اسما پورزنگیآبادی ـ استان کرمان اگرچه از ابتدای دولت دکتر روحانی به یک ثبات مدیریتی دست یافته بود اما در دولت دوم روحانی، با دو استعفای مکرر علیرضا رزمحسینی؛ استاندار سابق؛ وارد دوران تازهای شد. رفتن رزمحسینی اما اصلاحطلبان را که تا پیش از این به انزوای مداراگونهای کشانیده شده بودند، بار دیگر روی خط اخبار آورد تا آنجا که حتی عدهای، اصلاحطلبان را متهم به آن کردند که باعث استعفای رزمحسینی شدهاند. دوران مدیریت رزمحسینی با فراز و فرود بسیار همراه بود و اگرچه کشمکشهای سیاسی آشکاری در استان به عرصهی عمومی نکشید، اما دلخوری اصلاحات از او و عملکرد سیاسیاش، بهویژه در دو سال آخر حضور او، چیزی نبود که قابل پنهان کردن باشد. به هر روی و خواه ناخواه، اصلاحطلبان در آمدن و رفتن رزمحسینی نامشان بر زبان بود. حالا نیز، حداقل تا پایان دولت دوازدهم، به نظر میرسد اصلاحطلبان همچنان این فرصت را دارند که ایفاگر نقشهای مهمی در استان باشند. در این میان، واکاوی آنچه در این پنج سال رخ داده هم مسئلهی مهمی است؛ با «محمدرضا نژادحیدری» از گذشته حرف زدیم. در این گفتوگو، او که از جوانان سرشناس اصلاحطلبی در استان و قائم مقام جمعیت توسعه و آزادی کرمان (تاک) است با احتیاط از مناسبات اصلاحطلبان ـ رزمحسینی سخن گفت. همچنین در فرصت پیش آمده از او خواستم تا از تازهترین اخبار مربوط به انتخاب استاندار جدید و همچنین ارزیابی خود از عملکرد شورای شهر کرمان که اکثریت آن در دست اصلاحطلبان است بگوید. به گزارش فردایکرمان این گفتوگو در شمارهی امروز نشریه «استقامت» منتشر شده است.
آقای نژادحیدری! شما اولین فعال سیاسی اصلاحطلب هستید که در ایامی جز انتخابات، بهعنوان خبرنگار با او روبهرو میشوم. حالا که خودتان روزنامهنگار هم هستید ممکن است بگویید چرا دنیای فعالان سیاسی اصلاحطلب و بیشتر بزرگان این حزب در کرمان این همه از دنیای مردم جداست؟ چرا از طریق رسانهها با مردم ارتباط نمیگیرند؟
من این نقد شما را تا حدود زیادی میپذیرم اما معتقد نیستم دنیای اصلاحطلبان استان کرمان از مردم جداست بلکه معتقدم برخی فعالان این جریان، ارتباطات ضعیفی با رسانهها دارند و این را هم ناشی از گذشتهای میدانم که آنها بیشترین فعالیت سیاسی را داشتند و اقتضای دورهی اوج فعالیت سیاسی برخی دوستان، بعضا سکوت دربارهی مسائل سیاسی بوده است اما با گسترش تحولات رسانهای و فراگیرتر شدن آن، به نظر میآید دیگر نمیتوان با نسخههای قبلی این مسائل را مورد ارزیابی و درمان قرار دهیم و باید براساس شرایط موجود با مسائل مواجه شویم؛ این نقد را خود من هم در برخی محافل دوستانه در میان گذاشتم و متذکر شدم که باید بیشتر با جامعه ارتباط داشته باشید.
چه پاسخی دادند؟
امانتداری میکنم و نمیگویم ولی به نظرم باید بیشتر از سمت رسانهها هم تقاضا صورت گیرد. به نظرم نمیآید جز یکی، دو مورد که کلا دوستان ما، خودشان خودشان را ممنوعالمصاحبه کردهاند دیگر دوستان در اینباره استقبال نکنند؛ اما بعضا از طرف رسانهها هم خیلی استقبالی نشده است. الان دکتر میرزایی آمادگی دارند و مصاحبه میکنند. آقای فرشاد هم همینطور؛ البته ایشان بهدلیل مسئولیتی که در شورا دارند شاید کمتر دربارهی مسائل سیاسی اظهارنظر کنند اگرچه در همین دوره، مصاحبهی سیاسی هم کردهاند. اینکه در فضای مجازی بیشتر حضور یابند صحبت درستی است و باید اتفاق بیفتد. آقای فرشاد بهتازگی دارند این بحث را جبران میکنند و حضور بیشتری در فضای مجازی دارند.
