فردایکرمان ـ محمد لطیفکار: درست همین هفته که همهی اذهان و نگاهها متوجه بیماری و درگذشت زندهیاد استاد شجریان بود، عزیز دیگری از خانوادهی بزرگ هنر ایران به دلیل سکتهی مغزی روانهی بیمارستان شد. اگرچه خوشبختانه خطر از دامان هنرمند گرانمایه احمدرضا احمدی رفع شده، اما دریغ است اگر او را فراموش کنیم.
خانواده این شاعر و نویسندهی ارزشمند اعلام کردهاند به دلیل شرایط کرونا، در منزل تحت نظر است و رسیدگیهای پزشکی در منزل انجام میشود.
احمدرضا احمدی اگرچه متولد کرمان است، اما از دورهی دبیرستان تا کنون که به هشتادسالگی رسیده در تهران زندگی میکند. او علاوه بر شعر که در این رشته صاحب سبک و از چهرههای ماندگار است، در زمینهی نویسندگی برای کودکان، سینما و نقاشی نیز کارنامهی پرباری دارد.
هرچند به این هنرمند باید به عنوان چهرهی ملی نگاه کنیم، اما کرمانیها به او نگاه ویژهتری دارند و به او به عنوان هنرمند بزرگ هماستانی افتخار میکنند. او در هنر به مثابه یک چشمهی جوشان لایزال و زاینده است. یک دریا و اقیانوس بیانتهاست. برای سلامتی احمدرضا احمدی عزیز دعا کنیم.
در ادامه، یکی از هزاران شعرهای او را به پیوست میآورم. بخوانید و لذت ببرید.
مرا نکاوید
مرا بکارید
من اکنون بذری درستکار گشتهام
مرا بر الوارهای نور ببندید
از انگشتانم برای کودکان مداد رنگی بسازید
گوشهایم را بگذارید
تا در میان گلبرگهای صدا پاسداری کنند
چشمانم را گل میخ کنید
و بر هر دیواری
که در انتظار یادگاری کودکیست بیاویزید
در سینهام بذر مهر بپاشید
تا کودکان خسته از الفبا
در مرغزارهایم بازی کنند
مرا نکاوید
واژه بودم
زنجیر کلمات گشتم
سخنی نوشتم که دیگران
با آرامش بخوانند
من اکنون بذری درستکار گشتهام
مرا بکارید
در زمینی استوار جایم دهید
نه در جنگلی که زیر سایهی درختان معیوب باشم
جای من در کنار پنجرههاست / الف
نظر خود را بنویسید