فردایکرمان - رحیم بنیاسد آزاد: جشنواره موسیقی نواحی امسال هم در کرمان برگزار شد؛ اما دیگر نشانی از جشنوارههای گذشته نداشت و با منطقهای شدن جشنواره اجراهای محدودی در کرمان به نام جشنواره موسیقی نواحی برگزار شد؛ جشنوارهای که هر ساله حرف و حدیثهای زیادی دربارۀ ماندن و یا رفتناش از کرمان بود، درست در سالی که اعلام شد دبیرخانه دائمیاش در کرمان تشکیل میشود از کرمان عملا رفت و منطقهای و چند تکه شد و دیگر آن انسجام و ملی بودن جشنوارهای که به نام کرمان رقم خورده و شناخته شده بود را ندارد، هر چند گویا کرمانیها به همین اندک هم راضیاند، اما باید واقعیت را دید و متاسفانه گفت کرمان باز هم رویداد مهمی را از دست داد.
برای شنیدن از چرایی این اتفاق سراغ «سورج یاسایی» نوازنده و مدرس موسیقی که خودش چند دوره از برگزارکنندگان جشنواره بوده و ارتباط مستقیم با جشنواره داشته رفتم تا بشنوم از آنچه بر سر جشنواره آمد. این میتواند آغاز گفتوگوها پیرامون جشنواره باشد و آمادۀ شنیدن نظرات دیگر صاحب نظران هم هستم.
جناب یاسایی جشنواره موسیقی نواحی ایران با شیوۀ جدید آن یعنی منطقهای هفته گذشته در کرمان برگزار شد؛ چه شد و چه اتفاقاتی افتاد که جشنواره از شکل ملی به اینجا رسید؟
باید برگردیم عقبتر؛ زمانی که جشنواره نواحی با تلاش خیلی زیاد آقای "درویشی" و جمع زیادی، از یک بخش کوچک ویژه کنار جشنوارۀ فجر جدا و یک جشنوارۀ مستقل شد. آن زمان جشنواره موسیقی فجر ویترین موسیقی کشور بود، از همۀ ژانرها موسیقی کلاسیک، پاپ، موسیقی ایرانی و ... در آن بود و یک بخش کوچک هم به عنوان نواحی داشت، جشنواره که جدا شد هدف جشنوارۀ نواحی را اینگونه تعریف کردند؛ این که از موسیقی نواحی اصیل حمایت کند. در واقع حفظ و اشاعۀ شکل اصیل این موسیقی، و همۀ حرف هم این بود این شکل اصیل دارد از بین میرود، این را حمایت کنیم. جشنواره راه افتاد و پیش رفت و در این هدف برغم تلاشهای زیادی که انجام شد موفق نبود.
در یکی دو دورهای که من خودم در جشنواره مسئول بودم شبهای اختتامیه گروه منظومهخوانی که از بلوچستان آمده بود ترانههای کوچه بازاری اجرا میکرد و این نشان میدهد که در این هدف موفق نبوده است. دیگر اینکه در تمام این سیزده چهارده دورۀ قبل تلاش این بود جشنواره از کرمان برود و یک مدت هم تعطیل شد؛ و از طرف دیگر مسئولین استان و ارشاد کرمان همیشه صحبت این را میکردند که جشنواره به نام کرمان شکل گرفته، قوام پیدا کرده، سیزده چهارده دوره برگزار شده و عملا یک برندی را وزارت ارشاد تولید کرده و خراب کردن این برند نوعی خودزنی است.
این داستان ادامه پیدا کرد تا پارسال که قرار بود جشنواره در کرمان برگزار شود، مدیرکل مصاحبه مطبوعاتی کرد و گفت جشنواره درکرمان برگزار میشود، پیشتر در اختتامیۀ دورۀ قبل معاون هنری ارشاد گفته بود دبیرخانه دایمی در کرمان شکل میگیرد، منتها فردای روزی که مدیر کل خبر برگزاری جشنواره را داد اعلام شد جشنواره قرار نیست در کرمان باشد و هیچکس هم پاسخگو نبود!