میخواهید بگویید این سکوت بزرگان اصلاحطلب استان، مصلحتی است؟
من این سکوت را عامدانه نمیدانم. یک سکوت مبتنی بر عادت است.
فضای استان برای آنها بسته است؟
نه. نه. عادت به گفتوگو با رسانهها ندارند. خودشان پیشقدم نمیشوند. ولی اگر رسانهها تقاضا کنند آمادگی دارند صحبت کنند.
یک نمونه برای تایید ادعای خودم مثال میزنم و آن وضعیت
انتخاب استاندار برای کرمان است. حدود پنج ماه است که استان ما با سرپرست اداره میشود اما در این مدت، یک نفر از فعالان سیاسی اصلاحطلب با مردم در اینباره صحبت نکرده است.
ببینید؛ یک بخش خیلی کوچک از دلایل تاخیر در انتخاب استاندار به جریانات سیاسی، حداقل به اصلاحطلبان بر میگردد و آن هم این است که تفاهم روی گزینهی استانداری انجام شود ولی بخش عمدهی آن به فرآیندی برمیگردد که در دولت برای انتخاب استاندار باید طی شود که وزارت کشور و دیگر دستگاهها در آن دخیل هستند و وقتی گزینهها مشخص شد بهعنوان پیشنهاد به دولت ارایه میشود و دولت باید تشکیل جلسه دهد و آن را در دستور کار قرار دهد و تصمیم بگیرد. اصلاحطلبان استان کرمان هم مثل همهی مردم تاکید دارند هرچه زودتر تکلیف استانداری مشخص شود اما نه با این نقد که استان پنج ماه بدون استاندار است. استان ما در اوائل پیروزی انقلاب، 9 ماه با سرپرست اداره میشده است البته اقتضای فضای کشور بوده و قابل قیاس با شرایط موجود نیست اما بحثم این است که استان همین الان هم دارد اداره میشود و آقای دکتر فدایی قبل از سرپرست شدن، معاون اقتصادی و منابع انسانی استانداری بودند و بر امور تسلط کافی دارند.
سرپرست استانداری اختیارات محدودتری ندارد؟
نه. اختیارات سرپرست هیچ تفاوتی با استاندار ندارد اما یک نکته وجود دارد سرپرست برای اینکه تیم مدیریتی و ستادی خود را هماهنگ کند ممکن است نیازمند به تغییراتی داشته باشد و این کار، منع قانونی هم ندارد منتها کمتر مرسوم است کسی بهعنوان سرپرست دست به تغییرات بزند و ترجیح این است پس از دورهی تثبیت این کار را انجام دهد.
اما مشکلی که الان وجود دارد من فکر میکنم حجم زیاد کاری است که بر عهدهی دکتر فدایی قرار گرفته؛ در معاونتی که خود ایشان سرپرست آن هستند حجم زیادی کار دارند از صدور چکهای استانداری گرفته تا تمدید قراردادها و وظایفی دیگر. ایشان، هم باید در کسوت معاونت و هم سرپرست استانداری، امور را اداره کنند و این، قدری کار را دشوار میکند. از این بابت ما تاکید داریم هرچه سریعتر استاندار را معرفی کنند و این، دغدغهی مردم، نمایندگان مجلس و اصلاحطلبان استان نیز هست.
