فردای کرمان – گروه جامعه: هنوز 10 ساله نشده که پدرش فوت میکند و ناچار میشوند، او و برادر کوچکاش را به «پرورشگاه صنعتی کرمان» بسپارند. دو برادر به قدری تلاش میکنند که تحصیلات وكار را ادامه میدهند. یکی از آنها مهندسی نفت میخواند و دیگری در شركت افست مشغول به كار میشود.
آنکه مهندسی نفت خوانده، در پالایشگاه آبادان مشغول به کار میشود، اما در جریان ملی شدن صنعت نفت ایران، از کار بیکار میشود و به تهران میرود و در یک کارخانه مشغول به کار میشود.
مدتی بعد بورسیهای به او تعلق میگیرد تا برای احداث تأسیساتی مانند سردخانه و نیازهای تأسیساتی شیلات در خارج از کشور، آموزش ببیند. حدود دو سال در کشورهای دانمارک، فنلاند و سوئد ـ دورههای مهندسی در تأسیسات شیلات را میبیند و در بازگشت به ایران، راهی بندرعباس میشود تا مسئولیت ادارهی کارخانهای را بر عهده گیرد. در همین روزگار است که محمود صنعتی، متولد میشود.
به دنیا که میآید،پدرش به مدیرعاملی «کارخانه کنسرو بندرعباس» منصوب میشود و به این ترتیب، همهی اعضای خانواده به بندرعباس مهاجرت میکنند.
به سن مدرسه که میرسد، دورهی ابتدایی را در دبستان «نایبند» پشت سر میگذارد و آنقدر درس میخواند که پس از دیپلم، وارد دانشکده پلیتکنیک میشود. دانشجوی نخبهای است، بنابراین به مدت چهار ماه او را به انگلستان میفرستند تا کارآموزی کند.
و چون جزو نفرات اول دانشکده است، بهصورت امریهای به سازمان گسترش و نوسازی صنایع اعزام میشود تا سربازیاش را به پایان برساند. در سال 1356 از سوی این سازمان در پروژهای به نام «بافت بلوچ» بهعنوان مدیر پروژه به ایرانشهر میرود و آغاز به کار میکند. کارخانه که راه میافتد، از سیستان و بلوچستان به کرمان بازمیگردد و در آغاز با کمک یکی از بستگانش کارخانهی نساجی کوچکی تأسیس میکند.
آنروزها حمید میرزاده استاندار کرمان است و حسین مرعشی، معاون سیاسیاش؛به او میگویند استانداری در حال بررسی و تأسیس یک کارخانهی نساجی بزرگ در کرمان است و از او میخواهند پروژه را تعریف و طراحی کند.
حالا استانداری کرمان «مجتمع تعاونی صنعتی شهید باهنر» را تأسیس کرده و سخت دنبال سپردن کار به فردی کاردان است. به این ترتیب، مدیرعاملی این مجتمع را به او میسپارند. مرد سخت کوش داستان ما از آن روز، دهها پروژهی صنعتی را در کرمان راهاندازی کرده است.
او جزو مؤسسان «لاستیک کرمان» و «لاستیک سیرجان» بوده و شرکت«کنسانتره آب گریپفروت جیرفت» را راهاندازی کرده، طرح «کرکبافت» هم جزو یادگارهای اوست.
صنعتی در راهاندازی کارخانه «گلباف» ناکام میماند، اما جزو افرادی است که خیریۀ «مولیالموحدین» کرمان را راهاندازی کرده، اما از همه مهمتر اینکه یکی از مؤسسان شرکت هواپیمایی «ماهان ایر» نیز هست.
هواپیمایی ماهان برای خودش داستانهای جالبی دارد که بخشی از آن در کتاب «تلاشگران پیشرفت کرمان» گفته شده، اما ضرورت دارد آقای صنعتی يا ديگر عزيزان موسس، قسمتهای ناگفتهاش را هم روزی برای همه تعریف كنند.
این فعال حوزهی صنعت، سال ١٣٨١ همراه باگروهی از كارآفرينان موفق كرمان به عضويت هيأت نمايندگان اتاق كرمان در می آيد و نايب رئيس اتاق میشود. حضورش در اتاق کرمان، سه دوره ادامه پیدا میکند، اما از همهی اینها مهمتر اینکه محمود صنعتی، همچنان یکی از افرادی است که چراغ پرورشگاه صنعتی کرمان را روش نگه داشته است. پرورشگاهی که دست کم 100 سال قدمت دارد و بزرگانی مثل مرحوم علیاکبر صنعتی و مرحوم همایون صنعتی در آن ایفای نقش کردهاند و امروز محمود صنعتی ادامه دهندهی راه آنهاست
متن بالا را اخیرا آقای جلالپور در کانال تلگرامیاش منتشر کرده است. به علاقهمندان توصیه میکنیم، مطالعهی زندگی سرشار از تحرک و پویایی محمود صنعتی را در کتاب: «رواق زبرجد، تلاشگران پیشرفت کرمان، بهکوشش محسن جلالپور، گردآوری و پژوهش محمد مهدی ملکقاسمی»، دنبال کنید.
نظر خود را بنویسید