فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: از سال 64 که در رشتهی صنایعدستی وارد دانشگاه شده تا امروز، بهطور پیوسته در کار هنرهای دستی بوده است. تخصص اصلی او، قلمزنی رو مس است اما در کنار آن، نگارگری و تذهیب را هم انجام میدهد. از استادان و هنرمندان بهنام صنایعدستی کرمان است که تجربهی راهاندازی و مدیریت دو کارگاه قلمزنی و نگارگری و تذهیب در اصفهان را هم دارد. او، از سال 74 از اصفهان به کرمان برگشته و از آن زمان تاکنون، مشغول به تدریس در دانشگاه کرمان است و البته، در طی همهی این سالها، هیچگاه هم دست از خلق آثار هنری نکشیده است و به گفتهی خودش، بعد از 35 سال همنشینی با صنایعدستی، با گوشت و پوست و خون مسائل این حوزه را درک کرده است.
مهران رضاپور، اکنون رئیس هیات مدیره انجمنی است که در پی دغدغههای خود او و برای نخستینبار در استان، در اتاق بازرگانی کرمان متولد شده و قرار است به امورات هنرهای دستی سنتی بپردازد. این انجمن، پانزدهم مهرماه امسال کار خود را بهطور رسمی آغاز کرده و دیگر اعضای اصلی هیات مدیره آن، آقایان «مرتضی شجاع، ریاض برهاننژاد، محمدرضا آریان و محمدعلی کاشیتراش» هستند. خانمها مینو مهرجویی و لیلا مهاجری نیز اعضای علیالبدل هستند و دکتر محمدجواد کارآمد عضو هیات علمی دانشگاه بازرس اصلی، خانم معصومه معصومی بازرس علیالبدل و، خانم سارا سلطانزاده نیز دبیر انجمن است.
برای معرفی بیشتر این نهاد نوپا در استان با رضاپور گفتوگویی انجام دادم که در ادامه میخوانید و در پایان آن، به شما، اگر علاقه داشته باشید که به عضویت انجمن درآید، گفته میشود که چه مراحلی را طی کنید. این گفتوگو را بخوانید.
لطفا بفرمایید چه هدف و انگیزهای موجب شد تا اقدام به تاسیس انجمن صنایعدستی در اتاق بازرگانی کنید؟
با توجه به اینکه حرفهام و محل ارتزاقم صنایعدستی است با مسائل این حوزه همیشه مواجه بودهام. صنایعدستی استان کرمان شاید در دنیا مقام قابلتوجهی داشته باشد، در این حوزه، سابقهی چند هزارساله داریم، تنوع صنایعدستی استان اگر بینظیر نباشد، ولی کمنظیر است و من شنیدهام بالغ بر 70 رشتهی صنایعدستی داریم که حدود 60 رشته از آن فعال است. هماکنون، به جز رشتهی فرش، 70 هزار نفر هنرمند ـ صنعتگر در استان داریم که رقم قابلتوجهی است. این وضعیت نشان میدهد صنایعدستی چه اهمیتی دارد؛ ولی آیا جایگاه فعلی کرمان در کشور مطلوب است؟ پاسخ من منفی است. آیا بازخورد مردم کشور نسبت به صنایعدستی کرمان متناسب با این جایگاه است؟ باید بگویم خیر. چهقدر صنایعدستی کرمان معرفی شده؟ چهقدر برای ارتقای آن تلاش میشود؟ تا مدتی پیش حتی تلاشها با مدیریتهای اشتباه، نتیجهی معکوس هم داشت. خوشبختانه در حال حاضر مدیریت میراثفرهنگی و معاونت صنایعدستی نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است.
من مثل بسیاری دیگر از کسانی که از این وضعیت رنج برده و لطمه دیدهاند به این فکر میکردم چه مراکزی داریم تا مسائل صنایعدستی استان را سامان بدهد؟ در این زمینه، سعی کردم تشکلهای خصوصی راهاندازی کنم که به نتیجه نرسید؛ تا اینکه با آقای طبیبزاده، رئیس اتاق بازرگانی کرمان مطرح کردم تا انجمن صنایعدستی را شکل دهیم. ایشان موافقت و خیلی حمایت کردند و پیشنهادات خوبی هم داشتند و به من مسئولیت راهاندازی این انجمن را سپردند.