اصلاحطلبان در اینباره چه پیگیریهایی کردهاند که تکلیف استانداری هرچه زودتر معلوم شود؟
ما ابزاری برای پیگیری جدی نداریم و بیشتر پیگیریها در حد مذاکره بوده و درخواست که دولت کار را تسریع کند. بخش زیادی از تاخیر، طبیعت فرآیند انتخاب استاندار هم بوده؛ دیدم اخیرا در جایی مطرح کرده بودند که اصلاحطلبان و یکی از چهرههای مورد اعتماد و احترام اصلاحطلبان باعث شدهاند انتخاب استاندار به تعویق بیفتد. الان 14 استاندار باید ظرف این هفته مشخص شود آیا دیگر استانها هم که با تاخیر در انتخاب استاندار مواجه شدند اصلاحطلبان باعث آن بودند؟
این 14 استان که نام بردید خیلی شرایط متفاوتی با استان کرمان دارند. آنها استاندار داشتند و مشمول قانون بازنشستگی شدند اما ما پنج ماه است استاندار نداریم.
استانداری که به او گفتهاند تو بازنشسته شدی و باید بهزودی این مسئولیت را ترک کنی انگیزههای خود را از دست میدهد و طبیعتا مانند استانداری که میتواند ادامه دهد کار نمیکند. در آن استانها هم کار با تاخیر دارد انجام میشود اما آیا اصلاحطلبان مقصر بودهاند؟ این، بخشی از فرآیند طبیعی انتخاب استاندار است که البته به نظرم دولت میتوانست سریعتر کار را به نتیجه برساند.
الان طبق آخرین خبری که شما دارید چه زمانی استاندار کرمان انتخاب میشود؟ آقای امیری؛ رئیس مجمع نمایندگان استان؛ هفتهی گذشته وعدهی چهارشنبه دوم آبان را دادند که مثل دیگر وعدهها بیسرانجام بود.
براساس اطلاعاتی که من دارم در دو نوبت استانداران انتخاب میشوند و انتخاب استاندار کرمان در مرحلهی دوم است و احتمالا چهارشنبهی هفتهی آینده (همین هفته) و بعد از اربعین تعیین شود. اینها خبرهایی است که از طریق منابع موثق بهدست ما میرسد ولیکن ممکن است دولت با دستور کار جدیدی مواجه شود یا سفری برای رئیسجمهور یا وزیرکشور پیش بیاید و در جلسه حضور نیابند. اگرچه انتخاب استاندار با حضور هیات وزیران و در غیاب رئیس جمهور هم میتواند صورت گیرد ولی برای اینکه در جامعه، غیبت رئیسجمهور در انتخاب استاندار، مسائل و شائبهای را پیش نیاورد؛ معمولا ترجیح این است خود ایشان باشند و استاندار معرفی شود. تا حالا هم که قرار نیست آقای دکتر روحانی سفر خارجی داشته باشند و به احتمال زیاد هفتهی آینده (همین هفته) ما شاهد انتخاب استاندار خواهیم بود.
چه گزینههایی برای استانداری کرمان روی میز دولت است؟
تنها گزینه مورد اجماع دکتر فدایی هستند.
اگر موافقید از گذشته هم حرف بزنیم. استعفای آقای رزمحسینی استاندار سابق. به آذرماه 92 که ایشان معرفی شد برگردیم. آقای رزمحسینی گزینهی اصلاحطلبان برای استانداری کرمان بود؟
نه. ایشان در مرحلهی اول، گزینهی اصلاحطلبان برای استانداری کرمان نبود ولی بعدا روی ایشان تفاهم صورت گرفت.
روز معارفه، آقای رزمحسینی وقت سخنرانی خود را به آقای مرعشی داد و بدنهی اصلاحطلبی از این رفتار این پیام را دریافت کرد که باید از آقای رزمحسینی حمایت کند. اشتباه کردند؟
اگر آقای رزمحسینی وقت سخنرانی خود را به آقای مرعشی هم نمیداد باز هم اصلاحطلبان از ایشان حمایت میکردند و این حمایت ضرورتا ارتباطی با این رفتار آقای رزمحسینی نداشت چون ما براساس یک اصل حمایت میکردیم و معتقد بودیم دولت آقای روحانی با حمایت اصلاحطلبان روی کار آمده و باید از استاندار این دولت حمایت کنیم.
