اسما پورزنگیآبادی ـ سالهای زیادی بود که این مسافران فضایی وارد مدار زمین میشدند و در گوشهای از کرهی خاکی ما فرود میآمدند. خیلی از ما اما چندان جویای سرنوشت و حال و روزشان نبودیم و هیچوقت از خودمان و از دیگران نمیپرسیدیم چرا در حالیکه هرسال نزدیک به ۵۰۰ شهابسنگ به سطح زمین برخورد میکند، از این تعداد تنها ۵ عدد به دست دانشمندان میرسد؟ تعریف سادهای که اغلب از شهابسنگها ارائه میشود این است که قطعاتی از سیارکها یا ستارههای دنبالهدار هستند که وقتی با لایهی جوّ زمین برخورد میکنند، مشتعل شده و شبیه به یک ستاره دنبالهدار به نظر میرسند. در این وضعیت، اصطلاحا به آنها شهاب میگویند. این اجرام اما اگر از لایهی جوّ زمین عبور کنند و به سطح زمین برخورد کنند، شهابسنگ میشوند که اغلب آنها بهکار شناخت دنیا میآیند و برخی از آنها هم، مثل سنگهای زینتی و جواهرات، گرانقیمت هستند.
شهابسنگها دنیای غریب و عجیبی دارند ولی اگر تاکنون آدمهای دنیای شهابسنگها اغلب مجموعهدارها و پژوهشگرها و البته غارتگرها و دلالها بودند، الان وضع کاملا فرق کرده تا جایی که در همین کرمان ما کار به آنجا رسیده که بخشداری شهداد در حال بررسی است تا خروج شهابسنگها از منطقهی شهداد را از طریق دستگاه قضا پیگیری کند. موضوع شهابسنگها در کرمان برای خودش داستانی دارد و از زمانی سرخط خبرها قرار گرفت که فردی بهنام «حجت کمالی» شهابسنگهایش را رو کرد. شهابسنگهایی که او در کویرهای مختلف از جمله لوت پیدا و جمعآوری کرده و از اردیبهشتماه امسال در موزهای در برج آزادی تهران به نمایش هم گذاشته است.
کمالی کارشناس زمینشناسی و تور لیدر است و در گفتوگویی که با ایرنا کرمان داشته خود را اینطور معرفی کرده است: «از كودكی به جمعآوری سنگ علاقهی زیادی داشتم و همین علاقه من را به دنیای شهابسنگها كشاند. در طول فعالیتها و كاوشهای خود بیش از سه هزار شهابسنگ از نقاط مختلف ایران كشف و جمعآوری كردهام كه افزون بر 200 قطعه از آنها در بولتن جهانی شهابسنگ به ثبت رسیده است».
پس از معرفی کمالی و کارها و شهابسنگهایش در کرمان که طی دو، سه سال اخیر صورت گرفته، آدمهای بیشتری وارد دنیای شهابسنگها شدند. از جمله خبرنگارهای بیشتری. کمالی اما در گفتوگوهای رسانهای خود دو نکته را همواره مطرح میکرد؛ یکی اینکه شهابسنگهای ایران جدی گرفته شود و دیگر، آرزویی که برای راهاندازی موزه شهابسنگها آن هم در کرمان داشت: «درصدد راهاندازی نخستین موزه شهابسنگ هستم. از شهرهای مختلف كشور پیشنهاد تاسیس موزه شهابسنگ دارم، اما علاقهمند هستم این موزه در كرمان باشد و دلیل آن هم این است كه كرمان قطب شهابسنگ كشور و جزو 10 شهر شهابسنگی دنیا بهشمار میرود. جغرافیای كویری استان كرمان یكی از مناطق مهم سقوط شهابسنگها است كه تاكنون 240 شهابسنگ از این خطه در بولتن جهانی شهابسنگ ثبت شده است».
تلاشهای کمالی اما برای راهاندازی موزه در کرمان بینتیجه ماند تا اینکه تیرماه امسال خبر رسید که: «نخستین موزه تخصصی شهابسنگ ایران با بیش از یک هزار و ۲۰۰ قطعه شهابسنگ در مجموعه فرهنگی هنری برج آزادی افتتاح شد».
آنطور که از اظهارات کمالی برمیآید؛ موزه برجآزادی تاکنون توانسته پاتوقی برای پژوهشگران، دانشجویان و البته افرادی باشد که کنجکاوند تا این مسافران فضایی را از نزدیک ببینند.
محمدحسین یزدانپناه، بخشدار شهداد اما هفتهی گذشته در گفتوگو با «فردایکرمان» از نارضایتی از خروج شهابسنگهای لوت از منطقه سخن گفت. او اظهار کرد: «متاسفانه یکسری آثار توسط افراد غیرمسئول از منطقه خارج شده است؛ از جمله شهابسنگ که جمعآوری شده و الان در موزه برج آزادی تهران به نمایش گذاشته شده است. ما داریم ادلهی کافی را آماده میکنیم تا دربارهی کسانی که غیرمسئولانه دست به این اقدام زدهاند ادعای شکایت کنیم. باید مشخص شود با چه مجوزهایی این آثار را جمعآوری کردهاند. هنوز در حال اقدامات مقدماتی هستیم و متولی شکایت را باید معلوم کنیم که میراثفرهنگی باشد یا بخشداری یا مردم».
