فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: استاندار کرمان نخستین امضای خود را پای حکم عباس تقیزاده نشاند و با یک تیر دو نشان زد؛ هم روابط عمومی استانداری را به اداره کل ارتقا داد و هم، یکی از افراد صاحب دانش و تجربه در این حوزه را به مدیریت آن گمارد. تقیزاده، روزنامهنگار است و دکترای ارتباطات دارد. او سوم آذرماه 97 یک حکم از فدائی استاندار وقت کرمان گرفت و «مشاور استاندار در امور رسانه و روابط عمومی» شد و اینبار نیز، سوم آذرماه 99 حکم «مدیر کل روابط عمومی استانداری کرمان» را از زینیوند گرفت. امروز، پنجم آذرماه، این حکم نهایی و خبر آن رسانهای شد. اگرچه بسیاری از وظایف تقیزاده همچون گذشته است اما با امضای استاندار، روابط عمومی ارتقا پیدا کرده و این، اتفاق مهمی است که همگان از جمله رسانهها، از آن نفع خواهند برد. تقیزاده میگوید که قصد دارد ایدهی «استانداری کرمان، استانداری گفتوگو» را دنبال کند و در تلاش است تا رابطی امین بین استاندار و همهی مردم استان باشد. دقایقی پس از ابلاغ حکم مدیرکل روابط عمومی استانداری کرمان به تقیزاده، با او گفتوگویی کردم که در ادامه میخوانید.
آقای دکتر، حکم مدیرکل روابط عمومی استانداری از طرف آقای زینیوند، در وضعیت این حوزه در استانداری چه تغییراتی ایجاد کرده است؟
در استانداریهای کشور، روابط عمومی در دفتر استاندار ادغام شده است اما در برخی از استانها، استانداران برای مسئول روابط عمومی ابلاغ مدیرکل روابط عمومی صادر کردهاند و در برخی استانها، معاون مدیرکل دفتر استاندار است، در برخی استانها از جمله کرمان هم، این مسئولیت، عنوان مشاور استاندار در امور رسانه و روابط عمومی را داشت. نظر روابط عمومی وزارت کشور این است و در تلاش است تا روابط عمومیها به اداره کل ارتقا پیدا کنند و تلاشهایی هم در این راستا انجام میدهند اما در برخی استانها مثل قم، یزد، سیستانوبلوچستان و سمنان، ابلاغ مدیرکل روابط عمومی استانداری صادر شده است که اهمیت این حوزه را نشان میدهد. در مناسبات اداری هم مدیرکل جایگاه تعریفشدهای دارد و این، تلاشی است برای اینکه روابط عمومی وظایفی که انجام میدهد را تسهیل کند و یک ارتقا برای روابط عمومی به حساب میآید. از آقای دکتر زینیوند هم برای این اعتماد و هم برای این ارتقایی که به جایگاه روابط عمومی در ساختار اداری دادند تشکر میکنم.
الان، اختیارات شما بهعنوان مدیرکل نسبت به گذشته که مشاور بودید، بیشتر شده است؟
روابط عمومی همواره نقش مشاورهای دارد و شکی در این نقش نیست اما این، به هر دو طرف بستگی دارد که چهقدر توانایی مشاوره دادن و روحیهی مشاوره گرفتن داشته باشد. یعنی نمیتوانیم نگاه اداری و بخشنامهای به مسئولیت روابط عمومی داشته باشیم. به طور کلی، چهار نوع رابطه بین مدیر روابط عمومی و مدیر سازمان میتوان در نظر گرفت: یکی اینکه هم مدیر روابط عمومی و هم رئیس سازمان ضعیف باشند، یکی اینکه مدیر روابط عمومی ضعیف و رئیس سازمان قوی باشد که در این صورت، رئیس سازمان ضعفهای روابط عمومی را پوشش میدهد، دیگر اینکه مدیر روابط عمومی قوی باشد و رئیس سازمان ضعیف باشد که در این صورت، روابط عمومی میتواند کار بکند ولی ممکن است رئیس مانع کارش شود که معمولا در این موارد، روابط عمومی دچار فرسایش و خستگی میشود و برونداد خوبی نخواهد داشت. حالت ایدهآل اما این ست که هم مدیر روابط عمومی و هم رئیس سازمان قوی باشند؛ لااقل روی کاغذ، این، بهترین حالت است. همهی سازمانها را با این چهار مدل میتوانیم ارزیابی کنیم. اینکه امروز دکتر زینیوند ابلاغ مدیرکل دادند از اینکه به من اعتماد کردند تشکر میکنم و نشاندهندهی اهمیت روابط عمومی برای ایشان است که وظیفهی من و همکارانم را هم سنگینتر میکند. در دو سال گذشته، با عنوان مشاور، وظایف روابط عمومی را داشتم انجام میدادم و سعی میکردم ارتباطات سالم و پویا و در نهایت تفاهم اجتماعی ایجاد کنیم؛ الان هم همان چارچوب را ادامه میدهیم ولی چون سال پایانی فعالیت این دولت است وظیفهی روابط عمومی سنگینتر شده تا هم حرف مردم را به مسئولان و هم خدمات دولت را به مردم منتقل کند و روابط عمومی استانداری باید بتواند روابط عمومی شهرستانها را پویاتر کند و ارتباطات رسانهای مدیران را با خبرنگاران تسهیل کند. وقتی ابلاغ مدیرکل صادر میشود امکان این اقدامات آسانتر میشود، از طرفی، مدیران اجرایی نیز، سیاستگذاریهای رسانهای استان را بهتر میپذیرند و این، خیلی تاثیرگذار است وقتی که میبینند استاندار محترم در اولین اقدام، سطح روابط عمومی را به سطح اداره کل ارتقا داده است. امیدوارم شایستهی اعتماد ایشان باشم و همین جا، از دکتر فدائی استاندار سابق هم که اعتماد و دعوت کردند تا به استانداری بیایم، تشکر میکنم.
