محمد لطیفکار ـ نمیدانم تا بهحال چند بار مراسم جشن سده را در کرمان از نزدیک تماشا کردهام، اما میدانم هرسال پس از پایان مراسم، یک حس گنگ و ناشناخته، تمام وجودم را فرا گرفته است. انگار گمشدهای دارم که در زوایای پنهان این آیین قدیمی مخفی شده، و برای لحظاتی آن را پیدا میکنم. شاید برای همین است که از تماشای این مناسک تکراری و یکنواخت خسته نمیشوم، و باز هم هر سال، از دو، سه روز مانده به دهم بهمنماه، به انتهای خیابان مهدیه در کرمان سر میزنم تا خرمن هیزمها را که هر سال متولیان مراسم در مقابل باغچهی بداقآباد آماده میکنند ببینم.
هموطنان ارجمند زردشتی که در تعداد اندکی از شهرهای ایران، متولی برگزاری این جشن هستند، در این ایام تلی عظیم از هیزم فراهم میکنند تا موبدان پس از انجام یک نیایش مخصوص؛ این تودهی هیزم را آتش بزنند. آتشی که به قول نیاکان ما، سرما را از محیط طبیعی زندگی ما میتاراند؛ و فضا را مهیای آمدن بهار میکند.
این مراسم اما آنطورکه عنوان میشود، و شاهد برگزاری آن هستیم با یک جشن در معنای درست کلمه، تفاوت دارد، و بیشتر به برگزاری یک آیین و مناسک ویژه شباهت دارد. از نظر شکل ظاهری برگزاری این مراسم، از اطلاعرسانی تا تامین جا برای مهمانان و تماشاگران، همه ساله همهچیز در نهایت امساک و حداقلی است. حال آنکه در سالهای اخیر که موضوع گردشگری فرهنگی اهمیت زیادی یافته است، قاعدتا اینگونه آیینها باید بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرند.
مراسم سدهسوزی در کرمان از جنبهی دیگری هم اهمیت ویژه دارد؛ تا آنجا که میدانم این مراسم تنها در سه شهر یزد، تهران و کرمان (بجز مناطق روستایی که قصهی جداگانهای دارد) برگزار میشود. با این توضیح که این آیین در کرمان ابعاد گستردهتری هم دارد، که در نتیجه این رسم کهن، میتواند امروز به عنوان یک سرمایهی اجتماعی در جهت توسعهی گردشگری استان به کار گرفته شود، کاری که تا کنون از آن غفلت کردهایم. /پ
17803
یادداشت محمد لطیفکار
نظر خود را بنویسید