معین افضلی، مدیر پایگاه جهانی لوت در کرمان اما با این شیوهی مواجههی بخشداری با موضوع شهابسنگها موافق نیست و در اینباره در گفتوگو با «فردایکرمان» توضیح میدهد: «بهطور کلی باید بگویم که در زمینهی مسائل مربوط به شهابسنگ خلاءقانونی داریم. در 50 ، 60 سال گذشته شهابسنگهای زیادی از لوت خارج شده؛ اما آیا کسی تاکنون بررسی کرده که چه کسانی و چهطور این کار را انجام میدهند و شهابسنگها کجا رفته است؟ در چند سال اخیر اما، پایگاه جهانی لوت به این موضوع ورود کرده و بررسی زیادی هم در این زمینه داشتیم ولی متاسفانه در برخورد با این قضیه، با خلاءقانونی مواجهیم».
او با بیان اینکه برداشت و خروج سنگ و خاک و هرچیزی از لوت ممنوع است و دستگاههای قضایی و مبادی ورودی و خروجی استان نسبت به این موضوع حساسیت کافی را دارند، ادامه میدهد: «آقای کمالی برای جمعآوری این شهابسنگها تلاش زیادی کرده و وقتی ما از این ماجرا مطلع شدیم، با ایشان صحبت کردیم و او گفت که اصلا قصد فروش این شهابسنگها را ندارد. ما دو نگاه میتوانستیم به این موضوع داشته باشیم. یکی اینکه بگوییم با شخصی با هزار قطعه شهابسنگ روبهرو هستیم که میراثفرهنگی یا هر دستگاه دیگری میتواند آن را مصادره کند یا شخصی که براساس علاقهاش، تلاشهایی کرده و این شهابسنگها را پیدا و جمعآوری کرده و نگران سرنوشتشان هم هست».
او با بیان اینکه پایگاه جهانی لوت بهشدت نسبت به شهابسنگهای لوت حساسیت دارد، میگوید: «دربارهی شهابسنگهای آقای کمالی بررسی کردیم و نمونههایی از آن را به دستگاههای مختلف مثل زمینشناسی و دانشگاه و پایگاه ملی لوت و معاون میراثفرهنگی کشور فرستادیم. آقای کمالی آن زمان حرفش این بود که من تعداد زیادی از این شهابسنگها دارم؛ اگر اینها را از من بگیرید مشخصات علمیشان و اینکه از کدام نقطهی لوت پیدا شده را که نمیدانید و حالا اگر قروقاطی بشوند فایدهاش چیست؟ او اولین درخواستش این بود که موزهای را در کرمان برای نمایش این شهابسنگها تاسیس کنیم».
افضلی اظهار میکند: «اما متاسفانه هرچه تلاش کردیم نتوانستیم مکان مناسبی برای راهاندازی موزه شهابسنگ در کرمان پیدا کنیم. پیشنهادهایی مطرح میشد که هیچکدام به نتیجه نرسید. حتی درخواست راهاندازی موزه در کاروانسرای شفیعآباد را هم دادیم و همین الان هم اگر بخشدار شهداد چنین امکانی را فراهم کند، شهابسنگها به کرمان میآیند».
وی با بیان اینکه ایشان مجوز راهاندازی موزه را گرفته و روال قانونی را طی کرده است، میگوید: «حدود هزار، هزار و 200 قطعه شهابسنگ را آقای کمالی نگهداری میکند ولی شاید بیش از 10 هزار قطعه شهابسنگ در 50،60 سال گدشته از کشور خارج شده باشد. اینکه ما مسئلهی شهابسنگها را به تاسیس موزه در کرمان، شهداد یا تهران تقلیل بدهیم بهنظر من مشکلی را حل نمیکند. یکسری شهابسنگها الان در موزه برج آزادی دارد نگهداری میشود و این، به نظر ما بهترین راهکاری بود که در پیش گرفته شد ولی در این وضعیتی که داریم همهی دستگاهها باید دور هم بنشینند و فکری اساسی برای مسئلهی شهابسنگها بکنند».
وی یادآور میشود: «پایگاه لوت برای جلوگیری از خروج شهابسنگها تمام تلاش خود را میکند ولی همچنان افراد سودجو ورود میکنند؛ اما با دو نفر نیرو و این امکانات محدود مگر میتوانیم کل این عرصهی بیابانی را محافظت کنیم؟».