این تصمیم مربوط به چه سالی است؟
اواخر سال 95 بود که برای اولینبار در اینباره صحبت کردیم. از همان زمان کلید کار زده شد ولی نیاز به طی مراحل اداری بود که پیگیری و زمان نیاز داشت. این مراحل طی شد تا که به کرونا برخوردیم. مدتی در کار وقفه افتاد ولی امسال کار را مجدد فعال و عضوگیری کردیم و 15 مهرماه 99 اولین مجمع عمومی را برگزار کردیم و الان انجمن کاملا رسمیت دارد.
آیا در دیگر استانهای کشور هم، چنین تجربهای در راهاندازی انجمن صنایعدستی وجود دارد؟
در ایران کلا هفت انجمن صنایعدستی شکل گرفته که ما چهارمین یا پنجمین آن هستیم و دو استان دیگر همزمان با ما کار را پیش بردند. اهمیت وجود تشکل برای کسانی که در این زمینه کار میکنند کمکم نمایان شده و به این باور رسیدهاند که مسائلشان را خودشان باید حل کنند و نمیتوانند چشمانتظار کسی برای حل مسئله باشند.
قبل از این، در حوزهی صنایعدستی در کرمان تجربهی فعالیت تشکل و انجمن داشتهایم؟ اتحادیه شرکتهای تعاونی صنایعدستی را خبر دارم که اقداماتی انجام میداد.
به این شکل که انجمن اکنون فعال شده، خیر، تجربهای نداشتیم. در گذشته، انجمن صنفی خواست تشکیل بشود نشد. اتحادیه هم تجربهی موفقی نبود. البته دو اتحادیه داریم. از اتحادیه تعاونیها حداقل من خروجی چندانی ندیدم.
چرا سراغ اتاق بازرگانی برای تاسیس انجمن آمدید؟
پیش از این، از طرف اتاق برای تشکیل کنسرسیوم صادراتی از من دعوت شد که این هم محقق نشد؛ مسائل صنایعدستی کرمان خیلی پیچیده است اما همین موضوع باعث شد با اتاق ارتباط برقرار کنم و در جریان همین ارتباطات، در گفتوگو با آقای طبیبزاده تصمیم به تشکیل انجمن گرفتیم. اتاق بازرگانی مربوط به بخش خصوصی است در عین حال، ارتباط نزدیکی هم با بخش دولتی دارد بدون اینکه بخواهد از بخش دولتی خط بگیرد. همچنین، امکانات قانونی و اعتبار خوبی اتاق دارد؛ میدانید در همهی دنیا اتاقهای بازرگانی وجود دارد و میتوانیم با همهی دنیا ارتباط بگیریم؛ اینها باعث شد که به این نتیجه برسم اینجا هرقدر انرژی بگذارم نتیجهی کار هدر نمیرود.
با توجه به ماموریتهایی که اتاق دارد و بیشتر به امور بازرگانی و اقتصادی میپردازد، آیا شما هم اقتصاد صنایعدستی را در این انجمن، در اولویت دارید؟
یکی از شعارهای ما این است که فعالیت ما در این بخش به بهبود معیشت هنرمند ـ صنعتگران منجر شود. ما معتقدیم اگر برای معیشت هنرمندان کاری نکنیم انگار هیچ کاری نکردهایم. تجربه هم نشان داده که هر زمان در بخش صنایعدستی رونق اقتصادی بوده، این حوزه رشد کرده و خلاقیت ایجاد شده است و برعکس؛ هر زمان از لحاظ اقتصادی ضعیف شده، صنایعدستی در همهی ابعاد، ضعیف شده است. بنابراین، ما خیلی تاکید داریم این فعالیت گروهی به نتیجهی مادی منجر شود ولی هدف اصلی در ابتدای کار این نیست که هنرمند درآمدش بیشتر شود چرا که در این صورت به همان دامی میافتیم که دیگران قبل از ما افتادند و نتیجه نگرفتند. فعالیتهای ما کاملا پژوهشمحور است و برای هر اقدامی، از باز کردن فروشگاه صنایعدستی تا آموزش و احیای هنرهای از دست رفته را با پژوهش شروع خواهیم کرد. کسانی که تا الان به انجمن آمدهاند، هنرمندان باسابقه و خلاق و تحصیلکردگان و استادان دانشگاه هستند و این، زمینهی پژوهش را برای ما فراهم میکند.
