانستن را به روح نوجوانان برازجانی و همسن و سالان عبدالرحیمش هدیه کند. این اقدام فرهنگی میتواند تلنگری هم به جامعه و هم به مسئولان باشد که به نقش التیامبخش کتاب و آثار مثبت آن در تسکین دردهای پیدا و پنهان افراد اشاره دارد. / الف
نظر خود را بنویسید