فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: انگار در استان کرمان برای کسی از متولیان چندان مهم نیست که پنج سال پس از ثبت جهانی بیابان لوت، هنوز در بر همان پاشنهی سابق میچرخد و انبوه مشکلات و کمبودها پابرجاست. پایگاههای جهانی لوت در سه استان کرمان، سیستانوبلوچستان و خراسان جنوبی هنوز حتی یک ماشین برای گشتزنی ندارند، نیروی ثابت ندارند، یگان حفاظت شکل نگرفته و کمبود بودجه بسیار جدی است و دیگر دستگاههای مسئول از جمله منابع طبیعی و محیط زیست، با وجود تفاهمنامهای که با وزارت میراثفرهنگی امضا کردهاند نیز، به وظایف خود در برابر این پهنهی جهانی آنطور که نیاز است عمل نمیکنند. همگان، به رونق گردشگری از مسیر لوت چشم دوخته شده اما زیرساختهای گردشگری تامین نشده و این بیابان برای حضور بازدیدکنندگان آمادگی کافی ندارد.
27 تیرماه، سالروز ثبت جهانی لوت بود و با تجربهای که این پنج سال از سر گذرانده شده، دکتر مهران مقصودی مدیر پایگاه جهانی لوت در ایران، دانشیار دانشگاه تهران به فردایکرمان میگوید: ای کاش ارزش و قدر این پدیده را میدانستیم. شاید هر کشور دیگری جای ما بود، استفادههای بسیار بیشتر و بهتری داشت ولی در ایران هنوز قدر لوت را ندانستهایم در حالی که یکی از منحصر بهفردترین بیابانهای دنیا است. تنوع زیستی و فرهنگی و به ویژه تنوع زمینشناختی که در این بیایان داریم در جهان بینظیر است و اگر از دست برود، یکی از با ارزشترین مناطق جهان را از دست دادهایم.
به بهانهی سالگرد ثبت جهانی دربارهی برخی از مهمترین مسائل لوت با مقصودی گفتوگو کردم که در ادامه میخوانید.
آقای دکتر، از همان روزهای نخست پس از ثبت جهانی لوت، موضوع تهیه طرح جامع برای این بیابان مطرح بوده که گویا هنوز به نتیجهی دلخواه نرسیده است. لطفا با تشریح ضرورت تهیهی چنین طرحی، بفرمایید که کار در چه مرحلهای است و چه موانعی بر سر راه وجود دارد؟
ببینید، طرح جامع لوت تهیه شده و اینطور نیست که طرح جامع نداشته باشیم؛ زمانی که پروندهی بیابان برای ثبت جهانی تهیه میشد، طرح مدیریتی در بخشهای مختلف اعم از پژوهش و گردشگری دیده شد و اینکه برنامههای کوتاهمدت، میانمدت، بلندمدت، راهبردی و هدفها چه هستند را دیدهایم ولی جزییات بیشتری نیاز است که تعریف شود. مثلا اینکه چه تعداد گردشگر با چه تعداد خودرو و در چه فواصل زمانی میتوانند وارد بیابان شوند و مسائلی از این دست. اما ما در حوزهی مدیریت لوت، به شدت با مشکل کمبود بودجه مواجهیم. طرح جامع گردشگری، طرح جامع مدیریتی، اقدامات زیرساختی، اقدامات تفسیری، امکانات، معرفی بیابان، آموزش در حوزههای مختلف و بسیاری اقدامات دیگر وجود دارد که. همه به بودجه نیاز دارد. میدانید که بودجهی وزارت میراثفرهنگی ضعیف است. هنگامی که لوت را ثبت جهانی میکردیم، گفتیم سازمانهای دیگری مثل منابعطبیعی و