اشاره کردید که در استانهای دیگر نیز، انجمنها شکل گرفته؛ آیا آن انجمنها هم زیرمجموعهی اتاق هستند؟
بله. مجمع ملی انجمنهای اتاق بازرگانی درحال شکلگیری است تا اهداف مشترک تعریف کنیم و با همافزایی امکانات مادی و غیرمادی انجمنها، به نتایج مشترک برسیم. قرار است در کشور انجمنها و بعد مجمع ملی شکل بگیرد تا هم قدرت چانهزنی در بخش صنایعدستی بالا برود و هم در سطح کلان بتوانیم برای صنایعدستی تصمیم بگیریم.
گفتید که هیچ کاری را بدون تحقیق و پژوهش انجام نمیدهید. انجمنهایی که در دیگر استانها تشکیل شده را بررسی و ارزیابی کردهاید که معلوم شود چهقدر تجربهی موفقی بوده است؟
با تهران چندینمرتبه تماس داشتم اما ببینید؛ مسائل کرمان با دیگر استانها متفاوت است. مثلا در اصفهان اگر یک فراخوان داده شود، خیلیها میآیند ثبتنام میکنند ولی در کرمان بهدلیل بیاعتمادیای که هنرمندان دارند و بهحق هم هست، اگر برای تشکیل انجمن، فراخوان میدادم احتمالا هیچکس نمیآمد. مجبور بودم تکتک با افراد صحبت کنم و مدت زیادی، زمان برد. گاهی حتی چندینبار با هنرمندان صحبت کردم تا این انگیزه و باور به کار تشکل در آنها ایجاد شود. جلب مشارکت نفرات اول کار سختتری بود ولی هرچه تعداد بیشتر شد، باور هم به این کار، بیشتر شد. الان خیلیها تماس میگیرند و میخواهند عضو شوند چون متوجه شدند انجمن قصد دارد کار جدی بکند؛ بهویژه با رویداد هنرهای سنتی که طراحی شده و قرار است آذرماه برگزار شود، توجه به این انجمن بیشتر شده است.
در اظهاراتتان نشدنشدهای زیادی داشتید. اینکه خودتان قبلا قصد راهاندازی تشکلهایی داشتید نشد، یا اتحادیهها که موفق نبودند و کنسرسیوم صادراتی که محقق نشد. پیش از این، در خود اتاق هم تشکلی در حوزهی فرش و صنایعدستی داشتیم.
کمیسیون فرش و صنایعدستی اتاق یک ساختار جداگانه است و با انجمن تفاوت دارد. در حوزهی فرش اما، از سال 88 برای تشکیل انجمن فرش در اتاق تلاش شده ولی هنوز شکل نگرفته است که دلایل آن را نمیدانم.
در حوزهی صنایعدستی بررسی کردهاید که پیش از این، چه موانعی وجود داشته که مانع از شکلگیری تشکلی واحد در استان شده است؟
بیاعتمادی هنرمندان صنایعدستی.
مگر تجربهای وجود داشته که بیاعتمادشان کرده باشد؟
دربارهی صنایعدستی همیشه وعدههایی داده شده ولی هیچکس کاری نکرده است.
اینکه عملکرد بخش دولتی بوده است. تشکل که نداشتیم وعده داده باشند و عمل نکرده باشند.
