فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: سال 95 بود که 11 قنات ایران در فهرست آثار جهانی یونسکو قرار گرفت. سهم کرمان از این پرونده، قنات گوهرریز جوپار و قناتهای اکبرآباد و قاسمآباد در بم بود.
کرمانیها قنات گوهرریز را بیشتر به اسم شش مقسم میشناسند. قناتی که در مجاورت شهر جوپار واقع شده و شش شاخه دارد و قدیمیترین شاخۀ آن مربوط به دوران صفویه است.
قدم زدن در این قنات که همچون تونلی تنگ و باریک با تاریکی و سکوتی وهمناک در زیرزمین است، آنقدر هیجانانگیز و تجربهاش آنقدر یگانه هست که بتواند یک مقصد جدی برای گردشگران داخلی و خارجی باشد؛ با این وجود، برخی بر این باورند که قناتهای جهانی کرمان از جمله گوهرریز هنوز جای خود را در بین جاذبههای گردشگری باز نکردهاند. ادعایی که امین بیلدار ماهانی، مدیر پایگاه میراث جهانی قنات گوهرریز جوپار و مسئول میراثفرهنگی بخش ماهان آن را نمیپذیرد.
او میگوید که قنات مثل باغ ایرانی یا سایر بناها نیست که برای عامۀ مردم جذاب باشد. با این وجود، بیلدار ماهانی از افزایش شمار گردشگرانی خبر میدهد که امسال از این قنات بازدید کردهاند. البته، این قنات، هنوز برای بازدید عموم و حضور گردشگران بیشتر بهطور کامل آماده نشده است. از نظر برخی بازدیدکنندگان، یکی از مشکلاتی که دارد، تاریک بودن بسیار زیاد آن است. بیلدار اما معتقد است مهمتر از روشنایی، تامین نیروی انسانی و راهنما برای قنات است. قناتگردی از جمله فعالیتهایی است که گردشگران بدون راهنما و برنامهریزی و بهتنهایی نمیتوانند آن را تجربه کنند.
در گفتوگویی که در ادامه میخوانید، بیلدار با ابراز نگرانی از گسترش شهرکها در اطراف جوپار که میتواند سرنوشت این سازۀ جهانی را تحت تاثیر قرار دهد، از مسائل دیگر این قنات هم میگوید.
قنات گوهرریز جوپار چندین سال است که ثبت جهانی شده اما با این وجود، همچنان مهجور مانده و معرفی نشده است. شما این مهجوریت را قبول دارید؟
نه. این ادعا را قبول ندارم و چند دلیل دارم. یکی اینکه اساسا قنات که در زیر زمین احداث شده، برای بسیاری از افراد سازهای گنگ و نامفهوم است و برخی از ابعاد آن، حتی برای پژوهشگران هم مخفی و پنهان است. قناتها از لحاظ کارکردی انواع گوناگونی دارد. یک نوع آن کوهستانی است که از گسلهای دامنۀ کوه سرچشمه میگیرد و به سمت پاییندست جاری شده و یک منظر فرهنگی را به وجود میآورد؛ قنات گوهرریز از این نوع است. بخشی از قنات شامل سازه و ساختار فنی آن است و بخش دیگر، منظر فرهنگی قنات است که دربارۀ گوهرریز، در پاییندست آن، شش مقسم شکل گرفته و هر مقسم منطقهای را پوشش میدهد. ما برای معرفی این قنات، ابتدا تصمیم گرفتیم که امکانی برای دسترسی آسانتر به سازۀ آن فراهم کنیم. در این راستا، پایاب را در محلی که قبلا ریزش کرده بود ایجاد کردیم؛ ایجاد چنین سازهای آن هم در سطحی نامتقارن دشواریهایی داشت و زمانبر هم بود اما به هر شکل ممکن، آن را اجرا کردیم که همین اقدام، بر افزایش بازدید از قنات تاثیر خوبی