در ادامه چه شد که وقتی آقای رزمحسینی رفت؛ گفتند تحت فشار اصلاحطلبان مجبور به استعفا شده است؟
این حرف، بهنظر من یک تحلیل خیلی عامیانه بود. نه اصلاحطلبان اهل فشار هستند و نه آقای رزمحسینی کسی بودند که از اصلاحطلبان فشاری بپذیرند! این مسئله را باید درک کنیم. هیچ فشاری از طرف اصلاحطلبان نبود و خود آقای رزمحسینی گفتند بهدلیل مسائل خانوادگی استعفا دادند. این حرف هم که به آن اشاره کردید از جانب دو گروه مطرح شد؛ یک گروه کسانی بودند که از رفتن ایشان دلخور بودند و یک گروه هم اصولگرایان بودند. من این حرف را مشخصا از زبان دبیر یکی از احزاب اصولگرا دراستان شنیدم. برخی خیلی علاقهمند هستند بسیاری از مسائل استان که به اصلاحطلبان ارتباطی ندارد را به کارنامهی اصلاحطلبان سنجاق کنند. طبیعتا قابل پذیرش نیست.
خود شما وقتی خبر استعفای آقای رزمحسینی را شنیدید چه واکنشی دادید؟
من خیلی تعجب نکردم. به هر حال هر آمدنی را رفتنی است.
رفتن با استعفا؟ آن هم برای بار دوم و در فاصلهی کوتاهی از استعفای اول؟ عجیب نبود؟
نه. من که هیچ تعجبی نکردم.
ایشان برای استعفا از کسی از اصلاحطلبان مشورت گرفته بود؟
آقای رزمحسینی هیچوقت اهل مشورت گرفتن از اصلاحطلبان نبودند.
کلا رابطهی ایشان و فعالان سیاسی اصلاحطلب چگونه بود؟ آقای صفریان مشاور وقت استاندار سابق در مصاحبه با نشریهی ما گفت که این رابطه سینوسی است.
اتفاقا من هم این مصاحبه را خواندم و اسمی برای این رابطه نمیگذارم اما برمیگردم به گذشته. بعد از پیروزی آقای روحانی در انتخابات، بحث این بود که باید دولت را حمایت کرد. ایشان چهرهای با سابقهی اصولگرایی بود که البته برنامهای اصلاحطلبانه ارایه کرد. با اتفاقاتی که پیش از انتخابات سال 92 رخ داده بود؛ طیف جدی از اصلاحطلبان معتقد به مشارکت در انتخابات بودند. جلسهای سال 91 در تهران با حضور اصلاحطلبان و سران اصلاحطلب برگزار شد که من هم از کرمان شرکت داشتم. در آن جلسه، دو دیدگاه وجود داشت؛ یکی میگفتند ما نباید در انتخابات مشارکت داشته باشیم. نه بهمعنای تحریم که فرمان به عدم مشارکت است بلکه میگفتند جریان اصلاحطلب نباید کاندیدایی داشته باشد. من و نماینده سیستانوبلوچستان که هر دو جزو طیف جوان بودیم پافشاری کردیم که حتما باید مشارکت داشته باشیم. آن زمان دربارهی کاندیدا شدن آیتالله رفسنجانی صحبت شد و اصلاحطلبان گفتند که باید حمایت تام و تمام از ایشان داشته باشیم. نفس کاندیدا شدن ایشان، یک موج امیدواری در مجموعهی نیروهای اصلاحطلب ایجاد کرد بهطوری که خود ما، پس از سالها توانستیم در کرمان یک نشست را برگزار کنیم و بچهها را دور هم جمع کنیم. آقای دکتر جهانگیری هم ریاست ستاد آیتالله را پذیرفتند و ما هم در کرمان مشغول تدارک ستادهای استانی بودیم و در عین حال، آقای دکتر روحانی هم کاندیدا بودند. البته ایشان و دوستان نزدیک و همراهان ایشان هم در صورتی آیتالله تایید میشدند همه به ستاد ایشان میپیوستند. بعد از رد صلاحیت آیتالله رفسنجانی و ایجاد موج نومیدی، یکی از گروههایی که خیلی مصر بود باید کاندیدایی در انتخابات داشته باشیم