فردایکرمان ـ گروه جامعه: دکتر هادی خانیکی استاد علوم ارتباطات همزمان با روز خبرنگار در گفتوگویی اظهار کرد: «تولید امید اجتماعی در کنار آگاهیبخشی، رویکردی است که روزنامهنگار و کنشگر رسانهای یا خبرنگار باید انجام دهد؛ خبرنگار موظف است تداوم و استمرار حیات اجتماعی را در وضعیت بحرانی نشان دهد. او (خبرنگار) با توقف و انجماد فکری یا کهنگی مهارتها، نمیتواند در این مسیر راه به جایی برد».
به گفتۀ وی، خبرنگاری فن نیست بلکه نوعی فهم است. اینکه بفهمیم خبرنگاری تفهمی چیست و برایش یک جایگاه و اعتبار علمی، حرفهای و حقوقی و حتی اقتصادی و معیشتی وضع کنیم.
وی افزود: «خبرنگاری تفهمی، آموختن است و مدام در فرآیند آموختن قرار گرفتن است، انباشتن پیوستۀ دانش و مهارت و تجربه برای توانا شدن و ورود به دنیاهای متفاوت است».
وی بیان کرد: «انتظار میرود که جامعه، اعم از جامعۀ ارتباطی، سیاسی و در سطح عام و همینطور سیاستگذاران جامعۀ مدیریتی و سیاستگذاری کشور، حداقل یک روز قلم و سخن را به متن کشور بسپارند که مدام وسط حادثه ایستادهاند. البته منظورم از سپردن قلم و سخن این نیست که تنها در باب فضائل آنها و اهمیت کارشان حرف زده شود، بیشتر مد نظرم این است که موقعیتشان درک و حقوقشان شناخته شود. از دشواری کارشان دفاع شود و حرفۀ خبرنگاری و دانش خبرنگاری را در سطح بالایی از ارزشگذاریهای عملی قرار بدهند».
به گزارش فردایکرمان به نقل از ایسنا، وی 17 مردادماه در بخش دیگری از سخنان خود دربارۀ جایگاه کار خبرنگاری توضیح داد: «خبرنگار کنشگری است که دغدغۀ اولش فهمیدن است؛ آن چیزی که ندانستن در آن راه ندارد و باید قدرت دیدن، شنیدن و گفتن و نوشتن آنچه که در پیرامونش است را بالا ببرد و مبنای همۀ اینها همان فهمیدن است. خبرنگاری تفهمی، دنیای دغدغهمندی و دردمندی است، برای کسی که میخواهد آگاهی را منتقل کند و منتقل کردن آگاهی به یک جامعۀ دستخوش تغییر، جامعۀ متفاوت، جامعۀ متکثر و حتی در برخی جاها جامعۀ قطبی قطعا کار دشواری است».
هنر خبرنگار چیست؟
به باور خانیکی و با تعاریفی که از خبرنگار دارد، عشق و علاقهای که خبرنگار دارد، کار را برایش مطلوب میکند یا حداقل مقبول میکند. نگرانی از آیندۀ شغلیاش، معیشت و حقوقش و اینکه هر خبری که میدهد، دست و پایش بلرزد که چه اتفاقی خواهد افتاد، آن چیزی که همۀ این نگرانیها و اضطرابها را جبران میکند، همان عشق و شور است که تضعیف شدنی نیست.
وی افزود: «خبرنگار باید عاشق کارش باشد، جهتگیری فهمیدن داشته باشد و در این جهتگیری اولین مهارتی که پیدا میکند، هنر گفتوگوست که با همۀ الزامات و پیشفرضها و تصورات قالبی خودش با مسائل پیرامونش روبرو نشود، برای فهم واقعیت دستپاچه نباشد، سرعت و شتاب، او را از دقت و مشاهدات دور نکند».
خانیکی چهارچوب فکری و تجربی خود از خبرنگاری تفهمی را اینگونه توضیح میدهد: «دنیاهای فروبستهای که معمولا در بین منازعات، عیارها و معیارهای سیاسی خلق میشوند، جاهایی را منطقه ممنوعه و ورود به آن را سخت میکنند و جاهایی را خیلی مجاز میکنند؛ در اینجا خبرنگار باید بداند که کارش گشودگی است، کار او فروبستگی نیست. اگر میگوییم خبر امیدوارانه و غیرامیدوارانه، القاء خوشبینیهای بیدلیل نیست، منظور ظرفیتهایی است که دیده نمیشوند. توانمندیهایی که هست، آنها را بتواند انعکاس دهد».
این استاد علوم ارتباطات در ادامه، با بیان این نکته که همۀ حقایق و وقایع در آنجاهایی که نورافکنهای رسمی به آن میپردازند، یافت نمیشود بلکه در جاهای دیگری هم باید آن را جستوجو کرد، افزود: «ما معمولا زود گرفتار این میشویم که خبر را همان چیزی بدانیم که فرض کنید نهادهای رسمی یا رسانههای رسمی یا حتی شبکههای مجازی به دنبال آن میروند؛ در حالی که خبر در ورای آنها و در اغلب جاها نهفته است؛ بهخصوص برخی از رسانههای مجازی مهمترین قدرتی که دارند، قدرت چهارچوببندی، گزینشگری و دروازهبانی خبر است و بقیه ـ چه رسانههای اصلی و چه کنشگران اجتماعی و مدنی ـ را به دنبال خودشان میکشانند. نسبت اصلی روزنامهنگاری تفهمی، با آن جهانهای گشوده ولو نامغشوش است که دیده نمیشوند و جهانهایی که گفتوگو نیست؛ به همین دلیل نمیتواند در دریای ناآرام و ناشناخته قدم بگذارد. اخلاق و مسئولیتهای حرفهای برای این نوع خبرنگاری خیلی مهم است، چون امروز دیگر دنیای خبر مرز خصوصی و عمومی ندارد و تنها این فهم ماست که مرزهای اخلاقی و حقوقی برای آنها تعیین میکند و آنها را خود به خود باید بدانیم». / الف
نظر خود را بنویسید