داشته است. در وهلۀ بعد، میخواستیم قنات را بهعنوان یک مقصد جدید گردشگری معرفی کنیم آن هم در شرایطی که پیش از این، قنوات در اختیار میراثفرهنگی نبودهاند چرا که متولیان اصلی قنات، جهاد کشاورزی و آب منطقهای هستند و بعد از ثبت جهانی بود که برای پاسداشت این دانش بومی، میراثفرهنگی نیز ورود کرد. قنات اما مثل باغ ایرانی یا سایر بناها نیست که بتوانیم برای جذب مخاطب عام از آن بهره ببریم. علاوه بر این، دربارۀ این سازه، با آب سروکار داریم که پدیدهای غیرقابل کنترل بوده و بهسرعت هم آلوده میشود. بنابراین، ما باید به شیوهای عمل کنیم که در کنار جذب گردشگران خاص، بتوانیم اکوسیستم قنات را نیز حفظ کنیم. همۀ آثار تاریخی و فرهنگی یک طرح مدیریتی داشتند ولی قنات نداشت. تصمیم پایگاههای میراث جهانی بر این شده که ابتدا، طرح جامع مدیریتی برای قنوات تهیه شود تا همۀ مسائل آن در کنار یکدیگر دیده شود. بخشی از این طرح که امسال تمام میشود، مربوط به مدیریت گردشگری قنات است و در این راستا، این قنات باید ساماندهی شود. طبق طرحی که در حال اجراست، ابتدا باید پایاب ایجاد میشد که این اتفاق افتاد. در ادامه، ایجاد مسیر دسترسی مناسب و مسدودسازی مسیرهای دسترسی بالادست را داریم تا افراد با خودرو تا دامنۀ کوه نروند و به این سازه آسیب نزنند. این بخش از طرح امسال اجرا میشود. برنامۀ سال آینده نیز تامین برق و ایجاد دفتر اطلاعرسانی و پارکینگ است. با آنچه که انجام شده و برنامههایی که در دست اجراست، قنات گوهرریز بیش از پیش مورد توجه و بازدید خواهد بود. ضمن اینکه همین الان هم بازدیدکنندگانی داریم. اغلب تورهای گردشگری، از مسیر ماهان به بیابان لوت و سپس به بم میروند و از قنات گوهرریز هم بازدید میکنند.
آماری از بازدیدهایی که انجام شده ارائه میکنید؟
همانطور که گفتم، قنات، سازهای نیست که بازدید از آن برای عامۀ مردم جذابیت داشته باشد؛ ضمن اینکه شرایط قنات گهرریز هم، هنوز برای بازدید عموم کاملا مهیا نشده است. با این وجود، سال گذشته که شیوع کرونا را هم داشتیم 840 گردشگر خارجی از قنات گهرریز بازدید کردند و امسال تاکنون (9 مهرماه) 524 گردشگر از این اثر بازدید داشتهاند. آمار گردشگران داخلی نیز سال گذشته دو هزار و 850 نفر بوده و امسال تاکنون یکهزار و 725 نفر در قالب تور از این قنات بازدید کردهاند. هدف ما از معرفی این قنات بهعنوان یکی از مقاصد گردشگری این است که میخواهیم بازدیدکنندگان اهمیت آب را درک کنند. فضای داخلی قنات تنگ و تاریک است و محدودیتهایی برای حضور افراد وجود دارد؛ بنابراین، بیشتر به دنبال جذب گردشگرانی هستیم که هم ماهیت این سیستم را درک کنند و هم از قدم زدن در چنین فضایی لذت ببرند و از آنجا که قنات، زیستبومی را شکل میدهد و تاثیرات اجتماعی و اقتصادی آب و قنات بسیار حائز اهمیت است؛ برایمان مهم است که قنات را به عنوان دانش بومی ایرانی بیشتر معرفی کنیم. به این منظور، جامعۀ هدفی که در حال حاضر تعریف کردهایم دانشآموزان و دانشجویان هستند.