محیط زیست هم در مدیریت اثر مشارکت کنند. از طرفی، میراثفرهنگی در زمینهی مدیریت عوارض طبیعی مثل دو سازمان دیگر، تجربهای ندارد و میتوان گفت که اولین تجربهاش در لوت بوده است. برای رفع این مشکلات، وقتی لوت جهانی شد، تفاهمنامهای بین این سه نهاد امضا شد تا در مدیریت بیابان مشارکت کنند ولی از آنجا که در لوت، جاذبهی زیستی کمتر مشاهده میشود و حیات جانوری در این بیابان حداقل است، این سازمانها که خودشان هم مشکلات فراوانی دارند، خیلی توجهی به لوت نکردند. وزارت میراثفرهنگی هم به نوعی به جاذبههای تاریخی و فرهنگی توجه بیشتری دارد و به عوارض طبیعی مثل بیابان لوت چندان توجهی نمیکند. در همین استان کرمان انبوهی از آثار تاریخی و فرهنگی و سایتهای باستانشناسی ملی و جهانی داریم که نیاز به حفاظت و مرمت و اکتشاف و بهرهبرداری دارد که وزارتخانه باید به آن رسیدگی کند. در حال حاضر، یکی از مشکلات ما این است که بیابان لوت، اولویت وزارت میراثفرهنگی نیست و مشکلات دیگری دارد که تمام هم و غم خود را برای رفع آن گذاشته است. بنابراین، مجموع این شرایط باعث شده که در لوت با چالشهای متعددی دست به گریبان باشیم. برگردیم به موضوعی که شما اشاره کردید؛ ما طرح مدیریت لوت و طرح عملیاتی و اجرایی مدیریتی را داریم ولی اینکه طرح کجا و با چه بودجهای و توسط چه نهادی اجرا شود؟ مهم است. فرض کنید در طرح مدیریتی دیدیم که باید مرکز تفسیر بیابان ایجاد شود؛ امکانی که در تمام میراث جهانی دنیا وجود دارد و یکسری امکانات موزهای و روشهایی برای معرفی آن سایت را دارند و همچنین، بهطور دقیق طراحی میکنند که چه تعداد گردشگر در چه فصلی مراجعه کنند، با چه سیستمی وارد منطقه شوند، از کدام مسیرها بروند و کجا عکاسی کنند. برای لوت، همهی این موارد نیاز به طرح دارد و طرح هم بودجه میخواهد.
به مسیرهای تردد گردشگران اشاره کردید. قبلا گفته میشد که در لوت، مسیرهایی تعریف شده آیا وجود این مسیرها به کاهش مشکلات کمک کرده است؟
ما مسیرهایی را در لوت طراحی کردیم ولی مصوب نمیشود و به رسمیت شناخته نمیشود. هنوز منطقهبندی که نیروهای امنیتی دارند با منطقهبندی ما همخوانی ندارد. مداخلهکنندگان و تصمیمگیران در لوت بسیار زیاد هستند و پایگاه، تصمیمگیرندهی اصلی و نهایی نیست. ما پایش را برای لوت یک اولویت میدانیم که به روشهای مختلف اعم از پایش تصویری یا حضور حافظان بیابان یا سمنها باید صورت گیرد که بدانیم چه تعداد گردشگر، از چه سمتی و با چه تعداد خودرو وارد شوند و از کدام مسیرها عبور کنند. متاسفانه مشکلات و تهدیدات بسیار زیادی در لوت داریم. توسعهی روستایی، شهری، کشاورزی در منطقه و به ویژه هجوم گردشگران در ایام خاص خیلی برای ما مشکلآفرین شده است. حتی تهدیدهای طبیعی هم داریم که شاید کمتر کسی به این موضوع توجهی کرده باشد ولی این، یک واقعیت در لوت است.