اصلاحطلبان بودند؛ دو گزینه داشتیم آقای عارف و دکتر روحانی. دکتر روحانی از مجموعهی اصلاحطلبان نبودند ولی توانسته بودند اقبال عمومی زیادی را نسبت به آقای عارف جلب کنند... سرانجام یک اجماع شکل گرفت و آقای روحانی تنها گزینهی اصلاحطلبان شدند. حمایت ما از ایشان، برای تمنای پست و مقام و سهم در قدرت نبود بلکه ما اصلاحطلبان یک نگرش داشتیم که کشور مرحلهی بدی را پشت سر گذاشته و نیازمند نوسازی در امور جاری هستیم و کسی جز آقای روحانی که آن گفتمان را ارایه کرده بود نمیتواند این ماموریت را انجام دهد. استراتژی نانوشتهی اصلاحطلبان هم در برابر دولت ایشان؛ اتحاد و انتقاد بود و گفتیم مثل اصولگرایان که چشم بر عمکرد آقای احمدینژاد بستند این کار را نخواهیم کرد و دوستانه نقد خواهیم کردیم و همراهی و حمایت. براساس این نگرش طبیعی بود هر استانداری را دولت انتخاب کند ما حمایت کنیم؛ حتی اگر آن فرد خود را نیازمند حمایت اصلاحطلبان نداند. اینکه گفتم اگر آقای مرعشی هم در مراسم معارفه آقای رزمحسینی سخنرانی نکرده بودند هم؛ اصلاحطلبان باز حمایت میکردند. یادم است وقتی که آقای رزمحسینی استاندار کرمان شد؛ موجی از نومیدی سراسر اصلاحطلبان استان را فراگرفت.
قبل از مراسم معارفه و آن اتفاق؟
همان شب که ایشان استاندار شد و خبرگزاری فارس برای اولینبار خبر رسمی آن را منتشر کرد اصلاحطلبان استان بسیار نومید شده بود. من با آقای مرعشی تماس گرفتم و این فضا را به ایشان منتقل کردم. آقای مرعشی اما تاکید کردند که آقای رزمحسینی از دوستان ما و از نیروهای تکنوکرات هستند و همه باید از او حمایت کنند و به من گفتند که با دوستان تماس بگیر و این مسئله را منتقل کن.
خود شما نظرتان نسبت به انتخاب ایشان چه بود؟
من هم جزوی از فضای عمومی بودم.
نگران چه چیزی بودید؟
ما دغدغهای از روز اول داشتیم و آن این بود امیدی که مردم به آقای روحانی و جریان اصلاحات و جریان نزدیک به اصلاحطلب یعنی اعتدال پیدا کرده؛ باید پاسداری شود و هیچ اتفاقی رخ ندهد که مردم نومید شوند و در واقع از فضایی میترسیدیم که امروز ایجاد شده است. من به خاطر دارم ما جوانان اصلاحطلب تصمیم گرفتیم نامهای به آقای رزمحسینی بنویسیم که آن نامه را من هنوز دارم.
چه زمانی؟
فکر میکنم شش ماه بعد از حضور ایشان در استانداری کرمان بود. در آن نامه، نکاتی را متذکر شدیم که بعد در مقام عمل دیدیم این نگرانیها بهجا بوده است. انتقادات اصلاحطلبان از سر دلسوزی و دردمندی بوده است.
نامه را ارسال کردید؟
نه. منصرف شدیم.
چرا؟
مصلحتاندیشی کردیم.
پشیمان نیستید که نامه را نفرستادید؟
البته مسائلی را منتقل کردیم و خود من چندینبار با ایشان نشست داشتم و نگرانیها را مطرح میکردم. به نظرم میآید در این میان، درکی متقابل از کارویژههای جریانات سیاسی در دولت وجود نداشت و طبیعتا درکی از محدودیتهای دولت در بین نیروهای سیاسی نبود و نیازمند نیرویی بودیم که بیاید بالانسی بین این دو بخش ایجاد کند. ما تا حد خیلی زیادی سعی میکردیم نقش تعدیلکننده را برعهده بگیریم و سعی میکردیم بچهها را به مدارا و کوتاه آمدن دعوت کنیم...