قنات گهرریز جوپار چه ارزشهایی دارد که یونسکو آن را در فهرست آثار جهانی قرار داده است؟
ماهیت اصلی ثبت جهانی، آموزشی است و در این راستا، یونسکو آثار خاصی که در جوامع مختلف وجود دارد را ثبت میکند و اهداف آن بیشتر، پاسداری از میراث ناملموس، ترغیب احترام به میراث بشری و آگاهیرسانی و اطلاعرسانی دربارۀ آن است. در این راستا، وقتی اثری ثبت جهانی میشود، یونسکو از انجام برنامههای پژوهشی یا اقدامات باستانشناسی حمایت میکند. بهطور کلی، قنات یک دانش بومی انتقال آب و مختص ایرانیان است که به 25 کشور دیگر منتقل شده است و براساس منابع موجود، خاستگاه آن دشت کرمان است. قناتهای ایران در قالب یک پروندۀ مشترک ثبت جهانی شد که گوهرریز جوپار یکی از آنها است. یکی از دلایل انتخاب این قنات، دسترسی آسان به آن است. سازۀ قنات به گونهای است که بخش تنوره و فضای انتقال آب آن ارتفاع خوبی دارد و میتوان در این مسیر تردد کرد و همین شرایط، فهم و شناخت از قنات را آسانتر کرده است. این قنات، شش شاخه دارد و مستقیم از گسل آمده است. حفاری قنوات شیوههای مختلفی دارد. در این قنات، از آنجا که بین کوه و دشت فاصلۀ کوتاهی وجود داشته، به گونهای عمل شده که برای برداشت بیشتر آب و افزایش دبی، بهجای یک مادرچاه، شش مادرچاه در فواصل مختلف در دامنۀ کوه جوپار حفر شده و این شش رشته قنات، بهتدریج در پاییندست به یکدیگر نزدیک و متصل شده و در یک رشته قنات اصلی جریان مییابند؛ یکی از ویژگیهای مهم این قنات، همین نوع حفاری مستقیم با برد کوتاه مادرچاههاست. از دیگر معیارهای مورد اهمیت برای ثبت جهانی قنات، منظر فرهنگی آن در پاییندست است که محدودۀ وسیعی را شامل میشود؛ دشت جیرفت بیشتر تحت تاثیر هلیلرود است اما مناطقی مثل بم و ماهان و کرمان بهطور مستقیم از قنات استفاده میکنند و این، نکتۀ بسیار مهمی است. این را هم یادآور بشوم که دانش بومی قنات به اسم ایران ثبت جهانی شده و تمام قنوات زنده مورد توجه است و فقط صرف این قناتهایی که در پرونده هستند، مدنظر نبودهاند بلکه به صورت منطقهای، تعدادی از قنوات شاخص انتخاب شدهاند؛ مثلا طولانیترین قنات در یزد، عمیقترین آن در فردوس و قنات دو طبقۀ اردستان انتخاب شدهاند. گوهرریز هم پرتعدادترین شاخۀ قنات فعال را دارد.
و میگویید قنات برای اولینبار در استان کرمان حفر شده است؟
تعدادی کار پژوهشی از سوی افراد مختلف از جمله خود بنده در این زمینه انجام شده است. قبل از بنده، آقای دکتر سجادی در سال 67 نتایج پژوهشهای خود را چاپ کرد. براساس اطلاعاتی که تاکنون به دست آوردهایم، مشخص شده که خاستگاه قنات دشت کرمان است؛ برای اثبات آن، چند فاکتور وجود دارد. از جمله اینکه قدیمیترین «نای» قنات در منطقۀ کرمان پیدا شده است. همچنین، قناتهای متعددی از دوران ساسانی و صفویه و سلجوقی و قاجاریه و ... در استان داریم که هرکدام تاریخ مجزایی دارد. درختان کهنسال، آب انبارها و مساجد قدیمی نیز اغلب متاثر از قنات هستند. از آنجایی که چندان در منطقۀ کرمان آبهای جاری از جمله رودخانه و رود نداریم، هر آبادی را باید معادل یک قنات بدانیم. علاوه بر این، قدیمیترین اسناد وقفی درمورد آب هم مربوط به منطقۀ کرمان است.
قدمت قنات گوهرریز مشخص شده است؟ وجه تسمیه آن چیست؟ اینکه میگویند گوهرریز نام یکی از حاکمان یا زنی ثروتمند بود که هزینۀ حفر قنات را تامین کرده درست است؟
این قنات مربوط به دوران صفویه است. هیچ سندی دربارۀ دلایل این نامگذاری و اثبات ادعایی که شما به آن اشاره کردید نداریم. در منطقه، دو قنات کوثرخیز و گوهرریز داریم و کل اراضی نیز به این نامها شناخته میشود. ضمن اینکه قنات گوهرریز، همانطور که قبل از این گفتم؛ شش شاخه به نامهای حسن یوسفی، گل ختمی، در دروازه، رو به راه، تلسفید و حاج ممد نوش دارد که در مجموع، به اسم گوهرریز شناخته میشود. اسم گوهرریز تقریبا از دوران قاجار برای آن استفاده میشده است. این قنات، به نام شش مقسم هم معرفی میشود. طولانیترین شاخۀ آن حسنیوسفی با یکهزار و 604 متر طول است که عمق مادرچاههای آن 50 متر است. قدیمیترین شاخۀ این قنات هم، همین است. این قنات در یک دوره احداث نشده بلکه هرکدام از شاخههای آن، در دورهای خاص حفاری شده است. بنابراین، نمیتوان یک عدد مشخص را بهعنوان قدمت آن اعلام کرد اما آنچه که مشخص است، قدمت شاخۀ حسنیوسفی آن مربوط به دوران صفویه است.