بعد صحبت گرگان شد و به فاصلۀ یک هفته جشنوارهای در گرگان برگزار شد،که در سطح یک جشنواره شهرستانی بود نه ملی، تعدادی گروه محدود در گرگان اجرا کردند و تمام شد. من به واسطۀ دو سه دورهای که مستقیما مسئولیت داشتم و ادوار قبلترکه مسئولیت نداشتم ولی پای ثابت جشنواره بودم، و این دو دورهای که دارم از دور رصد میکنم برایم به عنوان یکی از اهالی موسیقی محرز شده که تعداد اندکی در وزارت ارشاد، وزارتخانههای دیگر، و هنرمندان وجود دارند، که دغدغهشان از جشنواره نواحی واقعا موسیقی نواحی و موسیقیدان نواحی است. همه نگران میزشان هستند، نگران اعتبارشان هستند، همه فکر میکنند برایشان پلهای است؛ اگر من نوعی اصرار دارم جشنواره اینجا باشد برای اینکه در رزومهام برگزاری چند دوره جشنواره باشد، اگر دوستان دیگر اصرار دارند از اینجا برود برای همین است. تنها چیزی که به آن فکر نمیشود موسیقی است.
شعار جشنواره دو سال است ایران فرهنگی، وحدت در عین کثرت است، حالا راجع به این میشود ساعتها صحبت کرد که اساسا آیا بین موسیقی بلوچستان با موسیقی آذربایجان با دو زبان مختلف میشود اشتراکاتی پیدا کرد و اساسا لزومی دارد یا ندارد؛ این بحثاش مفصل است، اما خودشان گفتند وحدت در عین کثرت، ولی جشنواره را تکه پاره کردند، در حالی که یک رویداد ملی با شکوه با حضور همۀ هنرمندان، همۀ اقوام میتوانست برگزار شود و میشد؛ اما بودجه میخواست و بودجهاش برای وزارت ارشاد سخت بود. به نظر من پخشاش کردند که بودجه کمتر شود، گروهها کمتر شوند و استانها راحتتر بتوانند تامین کنند. بازهم این نشان میدهد آخرین چیزی که اهمیت دارد موسیقی و موسیقیدان نواحی است.
فکر میکنید چرا این اتفاقات افتاد؟
ما یک مدیریت متمرکز برای موسیقی و موسیقی نواحی نداریم،
در دوران کرونا اصرا عجیبی بود که جشنواره حتما برگزار شود
منتها به شکل آنلاین پخش شود که دردسرهای خودش را هم داشت و هزینههای اجرایی ما به شدت بالا رفت، دلیلش را میگفتند هنرمندان در دوران کرونا احتیاج به حمایت دارند،
حدود یک میلیارد تومان هزینه جشنواره بود و کمتر از 200 میلیون دستمزد هنرمندان بود، بقیهاش هزینۀ اجرا بود، در حالی که میشد راحتتر برگزار شود، و بودجه کمتر شود و به هنرمندان دستمزد بیشتری داد، عملا من احساس میکنم به هدف اساسی که روز اول جشنواره موسیقی نواحی شکل گرفت اصلا فکر هم نمیکنیم و فقط برایمان مهم است این جشنواره به هر شکلی برگزار شود، اصلا خروجی مهم نیست، اتفاقی که در موسیقی نواحی با این جشنوارهها میافتد چیست؟ به نظر من تنها اتفاقش این است که آن موسیقیدانی که ما باید از او حمایت کنیم که موسیقی اصیل و ریشهدارش را همچنان اصیل نگه دارد با استیجهایی که ببیندههایش حرفهای و اهالی موسیقی نیستند به سمتی میبریم که موسیقی سطحی تولید کند و موسیقی سطحی را کپی و اجرا کند و مورد تشویق قرار بگیرد، خودمان با دست خودمان همان چیزی که از موسیقی اقواممان مانده را داریم کم کم نابود میکنیم و برای هیچکس مهم نیست که برای موسیقی نواحی چه اتفاقی میافتد.