آقای نژاد حیدری! با توجه به اینکه مسائل شورای شهر را رصد میکنید و خودتان در انتخابات هم کاندیدا بودید میخواهم بدانم عملکرد سال اول حضور لیست امید در شورای شهر را چهطور ارزیابی میکنید؟
ببینید؛ شورای شهر در شرایطی شهر را تحویل گرفت که با دو چالش عمده مواجه بود؛ یکی وضعیت نابسامان اقتصادی در سراسر کشور و دیگری وضعیت ناگوار پروژههایی بود که برای شهر کرمان تعریف شده و از طاقت شهرداری خارج بود.
دو دیدگاه وجود داشت؛ یکی که افراطی بود میگفت این پروژهها تعطیل شود و ادامه پیدا نکند و دیدگاه دیگر این بود که این پروژهها را به پایان برسانیم. شورای شهر کرمان اتمام پروژههای نیمهتمام را در اولویت قرار داد. حدود دو ماه قبل از انتخابات شورای شهر تا زمانی که شهردار کرمان روی صندلی نشست بازهی زمانی طولانی بود در این مدت، خیلی مسائل شهر با جدیت دنبال نمیشد؛ در سازمان شهرداری هم مشکلاتی مثل تاخیر در پرداخت حقوقها ایجاد شده بود و شورا هم باید برای پروژههای شهر برنامهریزی دقیقی داشته باشد و هم سازمان را منسجم و متحد کند. شورا در این شرایط، تکمیل پروژهها را آغاز کند که به نظرم من تصمیم بسیار درستی بود. در کنار آن هم مسائل مربوط به سازمان شهرداری را نیز دنبال کرد. در این یک سال که شهردار جدید فعالیت میکند دو تا از پروژهها به سرانجام رسیده، بخش زیادی از مطالبات کارکنان شهرداری پرداخت شده و از ابتدای امسال، همه نیروها حقوق را گرفتهاند و اگر مطالبهای دارند مربوط به سال قبل است. شهرداری روی روال طبیعی قرار گرفته ولی در نظر داشته باشیم که درآمد شهرداری از مالیات بر ارزش افزوده یکسوم شده اما هزینهها پابرجاست. شهرداری هر ماه، 27 میلیارد تومان هزینهی جاری از حقوق و مزایا تا تعهدات پیمانکاران را دارد. تامین چنین رقمی در شرایط بد اقتصادی کار سختی است. شهرداری و شورا دارند کار را دنبال میکنند.
از لحاظ شعارهایی که لیست امید در انتخابات شورای شهر داشت و وعدههایی که به مردم داد فکر میکنید خوب عمل کرده است؟
من خودم هم نامزد لیست امید بودم ما شعارهای رویایی انتخاب نکردیم. دربارهی ضرورت شفافیت گفتیم که دیدید سایت شفافیت شهرداری کرمان راهاندازی شد و برای اولینبار در کشور، طرح تفصیلی را روی سایت قرار داده است. اینها اقدامات خوبی است. بهجای مبارزه با فاسد، با فساد مبارزه میشود و درجهی شفافیت هرچه بالاتر رود، فساد کمتر میشود؛ و وعدهی دیگر مطالعهی مترو بود که کارشناسان آمدند و صحبت کردند. یکی از اختلافات سر همین مترو بود. کارشناسان میگفتند اگر دولت همهی هزینههای صفر تا صد متروی کرمان را بدهد شهرداری کرمان، توان ادارهی مترو را ندارد؛ مترو در پیک فعالیت باید 40 هزار نفر مسافر داشته باشد تا صرفهی اقتصادی پیدا کند ولی در کرمان، این رقم 10 هزار نفر است. بودجهی سالانهی شهرداری 500 میلیارد تومان است اما این پروژه 10 هزار میلیارد تومان برآورد شده بود. میگفتند برای احداث مترو، سرمایهگذار میآوریم؛ این، بهنظرم یک شعار بود.
پس عملکرد لیست امید را مطلوب ارزیابی میکنید.
70 درصد موفق ارزیابی میکنم و امیدوارم در سه سال پیشرو، این موفقیت به 100 درصد برسد.