خشکسالی بر روی منابع آبی ما تاثیر بدی داشته است. آبدهی این قنات در حال حاضر چگونه است؟
میزان آبدهی قنات بین 100 تا 120 لیتر بر ثانیه متغیر است. چند عامل بر آبدهی قنات گوهرریز تاثیر دارد؛ یکی بارندگی در حوضۀ آبخوان قنات است که ابتدای آن دشت هزار در منطقۀ راین و انتهای آن کوههای جوپار است. موضوع بعدی اینکه آب قنات از گسل میآید؛ در ابتدای گسل و جایی که زمین شکسته میشود، آب بیرون میآید و مقنیها همین آب را از طریق حفر تنوره و مادرچاه به پاییندست منتقل میکردند. فعالیتهای انسانی بر این بخش تاثیر مستقیمی ندارد اما فعالیتهایی از جمله معدنکاری لرزش زمین را تشدید میکند. در این منطقه از سمت راین چند معدن وجود دارد که انفجارهای آن باعث لرزشهایی میشود که مردم هم گاهی آن را احساس میکنند. این لرزشها، بر جدارۀ قنات نیز تاثیر و باعث توتُم قنات یا فروکش کردن چاه آن میشود. عامل بعدی، تمرینات میدان تیر در نزدیکی قنات است است که انفجارهای آن بر قنات تاثیر میگذارد.
عامل سوم عدم لایروبی است. قنات مثل کودکی است که مرتب باید به آن رسیدگی و لایروبی شود. در گذشته افرادی بودند که به آنها «کشکشی» میگفتند. کشکشی داخل قنات و پایاب و تنوره را تمیز میکرده ولی الان چنین افرادی نیستند. اگر سر چاه باز باشد و کسی سنگی داخل آن بیاندازد یا خود قنات توتم کند، آب بند میآید و جدارۀ قنات دچار مشکل و آسیب میشود.
پس با این حساب و به خصوص با کمبارشی که داریم، آبدهی قنات گوهرریز کاهش پیدا کرده است.
اوایل اردیبهشتماه امسال آبدهی آن 120 لیتر بود و الان به 100 لیتر رسیده است. آنچه بر میزان آبدهی تاثیر بیشتری دارد، مداخلات انسانی اعم از افزایش بیرویه سطح زیرکشت پاییندست، تغییر مسیر قنات و ساختوسازهای غیراصولی در مسیر آن است وگرنه خشکسالی همیشه وجود داشته و در یک دورۀ چهارصد، پانصد ساله دورههای خشکسالی و ترسالی تکرار شدهاند و قناتهای زیادی از جمله قنات فرمیتن ماهان 1500 سال زنده مانده است. پس، خشکسالی نمیتواند عامل اصلی باشد.
جهاد کشاورزی در ارتباط با قنوات وظایفی دارد. همکاری جهادکشاورزی در قنات گوهرریز را چهطور ارزیابی میکنید؟
متولی اصلی حفظ و نگهداری همۀ قناتها جهاد کشاورزی است و در حوضۀ آبخوان آب منطقهای وظایفی دارد، بخش گردشگری هم دربارۀ قناتهایی که ثبت ملی یا جهانی هستند، برعهدۀ میراثفرهنگی است. همۀ نهادها دارند کار میکنند ولی اعتبارات مالی که اختصاص داده میشود کفاف مدیریت قنوات را نمیدهد. نکتۀ مهمی که باید مدنظر قرار داد این است که از آنجایی که مردم مالک قنوات هستند، باید حس مالکانۀ مردم زنده شود. مشارکت جوامع محلی در حفاظت از قنوات موضوع بسیار مهمی است که نهادهای دولتی باید همواره آن را مدنظر داشته باشند.