خروجی جشنواره موسیقی نواحی خیلی جاها به سمت عوامزدگی پیش رفته است، موسیقی جدی و اصیل هر منطقهای مسلما موسیقیای نیست که عوام برایش هزینه کنند، مسلما در کنسرتها موسیقی پاپ طرفدار بیشتری دارد و درآمد و سودش هم بیشتر است و در همۀ دنیا هم اینطور است. ولی در همه جای دنیا برای حفظ موسیقی اصیل هزینه میکنند و همان موسیقی که هنرمند اجرا میکند را ثبت و ضبط میکنند، و دیگر اینکه در اساسنامه انجمنها در دورههای قبل حمایت از موسیقی ردیف دستگاهی و موسیقی نواحی بوده؛ منتها از دو سه سال پیش که بحث خصوصی شدن انجمنها و تغییر اساسنامه مطرح شد، انجمنها هم قرار است مثل یک موسسه فرهنگی و هنری اداره شوند و روی پای خودشان بایستند، که در این صورت باید فکر درآمد باشند تا هزینهها تامین شود، باید فعالیتی بکنند که منطق اقتصادی داشته باشد؛ بنابرین انجمنها هم به سمت کار عامهپسند پیش میروند و جشنوارهها هم به آن سمت میروند.
یک بند نانوشتهای که در تمام رویدادها و تشکلها وجود دارد، و چند سالی است شکل گرفته، این است که موسیقی و هنر را به سمت عوام زدگی سوق دهند.
شما میتوانید از تمام کسانی که جشنواره را پیگیری کردند بپرسید جشنواره به چه سمتی میرود، به نظرم هدف جشنواره موسیقی نواحی را باید تغییر بدهند و آن را سطحیتر کردن موسیقی بگذارند! ما خیلی از هنرمندان بزرگ موسیقی نواحی را در این سالها از دست دادیم، همین الان نسبت به ده سال پیش، دستمان خیلی کوتاه است، و تعداد اساتیدی که در موسیقی نواحی ماندند خیلی کم شدهاند، یکی یکی داریم همه را از دست میدهیم. هنرمندان موسیقی نواحی جزو نجیبترین هنرمندانی هستند که من با آنها ارتباط داشتم، منتها الان کسانی که وظیفهشان این است هنر را اعتلا دهند به سمتی میروند که هنر را سطحیتر کنند.
الان با این اتفاقات و اینکه جشنواره منطقهای در چند نقطه برگزار میشود میتوان گفت این همان جشنواره است و عنوان ملی را برآن گذاشت؟
نه، این دیگر آن جشنواره نیست؛ جشنواره موسیقی نواحی، تفاوتش با جشنوارههای دیگر این بود که با هماهنگی با دبیر تخصصی جشنواره یک سری نواها و مقامهایی که یواش یواش ممکن بود از یاد برود اجرا میشدند و کنار آن، کار بارها و بارها ضبط میشد. اساسا رقابتی وجود نداشت و فقط اجرا میکردند.
الان که جشنواره به صورت منطقهای برگزار میشود بعد از اینکه در منطقهها اجرا شد چه اتفاقی میافتد؟... به نظر من این جشنواره، آن جشنواره نواحی نیست و من همیشه غبطه میخورم به شبهایی که هنرمندان نواحی در دورهمیها(در هتل) ساز میزدند.