حجت کمالی هم اظهارات بخشدار شهداد را در «پایگاه خبری فردایکرمان» خوانده و بابت این اظهارات بخشدار دلخور هم شده و میگوید: «من 15 سال برای جمعآوری شهابسنگهایی که دارم زحمت کشیدم. هم کار جمعآوری و هم ارسال به آزمایشگاه و آنالیز این شهابسنگها هزینههای بسیار سنگینی برای من داشته. من میتوانستم طی این سالها شهابسنگهایم را بفروشم. هیچکس هم متوجهی آن نمیشد. ولی من عاشق شهابسنگها هستم و این کار را نکردم و در عوض تصمیم گرفتم برایشان موزهای راهاندازی کنم. در کرمان چهقدر این در و آن در زدم که مکانی برای نمایش شهابسنگها در اختیارم بگذارند، نتیجهای نداد. به من پیشنهاد راهاندازی موزه شهابسنگ در آبانبار گنجعلیخان را دادند ولی گفتند حق بلیتفروشی نداری! بهجایش چای و کلمپه بفروش که درآمد داشته باشی! من بارها و بارها پیگیری کردم تا در شهداد این موزه را راهاندازی کنم. میتوانید همین را از مسئول میراثفرهنگی شهداد بپرسید. چند مکان را به من پیشنهاد دادند که مخروبه بود و امکان راهاندازی موزه نداشت. حتی پیشنهاد دادم زمینی به من بدهند تا خودم موزهای را تاسیس کنم. ولی همین کار را هم نکردند تا اینکه مجبور شدم به تهران بروم و خوشبختانه موزه برجآزادی راهاندازی شد. حالا آیا منصفانه است که بخشدار شهداد اینطور با قضیه برخورد میکند؟».
او در ادامه توضیح میدهد: «من در ایران موضوع شهابسنگ را به مردم شناساندم. الان از خود بخشدار میپرسم: چرا در مدتی که در منطقه بوده یک شهابسنگ کشف نکرده است؟ چرا مردم محلی شهابسنگ پیدا نمیکنند؟ مگر شهابسنگ پیدا کردن کار سادهای است؟ من با هزار سختی این کار را انجام دادهام و هیاهو هم کردم که جلوی خروج شهابسنگها از کشور گرفته بشود؛ همهی شهابسنگهایم ثبت شده بود و مشتریهای خوبی هم داشت ولی نفروختم. بهجای آن، دنبال معرفی آن رفتم و هیاهو کردم تا شهابسنگهای کشور بیش از این غارت نشود؛ حالا میگویند فردی غیرمسئول هستم که شهابسنگها را از شهداد خارج کردم؟».
کمالی در پاسخ به این پرسش «فردایکرمان» که چه تعداد از شهابسنگهای موزه برجآزادی از بیابان لوت است؟ میگوید: «همهی این شهابسنگها که متعلق به استان کرمان نیست. حدود 15 تا 20 درصد از کل شهابسنگهای موزه مربوط به لوت هستند. مابقی را از طبس، خراسان جنوبی، یزد، دامغان و ... دیگر مناطق ایران بهدست آوردهام».
در عینحال، او هنوز هم تمایل و حتی آرزو دارد موزهای از شهابسنگ در کرمان دایر کند: «اگر مکانی مناسب در شهداد یا در شفیعآباد در اختیارم بگذارند؛ مکانی که امنیت کافی برای ایجاد موزه داشته باشد یا اگر ندارد، نیروی انسانی برای حفاظت از موزه را تامین کنند، من کاملا آمادگی دارم تا چنین موزهای را راهاندازی کنم؛ اما نه برای بخشداری شهداد بلکه برای همهی مردم».
او این نگرانی افضلی مدیر پایگاه جهانی لوت را هم تایید میکند؛ اینکه خلاءقانونی در مورد مسائل مربوط با شهابسنگها وجود دارد: «هیچ قانونی دربارهی شهابسنگها نداریم و مشخص نیست که شهابسنگی که پیدا میشود متعلق به کیست. در دنیا اما روال این است هرکسی شهابسنگی پیدا کرد متعلق به خود اوست. با این وجود، من شهابسنگهایم را در موزه و برای همه به نمایش گذاشتهام».
او که به گفتهی خودش مجوز کلکسیونرداری شهابسنگ را از میراثفرهنگی دارد، در پاسخ به «فردایکرمان» که چالش خروج قاچاقی شهابسنگ از کشور چهقدر جدی است میگوید: «خیلی. هنوز خارجیها با خودروهای شخصی خود وارد ایران میشوند و شهابسنگهای زیادی را خارج میکنند و کسی هم خبردار نمیشود و شک نکنید که افراد زیادی هم در استان و در کشور هستند که در خانههایشان شهابسنگ دارند و کسی هم از آن خبری ندارد. خبر هم بشوند، در کشور قانونی وجود ندارد که بتوان با آن برخورد کرد. من اما داوطلبانه جلو آمدم و موزهای برای شهابسنگهایم راهاندازی کردم. کسانی که هزاران هزار قطعه از شهابسنگ را از کشور بهغارت میبرند را نمیبینند بعد برای من که صادقانه و کاملا قانونی دارم در این زمینه کار میکنم خط و نشان میکشند».
حالا در چنین شرایطی، به نظر میرسد استان باید دست بهکار شود تا برای دو مسئله فکری اساسی بکند: یکی غارت شهابسنگها توسط سودجویان و دیگری تاسیس موزهای در کرمان که آرزوی خیلیهاست. / الف
نظر خود را بنویسید