هنرمند در نظر نمیگیرد بخش دولتی است یا خصوصی یا یک فرد. در ابتدای کار، بیاعتمادی هنرمندان بزرگترین مانع پیش پای من بود. خیلیها میگفتند چرا بیاییم؛ وقتی کاری نمیشود؟ خوشبختانه اکنون این اعتماد ایجاد شده ولی میدانم اگر نتایج قابل لمس نداشته باشیم این بیاعتمادی نسبت به گذشته تشدید هم میشود. ما که انجمن را شکل دادیم وظیفهی سنگینی برعهده داریم و باید کاری کنیم این اعتماد افزایش یابد.
حتما برای این کار، برنامهای تعریف کردهاید. لطفا از اولویتهای انجمن بگویید.
در ابتدای کار برای اینکه بدانیم کجا هستیم، جمعآوری اطلاعات آماری را در برنامه داریم همچنین، پژوهش و آسیبشناسی صنایعدستی جزو اولویتهای ماست. میخواهیم بانک اطلاعاتی قابل استنادی تهیه کنیم و خوشبختانه نهادهای مختلف هم با ما همکاری دارند. یکی از این نهادها، دانشکده هنر است که قرار است دانشجویان مرتبط، در همکاری با انجمن به سمت پژوهشهایی بروند که در نهایت کاربردی باشد؛ مثلا مسائل پته کرمان را از جنبههای مختلف بررسی کنند. ما زمینهی ارتباطی را فراهم میکنیم و دانشجو پژوهش کاربردی انجام میدهد به گونهای که نتایج آن، تاثیر مستقیم در صنایعدستی کرمان داشته باشد. در انجمن قرار است کارگروههایی شکل بگیرد که یکی از این کارگروهها مربوط به پتهی کرمان است. دوستانی که دارند پته کار میکنند با تامین مواد اولیه مشکل دارند. این مواد را یا نمیتوانند یا نمیدانند از کجا تامین کنند. شاید در جریان پژوهشها به این نتیجه برسیم که شال پته را خودمان در کرمان تولید و تولیدات را متنوع کنیم.
یا در بازاریابی برای پته با مشکلاتی مواجهیم و برخی استانها وارد حوزهی تولید پته شدهاند و حتی محصول خود را بهنام پته کرمان اما بدون کیفیت عرضه میکنند که در درازمدت اثر جدی روی این هنر خواهد داشت. انجمن با پژوهش میتواند این مسائل را شناسایی و با جهتدهی امور، از آسیبها کم کند. این کار را فرد نمیتواند انجام بدهد ولی انجمن میتواند.
یکی از امکانات قانونی انجمن، ثبت علامت از طریق اتاق بازرگانی است. در حال حاضر، هنرمندان زیادی در استان تولید صنایعدستی دارند ولی این تولیدات شناسنامه ندارد و جایی نیست که کیفیت این آثار را بسنجد و اگر هم هست، چنین دغدغهای وجود ندارد ضمن اینکه استاندارد معینی هم برای بررسی کیفی تولیدات دستی نداریم. انجمن به دنبال تدوین استاندارد است، میتوانیم به فرد و محصول او شناسنامه و گواهیای دهیم که کاملا رسمی و معتبر باشد. کارگروههای مختلفی در ساختار انجمن در حال راهاندازی است که مهمترین آن کارگروه پژوهش است. بهطور کلی، چند محور در انجمن مورد توجه است؛ یکی حوزهی نمایش است. محصول هنرمندان صنایعدستی باید مورد دید مردم قرارگیرد و ما باید زمینهی حضور هنرمندان در نمایشگاههای داخلی و خارجی را فراهم کنیم، خودمان هم برگزاری نمایشگاه خواهیم داشت که رویداد هنرهای سنتی اولین نوع از این دست اقدامات است. بازاریابی نیز یکی از محورهای مهم است. هنرمند باید به دغدغهی اصلی خود یعنی تولید اثر بپردازد. هماکنون، هنرمند به تولید مشغول است اما نیازها و گرایشهای روز بازار را ممکن است نداند، محصولی را تولید میکند بدون در نظر گرفتن مخاطب خود و یا براساس شیوهی سنتی که سالیان دراز داشته است. کارگروه بازاریابی علمی در انجمن فعال میشود و به هر تولیدکننده خواهد گفت که سلیقهی روز بازار در آن حوزه چگونه است.