پس منطقهای شدن جشنواره را مناسب نمیدانید؟
نه؛ ببینید شعار جشنواره وحدت و کثرت موسیقیایی است، بعد خودمان میآییم جشنواره را تکه پاره میکنیم، برای چی؟ هدف چیست؟... اگر وزارت خانه مشکل مالی دارد و مجبور است خب اعلام کند و جشنواره را سه سال تعطیل کنند، ولی اینکه به هر قیمتی میخواهند چیزی به اسم جشنواره برگزار کنند و در بیلان کاریشان برگزاری چند دوره جشنواره باشد خوب نیست. اصلا فکر کردهاند چه افزودهای برای هنرمند زحمتکش موسیقی نواحی دارد؟
جامعه و اهالی موسیقی کرمان هیچوقت واکنش نشان نمیدهند، چرا واکنشی از آنها نمیبینیم؟
امروز خیلی از کسانی که از فعالین موسیقی استان و حتی کشور هستند اولویت اولشان دیگر حتی موسیقی هم نیست؛ اتفاقاتی افتاده که اولویت اول خیلی آدمها تغییر کرده است، اما دو سه سال پیش که اولویت خیلیها بود، چه مدیران، چه اهالی موسیقی و فعالین گردشگری، به اهمیت چنین رویدادی پی نبرده بودند ، این رویداد میتوانست کرمان را خیلی مطرح کند، مثل "کن" که شهر کوچکی است، اما به واسطۀ رویداد فیلم، نامش مطرح است.
اهالی موسیقی در خیلی ادوار مخصوصا سالهای گذشته بازی داده نشدند؛ در دورههایی بودند و ارتباط مستقیم داشتند، اما یواش یواش بازی داده نشدند، حتی خیلیها نمیدانستند که جشنواره چه طور شده و چه اتفاقی برایش افتاده است، از مخاطبین جشنوارۀ امسال اگر آمار بگیرید شاید اهالی موسیقی چیزی حدود 5 درصد شود، آن هم بیصدا آمدند اجراها را دیدند و رفتند، چون احساس میکنند یک جشنوارۀ دولتی برگزار میشود که تصمیمگیرانش هر جور دلشان بخواهد برای آن تصمیم میگیرند.
یک آفتی هم وجود دارد، اینکه یک گروهی هستند که اگر مثلا من در رویدادی حضور داشته باشم خوب است، اگر حضور نداشته باشم ریشۀ آن رویداد را میزنم و منتقدش میشوم. کسانی در جشنوارۀ امسال بودند که دو سال پیش میگفتند اصلا جشنواره نباید باشد.
نظرتان درباره برگزاری جشنواره استانی موسیقی نواحی چیست؟
هر رویدادی که اهالی موسیقی نواحی را دور هم جمع کند خوب است، و اگر مدیریت درستی اتفاق بیفتد میتواند موثر باشد، از آن طرف باید ببینیم هدف از جشنواره استان چیست؟ این که تابلویی داشته باشیم که استان کرمان هم این بضاعت را دارد؟ اگر این جور است که میشود با هزینۀ کمتر ویدیوهایی ضبط کرد و در رسانهها و فضای مجازی منتشر کرد.
به نظر شما شکل برگزاری جشنواره موسیقی نواحی چگونه باشد بهتر است؟
من اگر جزو مدیران فرهنگی استان بودم به جای جشنواره استانی، جشنواره موسیقی نواحی به نام کرمان، همانی که چندین سال در کرمان برگزار شده و در دنیا معروف شده را ادامه میدادم. در دنیا برای شهرها چندین رویداد تعریف میکنند که شهرشان را مطرح کنند و موفق هم نیستند، ما به دلیل جذابیت موسیقی نواحی توانستیم نام کرمان را مطرح کنیم، ابزارمان جذاب است و میتواند نگاهها را به این سمت بیاورد، نباید آن را از بین ببریم.
من همان را ادامه میدادم و چند آدم دلسوز را میآوردم کنار کار و جشنواره موسیقی نواحی کرمان را با حضور گروههای کشور راه میانداختم؛ مثلا 20 گروه از کشور و 20 گروه از کرمان میآوردم و هزینههای جشنواره هم از شرکتهای بزرگ صنعتی استان کمک میگرفتم. مثلا با قرارداد یک فوتبالیست میشود جشنواره را برگزار کرد، این کار شدنی است. البته باید دغدغۀ این کار در بین مسئولین هم وجود داشته باشد.
نظر خود را بنویسید