فردایکرمان ـ اسما پورزنگیآبادی: اواخر دهۀ هفتاد خورشیدی بود که ایدۀ احداث بهارستان هنرمندان در کرمان مطرح شد. آن زمان، گروهی دور هم جمع شدند و کارهایی برای ایجاد این قبرستان انجام دادند. چند سال بعد و در زمان استانداری دهمرده، پروژۀ احداث آن رسما کلنگزنی و با اختصاص اعتباراتی، اقداماتی نیز انجام شد. از آن زمان تاکنون، این پروژه همچنان نیمهتمام مانده است اما اگر تا پیش از این، چالش عدم تکمیل پروژه، مسئلهای اساسی و مورد انتقاد بود، اکنون، تدفین کسانی که معیارهای لازم و کافی برای دفن در بهارستان هنرمندان را ندارند به چالشی تازه تبدیل شده است. بهارستانی که سیدمحمدعلی گلابزاده میگوید: «از ابتدا بنا بر این بود که همچون مقبرهالشعرای تبریز (که بیش از 400 نفر از شاعران و عرفا و رجال نامدار ایران در آن دفن شده است) پیشانی فرهنگ و هنر کرمان باشد».
دفن در این بهارستان فرایندی دارد و به این منظور، آییننامهای تدوین شده و یک شورا با بررسی شرایط فرد متوفی، جواز دفن در این محل را صادر یا درخواست تدفین را رد میکنند اما گلابزاده میگوید که در برخی موارد، از طرق مختلف و بیآنکه ما حتی روحمان خبردار بشود، تدفین در این بهارستان صورت گرفته است.
او با بیان اینکه حتما تعداد بسیار زیادی شاعر و نویسنده و هنرمند خوب در کرمان داریم، بارها تاکید میکند که برای همۀ کسانی که در بهارستان دفن شدهاند ارزش و احترام قائل است و یادآور میشود که در کتابهایش، از چنین افرادی بهعنوان چهرههای خوب و موفق و خدمتگزار یاد کرده و با کسی هم سر عناد ندارد اما ایده و هدف اولیهای را متذکر میشود که قرار بود براساس آن، بهارستان هنرمندان کرمان پیشانی فرهنگ و ارزشهای هنری کرمان باشد. گلابزاده که از ابتدا بهعنوان مدیرعامل بهارستان هنرمندان کوششهای زیادی برای به سرانجام رساندن این پروژه انجام داده است تصریح میکند: «ما به دنبال این بودیم که شخصیتهای برجستۀ فرهنگی و هنری را در این بهارستان دفن کنیم».
در وضعیت فعلی، او از استاندار و شهردار و شورای شهر کرمان و اهالی فرهنگ و هنر درخواستی دارد. گلابزاده میگوید: «نه به خاطر من و اداره ارشاد بلکه به خاطر ارزشهای فرهنگی شهر، شورایی را تشکیل دهند که بدون هرگونه حب و بغض، دستورالعملی را تدوین کند که وقتی کسی از دنیا میرود ماتم این را نگیریم که چه بکنیم؟ ارزشهایی که میتواند زمینۀ تدفین در این محل را فراهم کند مدون شود و اینطور نباشد که کس یا کسانی با یک تماس تلفنی تمام ارزشها را زیر پا بگذارند».
به گزارش خبرنگار فردایکرمان، ماجرای ساخت مقبرهای برای مشاهیر و مفاخر کرمان به تابستان سال 1378 خورشیدی برمیگردد که در جریان آن، قرار بود قبرستان موسوم به «سید حسین» در دامنۀ کوههای شرق شهر و در حاشیۀ جنگل قائم بهارستان هنرمندان شود.
سیدمحمدعلی گلابزاده در گفتوگو با فردایکرمان تاریخچۀ مختصری از این ماجرا را شرح میدهد.