یکی دیگر از مسائل مدنظر تبلیغات است. بهزودی و همزمان با راهاندازی رویداد، سایت اینترنتی فعال میشود تا هنرمندان عضو انجمن با شناسنامه و معرفی کامل، اثر خود را به نمایش بگذارند. یکی از اقدامات هم رویداد هنرهای سنتی است. تاکنون صنایعدستی کرمان با وجود فاخر و نفیس بودن بهخوبی معرفی نشده و تلقی اغلب مردم از این صنایعدستی چیزهای دمدستی است. پتانسیل واقعی هنر کرمان نشان داده نشده در حالی ما که دستاندر کار هستیم، میدانیم چهقدر در این زمینه کرمان قدرتمند است. رویداد به همین قصد برگزار میشود تا حداقل، بخشی از توان واقعی هنر کرمان را به نمایش بگذاریم.
در جلسات متعدد با اداره ارشاد، میراثفرهنگی و شهرداری و مرکز نوآوری شتابدهی تگ داشتیم این ذهنیت شکل گرفته تا این رویداد بهصورت دوسالانهی هنرهای سنتی در سطح ملی و حتی بینالمللی برگزار شود؛ این ظرفیت در استان وجود دارد.
در بخش دولتی، فرش از صنایعدستی جداست. در انجمن هم این تفکیک برقرار است؟
بله. در اتاق بازرگانی انجمن فرش قرار بود شکل بگیرد و ما دیگر نمیتوانیم به این حوزه ورود کنیم. در حالی که اگر این تفکیک نبود، هر دو حوزه قدرت بیشتری داشتند ولی با وجود اینکه فرش یک نوع صنعت دستی است این تفکیک صورت گرفته و ما هم نمیتوانیم ورود کنیم.
برای عضویت افراد در انجمن، چه معیارهایی مدنظر است؟
عضویت در انجمن، محدودیتی ندارد. هرکس که عضویت اتاق بازرگانی را داشته باشد و مدرکی از فنیوحرفهای یا میراثفرهنگی داشته باشد میتوانند عضو انجمن باشند و احتمالا کسانی که مجوز آموزشگاه هنرهای سنتی را داشته باشند هم در آینده، بتوانند عضو شوند.
یک نوع دیگر از عضویت هم تعریف کردهایم به عنوان عضویت وابسته که این افراد، شرایط راحتتری برای ورود به انجمن دارند اما حق رای در انجمن ندارند. در واقع، در جریان تصمیمگیری میتوانند نظر بدهند ولی رای ندارند. 70 هزار نفر در استان هنرمند صنایعدستی داریم. در شهر کرمان بیش از 20 هزار نفر فقط دارند پته کار میکنند. از این تعداد، 10 هزار نفر هم جذب انجمن شود، تصمیمگیریها جامعتر و آسانتر خواهد بود.
هنرمندان زیادی در حوزهی صنایعدستی داریم که در روستا هستند. انجمن این افراد را نمیبیند؟
انجمن باید این هنرمندان را ببیند.
اما فردی که در یک روستای دورافتاده است چهطور میتواند عضو شود و در جلسات شرکت کند؟ اینطور نیست که شما در مرکز، برای همه، تصمیم میگیرید؟
اصلا بنا نیست اینطور وارد جریان صنایعدستی شویم و نگاه شبهدولتی داشته باشیم و ما تصمیمگیر باشیم و حکم بدهیم.
شرط لازم برای اینکه هنرمندان، عضو اصلی انجمن باشند، عضویت در اتاق بازرگانی است که ممکن است برای هنرمندان روستایی کار راحتی نباشد.