جدیترین ضعف لیست امید در شورای شهر را چه میدانید؟
من فکر میکنم جدیترین ضعف شورای شهر این است که فراکسیونیزم را جدی نگرفتند در حالیکه در همهی مجالس و احزاب دنیا این مسئله مورد توجه است. دلیلشان هم بهنظرم ذهنیت بد جامعه نسبت به این نوع رفتار است. مجموعهی لیست امید، از اینکه هماهنگ هستند، میتوانستند هماهنگتر عمل کنند و این به نفع مجموعهی شهری ما بود؛ اما همین هماهنگیای که الان وجود دارد را ببینید چه تعبیری از آن میشود؛ مثلا در انتخاب رئیس شورای شهر، گفته بودند یک نفر از تهران زنگ زده که آقای فرشاد رئیس شورا شود! این جمله اول که دارد به مخاطب خود توهین میکند؛ یعنی چی؟ یعنی هفت نفری که توسط یک جریان سیاسی انتخاب شدند اینقدر توانایی تشخیص ندارند و از تهران باید بگویند چهکسی رئیس باشد؟ خیلی روشن بود که آقای فرشاد باید رئیس شورا باشد و هیچ نیازی نیست کسی از تهران دستور تشکیلاتی دربارهی آن صادر کند. فراکسیون امید شورای شهر کرمان آنقدر عقلانیت سیاسی دارند که این تصمیم را میگرفتند؛ ولی طرف مقابل که در اقلیت و یا جمع متفرقی است که من اطلاع ندارم چه مکانیسمی در آنها وجود دارد همین حد هماهنگی را برنمیتابد. من اما معتقدم حتی میشد رئیس فراکسیون امید شورای شهر را انتخاب کنند و کسی را مسئول هماهنگی بین افراد لیست امید قرار دهند. بعضا تک مضرابهایی از سوی برخی اعضای لیست امید در فضای عمومی نمود پیدا میکند که در نهایت بهنفع مجموعهی اصلاحطلبان نیست و نخواهد بود.
عملکرد آن چهار عضو شورای شهر که خارج از لیست امید بودند را چهطور ارزیابی میکنید؟
جز در یکی، دو مورد معدود عملکردشان را منصفانه میبینیم و سعی کردند با اکثریت اعضا تعامل داشته باشند و 90 درصد آنها تعامل دارند و درصدی هم ندارند که خیلی هم خوب است و در دراز مدت مفید است ولی چهرههای شورای شهر را چه در لیست امید و چه خارج از آن را موفق میدانم. امیدوارم در سه سال باقیمانده که فرصت خیلی خوبی هم هست بتوانند دیگر برنامههایی که دارند را هم عملیاتی کنند.
انتخابات مجلس نزدیک است. چهقدر احتمال دارد کسی از اعضای شورا که در لیست بوده برای شرکت در انتخابات مجلس از شورا خارج شود؟
تا الان که صحبتی در اینباره نشده ولی من بهشدت دنبال این مسئله هستم که مصوبهای را شورای هماهنگی اصلاحطلبان داشته باشد که هیچکس از فهرست امید در شورای شهر به مجلس نرود. چون ما یک قرارداد با مردم بستیم و گفتیم به ما رای دهید تا در شورای شهر به شما خدمت میکنیم. هیچ دلیلی وجود ندارد که این قرارداد را یکطرفه زیر پا بگذاریم. از نظر حقوقی و منطقی و اخلاقی بهنظر من نباید هیچکدام از اعضای شورا بیرون بیایند. حتما به شورای اصلاحطلبان پیشنهاد میدهم که مصوبهای داشته باشند که اگر کسی از شورا خارج شد، حتما در انتخابات، در لیست اصلاحطلبان قرار نگیرد؛ چون عهدشکنی کرده است. من این احتمال را زیاد نمیبینیم کسی بخواهد از شورا خارج شود.
دربارهی شخص آقای بهرامی چنین مسائلی مطرح است.
راجع به اشخاص نمیخواستم صحبت کنم ولی حالا که اشاره کردید میگویم تصور میکنم یکبار با خود ایشان که صحبت کردم گفتند چنین قصد و برنامهای ندارند.
نظر خود را بنویسید