او میگوید: «پیش از سال 80 و زمانی بود که مرحوم سیدمحمود توحیدی ( ارفع کرمانی) شاعر شهیر و بلندآوازه که اشعارش حافظ گونه است، روزهای آخر زندگیاش را میگذراند، یک روز مرحوم آقای محمودی استاندار وقت به من گفت که بیایید تا به ایشان سری بزنیم. به خانهشان رفتیم و با هم گپ و گفتی داشتیم. در بین صحبتهایمان بود که ایشان رو کرد به استاندار و گفت: من پدر پدرم و اجدادم در نزدیکیهای محلی که الان بهارستان هنرمندان است دفن شدهاند، مزار فواد کرمانی هم اینجاست. خواهش میکنم مرا اینجا دفن کنید و اگر فکر میکنید به نتیجه میرسید زمینهای فراهم کنید تا هرکس میخواهد با فرهنگ و هنر کرمان آشنا و تصویری از ارزشهای فرهنگی و هنری کرمان داشته باشد، به اینجا بیاید و از روی سنگ قبرها بتواند ارزشها را دریابد. مشابه مقبرهالشعرای تبریز که هرکس به آنجا میرود میتواند ارزشهای فرهنگی و هنری تبریز را درک کند».
گلابزاده میافزاید: «آن زمان، این پیشنهاد را با عدهای از دوستان مطرح کردیم و آنها نظرشان این بود که کار را دولتی نکنیم بلکه هیاتی تشکیل دهیم و این هیات، موضوع را پیگیری و تصمیمگیری کند. عدهای از فرهنگیهای آن زمان از جمله زندهیاد محمد محمدی، زندهیاد دکتر خرّمی، زندهیاد استاد طیب، زندهیاد مهندس سربیشهای و زنده یاد مظهری و عدهای از فرهنگیهای دیگر که اسامی آنها را الان به خاطر ندارم دور هم نشستیم و قرار بر این شد که اینجا را به بهارستان هنرمندان تبدیل کنیم. حتی قبوضی را هم تهیه کردیم که هنوز نمونهای از آن را بنده دارم و در کتاب گنج سی ساله نیز منتشر شده است، این قبوض را چاپ کردیم و مبالغی را از مردم گرفتیم و بخشی از آن را در بهارستان هنرمندان هزینه کردیم و آنجا را از وضعیت بیغولهای که داشت خارج کردیم. مقداری از این مبالغ هنوز در حساب بهارستان هنرمندان وجود دارد اما بسیار ناچیز است».
وی با اشاره به پیگیریهای بعدی ادامه میدهد: «موضوع را دنبال کردیم تا اینکه دکتر دهمرده استاندار کرمان شد. با ایشان در اینباره صحبت کردم. خیلی استقبال کردند و قرار شد پروژه ادامه یابد. در این راستا، کلنگ بهارستان هنرمندان به زمین زده شد و 100 میلیون تومان هم ایشان کمک کرد. میلگردهایی خریداری کردیم و قرار بود آبنمایی درست شود، سکوها را درست کردیم و قرار بود سردری هم ایجاد شود».
مدیر مرکز کرمانشناسی اظهار میکند: «رسیدیم به این موضوع که در بهارستان هنرمندان چه کسانی دفن شود؟ جلسات متعددی در این خصوص در اداره ارشاد برگزار کردیم و به نتایجی هم رسیدیم. در ادامه، برای اینکه با شورای شهر هماهنگی داشته باشیم، جلسهای با اعضای شورای وقت برگزار کردیم. این، زمانی بود که آقای دکتر زاهدی نماینده فعلی کرمان و راور در مجلس شورای اسلامی عضو شورای شهر کرمان بود. ایشان آنقدر روی اصالت این مجموعه حساسیت نشان داد که به من گفت: آنقدر این مجموعه باید ارزشمند شود که اگر زمانی قرار بود قهرمانی را اینجا دفن کنید باید فقط مدال جهانی المپیک داشته باشد. اگر مدال آسیایی داشت جای دفنش اینجا نیست».
