فردایکرمان – مینا قاسمی: چیزی به ورودمان به هشت ماهگی چیرگی ویروس کرونا بر کشور نمانده و قرنطینه و در خانه ماندن جای خود را به انجام فعالیتهای روزانه اما با رعایت پروتکلهای بهداشتی داده است. پاییز در راه است و سایهی سرد ویروس کرونا همچنان وجود دارد؛ اما اندکاندک، شهر دارد زمزمههای از سرگیریِ فعالیتهای فرهنگی و هنری را به گوش میشنود و چیزی نمانده که آن را به چشم هم ببیند. جشنوارههای هنری و اجتماعات فرهنگی با اخذ مجوز از ستاد ملی کرونا برنامهی برگزاری دارند و یکی، دو هفتهای است که کلاسهای آموزشی هنری نیز مثل سابق در حال تشکیل شدن هستند که اداره و برنامهریزی یکی از همین مجموعههای آموزشی را محسن مجیدی، منتقد و مدرس سینما در گذشته در حوزه هنری استان بر عهده داشت. او طی یکی، دو هفتهی گذشته با اعلام برگزاری جلسات «گپ فیلم»، خبر از جان دادن به روزهای گذشتهی برگزاری این جلسات را داد. این نویسنده، پژوهشگر و فیلمساز که بخش زیادی از فعالیتهای حرفهای و روزانهی خود را به تدریس سینما اختصاص داده است و در حال حاضر مسئولیت مدیریت گروه دپارتمان سینمای مرکز علمی – کاربردی الماس هنر کیمیا را بر عهده دارد، بیشترین خسارتی را که کرونا به او وارد کرده را مربوط به حرفهاش دانست و برگزاری جلسات حضوری سینمایی را نوعی شروع برای حرکت دوباره ذکر کرد. در اینباره در گفتوگو با فردایکرمان گفت: «بالاخره باید از یک جایی شروع کرد! نمیشود که با در خانهماندن و قرنطینه کردن خودمان را تسلیم کرونا کنیم. شاید این ویروس سالهای سال بخواهد بماند. آخرش چه؟». وقتی از او دربارهی روزهای قرنطینهاش پرسیدم و گفتم در آن روزها مشغول انجام چه کاری بودید و کدام وجه از تاثیرات غلبهی این ویروس بر حرفه، ذهن و روان و حتی زندگی روزمرهی شما بیشتر اذیتتان کرد؟، پاسخ داد: «واقعا اگر بخواهم از روزهای کرونایی بگویم که بیشتر مرا اذیت میکند، فرهنگ نابهسامانی است که قبل از کرونا در تفکرات مردم ما وجود داشت و حالا با آمدن کرونا بهانههای بیشتری برای شانه خالی کردن از مسئولیتهایشان به دست آوردهاند».
وی افزود: «وگرنه در قرنطینه ماندن برای من هم مثل بقیهی مردم گذشت. من هم فشارهای روحی و روانی ناشی از غلبهی این ویروس را احساس کردم و اگرچه توانستم در این مدت بیشتر بنویسم و در فراغتی که به دست آورده بودم نمایشنامه و داستان کوتاه نوشتم، اما از آنجا که جریان طبیعی زندگیام به هم ریخته بود، به هرحال یک رخوت و کسالتی را تجربه کردم که باعث شد تمام اوقاتم هم مفید نباشد و گاهی، اوقاتم به بطالت و کسالت میگذشت. اتفاقا در یکی از داستانهای کوتاهم هم ردی از اثر کرونا هست و حتی در نوشتن من هم وارد شده است. اما به هرحال، کار اصلی من تدوین و آموزش هنر سینما است و من تاثیر کرونا را بر حرفهام بیش از هرچیز دیگری احساس کردم و از برخی جهات واقعا اذیت شدم».
این کارشناس ارشد پژوهش هنر ادامه داد: «برایم دردآور بود وقتی دیدم سیستم آموزشی ما به خاطر کرونا وارد سیستم مجازی شد، چون به خاطر این مسئله، آموزش سینما به شدت ضربه دید که نتایج آن را به عینه در مراکز آموزشی دیدیم. واقعا اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، (که متاسفانه این ترم یعنی در ترم پاییز هم ادامه پیدا کرده است)، ممکن است یک ضعف آموزشی شدیدی در کشور ما با شرایط فرهنگی کنونیمان ایجاد شود، به ویژه در رشتهی هنر. متاسفانه استفاده از امکانات مجازی هم دردسرساز است. در یک لایو اینستاگرامی یک ساعته، چهار پنج دفعه ارتباط ما قطع میشود. هنرجویان هم ممکن است اینترنت نداشته باشند یا حتی موبایل هوشمند نداشته باشند ولی به نظر من اینها همه انگار بهانههایی است برای کار انجام ندادن! درواقع این فضای مجازی که به این شکل ناقص است و زیرساخت آن وجود ندارد، بهانهی خیلی خوبی شده که بگوییم نمیخواهیم کار کنیم».
