پروین میرزاحسینی ـ حجتالاسلام والمسلمین علیدادیسلیمانی، نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه کرمان معتقد است مردم باید احساس کنند که مطالعه برای آنها سود دارد تا به این سمت گرایش پیدا کنند. خودش اما اهل مطالعه است و روزانه دو تا سه ساعت از وقتش را به مطالعه اختصاص میدهد. با او، دربارهی کتاب و کتابخوانی گفتوگویی انجام دادم که در ادامه میخوانید:
لطفا دربارهی اهمیت و ارزش مطالعه در دین مبین اسلام بفرمایید.
یکی از ارزشهای جدی اسلامی و از مطالبی که در خصوص آن آیات و روایات فراوانی داریم، بحث این است که یک آدم مسلمان باید اهل مطالعه باشد و به علم خودش بیفزاید، در اسلام هم چیزی به اسم اینکه جایی متوقف شود و فارغالتحصیل بشویم معنا ندارد بلکه سیر علمی یک فرد را که با مطالعه مقدور و میسور است از ابتدای زندگی تا انتهای عمرش ادامهدار است و انسان، در هر سنی و هر سالی همیشه نیاز به مطالعه دارد و همیشه در نگاه دینی و جهانبینی اسلامی آدم باید خودش را بهروز کند، مطالب جدید را بفهمد، از دنیای اطرافش اطلاعات جدی داشته باشد و در نگاه دینی در یک کلمه بخواهیم بگوییم، مسلمانِ آگاه به زمانِ مطلع از اطراف و اکناف خودش و متخصصِ در حداقل یک فن، این مسلمان قابل احترام و تکریم است؛ این هم به دست نمیآید جز اینکه آدم مطالعه داشته باشد با کتاب مانوس باشد و رفیق جدی خود را کتاب و مطالعه قرار دهد.
خود شما با توجه به مشغلهی کاری که دارید روزانه چند ساعت مطالعه میکنید؟
ما خوشبختانه مقداری زندگیمان متفاوت است، یعنی به شکلی است که با مطالعه عجین شده و مجبوریم مطالعه کنیم، شاید همهی آن هم اختیاری نباشد زیرا هر وقت میخواهیم صحبت کنیم یا روی مسالهای نظر بدهیم باید قبل از آن مطالعهای داشته باشیم. بهخصوص روزهای جمعه که بحث خطبههای جمعه است باید حداقل شش تا هفت ساعت روی هر خطبه مطالعه کنیم. در طول هفته در سمینارها و نشستهای مختلف حضور پیدا میکنیم باید قبل از آن مطالعهای داشته باشیم. هر وقت به کرسی درس حاضر میشویم باید قبل از درس مطالعه کنیم. یعنی بخشی از زندگی ما با مطالعه عجین شده، مجبوریم مطالعه کنیم و شاید ارزش آن زمانی بیشتر باشد که آدم این اجبارها را نداشته باشد و بتواند مطالعه کند و اهل مطالعه باشد. بهصورت طبیعی اگر بخواهیم حساب کنیم حداقل در یک هفتهی کاری اگر بخواهیم به همین کارهای معمولی خودمان برسیم باید در روز دو تا سه ساعت مطالعهی جدی داشته باشیم.
خارج از مطالعاتی که باید داشته باشید برای خطبههای نماز جمعه یا نشستهایی که دعوت میشوید، بیشتر به چه کتابهایی علاقه دارید؟
یک بخشی از مطالعهی ما بهصورت طبیعی راجع به تخصصمان در بحثهای کارشناسی دین است که جای خودش محفوظ است، یک بخشی از مطالعهی ما با توجه به مسئولیتمان مطالعهی اجتماعی، سیاسی است، یک بخشی از مطالعهی ما هم برای اینکه بتوانیم خود را بهروز کنیم و با روز همیشه نزدیک باشیم و فاصله نگیریم مطالعهی دنیای اطراف خودمان، دستاوردهای جدید و خلاقیتهای بشر است. لذا اگر بخواهیم مطالعهی ما را سرجمع دستهبندی کنیم یک بخشی در حوزهی دینی، درسی و تخصصی خودمان است یک بخشی در حوزهی مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه است، یک بخشی از مطالعهی ما هم در بهروز شدن یک آدم است که در اطرافش چه میگذرد.