وی میگوید: «کار پیش رفت و ما و اداره کل ارشاد تا آنجا که توانستیم کنترل کردیم و بزرگوارانی چون حمید مظهری، سعید نیاز کرمانی، فاطمه جهانگرد، شاهرخی و ... را در بهارستان دفن کردیم اما گاهی وقتی به این مجموعه میرفتیم میدیدیم بدون اینکه ما خبر داشته باشیم چه اتفاقی دارد میافتد، افرادی دفن شدهاند که قطعا انسانهای با ارزشی بودند ولی آنچه دکتر زاهدی گفته بودند را به ذهن بیاورید، متوجه میشوید من چه میخواهم بگویم».
مدیرعامل بهارستان هنرمندان کرمان توضیح میدهد: «حتما شاعر و نویسنده و هنرمند خوب بسیار زیاد در کرمان داریم، همۀ کارهایی که این افراد انجام دادهاند ارزشمند است و من در کتابهایی که نوشتهام از این افراد بهعنوان چهرههای خوب و موفق و خدمتگزار یاد کردهام و با کسی عناد ندارم ولی صحبتم این است که قرار بود بهارستان هنرمندان را بهعنوان پیشانی فرهنگ و ارزشهای هنری جامعه در نظر بگیریم و ما به دنبال این بودیم که شخصیتهای برجستۀ فرهنگی و هنری را در این محل دفن کنیم».
او با اشاره به درگذشت هژبرابراهیمی مجسمهساز پیشکسوت کرمانی در اواخر فروردینماه امسال میگوید: «وقتی استاد هژبرابراهیمی فوت کردند، خودم به بهارستان رفتم و جای قبر ایشان را مشخص کردم».
گلابزاده ادامه میدهد: «یادم میآید یک روز که زندهیاد استاد باستانیپاریزی کرمان بودند و چهلم مرحوم بابایی بود، ایشان به من گفتند که برای مراسم میآیند. با هم به بهارستان هنرمندان رفتیم. استاد همینطور که نشسته بودند، نگاهی به کوههای اطراف کردند و گفتند: اینجا خیلی جای دلنشینی است. میخواستم درخواست کنم که اگر روزی برایشان اتفاقی افتاد، ایشان را به بهارستان بیاورند اما گفتم درست نیست که در چنین موقعیتی با ایشان چنین موضوعی را مطرح کنم. بعد که استاد باستانیپاریزی فوت کردند خواستیم استاد را در بهارستان هنرمندان کرمان دفن کنیم که اتفاقاتی افتاد و نشد. یا استاد علیاکبر صنعتی مجسمهساز معروف وقتی از دنیا رفت، من با اولین پرواز خودم را به تهران رساندم و از خانوادۀ ایشان خواهش کردم که اجازۀ دفن در کرمان را بدهند که این هم ممکن نشد. میخواهم بگویم ما بهدنبال چنین بهارستانی بودیم و بهدنبال چنین بهارستانی هستیم، اما متاسفانه در برخی موارد شاهد اتفاقاتی دیگر هستیم».
او با بیان اینکه برای همۀ کسانی که در بهارستان دفن شدهاند احترام قائل هستم، توضیح میدهد: «اگر کسی به من گفت که در حوزۀ تاریخ، تو همتای استاد باستانیپاریزی نیستی باید دلخور شوم؟ نه. درست میگوید. من حتی شاگرد استاد هم نیستم و خیلی خیلی پایینتر از او هستم بنابراین نباید دلخور بشوم. استاد یک جایگاهی دارد و کسی چون من که شاگرد شاگرد شاگرد استاد هستم جایگاهی دیگر دارم».
وی با تاکید بر اینکه ما به بهارستانی فکر میکردیم و فکر میکنیم که بتواند پیشانی ارزشهای فرهنگی و هنری کرمان و کرمانی باشد، اظهار میکند: «نه من قبرستان را برای خودم میخواهم و نه آقای روحی مدیرکل ارشاد و نه مسئولان شورا و نه دوستان دیگری که غصۀ بهارستان را میخورند اما ببینید، متاسفانه کار بهارستان به جایی رسیده که برخی میگویند کاش میشد عزیزمان را از این بهارستان ببریم و در جای دیگری دفن کنیم».