مجیدی در ادامه با بیان اینکه آموزش مجازی دارد به حرفهی نیروی کار آینده آسیب میزند، تشریح کرد: «اصولا هنرمندان ما، شاید، اغلب، تئوریگریز باشند و میخواهند با راههای عملی و آسان، دست به تولید آثار هنری بزنند چون کار توام با سواد تئوری برایشان سخت است و تاثیر این امر در آموزش، به شدت با پیشزمینهی فرهنگی کنونی ما، مشهود است. این مسئله برایم دردآور بود، چون هنرجو و دانشجو، آنچنان که باید و شاید در کلاس مجازی حضور پیدا نمیکرد و آزمونهایی هم که برگزار میشد، درست به همین علت، چندان قابل اتکا نبودند. آزمونها به نحوی برگزار میشد که دانشجو در منزل نشسته بود و امتحان میداد و کسی بالای سر او نبود (که ای کاش نظارت خانوادهها بر این امر بیشتر میشد)، و در فرهنگ نابهسامان ما، این امر ممکن بود امکان سو استفاده از موقعیت را بدهد. کرونا واقعا برایم از این نظر بد بود و همیشه پیش خودم میگویم ای کاش کرونا زودتر سایهاش را از سر ما بردارد».
این منتقد سینما اضافه کرد: «اینکه آموزشها محدود شده و ساعات کلاسها در مقایسه با کلاسهای حضوری کمتر شده، یک مسئله است، اما یک مسئلهی دیگر زمینهی فرهنگی ما است که واقعا همیشه میخواهیم چیزهایی را به دست بیاوریم که شاید حق ما نباشد. هنرجویان فکر میکنند فیلمسازی خیلی ساده است و اگر دوربین را روشن کنند و فیلم بگیرند فیلمساز میشوند. متاسفانه در مورد رشتههای هنری پیشفرضی وجود دارد که فکر میکنند به راحتی میتوان به آن دست پیدا کرد. درصورتی که برای کسی که مثلا رشتهی مهندسی میخواند، این پیشزمینهی فکری وجود دارد که برای اینکه مهندس شوم، باید کلی درس بخوانم، یک عالمه فرمول بخوانم و شبهای زیادی را بیدار باشم تا بتوانم در آن رشته مهارت پیدا کنم. ولی در مورد هنر در فرهنگ ما چنین تفکری اصلا وجود ندارد! برای همین است که میگویم رشتههای هنری در معرض آسیب بیشتری هستند. متاسفانه هنرجویان هم با همین سهلانگاری، مدرک آموزش عالی را هم میگیرند که سندی است مبنی بر اینکه من کارشناس این رشته هستم و با همان دانش اندک وارد کار میشوم و در این امر هم مدعی هم هستم! الان دیگر با این وضعیت همان مقداری هم که در آموزش حضوری در کنترل عوامل که حضور پیدا کنند، که مقالهای نوشته شود، یا کتابی خوانده شود هم وجود ندارد. هنرجو میتواند به راحتی مدرک کاردانی و کارشناسی سینما را بگیرد بیآنکه یک خط کتاب خوانده باشد. اگر این وضعیت چند سال طول بکشد، دانشآموزانی که در این سیستم آموزش میبینند به لحاظ تئوری بیشتر آسیب میبینند و این وضعیت بین فارغالتحصیلان و ترم جدیدیها همهشان در یک سطح وجود دارد. واقعا این آفت فرهنگی باید در بنیاد ما اصلاح شود و واقعا از موقعیت سو استفاده نکنیم و حداقل دلمان به حال خودمان بسوزد. اول باید مسائل فرهنگی ما اصلاح شود تا رفتنِ کرونا».
وی گفت: «تقریبا از هفتهی گذشته برگزاری کلاسهای حضوری «گپ فیلم» را آغاز کردیم چون من معتقد هستم بالاخره باید از یک جایی شروع کرد. الان دیگر مردم ما نسبت به کرونا آشنا هستند و پروتکلها را میشناسند. پس، حالا که به اهمیت موضوع هم پی بردهاند میتوان از آنان دعوت کرد که بیایند و در مجامع فرهنگی شرکت کنند. اینکه دور هم جمع شویم و تبادل اندیشه کنیم، واقعا لازم است. ما نباید تسلیم این فضای کرونایی شویم. به هرحال، همهی بیماریها از یک جایی شروع شدند و هنوز هم هستند. سرماخوردگی، آنفولانزا و هزار جور مریضی دیگر هنوز هست و آدمها با اینها سازگار شدند. ما هم باید با ویروس کرونا سازگار شویم و به کارمان برسیم! اینکه بنشینیم در خانه و در قرنطینه باشیم تا اینکه یک روزی این ویروس برود، فکر نمیکنم کار درستی باشد. باید این ویروس را بشناسیم و با آن روبهرو شویم و با شیوهی خود با آن تعامل کنیم تا بتوانیم کارمان را انجام دهیم». /م
نظر خود را بنویسید