منظورتان از تهدیدات طبیعی لوت چیست؟
ممکن است این تهدیدات به چشم نیاید. مثلا زلزلههای سالهای اخیر، بخشی از کلوتها را تحت تاثیر قرار داده است. این تاثیر ارزیابی نشده ولی من مشاهده کردم که قسمت بالای برخی کلوتها فروریخته است. یا ایجاد دریاچه درست است نکات مثبتی داشته ولی این آب باعث شسته شدن پایین کلوتها و ریزش بخش بالایی آن شده است. تغییرات اقلیمی را هم داریم که فعلا ارزیابیای از تاثیرات آن نداریم. گرما که مشکلی ایجاد نمیکند ولی کاهش باد را هم در سالیان اخیر داشتهایم، یا وقوع سیلابها که باعث خسارات در برخی مناطق بیابان میشود. البته ما تغییرات طبیعی را جزو سیستم میدانیم و میگوییم طبیعت خود رابازسازی میکند اما فشارها و تهدیدات جدیتری وجود دارد مثل توسعهی معادن که اگر جلوی آن گرفته نشود، حتما مشکل ایجاد میکند و به خصوص در خراسان جنوبی مدام درخواست بهرهبرداری از معادن در عرصه و حریم لوت را داریم که ممنوع است. یا ایجاد مناطق دفن زباله در لوت یکی از تهدیدات است. الان مناطق مسکونی حاشیهی لوت برای دفن زباله با مشکل مواجهند و خود من شاهد بودم که ماشین تخلیهی زباله، در زهکش یکی از پلهایی که برای هدایت سیلاب ایجاد شده و به سمت لوت میرود، زبالهها را تخلیه کرد یا فعالیتهای نظامی که درست است به ارتقای امنیت کمک میکند ولی گاهی ممکن است حضور زیاد نظامیان، امنیت گردشگران را تحت تاثیر قرار دهد. یا حضور قاچاقچیان و حفاران غیرمجاز را هم در لوت داریم که تهدید به شمار میرود. یا قطع درختان لوت و تخریب نبکاها را که با ماشین به آن میزنند تا از چوب این درختان هیزم تامین کنند یکی از مشکلات شده است. متاسفانه در لوت با وندالیسم شدیدی نیز مواجهیم که روی کلوتها یادگاری مینویسند یا روی سنگها با اسپری چیزی را حک میکنند یا با ماشین به مناطقی میروند که نباید بروند. ما تمام تلاشمان را کردهایم تا با آموزش، مانع از چنین تخریبهایی شویم اما هنوز کارهای زیادی باقی مانده که نبود بودجه و امکانات مانع از انجام آن شده است.
آقای دکتر، تاثیر حضور گردشگران بر لوت را چهطور ارزیابی میکنید؟
انبوه گردشگرانی که در ایام تعطیلات به لوت میروند برای جوامع محلی سودی ندارند. ما از توسعهی گردشگری میگوییم اما این نوع گردشگران جز تخریب و آلودگی چیزی ندارند. حجم زیادی زباله رها میکنند و مردم محلی مجبور شوند تا آن را جمع کنند و از این شرایط، نفعی نمیبرند. باید ورود گردشگران را ساماندهی کنیم که یک راه آن ایجاد گیت ورودی است که محلی در نزدیکی شفیعآباد در نظر گرفته شده و امیدوارم هرچه زودتر ایجاد شود تا رفتآمدها در لوت کنترل شود. در سایتهای طبیعی جهانی در کشورهای دیگر، وقتی میخواهید وارد شوید، باید از مدتها قبل ثبتنام کنید و به شما میگویند چه زمانی و با چند نفر وارد شوید؟ بعد در لوت، وضعیت طوری است که برخی دستگاهها خودشان برای ورود به بیابان مجوز صادر میکنند! بدون اینکه ما مطلع شده باشیم. بارها و بارها با این دستگاهها جلسه گذاشته شده ولی باز هم توجهی نمیشود. باید بگویم که ورود بیضابطهی گردشگران، در حال حاضر مهمترین معضل ما در لوت است که اگر بتوانیم آن را مدیریت کنیم و همکاری سازمانها را هم داشته باشیم، وضعیت به سمت بهبودی میرود. در استان کرمان بسیاری میگویند چرا دریاچه لوت باعث توسعهی گردشگری نشد؛ مگر همین گردشگرانی که رفتند جز آلودگی چه تاثیری داشتند؟ سازمانهای درگیر بیایند بگویند چهقدر امکانات و بودجه گذاشتند تا زیرساختها برای حضور گردشگران فراهم شود؟ مدام میگوییم توسعهی گردشگری، توسعهی گردشگری، توسعهی گردشگری! وقتی زیرساختها و امکانات و مسیرهای گردشگری نداریم؛ توسعهی گردشگری جز زباله و تخریب دستاوردی نخواهد داشت. در تمام جهان روند اینطور است که ابتدا یک جاذبه را شناسایی و بعد ارزیابی میکنند، در مرحلهی بعد ثبت و سپس مدیریت، برنامهریزی، پایش و در آخرین مرحله معرفی آن را انجام میدهند. ما اما تمام توان را بر «معرفی» گذاشتهایم و نتیجه را هم داریم مشاهده میکنیم.