تاکید بر تدوین دستورالعمل
مدیرعامل بهارستان هنرمندان کرمان سپس درخواست تدوین دستورالعملی جامع را ارائه میکند و میگوید: «متاسفانه شاهد بودیم که برخی افراد با چهار تا تماس تلفنی، اجازۀ دفن دادهاند. اگر اینجا قرار است بهارستان هنرمندان باشد، همتی شود، تا الان هرچه بوده، از این به بعد زمینهای فراهم کنند که این ارزشها حفظ شود».
وی ادامه میدهد: «برخی زحمت کشیدند و کتاب نوشتند، اما اگر من چهار کتاب نوشتم میتوانم بگویم شهرۀ آفاق هستم؟ مشابه بنده 2 هزار نفر در کرمان هستند. اگر همه را بخواهیم در بهارستان دفن کنیم آیا شدنی است؟».
گلابزاده با بیان اینکه بنده باشم یا نباشم، برایم هیچ تفاوتی ندارد که کجا دفن شوم، اظهار میکند: «یک زمانی در دوران شهرداری آقای عالمزاده، با همۀ همراهی که با بنده داشت، وقتی شنیدم درخت از جنگل قائم بریده و به جای آن، تدفین صورت میگیرد، به ایشان پیام دادم که اگر قرار است به قیمت قطع درختان جنگل قائم مرده دفن کنید خواهش میکنم اگر همین امشب از دنیا رفتم، جسدم را جلوی سگهای گرسنه بیاندازید اما به خاطر من یک درخت از جنگلی که با خوندل کاشته شده قطع نشود. الان هم عرض میکنم وقتی میگویم کسی رنجش پیدا نکند. من دست همۀ کسانی که قلمی و قدمی در راه فرهنگ و هنر برمیدارند را میبوسم ولی وقتی میگوییم بهارستان، صحبت آقای دکتر زاهدی را به یاد بیاوریم که اینجا جای قهرمانانی باشد که در سطح جهانی المپیک گرفته باشند».
وی در پاسخ به این پرسش فردایکرمان که مگر آییننامهای پیش از این وجود نداشته که پیشنهاد تدوین آییننامۀ جدید را میدهید؟ توضیح میدهد: «ما پیش از این، آییننامهای نوشتیم که در حال تکمیل بود و هنوز در اداره ارشاد وجود دارد. باید این آییننامه کاملتر و بهتر شود و زمینهای ایجاد شود که تردیدها از بین برود».
کمبود قبر در بهارستان
مدیر مرکز کرمانشناسی در پاسخ به این پرسش که آییننامۀ فعلی چه معیارهایی برای دفن دارد؟ میگوید: «قرار بود اگر فرد متوفی در حوزۀ شعر و شاعری بوده، کمیته شعر و ادب تشکیل شود و اگر تئاتری بود، کمیته تئاتر تشکیل شود و همۀ مواردی که نیاز بود بررسی شود. همچنین، قرار بود برای کسانی که سن وسالی از آنها گذشته، پیشبینی لازم را داشته باشیم».
او اظهار میکند: «متاسفانه دیگر جای چندانی برای دفن در بهارستان هنرمندان باقی نمانده است. صحبت بنده این است که دستورالعمل فوق را تکمیل کنیم و زمینهای را به وجود بیاوریم تا بهارستان از آنچه هست ویرانتر نشود».
بیخبری از طرح
مدیرعامل بهارستان هنرمندان کرمان در پاسخ به این پرسش که: علاوه بر این مشکلی که به آن اشاره کردید، اینکه پروژۀ بهارستان تکمیل نمیشود هم سالهاست که مطالبه شده اما بینتیجه مانده است. چرا پروژه را تمام نمیکنند؟ توضیح میدهد: «بنده نامهای را خدمت استاندار محترم نوشتهام و گفتهام که 25 سال پیش که طرح بهارستان پیشبینی میشد انتظار بود برای هنرمندانی که در زمان حیاتشان، حیاطی هم نداشتند، حالا لااقل وقتی خویشان و بازماندگان میآیند ویرانستانی را نبینند و احساس شرمندگی نکنند».
