محمد لطیفکار - غروب شنبه هفدهم شهریورماه، یک روز ماندگار در تاریخ فعالیتهای فرهنگی و هنری کرمان است. کتاب ارزشمند «ناموران کرمان»، شامل عکسهای مظفر طاهری(عکاسباشی) از اهالی فرهنگ و هنرکرمان در دههی هفتاد، رونمایی شد.
اگرچه جمعیتی که به این مراسم آمده بودند به اندازهی مورد انتظار خالق این اثر ماندگار نبود، و اقای عکاسباشی کرمان، وقتی پشت تریبون رفت، از این بابت از مردم گلایه کرد و اشک ریخت، اما بهگمان من که در بسیاری از اینگونه جلسات شرکت کردهام، تعدادی از علاقهمندان و اهالی فرهنگ و هنر کرمان که برای این رونمایی آمده بودند و در محوطهی با صفای موزه صنعتی جمع بودند، واقعا چشمگیر بود.
مراسم خیلی خوب برگزار شد، و فضای محوطهی موزه پر از موسیقی دلنواز گروه ارفع شده بود. سخنرانیها و معرفی کتاب حکایتی ویژه دارد که در این مجال کوتاه، فرصتی برای بیان آن ندارم. بهخصوص که سخنرانی مظفر طاهری پر از اشک و حسرت و لبخند بود، و البته معتقدم این گلایهی ایشان باید کالبد شکافی هم بشود.
بهگمان من، شاخص این برنامه اما، خود مظفر طاهری بود؛ ضمن اینکه میزبان اصلی بود، حتی لحظهای از عکاسی کردن دست برنداشت! پیشتر این شیوهی او را در مراسم شب مفرغ که از او تجلیل شد، آزمودهام. آن شب هم فقط عکاسی میکرد؛ گویا مراسم ویژهی تجلیل از خودش را بهکلی فراموش کرده بود!
در واقع، عکاسی کردن چنان با شخصیت و منش مظفر طاهری در هم آمیخته است که از او یک چهرهی متفاوت ساخته است. علاقهی او به عکاسی نهتنها عادی و معمولی نیست؛ که منحصر بهفرد، کاملا عاشقانه و حتی مجنونوار است. همین هم او را بهشدت دوست داشتنی و یگانه کرده است.
او در هر نشست فرهنگی که با انتخاب خودش حضور مییابد، بدون وقفه با چند دوربین، مشغول تهیهی فیلم و عکس از مراسم و آدمها میشود، و هیچچیز هم از چشم تیزبین او دور نمیماند.
تصور میکنم آرشیو عظیم او را تا بهحال کسی ندیده است و در شگفتم که چگونه این حجم عظیم را میتواند ذخیره سازی، ساماندهی و نگهداری کند. همهی اینها از او یک استاد، هنرمند و مرد مهربان به نام عکاسباشی کرمان ساخته است. شرح این مراسم در مجال این قلم نیست. باشد، شاید وقتی دیگر... به جناب عکاسباشی شهرمان، برای همهی کوششهایی که انجام داده و باز هم انجام خواهد داد، از صمیم قلب خسته نباشید میگویم.
نظر خود را بنویسید