فردایکرمان ـ گروه جامعه: حدود ده سال پیش، زلزلهی 9 ریشتری «توهوکو» که رخ داد، سیستمهای هشدار بحران که سونامیهای ژاپن را اطلاع میدهد از کار افتاد اما در روستای «موروهاما»، بدون اینکه هیچ آموزش رسمی به مردم داده شده باشد؛ فقط یک نفر جان خود را از دست داد. این در حالی بود که در زلزلهی دیگری که حدود 50 نسل قبل از آن رخ داده بود، روستا کاملا تخریب شده و فقط دو نفر زنده مانده بودند.
روستا سالها پس از آن زلزلهی کُشنده، تنها با چهار نفر بازسازی شد اما آنها این زلزله را در خاطرهی جمعی ذخیره و کاری کردند که مردم تا 50 نسل بعد، بدون آموزش دیدن، میدانستند وقت زلزله چه باید بکنند. این مسئله، فقط ذهنی و شفاهی نبود، مصداق عینی هم داشت؛ مثلا یک سنگنوشته در محلی که روستا آوار شده بود گذاشتند و روی آن نوشتند: «ﻫﺮﮔﺰ در اﻳﻦ ﻣﻜﺎن ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺴﺎزﻳﺪ. ﺣﺘﻲ اﮔﺮ ﺳﺎﻟﻴﺎن ﺳﺎل ﺑﮕﺬرد ﻣﺤﺘﺎط ﺑﻤﺎﻧﻴﺪ». این بهترین هشداری بود که توانست جان مردمان نسلهای بعدی را از آوار زلزله برهاند.
به گزارش فردایکرمان، زلزله یکی از تهدیدات جدی برای مردم استان کرمان است. پنجم دیماه هر سال که یادآور زلزلهی خونبار بم در سال 82 است، این تهدید را به شکلهای مختلف یادآور میشود.
به همین مناسبت، گزارشی که از مقالهی «دکتر رضا ناصری، معمار و مدرس دانشگاه» که چهار سال قبل، در جریان همایش «مدیریت یکپارچهی زلزله، تابآوری و اقدام محلی» که توسط دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد کرمان ارائه شد را بازنشر میدهیم. این مقاله، موضوع مهمی را یادآوری کرد؛ «نقش خاطرهی جمعی در افزایش تابآوری و بازسازی پس از زلزله».
او در ارائهی خود به تجربیات درخشان جهانی از جمله آنچه در روستای ژاپن رخ داده اشاره کرد و در اظهاراتش تصریح کرد: «بازسازی بم شکست خورده چرا که به ابعاد اجتماعی و خاطرهی جمعی در بازسازی آن پرداخته نشد؛ بخش مهمی از ثروت و اقتصاد بم که بر پایهی مهمترین ارزش افزودهی شهر یعنی تاریخ آن بود را هم با سهلانگاری از دست دادیم».
ناصری در این ارائه تاکید داشت که بازسازی فقط نباید به ساخت سرپناه و خیابان محدود شود؛ بلکه برای بازسازی یک شهر یا روستا، باید همهی گذشتهی آن از جزئیات معماری تا روابط انسانیِ پیش از تخریب زنده شود؛ او گفت که نباید ارزشهای شهر و هویت و اقتصاد منطقه را به بهانهی بازسازی از بین برد. او این ضروریات را تحت عنوان خاطرهی جمعی معرفی کرد.
ناصری گفت: «خاطرهی جمعی در یک مفهوم؛ از باورها، اعتقادات، تصویرهای ذهنی، ابنیهی تاریخی، یادبودهای شهری، نام خیابانها و ... تشکیل میشود؛ مثل ارگ بم که در ذهن و باور همگان، نماد زندگی برای این منطقه بوده است».
وی با بیان اینکه خاطرهی جمعی اهمیت جامعهشناختی بالایی دارد، افزود: «توجه به مفهوم خاطرهی جمعی میتواند به این صورت باشد که برای یک رخداد، یادمان بسازیم تا آنطور که شهر نیاز دارد خاطره را برای نسلهای بعدی ذخیره کنیم».
ناصری ادامه داد: «یکی از کارهایی که با خاطرهی جمعی باید انجام داد این است خاطرهی حادثه مثلا زلزله را طوری هدایت کنیم که سویهی نومیدکننده و شکنندهی آن حذف شود و سویهی امیدواری آن رایج شود؛ اینکه شهر دوباره متولد شده و در آینده جلوی این رخداد تلخ گرفته میشود».
وی با بیان اینکه اگر خاطرهی جمعی را رها کنید مخرب میشود و این تجربه را پس از زلزلهی بم هم داشتیم، اظهار کرد: «سطح هشیاری را با خاطرهی جمعی میتوان بالا نگه داشت».
ناصری چند مورد از تجربیات موفق جهانی در بازسازی شهرها پس از نابودی به وسیلهی زلزله و جنگ را نیز تشریح کرد؛ به عنوان نمونه بازسازی فرانسه پس از جنگ جهانی دوم را مثال زد و تصریح کرد: «در تجربیات موفق، رویکرد در بازسازی، نابود کردن و فراموش کردن فاجعه نبوده، در عین حال هم نمیگذارند تلخی فاجعه باقی بماند؛ بلکه آن را به یک حرکت مثبت برای دلجویی از بازماندگان تبدیل میکنند». وی یادآور شد: «بحران میتواند کیفیت سکونت در یک منطقه را بالا ببرد؛ اگر بدانیم با آن چطور رفتار کنیم».
وی تاکید کرد: «شهر بدون خاطرهی جمعی میمیرد. اما در مورد شهری مثل بم بعد از زلزله، نگذاشتیم بم به حالت قبلی خود برگردد و میبینیم بم به بحرانهای زیادی مبتلا شده است». / الف
نظر خود را بنویسید