اینطور نیست. اگر کسی از روستاها بخواهد عضو اتاق شود ما شرایط را برایش فراهم میکنیم. اگر مدرکی داشته باشد که نشان دهد کار میکند هم کافی است تا عضو انجمن باشد. حتی اگر کسی علاقهمند به صنایعدستی باشد هم میتواند عضو انجمن باشد. جامعهی هدف ما بسیار گسترده است و نمیتوانیم از هیچ گروهی غافل شویم. ضمن اینکه نمیخواهیم بنشینیم و دیگران بیایند عضو شوند. فکر میکنم وظیفهی ماست که در حدی میتوانیم خودمان سراغ هنرمندان صنایعدستی برویم و مشارکت آنها را جلب کنیم.
اتاق بازرگانی در برخی شهرستانها نمایندگی دارد. انجمن شما هم در این شهرستانها فعال میشود؟
برای اینکه موفق شویم در هر شهرستان باید نمایندگی داشته باشیم. فعلا انجمن در کرمان شکل گرفته و در آینده سراغ شهرستانها خواهیم رفت. میخواهیم حتی کسی که در یک روستای دورافتاده مثلا در حال حصیربافی است را جذب انجمن کنیم نه که بنشینیم و منتظر باشیم هنرمندان بیایند؛ خودمان باید سراغ آنها برویم و مشکلات و مسائل آنان را شناسایی کنیم. همین الان هم تجربههای موفقی از این دست وجود دارد؛ یکی از اعضای انجمن به یکی از روستاهای شهداد رفته و پتهدوزی را آموزش داده و بیش از چهل نفر دارند کار میکنند. ایشان، زحمت زیادی کشیده و نتیجه هم بسیار عالی شده و آثار فوقالعاده نفیسی تولید شده و اگر همینطور ادامه یابد، تحولی در پتهی کرمان رخ میدهد.
شهداد به مرکز استان نزدیک است. هنرمندانی داریم که مثلا در روستایی دورافتاده در قلعهگنج هستند و دیده هم نمیشوند.
در قلعهگنج، خانمی حصیربافی راهاندازی کرده و 500 نفر را زیر پوشش قرار داده و برای این افراد در حوزهی حصیربافی شغل ایجاد کرده است. استان کرمان در کشور بالاترین میزان تولید صنایع حصیری را دارد ولی من شنیدهام تولیدات کرمان، از شیراز صادر میشود. ما در حوزهی صنایعدستی با مشکلات اینچننی زیاد مواجهیم و اگر بخواهیم فقط در مرکز استان متمرکز شویم کاری صورت نمیگیرد. باید به سمت هنرمندان برویم و مسائل آنها را درک کنیم و این باور را ایجاد کنیم که اگر همبسته شویم نتایج خوبی میگیریم. پس ببینید، این اقدامات صورت گرفته و میتوان با وجود انجمن، بهصورت هدفمند آن را ادامه دهیم.
گروهی در بین هنرمندان صنایعدستی داریم که پیشکسوتان این حوزه هستند و مسائل و مشکلاتی دارند. انجمن برای پیشکسوتان هم برنامهای دارد؟
به نکتهی خیلی خیلی خوبی اشاره کردید. صنایعدستی و هنرهای سنتی موجودیت خود را مدیون پیشکسوتان است و اگر ما اهالی صنایعدستی بخواهیم موفق شویم بدون پیشکسوتان شدنی نیست. پیشکسوتان اما اهل هیاهو نیستند و دیده نمیشوند و جامعه هم میل دارد که آنها را نبیند در حالیکه آنها دانش و تجربههایی دارند که میتواند زمینهساز رشد آینده باشد. صنعت شالبافی کرمان را فقط تعداد معدودی زنده نگه داشته بودند، با تکیه بر تجربهی این افراد اما، دیدیم که شالبافی کرمان احیا شد. یکی از تکیهگاههای شالبافی پیشکسوتان بودند. در گلیم شیریکیپیچ سالها قبل فقط یک پیرزن کار میکرد که اگر فوت میشد این گلیم هم شاید فراموش میشد ولی اکنون سیرجان به نام این گلیم جهانی شده است. ما برای اینکه دوام بیاوریم باید به پیشکسوتان اهمیت بدهیم.