یکی از مشکلاتی که بعد از سیلاب سال 98 در لوت پیش آمده، تخریب جادهی شهداد ـ نهبندان است. بالاخره تکلیف این مسیر معلوم شد؟ مجوزی برای احداث یا ترمیم آن دادهاید؟
ما بارها و بارها گفتهایم این جاده اگر از همین مسیر عبور کند، خطر سیل آن را تهدید میکند؛ چون مکانیسم طبیعی رود شور این است که مدام تغییر مسیر میدهد. بنابراین ما پیشنهادمان این است که جاده باید خارج از عرصه و حریم لوت ایجاد شود. اخیرا گفتهاند همین مسیر را میخواهند ترمیم کنند ولی اعلام کردهاند که ارتفاع را میخواهیم بالا بیاوریم، 16 متر شانهی خاکی هم برای هر طرف از این جاده در نظر گرفتهاند که اعلام کردهایم ما اجازهی تعریض این جاده را نداده و نمیدهیم و تضمین هم نمیدهیم جادهای که ایجاد میکنند پایدار باشد.
طی سالهای گذشته همواره از کمبود امکانات و نیرو در پایگاههای استانها گلایه داشتید. آیا این مشکل حل شده است؟
خیر. پنج سال از ثبت جهانی لوت میگذرد، برای عرصهای که بیش از 860 کیلومتر طول در سه استان دارد، حتی یک ماشین در سه استان به ما ندادهاند! در حالی که در هر استان نیاز به چندین ماشین و یگان حفاظت داریم اما نه یگان حفاظت داریم و نه نیروی ثابت داریم! شما پایگاه لوت را با دیگر پایگاههای جهانی کرمان از جمله ماهان و بم مقایسه کنید. شاید بیش از 100 نیرو داشته باشند ولی ما برای مدیریت این عرصهی وسیع، حتی نیروی ثابت نداریم چه رسد به اینکه تعدادی نیروی کافی داشته باشیم. انگار دستگاههای مسئول، هنوز به این نتیجه نرسیدهاند که لوت نیاز به توجه و نیرو و یگان حفاظت و امکانات دارد. با دست خالی که نمیتوان این بیابان را مدیریت کرد. جمیع این شرایط نشان میدهد سازمانهای متولی هنوز توجهی به اهمیت این بیابان ندارند و همه فکر میکنند کس دیگری باید آن را مدیریت کند. علاوه بر نیرو و امکانات، نیازها و کمبودهای متعددی از جمله پارکینگ، گیت ورودی، مرکز تفسیر و ... داریم. پنج سال است که گفتهام مرکز تفسیر باید در لوت ایجاد شود تا از طریق فیلم و عکس و توضیحات، گردشگر قبل از ورود، لوت را بشناسد و بعد وارد شود. ولی متاسفانه توجهی نمیشود. مشکلات در لوت بسیار زیاد است. ای کاش ارزش و قدر این پدیده را میدانستیم. شاید هر کشور دیگری جای ما بود، استفادههای بسیار بیشتر و بهتری داشت ولی در ایران هنوز قدر لوت را ندانستهایم در حالی که یکی از منحصر بهفردترین بیابانهای دنیا است. علاوه بر وجود بلندترینها و گرمترین نقطه زمین در لوت، تنوع زیستی و فرهنگی و به ویژه تنوع زمینشناختی که در این بیایان داریم در جهان بینظیر است و اگر از دست برود، یکی از با ارزشترین مناطق جهان را از دست دادهایم.