گلابزاده میافزاید: «ایشان دستوری دادهاند و ظاهرا شهرداری در حال انجام اقداماتی است اما نمیدانم کدام طرح را دارند اجرا میکنند. نخستین طرحی را که برای بهارستان تهیه کردیم از سوی آقای دکتر معینزاده بود، بعد از آن، در زمان مهندس جلالماب طرح مورد بررسی قرار گرفت و با اصلاحاتی آمادۀ اجرا شد ولی سپس از سوی دکتر ادیب در تهران، این مجموعه طراحی شد. طرح خیلی مفصل و جامعی بود. الان نمیدانم طرحی که در حال اجراست چیست؟ و چگونه میخواهند عمل کنند و بهارستان به چه صورت خواهد بود؟ آیا قبر سرهنگ سخایی که چند سال قبل زندهیاد دعائی وزیر اطلاعات وقت را آورد و آنجا کلنگ مسجد سرهنگ سخایی بر زمین زده شد اما اجرا نشد در این طرح دیده شده است یا خیر؟ آیا ورودی بهارستان در نظر گرفته شده یا نه؟ از این جزئیات هیچگونه اطلاعی نداریم ولی میدانم طرحی که دکتر ادیب تهیه کرده بود و در آخرین جلسه با حضور عالمزاده شهردار سابق کرمان مورد برررسی قرار گرفت طرح خوب و جامعی بود».
وی با تاکید بر اینکه برای اجرای طرح بهارستان هیچ اطلاعی نه به ما دادند و نه دعوتی کردند و نه جلسهای تشکیل دادند و نه از ما خواستند اظهارنظر کنیم، اظهار میکند: «حتی نمیدانم به مجموعههایی که تمام سوابق از ابتدا تا انتها در آن درج شده از جمله گنج سی ساله، مراجعه شده است یا خیر؟ به ما اطلاعی ندادند و نمیدانم اداره ارشاد چقدر از این طرح و آنچه شهرداری انجام میدهد خبر دارد اما به احتمال زیاد آنها هم خبر و اطلاع چندانی نداشته باشند».
فقط هنرمندان
وی در پاسخ به این پرسش فردایکرمان که آیا وعدۀ شورای پنجم مبنی بر اینکه در آرامستان جدید قطعهای برای هنرمندان در نظر گرفته میشود، عملی شده است؟ میگوید: «در محل فعلی بهارستان هنرمندان، شاید دو، سه قبر دیگر بیشتر جا نباشد که آن هم برای افرادی است که وجودشان مایۀ افتخار کرمان و کشور است و در حال رایزنی هستیم بعد از 120 سال که فوت کردند، اینجا دفن شوند».
وی میافزاید: «بنده هم اطلاع دارم که قرار بود در آرامستان جدید قطعهای به نام قطعۀ هنرمندان و مشاهیر در نظر گرفته و تقسیمبندی شود اما درجهبندی طوری نباشد که ذهنها را مشغول کند. شورا جایی را در نظر گرفته ولی اینکه این جزئیات عملی شده یا نه؟ و خواهد شد یا نه؟ از آن بیاطلاع هستیم».
گلابزاده در پاسخ به این پرسش که اینکه به اظهارنظر زاهدی مبنی بر اینکه قهرمانان المپیک جهانی در این بهارستان دفن شود ارجاع دادید، منظور این است که قهرمانان ورزشی و ورزشکاران هم میتوانند در این محل دفن شوند؟ میگوید: «خیر. این، یک ذکر مثال بود. در بهارستان فقط اهالی فرهنگ و هنر باید دفن شوند». / الف
نظر خود را بنویسید