آخرین کتابی که خواندید چه بوده؟
آخرین کتابی که خواندم، کتابی است درخصوص خبرنگاری که 10 روز تلاش کرده در (گروه) داعش بهصورت قانونی ورود کند و خاطرات 10 روزهاش را بنویسد. کتاب «10 روز با داعش» آخرین کتابی است که خواندم.
حاجآقا، به شعر و کتابهای شعر هم علاقه دارید؟
باز هم چون ما یک بخشی از کارمان موعظه است و میخواهیم گاهی با اقشار مختلف صحبتی بکنیم و یکی از محورهای اصلی در موعظه، اشعار است مخصوصا شعرهایی که میتوانند یک مطلب خیلی مهمی را بهراحتی و با یک زبان ساده بیان کنند، لذا خیلی علاقه به شعر داریم و معمولا سعی میکنم شعرهای برجسته و مهم را حتما جایی بنویسم و داشته باشم.
به شاعر خاصی علاقه دارید؟
اشعار شخصیتهایی مانند حافظ، سعدی و شهریار که در این زمینهها شعر سرودند بیشتر اشعارشان مورد توجه من است. ضمن اینکه بعضی از عرفا مانند حضرت امام(ره) نیز شعرهایشان برای من جالب است و دیوانهای آنها را گاهی مطالعه میکنم.
چه کتابی مطالعه کردید که روی شما بیشترین تاثیر را گذاشته؟
من از قرآن که کتاب آسمانی است حقیقتا تاثیر هیچ کتابی را بیشتر نمیبینم، کتابهایی که در همین راستا هستند در بخش دینی مانند نهجالبلاغه، نهجالفصاحه و کتابهایی که حرفهای معصوم است در اولویت یک است. بعد از حضرات معصومین، من کتابهای شهید مطهری را کتابهای خیلی مناسبی میبینم برای اینکه حداقل روی خودم تاثیر بگذارد.
برای افزایش سرانه مطالعه شما چه پیشنهادی دارید؟
من فکر میکنم یک اشکالی در جامعهی ما وجود دارد که باید این اشکال را برطرف کرد، هر معلولی یک علتی دارد، اینکه سرانهی مطالعه مقداری کم است باید به ریشهی آن بپردازیم، ریشهاش این است که مردم باید این را که چرا مطالعه برای آنها سود دارد حس کنند، تا حس نکنند مطالعه نمیکنند. در فضای مجازی الان تعدادی از جوانها موبایلشان را که به دست میگیرند مطالب زیادی را در آن میبینند و در واقع مطالعه میکنند، زیرا فکر میکنند به این نیاز دارند و نیاز روحی و روانی آنها است که باید نگاه کنند. اگر همین حس را بشر نسبت به کلیت کتاب و مطالعه هم پیدا کند، غالب وقت فراغتش را صرف مطالعه میکند. ما باید کاری کنیم این حس در مردم تقویت شود. این حس مقداری ضعیف شده است.
چه سازمان و نهادی و به چه شکل باید این کار را انجام دهند؟
فکر میکنم این مثل یک بستهای است و باید این بسته آماده شود، یکی نهادهای تصمیمگیر دربارهی کتاب هستند که آن نهادها باید هر کدام کار خودشان را انجام دهد، ارشاد به اندازهای که میتواند باید کار خودش را انجام دهد، سازمان تبلیغات و کتابخانهها، باید بسته را فراهم کنند تا مردم مطالعه کنند. از یک طرف هم رسانهها و صدا و سیما باید بهصورت مناسب تبلیغ کنند تا افراد احساس نیاز به کتاب بکنند اگر احساس نیاز اتفاق نیفتد کسی به سمت مطالعه نمیرود. مثل یک آدم تشنه است، آدم تا تشنه نشود آب نمیخورد، اگر کسی نسبت به مطالبی که با ذائقهاش، با هر فکری و تخصصی، احساس نیاز به مطالعه بکند حتما دنبال آن راه میافتد. لذا هر کدام از دستگاههای متولی کتاب باید تسهیلاتی را فراهم کنند و تبلیغات مناسب انجام دهند تا احساس تشنگی در مردم ایجاد شود و آن زمان سرانهی مطالعه حتما بالا میرود. /پ
نظر خود را بنویسید