فردایکرمان ـ مهدی محبیکرمانی: ۱ـ عید آمد و ما خانهی خود را نتکاندیم، دو سه سالی است که حسرت به دلِ یک خانه تکانی درست و حسابی ماندهایم. خانه تکانی که نباشد عیدی نیست. عید که نباشد رسم و رسوم نوروزی رنگ میبازند و جای دیدارهای شادمانه را انزوایی تلخ و مصیبتبار میگیرد، یعنی همان چیزی که به آن قرنطینه میگفتیم. یعنی همان خانهنشینیهای کسالتبار، همان ماسک و دستکش و بوی صابون، الکل و اضطرابی مدام که نکند از پس این همه محدودیتها، این ویروس سیاه به جانمان بیفتد و روزهای سخت بیماری و تنلرزههای ناشی از کشتارهای سهرقمی رسمی و صف طولانی سردخانه و قبرستانهای پررونق و مردگانی که آمارشان سربه هزار میزند و خانوادهای نیست که خویشی دور یا نزدیک در میان این مردگان نداشته باشد و چه عزیزانی هم قربانی این روزگار تباه شدند.
و هنوز که میشود؛ و چه مصیبتی از این بالاتر که واکسن هم، همان نوشدارویی میشود که میآید! اما نه به وقت میآید! اما نه به وقتی که حسرت به دل بسیاری میگذارد. حسرتی تلخ از مرگ نابهنگام بر عزیزی تقدیر میشود. نوروزمان اینگونه میآید و هم بدینگونه میگذرد!
۲ـ این نوروز خانهتکانی ندارد و دو، سه سالی هست که حسرت به دل یک خانه تکانی درست و حسابی و بیتشویش مرگ و مصیبت ماندهایم. حسرت به دل یک نوروز درست حسابی. وقتی که نوروز نباشد، یعنی حلقهای از بزرگترین و با شکوهترین زنجیرهی چندهزارسالهی وحدت ملی سست میشود، و این رخنه در اشتراک اقوام و مللی است که هزاران سال به برکت وجود نوروز به همین رسم و رسوم ماندگارش، یک هویت همبستهی متشخص را تشکیل دادند. یک خاستگاه تمدنی که بسیار بیش از مرزهای کنونی ایران عزیز را در بر میگیرد. یک تمدن انسانمدار چند هزار ساله از جنوب خلیج فارس تا ماوراء قفقاز، از اروندرود تا دریای کاسپین و سیحون و جیحون تا همانجا که تیر آرش بر تنهی درخت گردویی پیر نشست. تمدنی از دامنههای آرارات و دریای سیاه تا سرزمینهای هزاره و هرات و هندوکش.
۳ - تا اینجا همهی کاسه کوزههای سیاه نوروز را بر سر کرونا شکستیم، اما نمیتوان از تقلیل عامدانهی مراسم نوروز سخن نگوییم. هنوز تفکری طالبانی وجود دارد که نوروز را رسم اهل مجوس میداند و آشکار و نهان، اصرار بر حذف آن از تقویم و فرهنگ ایرانی دارد. تفکری که به جهالت، دین و فرهنگ نوروزی را در تقابل هم قرار داده، تا در این رهگذر از آبی که گلآلود کردهاند، ماهی بگیرند. میخواهم بگویم آنقدر که ما خود نوروز را در طول سالهای گذشته مورد بیمهری قرار دادهایم کمتر از ناحیهی متولیان اهل ایمان این عید بزرگ تخریب شده است. نوروز تنها یک روز تعطیل در تقویم سرآغاز سال جدید نیست، نوروز مجموعهای از آداب و رسوم و سنتی بود که به اعتبار آن قرار است یک تغییر همهجانبه در حال و احوال ما اتفاق بیفتد، تحولی که بهترین حال آرزو میشود.
۴ - سال ۱۴۰۰ میگذرد و قرن جدیدی در پی میآید. کرونا دیر یا زود بساط سیاه و مهلکاش را جمع میکند و همهچیز به حال و روز پیش از آن برمیگردد. سالی نو میشود و آرزو میکنم که این سال، سال سلامت و آرامش برای همهی بشریت، خاصه اهالی نوروز باشد. سالی بهتر از همهی سالهایی که گذشت و دلم میخواهد این سال، فارغ بال از مصایبی چون جنگ و کرونا باشد.
سل ۱۴۰۰ را هم با تمام مضایق مالی، با بیم و امید از امکان تداوم حیات «استقامت» و «فردای کرمان» پشت سر گذاشتیم و امیدواریم که بهار مطبوعات نیز، همراه بهار طبیعت آغاز شود. دلم میخواهد آغاز سال نو را به همه هموطنان و همه استانیهای عزیز تبریک عرض نموده و سالی پربرکت و سلامت و عزت برای همگان آرزو کنم.
این بهاریه فرصتی است که با یادآوری پدر و بنیانگذار استقامت، مرحوم حاج سید مهدی نعمتاللهزاده، مراتب تقدیر و احترام خود را به سردبیر صبور و مهربان استقامت جناب لطیفکار عزیز و همکاران ایشان تقدیم دارم. جای آن دارد که از سرکار خانم زنگیآبادی که با همت او استقامت، همچنان بر مدار عزت و آبرومیچرخد تقدیر کنم. سرکار خانم میرزاحسینی، و سرکار خانم محمدی شایستهی تقدیر ویژهاند که زحمات و تلاش مهربانانهی آنها به زبان گفتنی نیست. همچنین از آقای معین فروزنده طراح نشریه، سرکار خانم پورنامداری در انجام امورمالی و سایر همکاران در بخش توزیع و چاپ بسیار سپاسگزارم. نوروز بر همگی فرخنده باد. / الف
* نویسنده، پژوهشگر و روزنامهنگار
نظر خود را بنویسید