در انجمن چه برنامهای در این خصوص دارید؟
باید برنامهریزی شود. انجمن فقط 15 روز است که شکل گرفته اگرچه در همین مدت هم کارهای زیادی انجام شده است. یکی از کارهای ما این است جایگاه پیشکسوتانی که ممکن است الان کار نکند دیده و سنجیده شود. باید این افراد دیده شوند و مورد حمایت قرار گیرند.
یکی از مسائل صنایعدستی ما، فراموش شدن برخی از این هنرهاست. برای احیای هنرهای فراموششده هم برنامه دارید یا نمیخواهید گسترهی فعالیتتان خیلی توسعه یابد؟
به همهی مسائل با هم نمیخواهیم بپردازیم. اولویتبندی داریم ولی هیچ مسئلهای قرار نیست رها شود بلکه با زمانبندی و هدفگذاری به مسائل این حوزه خواهیم پرداخت. احیای هنرهای فراموششده هم نیاز به پژوهشهای زیادی دارد. من همیشه دربارهی هنرآجرکاری کرمان صحبت کردهام. استان کرمان در هنرهای مختلف خلاقیت عجیبی دارد اما آجرکاری سنتی کرمان را الان بعید میدانم کار بشود و اگر استادکاران این هنر بروند تمام میشود. آجرکاری امکان تزیینی بسیار زیادی در داخل و خارج ساختمان دارد و کاملا هم با جغرافیای کرمان هماهنگ است ولی نادیده گرفته شده است. کرمان زیباترین سردرهای آجری ایران را داشته و جزو بهترینها بودیم. این هنر، باید احیا شود. یا چاقوسازی راین، از لحاظ تکنیک ساخت و تنوع و زیبایی کم از چاقوی زنجان ندارد ولی تا صحبت از چاقوسازی میشود از زنجان یاد میشود و اسم پررنگی از راین نیست. چرا قلمتراش ساخت هنرمندان زنجانی چند میلیونی باید فروخته شود بعد هنرمند راینی برای فروش یک چاقوی معمولی دچار مشکل باشد؟ اگر برنامهریزی جامع صورت گیرد و معرفی و تبلیغ و بازاریابی صورت گیرد و به هنرمند اهمیت داده شود بهصورت طبیعی شاهد تحول در صنعت دستی خواهیم بود. بسیاری از هنرمندان صنایعدستی دغدغهی اولشان پول نیست بلکه میخواهند دیده شوند. اگر این ارتباط ایجاد و هنرمند دلگرم شود، در ادامه، رونق اقتصادی هم رخ میدهد. الان هنرمند دارد کار میکند ولی مخاطب او را نمیبیند. انجمن میتواند حلقهی واسط این دو گروه بشود و سلیقهی بازار را هم معرفی کند.
لطفا بفرمایید هنرمندان برای عضویت در انجمن از چه طریقی میتوانند اقدام کنند؟
برای عضویت رسمی باید عضو اتاق بشوند و سپس عضو انجمن شوند. عضویت اتاق هم اینگونه است که مدرکی از معاونت صنایعدستی به همراه تعدادی مدارک شناسایی را ارائه و خیلی راحت ثبتنام میکنند. اگر عضویت پذیرفته شد، چنانچه کارت عضویت اتاق را داشته باشند راحت عضو انجمن میشوند. نوع دیگر هم، عضو وابسته است. کسانی که عضو اتاق نیستند و میخواهند در انجمن باشند راحتتر و با هزینهی کمتری، عضو شده و از خدمات هم بهرهمند میشوند ولی در مجامع انجمن حق رای ندارند و در تعیین سرنوشت انجمن دخیل نیستند. دفتر انجمن هم فعلا در خیابان استقلال کوچهی دوازده، ساختمان دفتر تشکلهای اتاق است که از هفتهی جاری راهاندازی میشود. / الف
نظر خود را بنویسید