از کمبود اعتبارات گفتید. مدتی پیش مدیر پایگاه لوت در کرمان گفت که هیچ اعتبار استانی به این بیابان اختصاص نیافته است. این وضعیت فقط مربوط به کرمان است یا دو استان سیستانوبلوچستان و خراسان جنوبی هم همینطور عمل میکنند؟
سال گذشته اعتبار لوت در دو استان سیستانوبلوچستان و خراسان جنوبی صفر بود. در کرمان مبلغ بسیار ناچیزی اختصاص دادند که با آن کار خاصی هم نمیشد انجام داد و بهتر است مبلغ آن را اصلا اعلام نکنم. در دو استان دیگر همین را هم نداشتند ولی استانهای سیستان و خراسان مشکلات کرمان را ندارند؛ چون ورودی گردشگر زیادی ندارند و اولویت توسعهی گردشگری این استانها، فعلا لوت نیست.
پس بیشترین مشکل را شما در کرمان دارید.
بله. چون عرض کردم که از دو استان دیگر، ورود گردشگر به اندازهی کرمان نیست و در استانی مثل سیستانوبلوچستان، دغدغههای دیگری مثل سواحل مکران برای توسعهی گردشگری وجود دارد. در خراسان جنوبی هم مثل سیستانوبلوچستان، خوشبختانه ورودی گردشگر کم است ولی توسعهی زیرساختها کمکم آغاز شده و مقداری از کرمان دارد جلوتر میرود.
یکی از اتفاقات مهم سالهای اخیر در لوت، شکلگیری دریاچه در پی وقوع سیلاب بود. حالا اما در حال خشکیدگی است و درخواستهایی در استان کرمان وجود دارد که نگذارید خشک شود و گویا برای انتقال آب به آن تحقیقاتی در دست انجام دارید. لطفا بفرمایید سرنوشت این دریاچه چه میشود؟
در میراث جهانی باید کمترین دستکاری را داشته باشیم. اگر طبیعت آب آورده و دریاچه را ایجاد کرده، طبیعت هم میتواند آن را نابود کند و نباید در فرایند طبیعی عوارض دخالت کنیم. این دریاچه بزرگ است و برای احیای آن باید در طبیعت دست ببریم. بخواهیم آب را منتقل کنیم، از کجا بیاوریم؟ از رود شور؟ آبدهی رود شور که در فصل گرما به حداقل میرسد. چند دهه پیش، این دریاچه شکل گرفته و خشک شده و دوباره دو سال پیش ایجاد شد. به نظر من، در نهایت، این دریاچه خشک میشود ولی ممکن است گاهی مجدد احیا شود. باید سرنوشت دریاچه را به طبیعت واگذار کنیم و به یاد داشته باشیم که بیابان لوت اعتبار و شهرتش را از خشکی گرفته نه از دریاچه. اگرچه دریاچه به زیباییهای آن افزوده است. یونسکو تاکید دارد که در فرایندهای طبیعی دستکاری نکنید. ضمن اینکه اگر بخواهیم این دریاچه را زنده نگه داریم، ببینید که چهقدر چاه و کانال باید حفر شود و دکل برق باید ایجاد شود. گاهی راهنمایان گردشگری میگویند که گردشگران خارجی اعتراض دارند چهقدر تیر چراغ برق در این بیابان وجود دارد و میخواهند محیط را بکر ببینند. موقع ثبت جهانی، حتی به وجود جاده و روستاهایی مثل شفیعآباد در عرصهی بیابان ایراد گرفتند که ما توضیح دادیم جاده برای دسترسی و روستا برای نگهداری از نبکاهاست. بنابراین، باید کمترین دستکاری و دخالت انسان در عرصههای طبیعی جهانی وجود داشته باشد. / الف
نظر خود را بنویسید