در صحبتهای اولیهای که با استاندار داشتید، اولویتهایی هم در این حوزه تعیین کرده است؟ در مذاکراتی داشتید چه دغدغههایی و مواردی را مورد تاکید قرار دادهاند؟
در جلسهی شورای مدیران استانداری ایشان از بنده هم خواستند تا صحبت کنم. آنجا اعلام کردم این حق شماست که مسئول روابط عمومی را انتخاب کنید و هر لحظه که دستور دهید این مسئولیت را ترک میکنم و بعد، نکاتی را ارائه کردم از جمله گزارش خلاصهای از اقداماتی که انجام دادهایم. دربارهی چالشهای روابط عمومی استانداری نیز گفتم از جمله اینکه ساختار تقیلیافتهی روابط عمومی استانداری کرمان را یادآور شدم و اعلام کردم که تاکنون تعامل خوبی نتوانستیم با مطبوعات برقرار کنیم و نتوانستیم حمایت لازم را از فعالیتهای رسانهای در استان داشته باشیم. ایشان خودشان دربارهی آنچه که شما پرسیدید خواهند گفت ولی در آن جلسه، مطرح کردم که ارتباطات رسانهای وجه برجسته و هویتبخش سیاست است و رسانه خیلی در حوزهی سیاستگذاری مهم است. در آن جلسه، از ایشان از اینکه در جلسهی معارفه به خبرنگاران و رسانهها نیز توجه کردند و خواستند مدیران با رسانهها همکاری کنند تشکر کردم.
بعد از آن جلسه، بلافاصله خواستند تا با ایشان مذاکرهای داشته باشم.حدود ده دقیقه صحبت کردیم و دربارهی کارهایی انجام میدهیم گفتم. بعد از آن، جسته و گریخته ارتباط داشتیم تا اینکه سوم آذرماه مراحل اولیهی حکم مدیرکلی طی شد.
استاندار چه اولویتهایی در حوزهی رسانه و ارتباطات مدنظر دارند؟
اصول کاری ایشان همان رویکردهایی است که در مراسم معارفه اعلام کردند و خواستار توسعهی ارتباطات رسانهای و هماندیشیها هستند و اینکه اقدامات به مردم گزارش شود. دیروز هم گفتند که دنبال تبلیغ خودشان و بهرهبرداری یا شو نیستند. امیدوارم تصویری واقعی از استان کرمان در رسانهها و افکار عمومی شکل بگیرد. ما هم تلاش میکنیم در کنار رسانهها، نخبگان و تشکلها وظایف خود را انجام دهیم. همیشه گفتهام که این، ظلم است که روابط عمومی را فقط در بخش اطلاعرسانی و تبلیغات خلاصه کنیم در حالیکه در نگاه همهجانبه، تسهیل ارتباطات درونسازمانی، ارتباط با تشکلها و نخبگان و بسیاری از افراد جامعه نیز برعهدهی روابط عمومی است. و حالا وقتی استاندار محترم پشتیبان چنین فرایندی باشد وظیفهی ما نیز سنگینتر میشود. من خودم ایدهای را در این زمینه دارم با عنوان «استانداری کرمان، استانداری گفتوگو» با این هدف که فرایند گفتوگو در استان تسهیل شود. البته، گفتوگویی عمیق و همهجانبه، نه سطحی و مشابه گفتوگوها در دورهمیهای اداری. همهی بخشهای جامعه باید در تصمیمگیریها مشارکت و صدایشان شنیده و در برنامهریزی لحاظ شود. من فکر میکنم روابط عمومی استانداری باید در این مسیر حرکت کند. از آنجایی که تاکید استاندار محترم بر توسعهی متوازن و حتی تبعیض مثبت به نفع مناطق محروم است، روابط عمومی باید بتواند این را پشتیبانی کند و برای گسترش این گفتمان، نخبگان و رسانهها میتوانند کمک کنند؛ به هر حال، کلیدواژههای جدیدی دارد وارد فضای اداری و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی استان میشود و نیاز است راجع به آن صحبت و تحلیل ارائه شود. همینجا، به نمایندگی از استاندار کرمان خواهش میکنم روزنامهنگاران و صاحبان فکر و اندیشه راهکارها و پیشنهادات خود را ارائه کنند، ایشان من را موظف کردهاند تا این موارد را جمعآوری کنم و در اختیارشان بگذارم تا با دریافت این نظرات و بررسی، آن را در برنامهها لحاظ کنند. در همین چند روز اخیر نیز، طرحهایی برای من فرستاده شده تا به ایشان بدهم. نشانههایی از دوسویه شدن این ارتباطات در حال هویدا شدن است. شبکههای اجتماعی هم بستری مناسب برای این کار شده است.
طرحهایی که گفتید ارسال شده، از طرف رسانهها بوده است؟
اولین موارد از طرف روزنامهنگاران بوده است. بعد از آن حتی از بدنهی کارشناسی ادارات ایده و طرحهایی به ما میرسد و این نشان میدهد امیدی ایجاد شده است. اگر این صدا شنیده شود، تقویت میشود ولی اگر شنیده نشود ممکن است حتی اثرات معکوس نیز بگذارد. من هم تلاش میکنم رابط امین بین رسانهها و نخبگان و همهی مردم و استاندار محترم باشم و تلاش میکنم روابط عمومی این مسیر را تسهیل کند. / الف
نظر خود را بنویسید