فردایکرمان ـ نعمتالله فاضلی: امروز برایم زیبا بود. در میان انبوه خبرهای تلخ، خبرهای خوب، حال آدم را خوب میکند.
محمدمهدی ملکقاسمی، دانشجوی دکتری مردم شناسی به دیدنم آمد و کتابی دو جلدی با عنوان «رواق زبرجد: تلاشگران پیشرفت کرمان ۱۳۰۰-۱۴۰۰» و «پویندگان فرهنگ و هنر کرمان» را برایم آورد. کتاب، قصۀ قهرمانان آبادگر و خلاق شهر و استان کرمان است.
ملکقاسمی طی بیست سال با جمع زیادی از کشاورزان، بازرگانان، صنعتگران، نویسندگان و هنرمندان کرمانی گفتگو کردند، کسانی که خود و خانوادهشان در ساخته شدن و آبادی کرمان نقش داشته و دارند. این گفتگوها را علیاکبر عبدالرشیدی بازنویسی کرده و با حمایت مالی محسن جلالپور چاپ کردهاند.
محمدمهدی برایم از مشاهدات و تجربههایش از زندگی افراد و خاندانهای کرمانی گفت، همانها که با عشق به شهر و دیارشان و به ایران، گوشه گوشۀ ایران را آباد کرده و میکنند.
فیلم دیدنیای را هم از خدمات «خاندان آگاه» و ساختن «مجموعه خجسته» نشانم داد، مجموعۀ آموزشی و فرهنگی نیکوکارانهای در خدمت آموزش مردم.
از شوق گریستم. دیدن مردمانی که هنوز شوق زندگی و دگردوستی و وطنخواهی و انساندوستی سراپای وجودشان را پر کرده، احساس شور و امید در انسان میآفریند.
وقتی دیدم و خواندم و شنیدم که کرمانیهای فهیم چنین فداکار، چنین سختکوش، چنین وطندوست، چنین فرهیخته و غمخوار مردمان هستند، نمیدانستم چه بگویم. اشک برای همین لحظات شوق هم خلق شده است.
هر گوشه و کنار این سرزمین بزرگ، زنان و مردان بزرگوار و فهیمی برای ساخته شدن ایران سختکوشانه مبارزه میکنند. ایران را به حکومت و مدیران فاسد و خائن آن تقلیل ندهیم. ایران، پیر فرهیخته و روزگار دیدهای است و هزاران و صدها هزار کوشنده و کنشگر سازنده و فهیم و آگاه دارد که با جان و دل برای بهبود و بهسازی و رونق آن جانفشانی میکنند. اینها هم ایرانی و ایران هستند. اینها امیدند، خورشیدند و روشنایی را در آسمانمان میپراکنند.
ملکقاسمی از کشاورزان و دامپروران کرمانی برایم گفت که کتابخانههای بزرگ دارند و عکسهایی از آنها را نشانم داد.
ملکقاسمی از جلالپور و خاندان آگاه و نیکوکاریهای بزرگشان و از عشق آنها به ایران گفت.
میدانید قصه چیست، اینست که «طبقهای فهیم» در ایران داریم که در ساختن و ماندگاری ایران سهمی بزرگ، خیلی بزرگ، دارند. این طبقه اهل فکر، و مهمتر، عاشق و دغدغهمند و اهل دردند. در هر کوی و برزن، در هر روستا و شهر، از پیر و جوان و مرد و زن، دانشگاهی و غیردانشگاهی، کاسب و تاجر و هنرمند و کارمند و مردم عادی در این طبقه هست. این طبقة فهیم، نجیباند، ایراندوستاند، خیرخواهند، دردمندند، کتابخوان و اهل فکرند، فداکارند، غمخوارند، مهربانند، باسواد و باشعورند.
طبقه فهیم، طبقهاند نه به معنای سیاسی و مارکسیستی آن. آنها ارزشها و باورهای مشترک ناننوشته دارند. آنها عمل میکنند، و آنها آرمان مشترک دارند. طبقة فهیم، به فرهنگ و ادب و آداب ایرانی عشق میورزند. سرزمین ایران را خانة آبا و اجدادیشان میدانند. هر جا هستند برای رونق و توسعة آن میکوشند.
طبقه فهیم، هر کدامشان به اندازة ثروت و متناسب با مقام و موقعیتشان، در بهبود کارها و صفا و صمیمیت دادن به زندگی و آدمها با جان و دل تلاش می کنند. طبقة فهیم، طبقۀ عاشق و طبقة مهربان جامعه است.
آنها نه حکومتیاند و نه سرسپردة ایدیولوژی. آنها انسانند به معنای واقعی آن. ایدیولوژی آنها انسانیت است و محبت. آنها به انسانها خدمت میکنند، فارغ از این که بپرسند بهایی است یا درویش، شیعه است یا سنی، حامی حکومت است یا نیست، آنها به انسانها میاندیشند.
طبقۀ فهیم، سودرسان است نه سودجو. این طبقه خودساخته، خودانگیخته و خودجوش است. از جایی فرمان نمیگیرد. این طبقه، خادم است، خادم مردم و ملت، خادم بشریت.
طبقۀ فهیم را پاس میدارم و پاس بداریم. به احترام دلهای مهربان و دستهای بخشنده و سازنده و وجود مبارک و خلاقشان، این نوشتۀ ناقابل را نوشتم. میدانم آنها نیازمند تشویق نیستند، اما برای قدرشناسی از آنها من و ما هم وظیفهای داریم. خداوند شما را از شر بدیها و بدها در امان نگهدارد. میدانم ایران میماند و این طبقۀ فهیم، این روزها بیش از هر زمانی در اندیشۀ ماندگاری و سربلندی ایران است.
+ یادداشت تلگرامی استاد مردمشناسی دانشگاه
نظر خود را بنویسید