فردای کرمان – محمد لطیفکار: روانشاد مهندس علیرضا افضلیپور با بذل تمام داراییاش در کرمان دانشگاه ساخت، و باعث شد کرمان در دههی پنجاه، برای حرکت به سمت توسعه، اولین گام بزرگ خود را بردارد.
اینکه چرا او دارایی شخصیاش را صرف کرمان کرد و در میان تعداد زیادی از شهرهای کشورمان مصمم شد در اینجا دانشگاه بسازد، قصهها و نقل قولهای فراوانی مطرح شده است.
به نظر من اما مهمتر از آن، انگیزهها و جهانبینی او بوده که موجب شد با تمام وجود به حرکت درآید. او با درک این عشق بود که حاضر شد تمام مال و اموال خود در این راه هزینه کند.
به مناسبت سالگرد درگذشت او که هیجدهم فروردین ماه است، در احوال و اندیشههای او جستوجویی انجام دادم، تا به راز این اتفاق بزرگ زندگیاش پی ببرم. دو ابرجمله و کلام بینظیر یافتم که اسرار هویدا میکند. به گمان من هر فرد دیگری هم اگر خالصانه با چنین اعتقادی همراه شود و در موقعیت او قرار بگیرد، قطعا دست به چنین کار نیکوکارانه و جاویدانی خواهد زد.
مقصودم کماهمیت جلوه دادن اقدام بزرگ آن روانشاد نیست؛ به عکس میخواهم بگویم او در انجام این کار تا چه اندازه آگاهانه عمل کرده است، و این اندیشهی او در واقع، سرمایهی اصلیاش بوده است. متن کوتاهی از او دیدم که با دست خط خودش بود:
«گردآوری مال برای یک انسان واقعی، فقط وسیلهای است به منظور نیل به اهداف عالی انسانی و الهی. از این جهت در تمام عمر از ظواهر فریبنده دوری جسته، و به یک زندگی ساده، بیپیرایه و تکلف اکتفا کردهام.
من همواره به یاد داشتهام که آنچه با نهایت صداقت و درستی طی دهها سال تلاش و کوشش بهدست آوردهام، در واقع متعلق به هممیهنان عزیزم میباشد و باید دیر یا زود به صورتی به صاحبان اصلی آن بازگردانده شود».
از قدیم گفتهاند در خانه اگر کس است، یک حرف بس است. برای آن زندهیاد هم، این دو جمله به مثابه یک چشمهی زاینده بود تا او را برای سیراب کردن این کویر تشنه به حرکت درآورد و جاری کند، تا دست به چنین حرکت بینظیر فرهنگی بزند.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
*عکس از روابط عمومی دانشگاه شهید باهنر کرمان است.
نظر خود را بنویسید