فردایکرمان ـ دکتر عباس تقیزاده*: «نوروز، کهن آئین ایرانی، از پسِ هزارهها و قرنها از راه رسیده است. با عطر شکوفهها، جوانههای ریز و درشت، سفره هفتسین، آش رشته، اسکناس نو و تا نخورده، کارتهای هدیه، ماهی قرمز درون تنگ که چون ما دست از حرکت نمیکشد و دائما در تکاپوست.
اما سالهایی میشود که نوروز با نشانههای دیگری هم میآید. با پستهای اینستاگرامی، استوریها، استاتوسها و سفرههای مجازی و آنلاین.
نوروز دیجیتال با همهی داشتههایش با این اشتراکگذاریهای گسترده، نوروز را نیامده، کهنه روز کرده است. نمیگویم نوروز دیجیتال، نوروز جعلی است، ولی میتوان نام نوروز بدلی بر آن گذاشت. نوروزی که در آن سبزهای که هنوز لذت دیدن، لمس و نوازشش را نچشیدهایم با اشتراکگذاری مجازی پژمرده میکنیم. پیش از سال نو، از سفرهی هفت سینمان در فضای مجازی رونمایی میکنیم و اینچنین وقتی کنار همان سفره مینشینیم احساس تازگی نمیکنیم. همهچیز را پیش از این دیدهایم و دیدهاند و بیدرنگ سراغ سفرهی مجازی دیگران میرویم.
استفادهی بیرویه، نابجا و بیموقع از امکانات شبکههای اجتماعی، انتشارهای زودهنگام را سبب شده که بیشبیه به چیدن میوههای نارس نیست.
با توجه به تحولات فناورانه که بیش از همه در حوزهی ارتباطات رخ داده است و کرونا آن را حیاتی کرد، باید در دنیای مجازی هم زندگی کرد، اما نباید به آن تبعید شد. بین شهروند شبکهای با تبعیدشده به جامعهی شبکهای، تفاوت وجود دارد. در حالیکه کووید 19 ما را به درون خود تبعید کرده است و بین ما قرنطینه و فاصله انداخت، این تبعید مضاعف در دنیای صفر و یک، ما را شبیه همان ماهی قرمز افزوده شده به نوروز ایرانی نه در آب، بل در سرابی مبهم، غوطهور کرده و نوروز و دیگر آئین ها را کم معنا ساخته است. تبعید شدگان دیجیتالی، نوروز را نیز از دریچهی استوری و پستها میبینند. صاحبان ذهنهای تربیت شدهای که برای کادربندی، زوم، نور، جلوههای تصویری در نبود اینترنت یا تلفن همراه، دچار پریشانی و ناآرامی میشوند و لذتی از بهار و غیرِ بهار نمیبرند. هر چه را که نتوانند آن را در قالب تصویر به نمایش بگذارند ازمعنا تهی، ناموجود و ندیدنی میدانند.
البته قرار نیست به دوران باستان سفر کنیم. نوروز هم اگر در دورهی باستان مانده بود و در تحولات سیاسی، دینی و فناورانه همچنان بر آداب کامل خود پافشاری کرده بود از بین میرفت، اما میبینیم که همچنان بالنده و زنده است. حتی نمیخواهیم به پیشادیجیتال برویم. تلاش کنیم از تبعیدگاهها خارج شویم. مسافر درون خویش و مسافر بهار شویم. نوروز آمده ما را به هم پیوند زند، گفتوگو و معنای مشترک را جهانی کند تا درخت دوستی و مهربانی ایرانی، و بهتر است بگویم درخت دوستی و مهربانی، شکوفه دهد. اما همهچیز از درون رها شده و آزاد ما و خانواده شروع میشود، چه دور از هم به سبب شرایط شغلی، زندگی و کرونایی و چه دورهم». / الف
* روزنامهنگار و دکترای ارتباطات
نظر خود را بنویسید