یکی از مشکلات این قنات در حوزۀ گردشگری، تاریکی زیاد فضای داخلی آن است. شنیدم چراغهایی بوده که دزدیده شده است. چه برنامهای برای تامین روشنایی قنات گوهرریز دارید؟
دربارۀ دزدیده شدن چراغها اطلاع دقیقی ندارم. برای تامین روشنایی داخل قنات باید ابتدا مشخص کنیم که چه هدفی داریم؟ اگر قرار به برگزاری تورهایی خاص است، به نظر من، حتی چراغ قوه هم مناسب نیست چرا که در گذشته، از فانوس (چراغ بادی) استفاده میشده است. اما اگر میخواهیم به کل محدوده نگاه تجاری داشته باشیم و گردشگر را دعوت کنیم و بلیت بفروشیم و مراکز خدماتی مثل رستوران ایجاد کنیم؛ بله به روشنایی هم نیاز است. از نظر من اما واجبتر از برق، تامین نیروی انسانی و راهنما برای قنات است. متاسفانه امروز تنها شاید به تعداد انگشتان دو دست متخصص قنات داشته باشیم. حالا اگر برق تامین شود اما نیروی انسانی کافی و راهنمای مجرب نباشد، چه فایدهای دارد؟ به برق هم نیاز داریم ولی زمانی که دو، سه راهنما داشته باشیم که گروههای گردشگری را در داخل قنات هدایت کنند.
به مسائل متعددی اشاره کردید اما بزرگترین و جدیترین نگرانی که دربارۀ قنات گوهرریز دارید چیست؟
گسترش شهرکهای اقماری که مثل قارچ دارند رشد میکنند. اگر خط حریم قنات را تعیین نکرده بودیم، حتی تا پایاب قنات ساختمانسازی میکردند! الان هم شهرکها در حال گسترش است؛ وقتی ساخته شد، آب آن را نمیتوانند تامین کنند، مجبورند از قناتها استفاده کنند، دستکاری در این نظام آبیاری، باعث میشود منظر فرهنگی پاییندست آسیب ببیند و تخریب شود. افزایش بیبرنامۀ جمعیت بزرگترین خطری است که قنوات را تهدید میکند. این، توسعۀ پایدار نیست که برای آبادانی یک منطقه، منطقۀ دیگری را نابود کنیم. نکتۀ دیگری که نیاز است یادآوری کنم این است که یکی از نیازهای ضروری برای حفاظت بهینه از قنوات، وجود مقنیهای مجرب است. یکی از اقداماتی که ما انجام دادیم پرورش مقنیهای جدید در منطقه است اما مشکلی که داریم این است که مقنیها ردۀ شغلی ندارند و بیمه نمیشوند که باید برای حل این مشکل چارهاندیشی شود. من فکر میکنم بهترین روش برای مدیریت قنوات این است که شورایی متشکل از کشاورزان و نهادهای دولتی اعم از میراثفرهنگی و جهاد کشاورزی و اوقاف و سایر نهادهای مربوطه تشکیل شود و این شورا، همۀ مسائل قناتها را در کنار هم پیش ببرد. امروز قنات جوپار 330 هکتار را پوشش میدهد اگر این میزان به 370 هکتار افزایش یابد، آب آن را چطور باید تامین کرد؟ مدیریت شورایی قناتها میتواند برای این مسائل برنامهریزی و تصمیمگیری کند. یا موضوع دیگری که وجود دارد اینکه از شهریورماه از آب قنات استفاده نمیشود؛ الان که خشکسالی است، از این آب، برای مزارع گندم استفاده میشود ولی اگر باران ببارد، بلااستفاده میماند و هنوز برنامهای نداریم که آن را مدیریت کنیم. در مجموع، باید بگویم که حفاظت قنوات از نان شب واجبتر است؛ هر فرماندار و بخشدار و شهردار و مسئول میراثفرهنگی باید بداند که تنها اگر قنات آب بدهد شهر آباد است و لاغیر. بنابراین، همه باید در حفاظت از ساختار بومی قناتها همکاری و تلاش کنند. وقتی یک قنات خشک بشود، یک فرهنگ نابود میشود. / الف
نظر خود را بنویسید